درخواستی که یک شهید برای شادی روح خود کرد
شهید حاجیان در وصیتنامه خود آورده است: از برادرانم خواهشمندم که راه من را ادامه دهند و جای من را در بسیج یا سپاه پر کنند. خواهرانم حجاب اسلامی را کاملا حفظ نموده که چیزی که میتواند من را خوشحال کند حجاب توست.
کد خبر: ۲۴۹۲۸۸
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۹ - 24July 2017
به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «نعمت الله حاجیان» 8 فروردین 1338 در اصفهان چشم به جهان گشود، وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه درآمد. شهید حاجیان مسئولیت فرماندهی گردان برعهده داشت و سرانجام سوم مرداد 1361 در جاده کامیاران ـ مریوان به درجه شهادت نائل آمد.
وصیت نامه شهید «نعمت الله حاجیان»
«بسم الله الرحمن الرحیم
خدای را شکر که کردستان را به وجود آوردی خدایا شکر که جنگ را به وجود آوردی که معلوم شود که دشمنان طبقه مستضعفین کی است وای بر کسانیکه از این جنگ سو استفاده میکنند.
اول درود و سلام بر امام امت که خدا این مرد بزرگ را، این مرد آسمانی را که افتخار جهانیان است و افتخار عالم اسلام عمر طولانی عنایت بفرماید.
پدر عزیز و مادر عزیز میدانم تو زحمتهای زیادی به پای من کشیدی و من در عوض این زحمات شما را در سنگرم و در شبهای گشت و نمازم دعا گوی شما بودم. من با آگاهی به این جهاد مقدس پا نهادم خدا که ان شاءالله این جهاد مقدس را قبول میکند، الان که این وصیتنامه را مینویسم؛ فردا میخواهم به پای عملیات پارتیزانی بروم که مسئولیت پای گروه را به عهده دارم خدا ان شاءالله قبول کند.
و ای خواهر عزیز حجاب تو کوبندهتر از خون من است. فراموش نکنید دنیا به آخر میرسد سعی کنید به دنیا دل نبندید و خود را مهیای سفر آخرت کنید، فراموش نکنید امام زمان شما حضرت مهدی است، لحظهای از دعا برای سلامتی و ظهور ایشان غفلت نکنید رفتاری و مشکلات خود را به واسطه آن حضرت حل و رفع کنید در دنیا دو صف وجود دارد صف باطل که همان طاغوت و طاغوتیان است و صف حق که تمامی پیامبران و راه خمینی کبیر است.
از همه خانواده محترم خود کمال تشکر را دارم و افتخار به داشتن چنین والدینی میکنم که جوانی را در راه اسلامی تربیت کردهاند تا جان خود را در راه اسلام ایثار میکند مادرم هر گونه افسرگی و ناراحتی مطمئنا باعث عذاب روح من میشود خوشحال و امیدوار باش مادرم و پدرم به من درسی آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی(ع) گذاردهام و چه کشته شوم و چه پیروز برگردم برای تو افتخاری بزرگ است.
مادر امیدوارم هیچ وقت به من ناکام نگویید؛ چون در نهایت کام را گرفتم که بهترین نعمتها است، برای من گریه نکنید زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن میشود. برادرانم را به دین اسلام تشویق کنید و بگویید که راهم را دنبال کنند.
حتما خانوادهام میآیند در جایی که من بودم. سنندج باشگاه افسران، باشگاهی که خاطرههای بزرگی از جنگ دارد باز خدا را شکر میکنم، باز هم شکر میکنم؛ که خدا کردستان را به وجود آوردی هدف از این زندگی مادرم و پدرم همینطور که انسان برای خود خمس و زکات میدهد، فرزندان هم همینطور باشد من خمسی از این فرزندان شما، برادر جان در کالبد شخصیتهای انسان تازه به بلوغ رسیده یا مقداری از بلوغ گذشته، دو نیرو همیشه در ستیزند دو نیروی متضاد نیروی هوای و هوس شیطانی و نیروی عقل و متاسفانه اکثر جوانان این دو رانش نیروی شیطانی قوی تر و استوار تر از نیروی عقل است.
اگر پول چیزی داشتم به حساب 100 امام بگذارید اگر حقوق عقب مادهای دارم حدود دو هزار تومان به بیت المال بدهکار هستم و اگر هر چقدر بود به نفع بیت المال برداشته شود و هر کس از من پول میخواهد و من را میتواند خوشحال کند به خانواده ام مراجعه کند.
از برادرانم خواهشمندم که راه من را ادامه دهند و جای من را در بسیج یا سپاه پر کنند. خواهرانم حجاب اسلامی را کاملا حفظ نموده که چیزی که میتواند من را خوشحال کند حجاب توست.
ای خواهر تا آنجایی که امکان دارد از مطالعه دست برندارید که حجاب تو کوبنده تر از خون من است برادران و خواهران عزیز در نماز جمعه و جماعت حتما و همیشه شرکت کنید و برادران جای من را در جلسات قرآن پر کنید. تشییع جنازه من از ناژوان باید صورت گیرد.
والسلام با تقدیم احترامات»
انتهای پیام/ 111