به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 در 5 هفته پايان سال 2009 ميلادي كه مهم‌ترين فصل فروش محصولات در تمام سال محسوب مي‌شود، درآمد كلي حاصل از اين فروش با كاهش يك درصدي نسبت به سال قبل 8/10 ميليارد دلار محاسبه شد.
كارشناسان اعلام كردند كه در سال 2008 ميلادي نيز اين جريان با كاهش 6 درصدي نسبت به سال قبل از آن همراه بود.
"استيفن بيكر " از تحليلگران مركز NPD اعلام كرد: در پايان سال 2009 ميلادي شاهد كاهش پويايي در بازار بوديم. از روز "جمعه سياه " كه مربوط به آخرين جمعه ماه نوامبر مي‌شود و فروش پايان سال ميلادي از آن روز آغاز مي‌شود، شاهد كاهش تمايل مردم براي خريد پايان سال بوديم.
از بين محصولات الكترونيكي فروخته شده در اين دوره زماني، لپ‌تاپ‌ها و دوربين‌هاي ديجيتالي ارزان‌قيمت مبتني بر حافظه‌هاي فلش بيشترين محبوبيت را داشتند و فروش آن‌ها نسبت به ديگر محصولات الكترونيكي و ديجيتالي بيشتر بود.
در اين دوره زماني مجموع فروش محصولات الكترونيكي نسبت به مدت مشابه سال 2008 ميلادي با كاهش 12 درصدي مواجه شد.
كارشناسان اعلام كردند درآمد حاصل از فروش محصولات الكترونيكي و ديجيتالي، 41 درصد به تلويزيون‌هاي تخت و رايانه‌هاي شخصي اختصاص يافته است.
در اين مدت از فروش دستگاه‌هاي چندرسانه‌اي قابل حمل نيز كاسته شد، اما كارشناسان اعلام كردند اين محصولات همچنان محبوبيت خود را بين كاربران حفظ كرده‌اند.
بيكر در توضيحات خود اعلام كرد: تلويزيون‌هاي تخت نتوانستند در اين مدت رضايت توليدكنندگان را جلب كنند، زيرا از قيمت آن‌ها كاسته شده بود. اما در اين ميان، فروش رايانه‌هاي شخصي همراه و دوربين‌هاي دييجتالي باعث افزايش رضايت توليدكنندگان آن‌ها شد.
ادامه مطلب
سه شنبه 22 دی 1388  - 12:32 PM
 چهار. زنده كردن روح دين و سنّت پيامبر


ترديدى نيست كه در پسِ احكام شرعى و قوانين و مقرّرات, اهداف و مقاصدى نهفته است كه جوهر و جان شريعت به شمار مى روند و تمامى احكام و قالب هاى ظاهرى, براى حفظ سلامت و جلوگيرى از آسيب پذيرى آنهاست.
از سوى ديگر , احكام و قوانين , به جهت محسوس بودنشان زودتر مقبول نظر قرار مى گيرند و توده ها بدان انس مى گيرند, و چه بسا كه در گيرو دار پرداختن به اين ظواهر , جوهر و هدف , به فراموشى سپرده شود. بر همين پايه است كه تذكار و يادآورى اين اهداف, يكى از برنامه هاى پيشوايان دينى و كتب آسمانى است.
مى توان گفت كه: عبوديت خدا , عدالت , صداقت و يك رنگى, و احترام به حقوق و كرامت انسانى , چهار هدف برتر اديان آسمانى در عرصه هاى روابط انسانى و ارتباط انسان ها با خداوند است.
جامعه اسلامى پس از پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) , در اين چهار عرصه , آسيب هاى فراوان ديد. جاى بندگى خدا را شرك و پيروى غير خدا گرفت; ستم و ستمگرى و تبعيض هاى ناروا بر كرسى عدالت نشست; حيله و نيرنگ و دورويى و دغل, جاى صداقت را گرفت; و رعايت حقوق انسان ها و احترام به كرامت او جايش را به تحقير و به خواب فرو بردن انسان ها سپرد.
امام على(عليه السّلام) در دوران كوتاه حكومتش, بر اين همّت گماشت كه چهره و روح دين را آن گونه كه پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) از سوى خدا آورده بود و در جامعه صدر اسلامْ عينيت داشت , بازگردانَد. اينك به نمونه هايى از اين راه كارها اشاره مى كنيم.

