دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

 
شبي که رفت، نگاه ترم قرار نداشت
دل شکسته‌ي من ‌تاب انتظار نداشت
چه لحظه‌هاي غريبي، که زيستم بي‌او
چه انتظار عجيبي که بوي يار نداشت
پرندگان سفر کرده آمدند اما... 
و سالنامه‌ام آن سال هم بهار نداشت
شکست بغض گلويم، چه سود؟ مي‌دانم
که بغض من به يقين موج انفجار نداشت
غروب بود و از آن سوي پرغبار افق
بيامد اسب سپيدي ولي سوار نداشت
 
 

 



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 5:18 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]