دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

ما را دل از نسيم سحر وا نمي‌شود
اين غنچه‌ي فسرده،‌ شکوفا نمي‌شود
ديري است تا به سوگ تو خون مي رود ز چشم
اين چشمه، جز به ياد تو جوشا نمي‌شود
سنگيني فراق تو پشت مرا شکست
اين داغ سينه‌سوز مداوا نمي‌شود
در آسمان خاطرم اي مهر صبح خيز
سالي است ماه روي تو پيدا نمي‌شود
گفتند تا که فکر تو از سر بدر کنم
مي‌خواهم اين چنين کنم، اما نمي‌شود
چشمي، بسان ديده‌ي شب زنده‌دار من
از موج اشک، غيرت دريا نمي‌شود
آتش بگير، تا که بداني چه مي‌کشم 
احساس سوختن به تماشا نمي‌شود
گويند : روزگار فراموشي آورد
هرگز غم تو از سر ما وا نمي‌شود
خون شهيد مايه‌ي احياي دين ماست
مذهب به غير خون تو احيا نمي‌شود
ياري کند به داغ تو ما را مگر خداي
بردن غم فراق تو تنها نمي‌شود
خون تو را خداي مگر خون بها دهد
ورنه دل «خليل» تسلّا نمي‌شود



[ یک شنبه 9 خرداد 1395  ] [ 11:02 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]