دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

همسر شهید مدافع حرم احمد اسمعیلی؛ "محمد را در آغوش نگرفت تا پایش نلغزد"


در وصیت نامه اش نوشته است که محمد پسر کوچپکمان را بغل نکرده تا خدایی نکرده پایش برای رفتن سست نشود. دم رفتن حتی برنگشت ما را نگاه کند گفتم احمد جان به ما نگاه نمیکنی؟ گفت می ترسم پایم بلرزد.
همسر شهید مدافع حرم احمد اسمعیلی؛

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، معروفی همسر شهید احمد اسمعیلی از شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) که تازگی به شهادت رسیده است در گفت و گویی با اشاره به خصوصیات همسر شهید خود گفت: چیز بارزی که در شهید وجود داشت این بود که در برابر ولی فقیه بسیار تسلیم ولایتی بود هرچه که آقا می فرمودند به روی چشم قبول می کرد. این قبیل افراد معمولا مرد عمل هستند هرچه بگویند عمل می کنند. هیچ وقت دنبال اسم و شهرت نبود.

همسر شهید اسمعیلی افزود: انشالله خداوند به حق روزهای عزیزی که در آن هستیم دست گیر شهدا باشد و ما را هم کمک کند که بتوانیم بچه های خوبی تربیت کنیم که ادامه دهنده راه شهدا باشند و در راه کشور و اسلام قدم بردارند..

وی با اشاره به وصیت نامه شهید ادامه داد: خیلی از حرف هایش را به من می گفت. در وصیت نامه اش ابتدا از همه طلب حلالیت کرده و بعد تاکید می کند که همه چیز دست خداست. نوشته است که محمد پسر کوچپکمان را بغل نکرده تا خدایی نکرده پایش برای رفتن سست نشود. دم رفتن حتی برنگشت ما را نگاه کند گفتم احمد جان به ما نگاه نمیکنی؟ گفت می ترسم پایم بلرزد.

 همسر شهید اسمعیلی افزود: توی راهی که انتخاب می کرد بسیار مقاوم و ثابت قدم بود. در همه کار متوسل به خدا می شد در وصیت نامه اش هم نوشته بود که همه چیز به خواست خدا انجام می شود و بچه ها را هم به خدا می سپارم.

معروفی به رضایتش از رفتن شهید اسمعیلی به جبهه سوریه اشاره کرد و گفت: رفتن ایشان برایم خیلی سخت بود ولی در همه مراحل زندگی قبولشان داشتم و می دانستم کاری که انجام می دهد برای خداست.

معروفی در توصیف لحظه رسیدن خبر شهادت همسرش گفت: آن زمان کاملا متوجه شدم که می خواهند به من چیزی نگویند. من میدانستم که ایشان شهید شده. گفتند احمد حالش خوب نیست اما برای من روشن بود و به دلم افتاده بود که شهید شده پ.

وی با اشاره به خلقیات شهید ادامه داد: هیچ وقت به خاطر خانواده و احساسات کارش را عقب نمی انداخت. با بچه ها برخورد بسیار خوبی داشت توی فامیل همه می گفتند بچه های خوبی بارآورده و تربیت خوبی رو بچه ها داشت. از اینکه یک همسر دیندار داشتم راضی بودم، می گفتم امیدوارم پسرمان هم مث شما باشد. اهل مادیان نبود و زندگی ساده را دوست داشت.

 



[ سه شنبه 18 اسفند 1394  ] [ 1:29 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]