سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی(حجت الاسلام)
نام پدر: سیدعلی | تاریخ تولد: - / - /1307 |
محل تولد: ایران - سیستان و بلوچستان - زابل - چلنگ | تاریخ شهادت: 07/04/1360 |
محل شهادت: حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 53 سال |
مزار شهید: گلزار شهدای زابل |
زندگینامه
سیدمحمدتقی در یکی از روزهای زیبای سال 1307 در روستای چلنگ از توابع شهر زابل استان سیستان و بلوچستان در خانواده ای روحانی و متدین و کشاورز متولد شد. پدر بزرگش" سید حسن" از روحانیون مبارز شهر بود که به علت سخنرانی های کوبنده بر علیه رضاخان به بیرجند تبعید شد و پدرش نیز مردی متقی و پرهیزگار و از معتمدین شهر بود.محمد تقی تحصیلات دینی را از شهر خود آغاز کرد او با هوش سرشار و استعداد زیادی که داشت برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و از محضر علمای بزرگی همچون "آیت الله شیخ کاظم دامغانی"، "شیخ هاشم قزوینی" و "میرزاجواد آقا تهرانی" و "آیت الله میلانی " بهره ها برد و تألیفاتی از همین دوران تحصیل از ایشان به جا مانده است.سال 1340 به پیروی از سنت پیامبر(ص) ازدواج کرد که ثمره آن 3 پسر و 6 فرزند دختر می باشد. پس از پایان تحصیلات سید محمد تقی تصمیم داشت که در مشهد بماند اما با توجه به نیاز مردم محروم زابل به روحانی و تقاضای آنان از آیت الله میلانی بار سفر بست و به زادگاه خویش بازگشت و به عنوان امام جماعت و نماینده" آیت الله حکیم "به ارشاد مردم پرداخت و مسجد و کتابخانه ای در مشهد به نام ایشان تأسیس کرد. پس از قیام خونین 15 خرداد 1342 و فوت آیت الله حکیم زندگی سیاسی "حجه الاسلام طباطبائی " وارد مرحله جدیدی شد.ایشان که به عنوان نماینده مردم در شهر زابل انتخاب شده بودند در پناه دادن و کمک به خرج انقلابیون و مبارزین از کشور به خصوص در مزار "شهید اندرزگو "نقش اساسی داشت خانه او پناه دردمندان و تبعیدشدگان به زابل بود که به همین جهت مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و مدتها در زندان قصر تهران زندانی شد. حضور در زندان ایشان را با مبارزین انقلاب اسلامی همچون مرحوم "آیت الله غفاری " و "حجه الاسلام معادیخواه" و " شیخ جعفر شجونی" آشنا ساخت. تهدیدها و شکنجه های ساواک هرگز خللی در اراده پولادین این یار دیرین انقلاب وارد نیاورد و بدون اینکه ساواک به نتیجه خوبی رسیده باشد ایشان را آزاد کرد. در سال های 1356،1355 که مبارزات مردم به اوج خود رسیده بود و" حجه الاسلام حسینی "به ساماندهی نیروها و تهیه اسلحه پرداخت و همیشه سعی می کرد که بین شیعه و سنی اختلافی ایجاد نشود و برادرانه به مبارزات خود ادامه دهند. پس از پیروزی انقلاب مدتی به عنوان حاکم شروع و مسئول کمیته انقلاب در شهر زابل به خدمت پرداخت و بعد از انتخابات مجلس به عنوان نماینده مردم سیستان انتخاب شد. سرانجام پس از عمری مبارزه در راه احیای حق و مبارزه در سن 53 سالگی در برابر منافقین و زورگویان روز هفتم تیرماه سال 1360 به همراه 72 کبوتر خونین بال دیگر در حادثه انفجار حزب جمهوری عاشقانه به سوی معبود ازلی پر گشود. پیکر پاکش را در زادگاهش به خاک سپردند.