سیدعلی سیدناصری
نام پدر: سیدناصر | تاریخ تولد: 01/01/1337 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 24/06/1360 |
محل شهادت: میدان ولی عصر(عج)-تهران | طول مدت حیات: 23 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف95-شماره16-تهران |
زندگینامه
سيدعلي سيدناصري در اول فروردين 1337 در خانوادهاي متوسط و مذهبي در تهران متولد شد. از همان کودکي علاقهاي فراوان به خاندان عصمت و طهارت داشت و به خصوص در مراسم عزاداري امام حسين(ع) و هيئتها با شوري وصفناپذير شرکت ميجست. نسبت به قرآن گرايشي ويژه داشت و از همان کودکي هرگاه آيهاي از قرآن را روي زمين ميديد با احترام برميداشت و لاي کتابهاي درسيش ميگذاشت و براي مطالعه قرآن و انديشه در اعجاز آن اهميت فراوان قائل بود.
پس از ترک تحصيل در کنار پدرش که کارگر کشتارگاه بود در آن محل به کار پرداخت و 17 ساله بود که پدرش را از دست داد و بعد از فوت پدر در همان محل به کار ادامه داد و در تأمين معاش خانوادهاش کوشيد. او که از پيروان صديق امام امت بود با اولين نداي رهاييبخش رهبر پا به صحنه مبارزه علني عليه رژيم ستمشاهي نهاد. در اولين راهپيمايي توسط مزدوران گارد شاهنشاهي دستگير و زنداني گرديد و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت، ليکن ثابتقدم باقي ماند و کوچکترين خللي در اراده مستحکمش به وجود نيامد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ضمن کوشش در ترويج اهداف عاليه اسلام به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و پاسداري فداکار براي دين و کشور گرديد. در اين زمان به سختي بيمار شد و گر چه پزشکان بيماريش را سرطان تشخيص داده بودند به لطف الهي شفا يافت و توانست به خدمات خود ادامه دهد و همه زندگيش را وقف اسلام نمايد.
او اخلاقي نيکو و پسنديده داشت و با رفتار شايسته و اسلامي همه اطرافيان را تحت تأثير قرار ميداد و خلق خوش و ثابتقدم او بسيار چشمگير و آموزنده بود.
در روز بيست و چهارم شهريور 1360 منافقين در اجراي دسائس شوم آمريکا دست به اغتشاش مسلحانه زدند و با آتش زدن اتومبيلها و پرتاب بمبهاي آتشزا و کشتار امت حزبالله به عبث کوشيدند تا مگر مردم شهيدپرور را از صحنه مبارزه با استکبار جهاني خارج کنند.
سيدناصري پس از اطلاع از اين دسيسه و در جهت خنثي ساختن توطئه عوامل استکبار جهاني عازم خيابان وليعصر گرديد و به مقابله با جنايتکاران آمريکايي برخاست. کوردلان منافق که وحشتي عميق از پاسداران اسلام به دل دارند پس از مواجه با اين جان بر کفان اسلام در يک رويارويي نابرابر آنها را هدف گلوله قرار داده و سيدناصري را در کنار چند تن ديگر از ايثارگران شيفته اسلام به شهادت رساندند.
او در 23 سالگي در ميدان وليعصر تهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد و در قطعه 24 رديف 95 مزار شماره 16 بهشت زهرا(س) آرميد.
پس از ترک تحصيل در کنار پدرش که کارگر کشتارگاه بود در آن محل به کار پرداخت و 17 ساله بود که پدرش را از دست داد و بعد از فوت پدر در همان محل به کار ادامه داد و در تأمين معاش خانوادهاش کوشيد. او که از پيروان صديق امام امت بود با اولين نداي رهاييبخش رهبر پا به صحنه مبارزه علني عليه رژيم ستمشاهي نهاد. در اولين راهپيمايي توسط مزدوران گارد شاهنشاهي دستگير و زنداني گرديد و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت، ليکن ثابتقدم باقي ماند و کوچکترين خللي در اراده مستحکمش به وجود نيامد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ضمن کوشش در ترويج اهداف عاليه اسلام به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و پاسداري فداکار براي دين و کشور گرديد. در اين زمان به سختي بيمار شد و گر چه پزشکان بيماريش را سرطان تشخيص داده بودند به لطف الهي شفا يافت و توانست به خدمات خود ادامه دهد و همه زندگيش را وقف اسلام نمايد.
او اخلاقي نيکو و پسنديده داشت و با رفتار شايسته و اسلامي همه اطرافيان را تحت تأثير قرار ميداد و خلق خوش و ثابتقدم او بسيار چشمگير و آموزنده بود.
در روز بيست و چهارم شهريور 1360 منافقين در اجراي دسائس شوم آمريکا دست به اغتشاش مسلحانه زدند و با آتش زدن اتومبيلها و پرتاب بمبهاي آتشزا و کشتار امت حزبالله به عبث کوشيدند تا مگر مردم شهيدپرور را از صحنه مبارزه با استکبار جهاني خارج کنند.
سيدناصري پس از اطلاع از اين دسيسه و در جهت خنثي ساختن توطئه عوامل استکبار جهاني عازم خيابان وليعصر گرديد و به مقابله با جنايتکاران آمريکايي برخاست. کوردلان منافق که وحشتي عميق از پاسداران اسلام به دل دارند پس از مواجه با اين جان بر کفان اسلام در يک رويارويي نابرابر آنها را هدف گلوله قرار داده و سيدناصري را در کنار چند تن ديگر از ايثارگران شيفته اسلام به شهادت رساندند.
او در 23 سالگي در ميدان وليعصر تهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد و در قطعه 24 رديف 95 مزار شماره 16 بهشت زهرا(س) آرميد.