غرقه در ناز و رؤيا
و مست خاطرات سرخ قديمي
نخلهاي سربريده را
ميبينم
و گمنامي تمام عاشقان را
در آيينه جهان
ناله در نالهي عشق
نوحه ميخوانم
پيشاني بند سبزم را
به سوي «بصره»
پرتاب ميکنم،
و با سربند سرخ شهيدانم
بقعهي زخمي «کربلا» را
ميبندم
و مست خاطرات سرخ قديمي
نخلهاي سربريده را
ميبينم
و گمنامي تمام عاشقان را
در آيينه جهان
ناله در نالهي عشق
نوحه ميخوانم
پيشاني بند سبزم را
به سوي «بصره»
پرتاب ميکنم،
و با سربند سرخ شهيدانم
بقعهي زخمي «کربلا» را
ميبندم