1 . عدالت خواهى


سخنان امام على و سيره اش در عدالتخواهى , شُهره همگان است. هنگامى كه او را بر رعايت مساوات در تقسيم بيت المال سرزنش كردند, فرمود:
أتأمرونى أن أطلب النصر بالجور فيمن وُلّيت عليه , و اللّه لا أطور به ما سمر سمير و ما أمَّ نجم فى السماء نجماً.18
مرا فرمان مى دهيد تا پيروزى را با ستم بر شهروندان بجويم؟ به خدا كه, نپذيرم تا جهان سرآيد, و ستاره در آسمان پى ستاره اى برآيد.
و نيز فرمود: به خدا سوگند , اگر شب را بر خارهاى بيابان به سر كنم و در بند شوم , برايم دوست داشتنى تر است از آن كه در روز رستاخيز, خدا و رسولش را ديدار كنم در حالى كه ستم كننده بر بعضى بندگان بوده ام.19
و به محمدبن أبى بكر , هنگامى كه او را فرماندار مصر مى كند , سفارش هايى دارد, از جمله:
و آس بينهم فى اللحظة و النظرة. 20
ميان آنان, در نگاه و توجّه [نيز] به برابرى رفتار كن.
وقتى عبيداللّه بن حرّ جُعفى كه به معاويه پيوسته و او را در صفّين همراهى كرده است, براى حلّ مشكل خانوادگى خود به كوفه مى آيد و به على(عليه السّلام) مراجعه مى كند, حضرت به وى مى فرمايد: «دشمنان ما را يارى كرده اى و حالا بدين جا آمده اى؟!». عبيداللّه مى پرسد: «آيا اين امر , تو را از عدالتْ باز مى دارد؟». فرمود: «نه».21
و اين همه در شرايطى بود كه بيست و پنج سال پس از رحلت پيامبر , جامعه اسلامى شاهد انواع بى عدالتى ها بود و تلخى تبعيض و ستم را با تمام وجود, چشيده بود:
گاه برترى دادن عرب بر غير عرب , و گاه صحابيان بر غير صحابيان , و گاه امويان بر ديگر تيره هاى عرب و….
امام على(عليه السّلام) احياى اين اصل دينى را جزو ارزش هايى مى شمارد كه از آنها عدول نخواهد كرد و وقتى طلحه و زبير بر اين تساوى خُرده مى گيرند, مى فرمايد:
وأمّا القسم والأسوة, فان ذلك أمر لم أحكم فيه بادئ بدء , قد وجدت أنا و أنتما رسول اللّه (صلّي الله عليه و آله و سلّم) يحكم بذلك, و كتاب اللّه ناطق به.22
و اما تقسيم و برابرى, اين امرى است كه ابتدا بدان فرمان ندادم, بلكه من و شما ديديم كه رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بدان فرمان مى داد و كتابِ خدا بدان ناطق است.

