پلاک مانده
نام شاعر: مهرشاد شیخ محمدی
دوباره من به خوبي تو اعتراف ميکنم
زبان طعنه را به روي تو غلاف ميکنم
اگر به عشق پشت کردهام، گناه کردهام
دوباره در ضريح چشمت اعتکاف ميکنم
بر آسمان چو آفتاب تکيه دادهاي عزيز
و من پلاک ماندهي تو را طواف ميکنم
چقدر راحت از خودت گذشتي اي هميشه سبز
و من چقدر سخت با خودم مصاف ميکنم
دوباره بعد از اين فريب سيب را نميخورم
چرا که تا هميشه با تو ائتلاف ميکنم
مرا اگرچه در زمين گذاشتي ولي ببين
دوباره من به خوبي تو اعتراف ميکنم
زبان طعنه را به روي تو غلاف ميکنم
اگر به عشق پشت کردهام، گناه کردهام
دوباره در ضريح چشمت اعتکاف ميکنم
بر آسمان چو آفتاب تکيه دادهاي عزيز
و من پلاک ماندهي تو را طواف ميکنم
چقدر راحت از خودت گذشتي اي هميشه سبز
و من چقدر سخت با خودم مصاف ميکنم
دوباره بعد از اين فريب سيب را نميخورم
چرا که تا هميشه با تو ائتلاف ميکنم
مرا اگرچه در زمين گذاشتي ولي ببين
دوباره من به خوبي تو اعتراف ميکنم