دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

محمدرضا فتاحی منش

نام پدر: مصطفی تاریخ تولد: 24/11/1341
محل تولد: - تاریخ شهادت: 12/06/1360
محل شهادت: خیابان خواجه عبدالله انصاری-تهران طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف92-شماره26-تهران


زندگینامه
محمدرضا فتاحي‌منش در بيست و چهارم بهمن 1341 در خانواده‌اي روحاني و باتقوا ديده به جهان گشود. از 5 سالگي همراه پدرش به مسجد و مجالس مذهبي مي‌رفت و مي‌آموخت که چگونه بايد زيست و چگونه بايد شاخه‌اي از تداوم رسالت انبياء بود. در همين دوران به همت پدر بزرگوارش جلسه‌اي به نام "هيئت نونهالان مسجد شريفيه" تشکيل شد و محمدرضا يکي از اعضاء برجسته آن گرديد و تحت نظارت پدر به فراگيري قرآن و حديث و شعر مي‌پرداخت و در مدت کوتاهي توانست قرآن را با صوت بسيار زيبايي بخواند و همين استعداد باعث شد تا وي را به مجالس مذهبي متعددي جهت قرائت قرآن دعوت کنند. هفت ساله بود که حدود 50 حديث از ائمه اطهار را حفظ داشت و به عنوان تشويق جوايزي در حدود يکصد جلد کتاب مذهبي دريافت کرد. 
پس از ورود به دبستان هر روز صبح زودتر از سايرين در دبستان حاضر مي‌شد تا برنامه بامدادي را با قرائت قرآن آغاز کند و دعاي هر ماه را نيز با صوتي خوش اجرا مي‌کرد و نماز ظهر را نيز در مدرسه برپا مي‌داشت. در دبستان مورد علاقه و احترام اولياء مدرسه بود و معمولاً وي را همراه خود به مجالس مذهبي مي‌بردند تا آغازگر برنامه‌ها باشد و در همين دوران نيز به حضور آيات عظام و مراجع تقليد در قم رسيد و جوائزي نيز دريافت کرد. 
با ورود به دبيرستان بر فعاليت‌هاي همه جانبه‌اش افزود و به آموختن خط و نقاشي و ورزش نيز پرداخت و سرپرست انجمن اسلامي دبيرستان گرديد. 
در جريان انقلاب شکوهمند اسلامي با خط خوش شعارهاي مبارزاتي را بر روي پلاکاردها و ديوارها مي‌نوشت و اعلاميه‌هاي حضرت امام امت را تکثير و در دبيرستان پخش مي‌کرد. در همين دوران به اتفاق برخي از دوستان موفق به تأسيس کتابخانه دبيرستان شد و در اين زمينه هم منشاء خدمات فراوان گرديد. 
پس از پيروزي انقلاب اقدام به تأسيس انجمني به نام "حافظان مکتب محمد(ص)" نمود که در آن کلاس‌هاي ايدئولوژي و عقيدتي دائر بود و پس از تشکيل بسيج مستضعفين نيز نداي رهبرش را لبيک گفت و در حالي که در يک دست قرآن داشت با دست ديگر سلاح برگرفت و کلاس‌هاي رزمي را طي نمود. 
با خاتمه تحصيلات متوسطه در جهت پاسداري از ثمرات خون شهيدان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و با شور و شوقي وصف‌ناپذير به انجام وظايف محوله‌اش پرداخت و آن‌چنان با شتاب به سوي سرنوشت زيبايش رفت که گويي مي‌دانست چه چيز انتظار او را مي‌کشد. 
از ورود فتاحي‌منش به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يک سال گذشته بود و در تمام اين دوران وي سرباز فداکار و مؤمني وارسته بود. عاقبت در روز پنج‌شنبه دوازدهم شهريور 1360، تعهد بي‌پايانش به انجام وظيفه، وي را به درگيري مسلحانه با تروريست‌هاي منافق که در يک لانه تيمي در خيابان خواجه‌عبدالله انصاري تهران کمين کرده بودند کشاند. محمدرضا در اين درگيري با شجاعت تمام جنگيد و سينه خود را سپر گلوله نفاق کرد و با فرياد بلند "الله‌اکبر" در 19 سالگي شهادت را در آغوش کشيد و جام گواراي شهد الهي را نوشيد. 
پيکرش را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 92 شماره 26 به خاک سپردند.

 



[ یک شنبه 18 مرداد 1394  ] [ 4:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]