دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

دلم گرفته از اين بانگ نغمه هزار شکن
لبم فسرده ز بيداد صرصر بهار شکن
طنين شيون هر خار واژه پر عذاب‌تر از
صداي قوطي غلتان رقص جويبار شکن
در اين کسالت خاموش تيره رنگ روح‌گداز
کجاست شعله‌ي بي‌باک نعره‌اي غبار شکن
به روي باغ سراسر شراره‌ام سکوت نشست
ز شوم نغمه‌ي جغدان عهد کارزار شکن
من از سلاله‌ي عيار مسلکان پاک سرشت
من از تبار هژبر افکنان روزگار شکن
همه قبيله‌ي من عاشقان رند دار به دوش
شکوه شعر من از نام «حيدر» حصار شکن
به روي چوبه‌ي دارم جوانه‌هاي شوق زدم
به عشق آن علوي‌زاده مرد هول دار شکن
گلوي تشنه‌ي ذوقم اگر نواي شور نداشت
به پاي جوشش آن خمر رحمت خمارشکن
بيا به پرسه‌ي مغ‌زادگان سبز سرخ مدار
بخوان حماسه‌اي از پيشواي انتظار شکن
بخوان حکايت شمشادهاي شهر سبز پرست
به رغم سازش بي‌باوران ذوالفقار شکن
بخوان که باغ کبودم مگر به خواب سبز رود
با ياد صبحدم عاشقان شام تار شکن



[ یک شنبه 9 خرداد 1395  ] [ 11:24 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]