حسن حقیقی
نام پدر: محمد | تاریخ تولد: - / - /1326 |
محل تولد: ایران - اصفهان - گلپایگان | تاریخ شهادت: 18/03/1361 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 35 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)_ ردیف 3_ قطعه 26_ شماره 21 |
زندگینامه
حسن حقیقی فرزند محمد در سال 1326 در شهرستان گلپایگان و در خانواده ای متدیّن دیده به جهان گشود و در محیط مذهبی خانواده با اسلام پیوندی ناگسستنی برقرار کرد و تحصیلات خود را تا نهم دبیرستان در زادگاهش ادامه داد و به علت وجود مشکلات تحصیلی در روستاها مجبور به ترک تحصیل شد و برای استخدام در ژاندارمری وقت به تهران آمد.
در جریان انقلاب نیز جرو مبارزین علیه رژیم بود. پس از پیروزی انقلاب، به پاسداری در مسجدالنبی نارمک پرداخت و به سبب توانایی های فراوان و صداقتی که در کارهای او بود، به سرپرستی پاسداران همان مسجد انتخاب گردید. به دنبال تأسیس دایره ی مبارزه با مواد مخدر از سوی حجت الاسلام خلخالی به سمت سرپرستی دایره ی مبارزه با مواد مخدر شرق تهران منسوب گردید و این مسئولیت را با لیاقت و کاردانی های شایسته ای عهده دار بود.
پس از آغاز جنگ تحمیلی با حضور مستمر در جبهه ها و هم چنین اعزام نیرو و تحویل هدایای امت ایثارگر به جبهه نقش موثری داشت. سپس به دنبال تأیید از سوی حجت الاسلام مهدوی کنی به علت سوابق و توانایی هایش به مسئولیت تشکیل و سازماندهی نیروی ذخیره کمیته انقلاب اسلامی تهران برگزیده و به دنبال آن مسجد آل محمد (ص) را نیز به عنوان ستاد انتخاب و از آن زمان فعالیتش در مسجد آل محمد (ص) آغاز گردید و در این مسئولیت نیز هم چون سایر فعالیت ها توانست منشأ خدمات و تأثیرات فراوانی گردد.
فعالیت های گسترده ی حقیقی باعث گردید تا دشمنان قسم خورده ی اسلام چندین بار قصد ترور ایشان را کنند و او علی رغم همه ی خطراتی که تهدیدش می کرد، هم چنان به فعالیت هایش ادامه می داد و لحظه ای از پای ننشست. در اواخر عمر، احساس عمیقی به او دست داده بود و یقین داشت به زودی شهید خواهد شد. در تاریخ 18/3/1361 در شب نیمه شعبان از سفری که به جمکران قم رفته بود، نیمه هاش به منزل بازگشت و پس از اقامه ی نماز صبح مختصری به استراحت پرداخت. حدود ساعت هفت صبح سه نفر از منافقین به درب منزل وی آمده و خود را از همکاران و مأمورین نظامی معرفی می کنند و به محض این که او به درب منزل می آید، او را در کنار چهار فرزند و همسرش آماج گلوله های خود قرار داده و هراسان می گریزند و به این ترتیب لاله ی خونین دیگری به گلستان شهیدان ایران اضافه می گردد.
پیکر پاک و مطهر این عزیز 35 ساله در بهشت زهرا در قطعه ی 26- ردیف 3، شماره ی 21 به خاک سپرده شد.
روحش شاد باد.
در جریان انقلاب نیز جرو مبارزین علیه رژیم بود. پس از پیروزی انقلاب، به پاسداری در مسجدالنبی نارمک پرداخت و به سبب توانایی های فراوان و صداقتی که در کارهای او بود، به سرپرستی پاسداران همان مسجد انتخاب گردید. به دنبال تأسیس دایره ی مبارزه با مواد مخدر از سوی حجت الاسلام خلخالی به سمت سرپرستی دایره ی مبارزه با مواد مخدر شرق تهران منسوب گردید و این مسئولیت را با لیاقت و کاردانی های شایسته ای عهده دار بود.
پس از آغاز جنگ تحمیلی با حضور مستمر در جبهه ها و هم چنین اعزام نیرو و تحویل هدایای امت ایثارگر به جبهه نقش موثری داشت. سپس به دنبال تأیید از سوی حجت الاسلام مهدوی کنی به علت سوابق و توانایی هایش به مسئولیت تشکیل و سازماندهی نیروی ذخیره کمیته انقلاب اسلامی تهران برگزیده و به دنبال آن مسجد آل محمد (ص) را نیز به عنوان ستاد انتخاب و از آن زمان فعالیتش در مسجد آل محمد (ص) آغاز گردید و در این مسئولیت نیز هم چون سایر فعالیت ها توانست منشأ خدمات و تأثیرات فراوانی گردد.
فعالیت های گسترده ی حقیقی باعث گردید تا دشمنان قسم خورده ی اسلام چندین بار قصد ترور ایشان را کنند و او علی رغم همه ی خطراتی که تهدیدش می کرد، هم چنان به فعالیت هایش ادامه می داد و لحظه ای از پای ننشست. در اواخر عمر، احساس عمیقی به او دست داده بود و یقین داشت به زودی شهید خواهد شد. در تاریخ 18/3/1361 در شب نیمه شعبان از سفری که به جمکران قم رفته بود، نیمه هاش به منزل بازگشت و پس از اقامه ی نماز صبح مختصری به استراحت پرداخت. حدود ساعت هفت صبح سه نفر از منافقین به درب منزل وی آمده و خود را از همکاران و مأمورین نظامی معرفی می کنند و به محض این که او به درب منزل می آید، او را در کنار چهار فرزند و همسرش آماج گلوله های خود قرار داده و هراسان می گریزند و به این ترتیب لاله ی خونین دیگری به گلستان شهیدان ایران اضافه می گردد.
پیکر پاک و مطهر این عزیز 35 ساله در بهشت زهرا در قطعه ی 26- ردیف 3، شماره ی 21 به خاک سپرده شد.
روحش شاد باد.