قول دادیم؛ یا خرمشهر یا شهادت
تابلو ترکش خورده- جاده کیلومتر ۲۵ خرمشهر- را نشان میداد که عراقیها به کلمه معمره تغییر داده بودند. ولی ما یادمان نرفته بود در دارخوین به هموطنمان چه قولی داده بودیم؛ یا خرمشهر یا شهادت.
کد خبر: ۲۳۸۶۷۳
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۱ - 08May 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سروان حسین مرادی در خاطراتش از عملیات آزادسازی خرمشهر می گوید: روز هجدهم اردیبهشت ۶۱ با طراحی یک حمله دیگر به دژ اصلی رسیدیم، سریعا نسبت به ترمیم خاکریز و استقرار نیروها اقدام و تحکیم مواضع شد. روز نوزدهم قرارگاه نصر و نصر ۲ گردان های ۱۴۴- ۱۶۹- ۱۴۱ به سمت شلمچه و خرمشهر تغییر جهت داده و در خط پدافندی قرار گرفتیم.
به شکر خدا با رزم بی امان رزمندگان قرارگاه قدس دشمن در منطقه پادگان حمید جفیر هویزه به محاصره در آمد، اقدام به عقب نشینی و فرار کرد. تعداد زیادی اسیر و تجهیزات دشمن به غنیمت گرفته شد، خبر فرار دشمن موجی از شادی را بین رزمندگان ایجاد کرده بود. در ادامه عملیات تلاش برای محاصره خرمشهر، حمله به سمت شلمچه در دستور کار قرار داشت.
دشمن دو الی سه لایه دفاعی مستحکم با میادین مین در مقابل ما ایجاد کرده بود، کاملا هوشیار و سرسختانه از مواضع خود دفاع می کرد. در منطقه شلمچه با تقویت نیرو و ارسال تجهیزات از قدرت بیشتری برخوردار بود.
تابلو ترکش خورده- جاده کیلومتر ۲۵ خرمشهر- را نشان می داد که عراقی ها به کلمه معمره تغییر داده بودند. ولی ما یادمان نرفته بود در دارخوین به هموطن مان چه قولی داده بودیم. یا خرمشهر یا شهادت.
آخرین مرخصی ام اسفند سال ۶۰ بود با برقراری تلفن fx در منطقه یک بار با خانواده ام در ساری تماس گرفتم. بعد از احوالپرسی با همسرم، گوشی را به دخترم داد. دخترم مدام از من سوال می کرد: بابا دلم برات خیلی تنگ شده کی میای. گفتم دخترم هر وقت خبر آزادی خرمشهر را شنیدی، منتظرم باش، آن وقت می آیم. روز 61.2.19 آمادگی برای مرحله سوم عملیات به گردان ما ابلاغ شد.
منبع: گنج جنگ