ماجرای بازدید ژنرال «ماهر عبدالرشید» قبل از عملیات «کربلای ۴» از خط «خین»
«جواد داداشی» گفت: ژنرال «ماهر عبدالرشید» فرمانده سپاه سوم ارتش بعث عراق قبل از عملیات «کربلای ۴» برای بازدید از خط خین به منطقه آمد و در این بازدید اقدامات تأمینی لازم را در قالب ۲۰ سؤال فنی و نظامی به نیروهای تحت امر خود ابلاغ کرد.
کد خبر: ۲۷۲۴۰۱
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۵ - 31December 2017
به گزارش دفاع پرس از مشهد، به مناسبت سالگرد عملیات «کربلای 4» و به منظور زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای گروهان «شهید احسنی» به خصوص غواص شهید «محمد دوستکام»، نشست رزمندگان غواص واحد اطلاعات و عملیات «لشکر 5 نصر» صبح امروز (یکشنبه) در منزل شهید «محمد دوستکام» برگزار شد.
«محمدصادق شاهتقیراد» رزمنده غواص دوران دفاع مقدس در این نشست، اظهار داشت: غواصانی که در عملیات «کربلای ۴» وارد عمل شدند با اینکه اکثراً جوان بودند، اما حماسهای بزرگ را آفریدند. غواصان عملیات «کربلای ۴» که جمع زیادی از آنها دانش آموزان بسیجی بودند، بدون گذراندن دورههای عالی نظامی و فقط با پشت سرگذاشتن یک دوره غواصی، دژ اسطورهای شلمچه را که به اعتراف فرماندهان ارشد عراقی و مستشاران نظامی اسرائیلی و آمریکایی عبور از موانع موجود در محورهای «بوارین»، «امالرصاص»، «ابوالخصیب»، «امالطویل» که بر اساس آخرین تاکتیکهای نظامی روز دنیا در این مناطق ایجاد شده بود را در عین مظلومیت، اما با شجاعت شکستند.
وی افزود: عبور غواصان عملیات «کربلای ۴» از دژ شلمچه، خشم نیروهای ارتش بعث عراق را به همراه داشت و دلیلی شد تا با کینهای که از آنها در دل داشتند، رزمندگانی که در این عملیات به اسارت دشمن درمیآمدند را مورد سختترین شکنجهها قرار دهند.
شاهتقیراد خاطرنشان کرد: گروهان «شهید احسنی» حدود ۸۵ نفر نیرو داشت که در عملیات «کربلای ۴» حدود ۹ نفر از آنها به اسارت دشمن در آمدند و ۱۰ نفر به عقب برگشتند و مابقی به شهادت رسیدند که پیکر مطهر برخی از آنها هنوز بازنگشته است.
این رزمنده دفاع مقدس در ادامه ضمن بیان خاطراتی از شهدای گروهان «شهید احسنی» گفت: «محمدباقر قالیباف» فرمانده وقت «لشکر ۵ نصر» چند روز مانده به عملیات «کربلای ۴» در موقعیت «شهید بقایی» حضور پیدا کرد و آخرین صحبتهای خود را با غواصان کرد.
شاهتقیراد افزود: وی در سخنان خود به این مطلب اشاره کرد که «شما خط شکن شهید هستید و همه شما در این عملیات شهید خواهید شد، ولی باید نبرد جانانهای داشته باشید تا خط شکسته شود و موج دوم وارد عمل شود.
وی بیان داشت: حجتالاسلام نصیری از روحانیون رزمی تبلیغی «لشکر ۵ نصر» دو شب مانده به عملیات «کربلای ۴» در موقعیت «شهید بقایی» و در جمع گروهان «شهید احسنی» حضور پیدا کرد و حدود ۲ ساعت برای بچهها روضه خواند. بچهها در آن جلسه حال خوشی پیدا کرده بودند و با اخلاص سینه میزدند و وداع به یادماندنی با هم داشتند.
شاهتقیراد در پایان با ذکر خاطرهای از شهید «جعفر عزیزاوقلی» گفت: بعضی از شهدای غواص گروهان «شهید احسنی» به شهادت خودشان علم پیدا کرده بودند و حتی همدیگر را با عبارت شهید صدا میزدند.
در ادامه این مراسم، «جواد داداشی» معاون فرمانده گروهان غواص اطلاعات عملیات لشکر ۵ نصر در دوران دفاع مقدس که در عملیات «کربلای ۴» حضور داشت، به بازخوانی وقایع شب عملیات پرداخت.
وی گفت: اولین گشت شناسایی عملیات «کربلای ۴» را به همراه شهید «داوود گریوانی» و «عبدالهی» رفتم که از کنار جاده «شیشه» ابتدای حد محور لشکر ۵ نصر کار شناسایی را آغاز کردیم.
