نام پدر: قربان علی | تاریخ تولد: 1343/04/10 |
محل تولد: ایران - سمنان - مجن | تاریخ شهادت: 1361/08/13 |
محل شهادت: عین خوش | طول مدت حیات: 18 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای مجن-سمنان |
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» «همانا خدا خريد از مؤمنان جانها و مالهاي ايشان را که براي ايشان است بهشت».
درود بر محمد(ص) و ائمه معصومين و با درود و سلام بر حسينبن علي(ع) سالار شهيدان که درس شهادت را به ما آموخت و با درود بر نايب امام زمان(عج) امام خميني که از جهل و گمراهي که ما را به خود آورده.
شايد وصيت نوشتن براي جواناني که هنوز عمري نگذراندهاند بسيار سخت و مشکل باشد و با هزاران اميد در دل... و چه دردناک است اين قصه! هر لحظه بايد خود را براي مرگ آماده کنيم و مرگ را در برابر چشم خود قرار دهيم. همه اين، يک طرف و هنگام مردن به خاطر ميآوري که ديگر هيچ کس نداري تو را ياري کند و تنها آن اعمالت است که شهادتت ميدهند و چه خوب است [که] قبل از اين که انسان مرگ او را دريابد خود را بسنجد که چه است و چه کار کرده است و چه کار خيري انجام داده است.
خدايا من يک عمر گناه کردم و گناهکار هستم و خدايا از تو ميخواهم که مرا ببخشي و من از مردم مسلمان ميخواهم که امام را ياري کنيد و پيروان خط ولايت فقيه باشيد و امام را دعا کنيد و خواهران و برادران مسلمان قدر امام خميني را بدانيد و هميشه پيرو او باشيد و امام نمايندهاي است از جانب امام زمان(عج) که براي اسلام خدمت ميکند.
و اي مردم مسلمان، من از شما ميخواهم هرگز از روحانيت جدا نشويد چون اين روحانيت بوده که ما را از خواب غفلت بيدار کرد[ند] و اما پدرم، تو صبر داشته باش و من اگر در جبهه کشته شدم، خون من از خون علياکبر حسين(ع) رنگينتر که نيست و از تو ميخواهيم که ديگر فرزندان را تربيت کني و براي اسلام خدمت کنند.
اما تو اي مادرم! اگر من کشته شدم براي من هيچ گريه نکن. اگر تو براي من گريه کني من راضي نيستم. اصلاً براي من گريه نکن و دلت براي حال من نسوزد و دلت به حال اسلام بسوزد.
و اما رضاجان، اگر من شهيد شدم دلم ميخواهد تو اسلحه مرا بگيري و راه مرا ادامه دهي و اما شما خواهرانم از شما ميخواهم که بچههاي خود را تربيت اسلامي نماييد.
اما مردم حزباللهي ميهن هميشه در صحنه باشيد و مسجدها را پر کنيد و کارهايتان را براي رضاي خدا کنيد، نه براي رضاي خلق و اما... برادران (حزب) از شما ميخواهيم که روز بروز فعاليتهاي اسلامي خود را زيادتر کنيد و از خون شهدا پاسداري و در کارهايتان هيچ نوع سهلانگاري نکنيد و کارهايتان را براي رضاي خدا انجام دهيد.
و اما در آخر از پدر و مادر و برادرانم ميخواهم اگر جسد من به دست شما نرسيد، هيچ ناراحت نباشيد و هر وقت يادتان از من افتاد، برويد بر مزار ديگر شهدا.
پدر و مادرم من آرزو داشتم که برويم قبر شش گوشه سالار شهيدان حسينبنعلي(ع) را زيارت کنيم ولي اين سعادت قسمت من نشد. پدر مادرم بروند کنار قبر امام حسين(ع) بگوييد اي حسين(ع) پسر من آرزو داشته که بيايد تو را زيارت کند ولي قسمت نشده.
به اميد پيروزي ارتش اسلام بر کفر
با درود بر رهبر کبير امام خميني
محمدحسين اسماعيلي
و از شما برادران ميخواهيم که اين يک قطعه شعر را بر روي سنگ قبر من بنويسيد.
گزين شدند و سوار گزيده را کشتند
سيه بپوش برادر سپيده را کشتند
مگر ز قافله بوي جنون نميشنوي
ز رودخانه مگر بوي خون نميشنوي
بيا بام و شهيدان دست ره به کار شويم
کفن بپوش که با يکدگر سوار شويم
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب وصیت نامه کامل شهدا (استان سمنان) دفتر اول، صفحه:576، تاریخ: - / - / - |