عیسی منفردایده لو
نام پدر: بهمن | تاریخ تولد: 09/12/1344 |
محل تولد: ایران - گیلان - رشت | تاریخ شهادت: 05/06/1360 |
محل شهادت: حوالی بیمارستان پورسینا-رشت | طول مدت حیات: 16 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای رشت-گیلان |
زندگینامه
عیسی منفرد در نهمین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۴ در شهرستان رشت در خانواده ای مؤمن و متدین دیده به جهان گشودند. خانواده ی این بزرگوار از نظر مالی وضعیت چندان خوبی هم نداشتند ایشان تک پسر خانواده بودند و به دلیل بزرگمردی و رشادت و غیرتمندی که داشتند در حین تحصیل با دستان کوچک خود کار بنایی را شروع کرد تا کمک حال خانواده خود باشد.
او در دوران تحصیل خویش با وجود مشکلات زیادی که بر سر راهش بود باز هم توانست مؤفق شود و در مدرسه به الگویی نمونه تبدیل گشته بود. عیسی همچنین در فعالیت های قبل از انقلاب شرکت می کردند و بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه آیت الله سعیدی مشغول به فعالیت شدند.
منفرد چندین بار توسط منافقین کوردل مورد تهدید قرار گرفت و هنگامی که منافقین او را کاملاً شناسایی کردند هر روز در خانه وی نوارها و نامه های تهدیدآمیز می گذاشتند تا ایشان را بترسانند ولی ایشان که راه نورانی اسلام را یافته بود اصلاً به کردار منافقین توجهی نمی کرد .
شبی که عیسی مورد ضرب و شتم منافقین قرار گرفته بود سریعاً به خانه برگشت زخم هایش را بست و این موضوع را از خانواده خود پنهان کرد تا آن ها را نگران نبیند و آن شب را با ذکر حسین حسین به صبح رسانید؛ صبح روز بعد که ایشان از خانه بیرون می رفت بسیار خوشحال بود و با شادمانی در پوست خود نمی گنجید و با رویی گشاده و با لباس هایی خوشرنگ و معطر از خانه بیرون رفت، در همان روز حوالی بیمارستان پورسینا بود که عیسی و دوستش بهاری مورد اصابت گلوله منافقین قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
مادر ایشان همانطور که سرگردان در پی تنها پسر خویش می گشت به یاد سخن فرزندش افتاد که می گفت آماده روزی باش که روزی سرگردان به دنبال شهیدت بگردی و بار دیگر قصه ی بی تابی مادر حضرت علی اکبر در کربلا را زنده کنی... ایشان در تاریخ 5 شهریور 1360 در زمانی که تنها ۱۶ سالشان بود توسط منافقین ترور گردیدند.
پیکر پاک و مطهرش را در گلزار شهدای رشت به خاک سپردند.
او در دوران تحصیل خویش با وجود مشکلات زیادی که بر سر راهش بود باز هم توانست مؤفق شود و در مدرسه به الگویی نمونه تبدیل گشته بود. عیسی همچنین در فعالیت های قبل از انقلاب شرکت می کردند و بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه آیت الله سعیدی مشغول به فعالیت شدند.
منفرد چندین بار توسط منافقین کوردل مورد تهدید قرار گرفت و هنگامی که منافقین او را کاملاً شناسایی کردند هر روز در خانه وی نوارها و نامه های تهدیدآمیز می گذاشتند تا ایشان را بترسانند ولی ایشان که راه نورانی اسلام را یافته بود اصلاً به کردار منافقین توجهی نمی کرد .
شبی که عیسی مورد ضرب و شتم منافقین قرار گرفته بود سریعاً به خانه برگشت زخم هایش را بست و این موضوع را از خانواده خود پنهان کرد تا آن ها را نگران نبیند و آن شب را با ذکر حسین حسین به صبح رسانید؛ صبح روز بعد که ایشان از خانه بیرون می رفت بسیار خوشحال بود و با شادمانی در پوست خود نمی گنجید و با رویی گشاده و با لباس هایی خوشرنگ و معطر از خانه بیرون رفت، در همان روز حوالی بیمارستان پورسینا بود که عیسی و دوستش بهاری مورد اصابت گلوله منافقین قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
مادر ایشان همانطور که سرگردان در پی تنها پسر خویش می گشت به یاد سخن فرزندش افتاد که می گفت آماده روزی باش که روزی سرگردان به دنبال شهیدت بگردی و بار دیگر قصه ی بی تابی مادر حضرت علی اکبر در کربلا را زنده کنی... ایشان در تاریخ 5 شهریور 1360 در زمانی که تنها ۱۶ سالشان بود توسط منافقین ترور گردیدند.
پیکر پاک و مطهرش را در گلزار شهدای رشت به خاک سپردند.