ازدواج در مسجد با پیراهن قرضی/ مروری بر زندگی شهید اکبر احمدی
|
پدر شهید احمدی میگوید: یک روز که برای صرف ناهار از مغازه به منزل رفته بودم، همسرم گفت که اکبر از من خواست تا به شما بگویم اگر برایتان مقدور است یک پیراهن مناسب برایش بدوزید و بعد چند کارت عروسی را به من نشان داد. متوجه شدم که مراسم ازدواج عروسی بهترین دوست اکبر یعنی «سید جوادی» است.این مراسم در مسجد «ابوذر کردمحله» رشت برگزار میشد.
اکبر و سیدجوادی خیلی به همدیگر علاقه داشتند. به همسرم گفتم به اکبر بگوید که عصر به مغازه بیاید. پیراهن اکبر دو روز بعد آماده شد و قرار شد تا به همراه همسرم به مراسم ازدواج سیدجوادی برویم. در حین مراسم ناگهان چشمم به اکبر افتاد و دیدم به جای پیراهن تازهاش پیراهنی دیگر به تن کرده که برایم نا آشنا است. در آنجا موقعیتی به دست نیامد که علت را جویا شوم.
پس از تمام شدن مراسم، علت را از اکبر جویا شدم. گفت: پدرجان وقتی که عروس و داماد برای خواندن خطبه عقد نزد عاقد میرفتند دیدم پیراهن سیدجوادی مناسب نیست بنابراین با خواهش از او خواستم تا پیراهنش را با پیراهن من عوض کند.سیدجوادی پذیرفت و در وضوخانه مسجد لباسهایمان را تعویض کردیم.
در بخشی از وصیتنامه شهید «اکبر احمدی» آمده است:
«ای مردم دنیا بدانید تا موقعی که کتابمان قرآن، هدفمان الله، مکتبمان اسلام، آموزگارمان حسین (ع) پرچمدار انقلابمان حضرت مهدی (عج) و رهبرمان روحالله است، پیروزیم و پیروز خواهیم ماند.»
روحش شاد و یادش گرامی باد.