دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

من در اين‌جا دلم و در سنگرم جا مانده است
روح جان پرورده‌ام از پيکرم جا مانده است
نيست شوق پر کشيدن در وجودم يا که نه
قدرت پرواز از بال و پرم جا مانده است
خالي دستم دليل ترس از بيگانه نيست
در گلوي شب‌پرستان خنجرم جا مانده است
روي خاکستر، ميان کوچه‌هاي سوخته
ردّپاي شعرهاي دفترم جا مانده است
با همين يک پاي زخمي جاده را طي مي‌کنم
مي‌روم آن‌جا که پاي ديگرم جا مانده است
ناگهان چون اين غزل از کوچه‌ي ذهنم گذشت
در غبار کوچه بيت آخرم جا مانده است



[ یک شنبه 9 خرداد 1395  ] [ 11:24 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]