چراغ
نام شاعر: محمد حسینی
تقدیم به روح بلند شهید «حبیب زال»
تو که تابنده چراغ دل زنگار منی
روشنی بخش شب غم زده ی تار منی
روز و شب از پی هم می دود و من پی تو
لحظه ای کاش درنگی که جلودار منی
حکمت راه درازی که میان من و توست
تو بگو با دل من محرم اسرار منی
من اگر یار توام از چه ز تو بی خبرم؟
کو ز تو نام و نشانی؟ نه مگر یار منی؟
هوس دار و سر و قول «اناالحق» هیچ است
دیر سالی ست در این دایره سردار منی
«بال در بال ملائک» به هوا می رفتی
تو کبوتر که هم از باغ سپیدار منی
تو که تابنده چراغ دل زنگار منی
روشنی بخش شب غم زده ی تار منی
روز و شب از پی هم می دود و من پی تو
لحظه ای کاش درنگی که جلودار منی
حکمت راه درازی که میان من و توست
تو بگو با دل من محرم اسرار منی
من اگر یار توام از چه ز تو بی خبرم؟
کو ز تو نام و نشانی؟ نه مگر یار منی؟
هوس دار و سر و قول «اناالحق» هیچ است
دیر سالی ست در این دایره سردار منی
«بال در بال ملائک» به هوا می رفتی
تو کبوتر که هم از باغ سپیدار منی