2 . صداقت و يك رنگى


يكى ديگر از اصولى كه امام على(عليه السّلام) بر احياى آنها همّت گماشت , يك رنگى و راستى بود. نخست, خود, سوگند مى خورَد كه دروغ نگفته است:
واللّه ما كتمت وشمة ولا كذبت كذبة.23
به خدا سوگند كلمه اى را پنهان نكردم و دروغى نگفتم.
و در سياست و مديريت نيز به شدّت از نيرنگ و حيله باز مى دارد و مى گويد:
يا أيها الناس! لولا كراهية الغدر, كنت من أدهى الناس.24
اى مردم اگر نبود زشتى نيرنگ, من از سياست بازترين مردمان بودم.
و تفاوت خود را با معاويه در اين مى داند كه معاويه نيرنگ مى كند; امّا او از نيرنگ, دورى مى جويد.25
و به مالك اشتر , چنين سفارش مى كند:
اگر با دشمنت پيمانى بستى, بدان وفا كن و با امانت پيشگى بدان بنگر…; چرا كه مردم به هيچ يك از فريضه ها به اندازه احترام به پيمان ها اهتمام ندارند. 26
اگر گزارش شده كه على(عليه السّلام) در نبردها خدعه مى كرد, به معناى نيرنگ و شكستن پيمان ها نيست; بلكه گونه اى استفاده از جنگ روانى است. مثلاً در نبرد صفّين, سوگند مى خورَد كه معاويه را خواهم كشت و اين سخن را بلند بر زبان مى آورد و آن گاه , آهسته مى گويد: «إن شاء اللّه!».27 اين رفتار , هيچگونه نيرنگى به همراه ندارد.
به نظر مى رسد كه «خدعه در نبرد» نيز به معناى پيمان شكنى و خلاف قراردادها عمل كردن نيست; بلكه دقّت در برنامه ريزى و زيركى و باهوشى و نوعى جنگ روانى با دشمن است;
وگرنه , صداقت و يك رنگى , اصلى برجسته در تعاليم اسلام و نظام زندگى است كه استثنا بر نمى دارد و على(عليه السّلام) , اهتمام داشت كه آن را احيا كند و شايد به همين جهت, از عزل معاويه در آغاز كار, صرف نظر نكرد.

3 . احترام به حقوق و كرامت هاى انسانى

در مكتب سياسى امام على(عليه السّلام) , انسان ها يا برادر دينى اند و يا همتاى انسانى28 و از اين رو, داراى كرامت و شخصيت اند و حقوقى دارند كه بايد نزد همگان, محترم شمرده شود.
انسان ها نبايد تحقير شوند; نبايد در جهالت و بى خبرى بمانند; نبايد بر آنها فخر فروخته شودو با ادبيات ارباب و رعيّتى با آنان رفتار شود كه اين همه, با كرامت انسان, ناسازگار است. از اين رو , حضرت , مردم را نهى كرد كه وقتى زمامدارْ سواره است, آنان در اطرافش پياده حركت كنند.29 از همين رو, ابوالأسود (آن مرد شايسته و صالح) را از قضاوتْ عزل كرد; چرا كه كه به هنگام دادرسى صدايش را بر روى يكى از طرفين دعوا بلند كرده بود.30
على(عليه السّلام) حكومت را بدان سبب مى خواهد كه حقّى را به پا دارد و يا باطلى را دفع كند.31 از همين رو, از آغازگرى جنگ, منع مى كند و به شنيدن سخن دشمن در نبرد سفارش مى كند.32 و نيز فرمان مى دهد كه جنگ در وقت عصر آغاز شود كه تاريكى , زودتر , فرا رسد و دست از جنگ بردارند.33 بر همين اساس, نمى خواهد خوارى انسان ها را ببيند و به سائل مى گويد خواسته ش را بنويسد تا شرم گفتن را بر چهره اش نبيند.34
بر همين پايه, برمى آشوبد كه يهودى كهن سال نابينايى در جامعه اسلامى تكدّى كند و بيت المال, او را كفالت نكند.35
براى حفظ كرامت انسانى به هنگام اجراى حدود مى گفت همگان «متلثّم و صورت بسته حاضر شوند, تا وقتى كه اعلام مى كند هر كس خودش اين جرم را مرتكب شده برگردد, ديگر مجرمانْ» شناخته نشوند.36 بر همين اساس, پيش از ارتكاب جرم, مجازات نمى كرد و ابن ملجم را دربند نمى كند.37 به همين ترتيب, به طلحه و زبير اجازه مى دهد كه به مكه سفر كنند, به صِرف اين كه سوگند بر زبان آوردند كه مى خواهند براى زيارت بروند و نه توطئه.38
و بر همين اساس مى فرمود: و لست أرى أن اجبر احداً على عمل يكرهه.39
روا نمى بينم كسى را مجبور كنم بر كارى كه خوش نمى دارد.
و نيز مى فرمود: ولا تكلّمونى كما تكلّمُ به الجبابرة…40
با من, آن سان كه با جبّاران و ستمگران سخن مى گويند, سخن گوييد. القاب پُر طنطنه برايم به كار نبريد. آن ملاحظه كارى ها و موافقت هاى مصلحتى كه در برابر مستبدان اظهار مى داريد, در برابر من اظهار مداريد. 41

