غلام علی نیک خواه
نام پدر: درویش | تاریخ تولد: 02/02/1328 |
محل تولد: ایران - چهارمحال و بختیاری - بروجن | تاریخ شهادت: 12/11/1361 |
محل شهادت: جاده مهاباد | طول مدت حیات: 33 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای بروجن-چهارمحال و بختیاری |
زندگینامه
مهندس«غلام علی نیکخواه» در دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۸ در شهر«بروجن» یکی ازشهرهای استان«چهارمحال وبختیاری»، دیده به جهان گشود. پس از دوسال او پدر خود را که شخصی متدین و مسلمان و متعهد بود، از دست داد. دوران تحصیلات خود را در«بروجن» آغاز نمود و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۸ وارد انستیتوی«صنایع شیمیایی» در«تهران» شد. و پس از گذراندن یک دوره دوساله به خدمت سربازی اعزام و پس از پایان خدمت در سازمان«آب و فاضلاب» استان«اصفهان» مشغول خدمت شد. چون علاقه وافری در امر تحصیل داشتند کار را رها کرده و برای ادامه تحصیلات به «آمریکا »عزیمت نمودند. پس از چندی که در خارج ازکشور به تحصیل اشتغال داشتند، برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش کردند ورشته خود را به راه و ساختمان تغییردادند و مشغول به تحصیل شدند.
چون تربیت یافته خانواده مذهبی بودند در مدت اقامت در« آمریکا» فعالیت چشمگیری در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم«آمریکا » و «کانادا» داشتند و در برگزاری جلسات سخنرانی و راهپیمایی های علیه رژیم نقش مؤثری داشتند.
در نامههایی که میفرستاد سوغاتی که از ایران میخواست قرآن و نهجالبلاغه بود. او از خانواده ثروتمندی نبود که در ناز و نعمت بزرگ شده باشد. چون خودش مستضعف بود، کاملاً به حال مستضعفین آگاهی داشت. کما اینکه در دوران تحصیلی در خارج برای هزینه تحصیلی خود مجبور بود شبها با کار طاقتفرسا در یکی از پمپبنزین ها و یا کارهای متفرقه دیگر هزینه تحصیل و زندگی خودش راتامین کند.
او درآمریکا دست از مبارزه بارژیم برنداشت وبیشتر وقت خود را جهت تکثیر و نشر سخنان امام خمینی(ره) صرف میکرد. چه شبها که تا صبح کار میکرد و روز بعد از درسهای دانشگاه، تمام وقت جهت انتشار و توزیع پیام امام(ره) تلاش می کرد. در ۲۲ بهمن که انقلاب به پیروزی رسید چنان شادی میکرد که تا آن زمان او را آنگونه ندیده بودند. عمر کوتاه و گوهربار این شهید حاوی درسهای زیادی برای دیگر یاران و برادران او بود.
در سال ۱۳۵۸ پس از اخذ دوره مهندسی راه و ساختمان به وطن اسلامی خویش بازگشتند و پس از ورود به ایران با توجه به علاقه خدمت به انقلاب اسلامی در جهادسازندگی چهارمحال و بختیاری مشغول به خدمت شدند. پس از آن مسئول دفتر عمران امام و سپس فرماندار شهرستان بروجن گردیدند و در این مدت شبانهروز در خدمت مستضعفین منطقه قرار گرفتند. با توجه به شناختی که مسئولین امر در مدت خدمت از نام برده بدست آورده بودند به علت نیاز به افراد متعهد در منطقه کردستان؛ پیشنهاد معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی را پذیرفت و بنا به مسئولیت اسلامی خویش به آن منطقه مهاجرت نمود و پس از مدت نزدیک به یکسال خدمت صادقانه در ۱۲ بهمن ماه در شروع دهه فجر در سال ۱۳۶۱ بدست منافقان کوردل و مزدور آمریکایی در بین راه « تکاب» به «مهاباد» در حین انجام مأموریت در سن 33 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیداردوست شتافت.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای شهر بروجن به خاک سپرده شد.
چون تربیت یافته خانواده مذهبی بودند در مدت اقامت در« آمریکا» فعالیت چشمگیری در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم«آمریکا » و «کانادا» داشتند و در برگزاری جلسات سخنرانی و راهپیمایی های علیه رژیم نقش مؤثری داشتند.
در نامههایی که میفرستاد سوغاتی که از ایران میخواست قرآن و نهجالبلاغه بود. او از خانواده ثروتمندی نبود که در ناز و نعمت بزرگ شده باشد. چون خودش مستضعف بود، کاملاً به حال مستضعفین آگاهی داشت. کما اینکه در دوران تحصیلی در خارج برای هزینه تحصیلی خود مجبور بود شبها با کار طاقتفرسا در یکی از پمپبنزین ها و یا کارهای متفرقه دیگر هزینه تحصیل و زندگی خودش راتامین کند.
او درآمریکا دست از مبارزه بارژیم برنداشت وبیشتر وقت خود را جهت تکثیر و نشر سخنان امام خمینی(ره) صرف میکرد. چه شبها که تا صبح کار میکرد و روز بعد از درسهای دانشگاه، تمام وقت جهت انتشار و توزیع پیام امام(ره) تلاش می کرد. در ۲۲ بهمن که انقلاب به پیروزی رسید چنان شادی میکرد که تا آن زمان او را آنگونه ندیده بودند. عمر کوتاه و گوهربار این شهید حاوی درسهای زیادی برای دیگر یاران و برادران او بود.
در سال ۱۳۵۸ پس از اخذ دوره مهندسی راه و ساختمان به وطن اسلامی خویش بازگشتند و پس از ورود به ایران با توجه به علاقه خدمت به انقلاب اسلامی در جهادسازندگی چهارمحال و بختیاری مشغول به خدمت شدند. پس از آن مسئول دفتر عمران امام و سپس فرماندار شهرستان بروجن گردیدند و در این مدت شبانهروز در خدمت مستضعفین منطقه قرار گرفتند. با توجه به شناختی که مسئولین امر در مدت خدمت از نام برده بدست آورده بودند به علت نیاز به افراد متعهد در منطقه کردستان؛ پیشنهاد معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی را پذیرفت و بنا به مسئولیت اسلامی خویش به آن منطقه مهاجرت نمود و پس از مدت نزدیک به یکسال خدمت صادقانه در ۱۲ بهمن ماه در شروع دهه فجر در سال ۱۳۶۱ بدست منافقان کوردل و مزدور آمریکایی در بین راه « تکاب» به «مهاباد» در حین انجام مأموریت در سن 33 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیداردوست شتافت.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای شهر بروجن به خاک سپرده شد.