داداشی ادامه داد: روزهای اول برای پیدا کردن مسیر، دو نفره به شناسایی میرفتیم و در روزهای بعد، گشتیهای دیگری هم به ما اضافه شدند تا حدود راهها را از نزدیک ببیند و با مسیری که قرار بود از آن عبور کنند آشنا بشوند. گشتهای اولی که رفته بودیم به دلیل همراه نداشتن قطبنما به جای حرکت مستقیم، در عرض حرکت میکردیم، لذا به خط عراقیهای نمیرسیدیم.
داداشی خاطرنشان کرد: اولینبار که در «خین» به خط عراقیها رسیدیم نتیجه توسل شهید «احمد صغیرزاده» بود. او قبل از اینکه کار را شروع کنیم به یکی از حضرات معصومین (ع) توسل پیدا کرد و در ابتدای کار نماز استغاثه خواند. بعد که راهکار را پیدا کردیم نام راهکار را «استغاثه» گذاشتیم.
این رزمنده خراسانی ادامه داد: ژنرال «ماهر عبدالرشید» فرمانده سپاه سوم ارتش بعث عراق قبل از عملیات «کربلای ۴» برای بازدید از خط خین به منطقه آمده بود. او در بازدیدهایش دستورالعملهایش را در قالب سؤالات فنی و نظامی ابلاغ میکرد. مثلاً آیا برای زمینگیر کردن موج اول در جلوی خط، فلان اقدام را انجام دادهاید؟ او در این بازدید ۲۰ سوال مطرح کرده بود، که این سؤالات توسط ستون پنجم به دست ما رسید. سؤال اول «ماهر عبدالرشید» این بود که سیم خاردارهای موجود در منطقه را آیا توسعه دادهاید؟ او در ادامه گفته بود که با امکانات مهندسی منطقه را تسطیح کنند به گونهای که شیب داشته باشد و نیروهای ایرانی نتوانند پشت آن موضع بگیرند و سنگر دشمن هم که بر روی دژ قرار دارد بر روی منطقه اشراف داشته باشد. بعد از این اقدام نیروهای شناسایی دیگر نتوانستند به «خین» بروند.
این یادگار دوران دفاع مقدس ادامه داد: «ماهر عبدالرشید» بسیجیها را می شناخت. او در عملیاتهای مختلف در مقابل «لشکر ۵ نصر» ایستاده و جنگیده بود. حاج «باقر قالیباف» و حاج «حسین خرازی» پشت بیسیم با «ماهر عبدالرشید» صحبت میکردند و برای هم رجز میخواندند.
داداشی ابراز داشت: سؤال دومی که این فرمانده عراقی مطرح میکرد این بود که آیا هشت ردیف سیم خاردار حلقوی دو تا روی هم گذاشتید که وقتی غواص بلند شد تا گلوله آرپیجی شلیک کند، گلولهاش در سیم خاردار گیر کند؟ سؤال سوم این بود که سیمهای خاردار را به هم تله کردهاید تا اگر غواصان قصد عبور از آن را داشتند عمل کند و مانع عبور آنها بشود؟ این سؤالات مربوط به این طرف خط «خین» بود. او با طرح این سؤالات به دنبال آن بود تا سپر آهنینی در مقابل «خین» ایجاد کند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: «ماهر عبدالرشید» در حفظ آن سوی خط «خین» نیز سوالاتی را مطرح کرده بود. سؤال اولش این بود که آیا «خین» را با سیم خاردار پر کردهاید؟ آیا به فاصله ۱۲۰ متر یا ۸۰ متر بشکههای گازوئیل را به هم جوش دادهاید که اگر غواص خواست بشکهها را باز کند منفجر شود و در لابهلای سیم خاردارها بسوزد؟ آیا در جلو خاکریز سده، خاک نرم ریختهاید که اگر کسی خواست بالا بیاید لیز بخورد و نتواند خودش را به بالا برساند و شما در جلو خاکریز او را بزنید؟ سؤال بعدی این بود که در سده با فاصلهای معین چهار لول کار گذاشتهاید تا از داخل نیزارها نیروهایی را که از چند ردیف موانع عبور کردند را به صورت پراکنده بزنید؟ «حسن قالیباف» در مسیر برگشت به وسیله همین چهارلولها به شهادت رسید. این اقدامات تأمینی که «ماهر عبدالرشید» آن را ابلاغ کرده بود در تصاویر هوایی که از «خین» تهیه شده بود دیده میشد و عبور از این منطقه را غیرممکن میکرد.