پي نوشت ها :


18 . نهج البلاغة, خطبه 126 .
19 . موسوعة الامام على بن أبىطالب(ع), ج4, 227 .
20 . همان, ص 226 .
21 . همان, ص 229 ـ 230 .
22 . همان, ص112 .
23 . همان, ص 115 .
24 . همان, 127 .
25 . همان.
26 . نهج البلاغة, نامه 53 .
27 . موسوعة الامام على بن أبىطالب(ع), ج4, ص303 .
28 . نهج البلاغة, نامه 53: «اما اخٌ لك فى الدين أو نظير لك فى الخلق».
29 . موسوعة الامام على بن أبىطالب(ع), ج4, ص 163 .
30 . همان, ص 256 .
31 . همان, ص 129, ح 1358 .
32 . همان, ص306, ح 1789 .
33 . همان, ص 310, ح 177988 .
34 . همان, ص 244, ح 1635 .
35 . همان, ص 204, ح 1527 .
36 . وسائل الشيعة, ج28, , ص53, ح1 و ص55, ح4 .
37 . موسوعة الامام على بن أبىطالب(ع), ج7, ص207, ح 2906 .
38 . الجمل, ص 166 ـ 167 .
39 . أنساب الاشراف, ج2, ص162; تاريخ اليعقوبى, ج2, ص203 .
40 . نهج البلاغة, خطبه 216 .
41 . سيرى در نهج البلاغة, ص 126 .

نويسنده: مهدى مهريزى

منبع: حديث نت
ادامه مطلب
سه شنبه 22 دی 1388  - 12:30 PM
 ايرج ميرزايي در گفت‌وگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: ماه محرم در ايلام در منطقه ميمك بودم؛ ميمك از مناطقي بود كه شاهد بزرگ‌ترين خاطرات جنگ در غرب كشور بود، چون از نظر استراتژيك بسيار اهميت داشت.
وي اضافه كرد: به عنوان فرمانده عمليات ميمك به منطقه اعزام شدم و براي شناسايي قسمتي از منطقه كه جزو خاك ايران بود با گروهي در آنجا مستقر شديم و شب كه شد در محلي با نيروهاي اطلاعاتي ارتش براي شناسايي منطقه اقدام كرديم.
همرزم شهيد كشوري اظهار داشت: همان شب منطقه را شناسايي كرديم و آن را روي نقشه پياده كرديم؛ صبح، اولين حمله‌ در همان قسمتي كه شب گذشته شناسايي شده بود، انجام شد و ما متوجه شديم جايي كه شب پيش براي شناسايي منطقه مستقر شده بوديم، نزديك انبار مهمات دشمن بوده است، بنابراين در همان حمله آن تجهيزات را منهدم كرديم.
اين سرهنگ خلبان و جانباز شيميايي گفت: بعد از اتمام عمليات هنگامي كه سوار بر هواپيما وارد منطقه جنوب شديم از داخل هواپيما پرچم‌هاي سياه‌رنگ عزاداري سيدالشهدا (ع) را در جبهه‌ها ديدم. با وجود اينكه غم عزاي امام حسين (ع) عمق وجودمان را مي‌آزرد، اما رزمندگان ما در شرايط بحراني جنگ، محرم و عزاداري سيدالشهدا (ع) را فراموش نمي‌كردند و شايد به نوعي در مجالس عزاداري امام حسين (ع) آرامش به دست مي‌آوردند.
همرزم شهيد كشوري خاطرنشان كرد: نيروهاي هوايي عراقي به منطقه ما كاملاً مسلط بودند و بالاي سر ما پرواز مي‌كردند و به هواپيماهاي ايراني تسلط كامل داشتند. هنگامي كه نگاهم به پرچم‌هاي سياه عزاداري محرم افتاد، به اين فكر فرو رفتم كه ما در چنين شرايطي چگونه وارد خاك عراق شديم و عمليات را با موفقيت انجام داديم و به ذهنم خطور كرد كه اين اتفاق تنها از فيوضات ماه محرم در جبهه‌ها بود.
ادامه مطلب
سه شنبه 22 دی 1388  - 12:28 PM
 در هر انقلاب اجتماعي ، مانند انقلاب اسلامي ايران، بخش مهمي از انقلاب برروي تنازع ساختارها مي‌چرخد. يكي از آخرين ساختارهايي كه در انقلاب اسلامي به زورآزمايي پرداختند « شوراي سلطنت» و «شوراي انقلاب اسلامي ايران» بود.
در زماني كه نهضت اسلامي مردم ايران مراحل پرشور خود را مي‌گذراند، رژيم سلطنتي هر روز بيش از پيش اقتدار خود را از دست مي‌داد. توازن قوا در عرصه‌ي سياسي به نفع انقلابيون تغيير كرده‌بود و سلطنت به طور كامل مشروعيت خود را از دست داده بود. اوضاع شاه به قدري خراب بود كه حتي معتمدترين اشخاص نيز از شاه حمايت نكردند.


