دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

برای ازدواج با جانباز نذر آقا امام حسین(ع) کرده بودم

همسر جانباز 30درصد اعصاب و روان محمودی می‌گوید: برای ازدواج با جانباز، من نذر امام حسین(ع) کرده بودم و نماز حاجت می‌خواندم که خدا حاجتم را روا کند.

کد خبر: ۲۳۷۹۵۲

تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۸ - 05May 2017

 

به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، صغری شمسی فرشته‌ای 46 ساله که چیزی در حدود 266 سال از روزهای جوانی خود را در کنار حمدالله محمودی جانباز 30درصد اعصاب رو روان می‌گذراند و ماحصل ازدواجششان دو دختر و یک پسر است.

صغری شمسی همان فرشته‌ای است که گذر زمان نتوانسته عهد دیرینه‌اش را با مولایش امام حسین(ع) به فراموشی بسپرد و هر روز صبح با عشقی پرشورتر از روز قبل حمدالله را رسیدگی کرده و خدا را شاکر می‌شود.

حمله‌های وقت و بی‌وقت حمدالله و سردردهای نفس گیرش، همان یادگاران هشت سال جنگ تحمیلی است که امروز در گوشه خانه آقای محمودی جا خوش کرده و هر سه فرزند و مادر دلسوزشان صغری، به خوبی می‌دانند که بیش از آنها تحمل این درد چه قدر برای پدر سخت و سخت تر است؛ اما با همه این سختی‌ها عشق به خوبی در جای جای منزلشان موج زده و صغری شمسی معلم آن است.

سه ماه بعد از آزادی از اسارت همسر « حمدالله» شدم

صغری شمسی در ارتباط با نحوه ازدواج خود با جانباز اعصاب و روان اظهار کرد: همسرم مدتی بعد از حضور در جبهه در منطقه قصر شیرین جانباز شده و پس از آن توسط نیروهای عراقی به اسارت درآمد که نزدیک به سه سال به طول انجامید.

وی افزود: سه ماه پس از آزادی از اسارت به خواستگاری من آمد و ما با هم ازدواج کردیم و در واقع ازدواج و زندگی به حمدالله آرزویی بود که من از مدت‌ها قبل داشتم چراکه بسیار نماز خواندم و از امام حسین(ع) خواستم که لیاقت همسری یکی از جانبازان را نصیب من کند و در این راستا نذر هم کرده بودم و امروز نزدیک به 26 سال است که با هم زندگی می‌کنیم و هر دو بر عهدی که بستیم وفاداریم.

همسر جانباز 30درصد اعصاب و روان تصریح کرد: زندگی با جانباز درست است که سختی‌های فراوانی دارد اما آنچه که برایم لذت بخش است لبخند رضایتی است که پروردگارم خواهد داشت.

لحظه‌های سخت و دشوار به دستان بریده آقا قمربنی هاشم(ع) متوسل می‌شوم

صغری شمسی صحبت‌هایش را ادامه داد و با اشاره به لحظات سخت و دشوار زندگی با یک جانباز گفت: زندگی با فردی که دچار جانبازی به اشکال گوناگون شده سخت است، اما در میان آنها جانبازان اعصاب و روان به سبب شرایط خاصشان بسیار دشوار است.

وی ادامه داد: زمانی‌که حمدالله دچار حملات گوناگون می‌شود حجم درد و ناراحتی آن قدر برایش غیرتحمل می‌شود که تنها قطره‌های اشک از چشمانش سرازیر می‌شود و من با دیدن این صحنه‌ها تنها از خدا می‌خواهم که صبری عظیم به وی عنایت کند که بتواند در مقابل این سختی طاقت بیارود.

همسر جانباز 30درصد اعصاب و روان خاطرنشان کرد: برخی اوقات شرایط واقعا سختی در زندگی با یک جانباز پیش می‌آید که نیاز است نیروی خدایی آن را مدیریت کند و اینجاست که من تنها به دستان بریده آقا قمربنی هاشم (ع) متوسل می‌شوم و از او می‌خواهم که توانم را برای این وضعیت بیفزاید.

فرزندانم به خوبی پدرشان را درک می‌کنند

وی در ارتباط با واکنش فرزندان نسبت به پدر جانباز خود گفت: دو فرزند اولم که سن بالاتری دارند و دانشجو هستند شرایط پدرشان را به خوبی درک می‌کنند و به نوعی با حرف‌های خود همراه من هستند، اما فرزند کوچکم زهرا که کودک است با بروز حملات اعصاب و روان حمدالله سوالات زیادی از من می‌پرسد.

وی افزود: من سعی می‌کنم تمام آنچه که از جنگ تحمیلی و دفاع مقدس می‌دانم برای زهرا توضیح دهم تا متوجه شود که چرا امروز پدر او شبیه باباهای دوستانش نیست.

همسر جانباز 30درصد اعصاب و روان تصریح کرد: همسر درحال 50 سال دارد و با تمام سختی‌ها اگر زمان برای هر دوی ما به عقب بازگردد هیچکداممان از مسیری در آن پا گذاشته ایم پشیمان نیستیم، نه من از همسری جانباز و نه حمدالله از جانبازی اش...

گفت و گو: مهری کارخانه

انتهای پیام/



[ جمعه 15 اردیبهشت 1396  ] [ 6:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]