داداشی افزود: من و شهید سعیدی وقتی از شناسایی برمیگشتیم با هم در خصوص مأموریتی که در آن روز انجام داده بودیم صحبت میکردیم، حتی شبها برای خواب از فکر اینکه چگونه خواهیم توانست از خط دشمن با آن حجم بالای موانع عبور کنیم قران بالای سرمان میگذاشتیم. ما نیروهای واحد اطلاعات به عنوان مغز متفکر عملیات، برایمان باورش سخت بود که بتوانیم نیروها را برای شکستن دژ مستحکم شلمچه وارد عمل کنیم.
وی خاطرنشان کرد: در عملیات «کربلای ۴»، چهار محور غواصی «لشکر ۵ نصر» وارد عمل شدند که شامل گروهان ما، گروهان «شهید احسنی» گروهان «شهید گریوانی» و گروهانی که در جاده شهید صبوری به خط زدند میشد. شهید «داوود گریوانی» با شجاعتی که از خود نشان داد، بدون اینکه نیروهایش را درگیر کند برگشت. از گروهان ما نیز فقط یک دسته از سیم خاردار عبور کردند و کمترین تلفات را هم داشت که تلفات هم مربوط به غواصان دسته ویژه بود که به اسارت دشمن در آمده بودند. گروهانی هم که در جاده شهید صبوری وارد عمل شده بود نتوانست به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا کنند. گروهان «شهید احسنی» تنها گروهانی بود که از خط «خین» عبور کرد. علت این موفقیت هم این بود که ساعتی که آنها میخواستند از «خین» عبور کنند چهارلولها در مقابل آنها مستقر نبود و آب «خین» هم بالا آمده بود به گونهای که سیم خاردارهای موجود در منطقه دیده نمیشد و آنها از روی سیم خاردارها عبور کرده بودند، ولی وقتی ما رسیدیم آب «خین» پایین آمده بود و نمیشد از سیم خاردارها عبور کنیم.
داداشی گفت: با شناختی که از منطقه و موانع موجود در آن داشتم در انتخاب آر.پی.جی زنها سعی کردم افراد بلند قد را انتخاب کنم و حتی در بعضی مواقع برای اینکه گلوله آر.پی.جی در سیم خاردارگیر نکند، رزمندهای بر دوش رزمنده دیگری سوار میشد و آر.پی.جی شلیک میکرد.
وی تأکید کرد: برای انجام عملیاتی همچون «کربلای ۴» با آن حجم بالای موانع که دشمن در منطقه ایجاد کرده بود، باید دورههای مختلفی را گذراند و مشق روزانه و شبانه را باید طی کرد، اما رزمندگان جوان این مرز و بوم این عملیات را انجام دادند. هر چند ما خودمان متوجه چگونگی انجام این عملیات نشدیم، اما فرماندهان و مستشاران نظامی دنیا پی به اهمیت رزم دلاورمردان ایران اسلامی در عملیات «کربلای ۴» بردند.
این پیشکسوت دفاع مقدس ابراز داشت: در عملیات «کربلای ۴» بیشتر نیروهای سازماندهی شده وارد عمل نشدند و اکثر نیروهای عمل کننده از غواصان خط شکن بودند که به عنوان موج اول به خط زدند.
داداشی در پایان گفت: بعد از عملیات «کربلای ۴»، رسانههای دشمن در تبلیغات گسترده خود این مطلب را عنوان کردند که ارتش بعث عراق در این عملیات ضربه جبران ناپذیری را به رزمندگان اسلام وارد کرده و ایران تلفات سنگینی را متحمل شده است و این مطلب به نفع جمهوری اسلامی شد.
وی تأکید کرد: باور اینکه ماشین جنگی ایران در عملیات «کربلای ۴» شکست خورده از سوی عراقیها باعث شد تا نیروهای زبده خود را که نیروهای خط مقدم بودند را به مرخصی بفرستد. حدود دو هفته بعد از عملیات «کربلای ۴» عملیات «کربلای ۵» در همان منطقه انجام شد و توانستیم خط را بشکنیم و به اهداف خود دست پیدا کنیم. موفقیت در عملیات «کربلای ۵» نتیجه شکست ظاهری عملیات «کربلای ۴» بود.
خاطرنشان میشود در این نشست، «غلامعلی منیری مقدم» و «سیدجلال ابراهیمی» از نیروهای گروهان «شهید احسنی» که در عملیات «کربلای ۴» به اسارت دشمن درآمده بودند، نحوه اسارت و خاطرات ماههای ابتدایی آن دوران و برخورد نیروهای دشمن در بازجوییها را بیان کردند.
انتهای پیام/