1. شوراي سلطنت:
در تاريخ 23 ديماه 1357 و در آخرين روزهاي اقامت محمدرضا پهلوي در ايران، شوراي سلطنت تشكيل شد. ظاهر امر اينگونه نشان مي‌داد كه شاه براي اداره‌ي موقت كشور غياب خود اين شورا را تشكيل داده است. اما برخي شواهد نشان مي‌دهند كه اين شورا وظيفه‌اي به مراتب مهمتر برعهده داشت.
اين شورا موظف بود تا با امام خميني تماس بگيرد و در صورت امكان با دادن امتيازاتي با ايشان به توافق برسد. شاه به عملكرد اين شورا بسيار اميدوار بود و به همين دليل رئيس شوراي سلطنت را شخصي انتخاب كرد كه هم به روحانيت نزديك باشد و هم مورد اعتماد دربار باشد.
قدرتهاي تأثيرگذار جهاني براي شوراي سلطنت وظيفه‌ي ديگري رانيز پيش‌بيني كرده بودند. در صورتي كه شورا در آشتي دادن شاه و امام خميني شكست مي‌خورد، زمينه را براي انتقال آرام قدرت از نظام سلطنتي به حاكميت جديد فراهم مي‌نمود.
بنا براين طرح، شوراي سلطنت با شركت افراد روحاني و سياسي تشكيل مي‌شد. اين شورا بلافاصله پس از تشكيل نام خود را به «شوراي ملي» تغيير مي‌داد. سپس با استفاده از اختياراتي كه به طور قانوني به صورت جانشيني شاه داراست، مجلس شوراي ملي و مجلس سنا را منحل مي‌نمود. سپس شاهپور بختيار نخست وزير منصوب شاه را عزل سازد و فردي را كه مورد نظر امام خميني باشد به سمت نخست وزيري انتخاب نمايد. سپس اين شورا خود را نيز منحل نمايد. به اين ترتيب انتقال مسالمت آميز قدرت در ايران فراهم مي‌آمد. اين طرح توسط نهضت آزادي تهيه و خدمت امام خميني به پاريس ارسال شد. (1)
حضرت امام به شدت با اين طرح مخالفت نمودند و آنرا رد كردند و طرد كل ساختار غير قانوني سلطنت را خواستار شدند. اين طرح زماني مطرح مي‌شد كه ايران در اوج شور انقلابي بود و كشور در حالت اعتصاب به سر مي‌برد. اگر امام چنين طرحي را مي‌پذيرفت به معناي تأييد مشروعيت رژيم پهلوي و حكومت غير قانوني محمدرضا شاه بود و اين موضوع به هيچ عنوان قابل قبول نبود.
ساختار شوراي سلطنت:
افرادي كه براي شوراي سلطنت انتخاب شده بودند به شرح زير است:
شاهپور بختيار، دكتر محمد سجادي، دكتر جواد سعيد، عليقلي اردلان، عبدالله انتظام، ارتشبد قره‌باغي، دكتر علي آبادي، محمد علي وارسته و سيد جلال‌الدين تهراني.
از ميان اعضاي اعلام شده ، دكتر علي آبادي از همان ابتدا استعفاي خود را نوشته نزد آيت‌الله مطهري و شوراي انقلاب نهاده بود. (2)
رئيس شوراي سلطنت:
پس از بررسي‌هاي بسيار شاه تصميم گرفت رياست شوراي سلطنت را به سيد جلال‌الدين تهراني واگذار نمايد. در 26 دي 1357 در جلسه شوراي سلطنت كه در حضور شاه تشكيل شد تهراني به رياست اين شورا انتخاب شد. او چند بار وزير و سناتور شده بود و با علما رابطه‌ي خوبي داشت.
او در سال 1307در جريان دستگيري سيد حسن مدرس همراه او بود. در 1326 در كابينه احمد قوام وزير مشاور شد. در 1328 در كابينه محمد ساعد وزير مشاور و سپس وزير پست و تلگراف و تلفن شد. در فروردين 1329 در كابينه علي منصور وزير پست و تلگراف و تلفن بود. در خرداد 1330 نايب‌ التوليه آستان قدس رضوي شد. در بهمن 1332 وزيرمختار ايران در بلژيك و در مهر 1337 سناتور انتصابي از آذربايجان شد.
ارزيابي شوراي سلطنت:
شوراي سلطنت، نقطه‌ي پايان سلطنت محمدرضا پهلوي و وسيله‌اي براي انتقال سلطنت به فرزندان شاه بود. شمار زيادي از نيروهاي سياسي فعال، اميدوار بودند كه به وسيله‌ي اين شورا نهاد سلطنت در ايران را حفظ نمايند. شاه نيز تصور مي‌كرد با استفاده از اين شورا مي‌تواند اوضاع را آرام نمايد. اما آنچه شاه آرزو مي‌كرد و آنچه اتفاق افتاد فرسنگ‌ها از هم فاصله داشت.


