به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، مجموعه یادداشتهای «سبک زندگی» سعی دارد با توجه به زندگی و وصایای شهدا نکتههایی در مورد شیوههای رفتار اجتماعی و زندگی خصوصی شهدا و خانواده آنها را به خوانندگان معرفی کند. این یادداشتها برگرفته از کتابهایی است که درباره شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم منتشر شده است.
جنبش اربعین
پس از شهادت «حاج مصطفی خمینی» علیرغم اعلام ممنوعیت از سوی رژیم پهلوی، مراسم یادبود وی در شهرهای ایران برگزار شد. برگزاری اربعین شهادت فرزند امام خمینی(ره) منجر به واکنش دستگاه حکومتی و در نتیجه شهادت عدهای از هموطنانمان شد. بدین ترتیب بعد از اربعین «حاج مصطفی خمینی» اربعینهای دیگری برگزار شد؛ که در پی آن عدهای دیگر از مردم نیز به شهادت رسیدند.
اوج این اربعینها در حادثه 17 شهریور 1357 متجلی شد. در این حادثه بسیاری از انقلابیون به شهادت رسیدند؛ که هر کدام الگویی در اصلاح سبک زندگی محسوب میشوند. یکی از این شهدا «محبوبه دانشآشتیانی» است؛ دانشآموزی که به دلیل تربیت پدری روحانی خیلی زود وارد عرصه مبارزاتی شد.
تربیت اسلامی
«محبوبه دانشآشتیانی» در سال 1340 در تهران به دنیا آمد. سالهای ابتدایی را در مدرسه «رفاه» که کانون فرزندان مبارز سیاسی بود، گذراند. در دوران راهنمایی، مزدوران رژیم مدرسه رفاه را تعطیل کردند و محبوبه به ناچار به دبیرستان «هشترودی» رفت. محیط دبیرستان برای فعالیت سیاسی و دینی مساعد نبود؛ با این حال، محبوبه از هر وسیله و امکانی برای فعالیت استفاده میکرد.
در 2 سال آخر دبیرستان، همزمان با اوجگیری مبارزات در سطح جامعه، درس برای محبوبه تبدیل به مسئلهای فرعی شد و به شکلی جدی وارد عرصه مبارزات شد و با آغاز حرکتهای انقلابی مردم به جمع انقلابیون پیوست؛ تا اینکه در روز 17 شهریورماه سال1357 در میدان شهدا (ژاله سابق) درحالیکه دانشآموزی 17 ساله بود در اوج راهپیمایی، با گلوله یکی از مأموران شاه به شهادت رسید.
پدر محبوبه، «غلامرضا دانشآشتیانی» که خود در حادثه هفتم تیر در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید، در تربیت دخترش اهتمام جدی داشت. او شرایطی فراهم میکرد تا فرزندانش در مسیر اسلام قرار گیرند و برای تعالی آن تلاش کنند؛ حتی اگر در این راه جان خود را فدا کنند.
محبوبه بر موضوعاتی مثل معارف اسلامی، قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه احاطه داشت و با تفاسیر هم آشنا بود. نظم، صداقت، راستگویی، وفای به عهد، وقتشناسی، استقلال فکری و پیگیری مستمر کارها ازجمله ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی او بود.
همه این ویژگیها هرچند با تلاش و جدیت محبوبه به دست آمده بود، اما محیط خانه و نقش پدر و مادر در جهتدهی به شخصیت فرزندشان قابل توجه است. والدین محبوبه نهتنها برای فرزندشان در جریان انقلاب مانعی نبودند، بلکه او را تشویق به حضور مستمر در تظاهرات هم میکردند.
شرکت مستمر درراهپیماییها، پخش اعلامیه، دیوارنویسی، مطالعه قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه، آثار دکتر شریعتی، شهید مطهری و رساله امام خمینی(ره) جزء برنامههای او بود.
محبوبه علم و عمل را با هم پیش میبرد و دانستهها و تجاربش که از کتابها کسب کرده بود، در راهپیماییها نمود مییافت؛ چرا که حضور صرف در اجتماع برای دختران، بدون اتکا به ضرورت این حضور و بدون پشتوانه فکری مصونیتی نخواهد داشت.
مدیریت فرهنگی
محبوبه به کارهای فرهنگی نیز میپرداخت. پایینتر از خیابان سیروس، کتابخانهای را اداره میکرد و برای بچههای محروم جنوب شهر کتاب میبرد. برای آنها یک برنامه مطالعاتی دقیق قرار داده بود. برایشان داستانهای اسلامی تعریف میکرد و یک حرکت اجتماعی عمیق و به دور از جنجال گروهی را در میان کودکان و نوجوانان آغاز کرده بود.
بهرهگیری از این مشی فرهنگی فقط مختص تربیت فرزندان نمیشود؛ بلکه الگویی برای مدیران فرهنگی هم هست. محبوبه بدون اعتبارات لازم و بدون حمایت از سوی دستگاهی، در اوج خفقان رژیم پهلوی حرکت مهمی در حدود و توانایی خود انجام داد؛ که قابل احترام است.
البته این فعالیت فرهنگی و تدبیر در برنامهریزی، ریشه در تربیت محبوبه داشت. او در خانه و تحت تربیت پدر توانست در آغاز جوانی علاوه بر آنکه حضور اجتماعی مؤثر، برای تربیت و جهتدهی فکری کودکان هم قدمی بردارد.
با نگاهی به زندگی و فعالیتهای شهیده محبوبه دانشآشتیانی درمییابیم که برای انجام کار فرهنگی نه نیاز به سرمایهگذاری کلان است و نه نیاز به برنامهریزی طولانیمدت. ارتباط تنگاتنگ و فعالانه مسئولان فرهنگی با مردم ثمرات زیادی به همراه خواهد داشت. ارزشمند بودن این اقدام فرهنگی در ارتباطگیری با کودکان و نوجوانان است؛ که باید امانتدار انقلاب برای نسل بعد از خود باشند.
انتها پیام/ 161