غلام رضا ویزواری
نام پدر: مختار | تاریخ تولد: - / - /1334 |
محل تولد: ایران - گلستان | تاریخ شهادت: 20/05/1360 |
محل شهادت: فلکه کاخ | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
غلامرضا ويزواري در سال 1334 در خانوادهاي کشاورز و دوستدار اهلبيت (ع) به دنيا آمد. توفيق زيارت حرم آقا اباعبداللهالحسين (ع) در چهلمين روز تولدش نصيبش شد. تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسهي آزادي (پانزده بهمن سابق) و دوران متوسطه را در رشتهي طبيعي دبيرستان «استرآبادي» با موفقيت به پايان رسانيد. در سال 1354 و 1355 بود که پس از گذراندن يک دورهي آموزش ابتدايي، اقدام به تأسيس کلاس خردسالان (پيکار با بيسوادي) کرد و در همان مقطع بود که به نداي انقلابي حضرت امام خميني (ره) لبيک گفت و با آشنايي با افکار استاد شهيد حضرت آيتالله مطهري، معرفت خود را بيش از پيش تعمق بخشيد. حضور او در راهپيماييهاي مختلف به ويژه تظاهرات گستردهي «ماه محرم گرگان» زبانزد مبارزين و انقلابيون اين ديار است تا اينکه با ورود حضرت امام (ره) به ميهن عزيز اسلامي او نيز در معيت عاشقان امام (ره) و انقلاب به پيشواز حضرتش ميرود تا بسان قطرهاي کوچک از درياي مواج مردم، ارادت خود را به شکلي شايسته به اثبات رساند.
با آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، عضو اصلي تشکيل کميتهي حفاظت شد و سپس با حضور متعهدانه و روشنگرانهي خود، مقدمات تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گرگان را فراهم کرد. اغتشاشات پراکنده و کور منافقين کوردل و عناصر فتنهي غائلهي گنبد، او را بر آن داشت تا با عزمي آهنين، در محو اين نمادهاي زشتي گام بردارد. از اين رو به همراه تني چند از دوستان خود به سوي سپاه گنبد عزيمت کرد. با خاموشي شعلههاي فتنه و برپايي آتش شرارت قدرتمندان زر و زور خارج در جبهههاي جنوبي و غربي، آرام ننشست و بدون فوت وقت خود را به «سرپل ذهاب» رسانيد و با حضور چند ماههي خود در مقام جانشيني گردان، سهم به سزايي را در پاکسازي گروه نابکار منطقه ايفا کرد.
سردار ويزواري در مقطع کوتاهي نيز به عنوان مسئول تعاون سپاه گرگان در خدمت جبهه و پشتيباني از جنگ ايفا نقش کرد. فرماندهي عمليات سپاه گرگان در فاصلهي زماني دي ماه 1359 لغايت تير ماه سال 1360 نيز از جمله افتخارات ديگر اين سردار به حساب ميآيد.
سرانجام کار و تلاش متعهدانه اين سردار دلير و بزرگوار، شهادت سرخي بود که خداوند باريتعالي در تاريخ 20مرداد1360 نصيب او کرد و منافقين کوردل که تاب تحمل او را از کف داده بودند و حضور و ظهورش را مانع بزرگي در راه وصول به اهداف خود ميديدند، با شليک گلولهاي در فلکه کاخ او را در سن 26 سالگي از پاي درآوردند.
با آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، عضو اصلي تشکيل کميتهي حفاظت شد و سپس با حضور متعهدانه و روشنگرانهي خود، مقدمات تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گرگان را فراهم کرد. اغتشاشات پراکنده و کور منافقين کوردل و عناصر فتنهي غائلهي گنبد، او را بر آن داشت تا با عزمي آهنين، در محو اين نمادهاي زشتي گام بردارد. از اين رو به همراه تني چند از دوستان خود به سوي سپاه گنبد عزيمت کرد. با خاموشي شعلههاي فتنه و برپايي آتش شرارت قدرتمندان زر و زور خارج در جبهههاي جنوبي و غربي، آرام ننشست و بدون فوت وقت خود را به «سرپل ذهاب» رسانيد و با حضور چند ماههي خود در مقام جانشيني گردان، سهم به سزايي را در پاکسازي گروه نابکار منطقه ايفا کرد.
سردار ويزواري در مقطع کوتاهي نيز به عنوان مسئول تعاون سپاه گرگان در خدمت جبهه و پشتيباني از جنگ ايفا نقش کرد. فرماندهي عمليات سپاه گرگان در فاصلهي زماني دي ماه 1359 لغايت تير ماه سال 1360 نيز از جمله افتخارات ديگر اين سردار به حساب ميآيد.
سرانجام کار و تلاش متعهدانه اين سردار دلير و بزرگوار، شهادت سرخي بود که خداوند باريتعالي در تاريخ 20مرداد1360 نصيب او کرد و منافقين کوردل که تاب تحمل او را از کف داده بودند و حضور و ظهورش را مانع بزرگي در راه وصول به اهداف خود ميديدند، با شليک گلولهاي در فلکه کاخ او را در سن 26 سالگي از پاي درآوردند.