2. شوراي انقلاب اسلامي:
با اوج‏گيري نهضت اسلامي در سال 1357، انديشه طرح تشكلي به نام شوراي انقلاب در ميان روحانيون معتمد حضرت امام(ره) پديد آمد كه در سفر شهيد مطهري به پاريس، اين طرح با امام در ميان گذارده شد. با موافقت معظمٌ له، اين شورا تشكيل گرديد و اعضاي آن انتخاب شدند. پس از آن امام خميني(ره) طي اطلاعيه‏اي، اعضاي شوراي انقلاب اسلامي را تعيين و وظايف آن را براي مردم تشريح نمودند. معظم‏له در بخشي از اطلاعيه خويش فرمودند:
«به موجب حق شرعي و بر اساس رأي اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اين‏جانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت، شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي، مركب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعيين شده و شروع به كار خواهند.» (3)
ساختار شوراي انقلاب اسلامي ايران:
بنياد اين شورا در آذر ماه سال 1357 در پاريس و با مشورت امام خميني (ره) با ياران خود ريخته شد. شهيد آيت الله بهشتي كه در پاييز 57 به ديدار امام خميني (ره) رفت در زمينه تصميم امام مبني بر تشكيل شوراي انقلاب مي گويد:
«در پاييز 57 ، امكان ملاقات با امام در فرانسه فراهم آمده بود . دوستان مختلف به ديدار ايشان در پاريس مي رفتند. يكي از مسائلي كه ايشان با دوستان مطرح مي كردند اين بود كه چه كساني هستند كه مي توانند در ساماندهي به نيروهاي عظيم بسيج شده ي مردم ايران سهيم بوده و نقشي داشته باشند و چه كساني هستند كه مي توانند پس از موفقيت در اداره ي جامعه مسئوليتي بر عهده بگيرند. بنابر اين براي ايشان دو مطلب مطرح بود:
1- كساني كه بتوانند در ايران با حضورشان به همگاني تر و گسترده تر شدن حركت اجتماعي شتاب بدهند
2- كساني كه پس از پيروزي بتوانند در اداره ي جامعه نقشي بر عهده بگيرند».
اعضاي شوراي انقلاب اسلامي عبارت بودند از: حضرات آيات سيد علي خامنه‏اي، سيد محمود طالقاني، سيد محمد بهشتي، مرتضي مطهري، اكبر هاشمي رفسنجاني، سيد عبدالكريم موسي اردبيلي، محمدرضا مهدوي كني و آقايان يداللَّه سحابي، مهدي بازرگان و عباس شيباني و... . در آستانه پيروزي انقلاب، اعضاي اين شورا، مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزير دولت موقت پيشنهاد كردند كه حضرت امام با اين پيشنهاد موافقت نمودند.
امام خميني چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي فرمان تشكيل شوراي انقلاب را صادر كردند كه نامه ايشان به شهيد بهشتي در همين رابطه است. به دليل شرايط اختناق و سركوب در ايران ، تشكيل اين شورا و اعضا و جلسات آن به صورت مخفي بود ، اشارات و رموز نامه نيز حاكي از آن است. نامه مذكور در تاريخ 14 آبان 1357مرقوم گشته است .متن نامه بدين شرح است:

بسمه تعالي
ذي‌الحجه 1398
پس از اهداي سلام و تحيت ،
وقت دارد سپري مي‌شود و من خوف آن دارم كه با عدم معرفي اشخاص ، مفسده پيش آيد. بنا بود به مجرد آمدن ايشان «م. ط» [شهيد مطهري] با اشخاص مورد نظر يكي يكي و جمعي ملاقات كنيد و نتيجه را فوراً به اين جانب اعلام كنيد. و نيز مرقومي كه معرف باشد با خط و امضاي عدد معلوم بفرستيد. من در انتظار هستم و بايد عجله شود ، و نيز استفسار از بعضي آنها براي مسافرت به خارج. در هر صورت همه موضوعات كه به شما و ايشان تذكر داده شد، لازم است با عجله انجام گيرد و اگر اشخاص ديگري نيز پيدا شد ملحق شود. و السلام. (4)

رئيس شوراي انقلاب اسلامي ايران:
آيت‌الله شهيد مطهري به عنوان رئيس شوراي انقلاب اسلامي ايران شناخته مي‌شود.
آيت‌الله رفسنجاني در رابطه با نقش استاد مطهري چنين مي‌نويسد :
«طبعا چون امام حرف‌ها را براي ايشان زده بودند، مرجع براي ما ايشان بودند. بيشتر نص امام را از ايشان بايست مي‌شنيديم... ايشان بيشتر از ما مسائل فكري برايشان مطرح بود تا عملي و در گذشته هم اين طوري بود. در شوراي انقلاب هم اين طوري بود. خيلي مواظب بود كه خطوط انحرافي فكري كه آن روز در جامعه ما وجود داشت و سر و صدا هم زياد داشت. اينها در شوراي انقلاب راه پيدا نكنند.»
ارزيابي شوراي انقلاب اسلامي ايران:
تشكيل اين شورا اولين اقدام عملي در جهت اداره‌ي كشور به شمار مي‌رود. چنان‌كه در همان زمان پيش از پيروزي انقلاب بسياري از مشكلات مردم را حل نمود. به علاوه زمينه‌ي انتقال حكومت از سلطنت به جمهوري اسلامي را فراهم نمود.
سه هدف ساماندهي انقلاب ، وارد آوردن آخرين ضربات به پيكر نيمه جان رژيم سفاك پهلوي و كمك به اداره كشور پس از پيروزي را مي توان از اصلي ترين و كلي ترين اهداف تاسيس شوراي انقلاب دانست. در حالي كه شاه آخرين تلاشها را براي استمرار رژيم سلطنت انجام مي داد و قدرتهاي حاكم بر منطقه هم كوشش داشتند راه حل مناسبي كه با منافعشان تطبيق داشته باشد بيابند همه نيروهاي مخالف انقلاب به تشكيل حكومت بختيار رضايت دادند و به توافق رسيدند. به خصوص آمريكا مستقيما مسئوليت نگهداري بختيار را بر عهده گرفته و تمام كوشش هاي باطن و ظاهر را به كار مي گرفت تا به نحوي شعله هاي انقلاب ولو به صورت موقت خاموش سازند. در اين ميان رهبري انقلاب به موقع ضربات مهلكي را بر رژيم در حال احتضار وارد مي ساخت كه تشكيل شوراي انقلاب يكي از همين تصميمات كوبنده بود. (5)
به هر حال شوراي انقلاب به عنوان اولين نهاد انقلابي در ايران توانست كارويژه‌هاي خود را به شكل مطلوبي انجام دهد و حتي پس از انقلاب هم نقش مهمي را در عرصه‌ي سياسي كشور ايفا نمايد. از جمله اقدامات شوراي انقلاب، مي‏توان به تصويب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ملي شدن بانك‏ها، سامان بخشيدن به دادگاه‏هاي انقلاب، برگزاري همه‏پرسي در رابطه با نظام جمهوري اسلامي، بررسي پيش‏نويس قانون اساسي، تصويب آيين نامه‏هاي مجلس خبرگان و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي و... اشاره كرد. مسؤوليت شوراي انقلاب تا زمان تشكيل مجلس شوراي اسلامي به طول انجاميد و از تاريخ 7 خرداد 1359 وظايف اين شورا به مجلس و شوراي نگهبان واگذار گرديد.

