مجتبی حسینی
نام پدر: احمد | تاریخ تولد: 07/03/1330 |
محل تولد: ایران - مرکزی - خمین - ریحان | تاریخ شهادت: 19/07/1358 |
محل شهادت: خمین | طول مدت حیات: 28 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سیدمجتبی حسینی در روز هفتم خردادماه سال 1330 در خانواده ای فقیر و متدیّن در روستای ریحان از توابع شهرستان خمین به دنیا آمد. از همان دوران نوجوانی و جوانی ضمن رعایت اصول اخلاقی، نسبت به حقوق دیگران و برپایی نماز بسیار مقید و جدی بود. بعد از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در رشته ی علوم تجربی به خدمت سربازی رفت و به علت فعالیت های سیاسی و ضد رژیم دستگیر و پس از مدتی آزاد شد و بعد از خدمت سربازی ابتدا به استخدام آموزش و پرورش و پس از مدتی به استخدام پست شهرستان خمین درآمد. در این زمان به علت فعالیت های سیاسی مورد تعقیب قرار گرفت و پس از آن که مدتی متواری بود، دستگیر و زندانی شد و بعد از مدتی آزاد شد.
با اوج گرفتن انقلاب شکوهنمد اسلامی، با تمام توان به میدان آمد و از هیچ کوششی برای پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نکرد و بعد از به ثمر رسیدن درخت اسلام نسبت به تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اتفاق تعدادی از افراد متعهّد اقدام کرد و به جهت درک دقیق و فهم عمیقی که داشت، از همان اول با گروهک ملحد منافقان به مخالفت پرخاست و با آنان – شدیداً – برخورد پیدا کرد.
بارها به وسیله ی نامه و تلفن از ناحیه ی منافقان تهدید شد؛ حتی با آن ها به برخوردهای رو در رو رسید. اما هیچ گاه توجهی به این تهدیدات و برخوردها نکرد. تا این که بالاخره با یک توطئه ی حساب شده در زمان برگزاری انتخابات شورای اسلامی، در تاریخ 19/7/1358 قلب مالامال از عشق به خدای او آماج تیرهای ناجوانمردانه ی این از خدا بی خبران مزدور قرار گرفت و در سنّ 28 سالگی در خمین به شهادت رسید.
از او دو یادگار – یک دختر و یک پسر – باقی مانده است.
با اوج گرفتن انقلاب شکوهنمد اسلامی، با تمام توان به میدان آمد و از هیچ کوششی برای پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نکرد و بعد از به ثمر رسیدن درخت اسلام نسبت به تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اتفاق تعدادی از افراد متعهّد اقدام کرد و به جهت درک دقیق و فهم عمیقی که داشت، از همان اول با گروهک ملحد منافقان به مخالفت پرخاست و با آنان – شدیداً – برخورد پیدا کرد.
بارها به وسیله ی نامه و تلفن از ناحیه ی منافقان تهدید شد؛ حتی با آن ها به برخوردهای رو در رو رسید. اما هیچ گاه توجهی به این تهدیدات و برخوردها نکرد. تا این که بالاخره با یک توطئه ی حساب شده در زمان برگزاری انتخابات شورای اسلامی، در تاریخ 19/7/1358 قلب مالامال از عشق به خدای او آماج تیرهای ناجوانمردانه ی این از خدا بی خبران مزدور قرار گرفت و در سنّ 28 سالگی در خمین به شهادت رسید.
از او دو یادگار – یک دختر و یک پسر – باقی مانده است.