3. پايان جنگ شوراها:
در روز 28 دي سيد جلال‌الدين تهراني رئيس شوراي سلطنت، وارد پاريس شد. بختيار به روابط قديمي سيد جلال با روحانيت اميدوار بود. اما تلاش رئيس شوراي سلطنت براي ملاقات با امام بي‌نتيجه ماند. جواب امام صريح و روشن بود: با هيچيك از نماينده‌هاي سلطنتي ملاقات نخواهم كرد.
شرط ايشان براي اجازه‌ي ملاقات به تهراني ، استعفاي وي از شوراي سلطنت بود. مضافا او بايد در متن استعفانامه تأكيد كند كه شورا غيرقانوني است. تهراني نيز ناچار استعفانامه‌ي خود را امضا كرد و به امام تقديم نمود. (6)

يك شنبه 1بهمن ماه 1357 هجري شمسي مطابق با 22 شهر صفرالمظفر 1399 هجري قمري .
قبول رياست شوراي سلطنت از طرف اينجانب فقط براي حفظ مصالح مملكت و امكان تأمين آرامش اجتماعي آن بود ولي شوراي سلطنت به سبب مسافرت اينجانب به پاريس كه براي نيل به هدف اصلي بود تشكيل نگرديد.
در اين فاصله اوضاع داخلي ايران سريعاً تغيير يافت به طوري كه براي احترام به افكار عمومي با توجه به فتواي حضرت آيت الله العظمي خميني دامت بركاته مبني بر غير قانوني بودن آن شورا آن را غيرقانوني دانسته كناره گيري كرديم. از خداوند و اجداد طاهرين و ارواح مقدسه اولياي اسلامي مسئلت دارم كه مملكت و دولت مسلمان ايران را در ظل عنايت حضرت امام عصر عجل الله فرجه از هر گزندي مصون داشته و استقلال وطن عزيز ما را محفوظ فرمايند.
محمدالحسيني سيد جلال تهراني

سرانجام با استعفاي رييس شوراي سلطنت در اول بهمن شوراي سلطنت بدون هيچ اقدامي در راستاي اهداف تعيين شده پس از فعاليتي يك هفته‏اي، عملاً منحل شد.


پي‌نوشتها:
1- سائلي كرده ده، مجيد، شوراي انقلاب اسلامي، تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامي،1384،صفحات 85-88
2- بهنود، مسعود ، از سيد ضيا تا بازرگان،تهران ،جاويدان،1377، صفحه 869
3- صحيفه امام، ج‏5، ص: 427
4- صحيفه امام، ج‏4، ص: 308
5-http://irdc.ir/article.asp?id=1453
6- بهنود 886

نويسنده: محسن ردادي

منبع: مركز اسناد انقلاب اسلامي
ادامه مطلب
سه شنبه 22 دی 1388  - 12:26 PM
 شركت موتورولا در اين آزمايش چهار گوشي هوشمند آيفون اپل، Nexus One گوگل، Droid موتورولا و Droid Eris اچ‌تي‌سي را مورد بررسي قرار داد و در پايان دريافت كه نمايشگر لمسي هر يك از اين گوشي‌ها متفاوت عمل مي‌كنند.
در اين بررسي از انگشت انسان براي لمس صفحه لمسي استفاده شد تا ميزان دقت نمايشگر مشخص شود. كارشناسان در اين بررسي با انگشت خود به‌آهستگي خطوطي را روي نمايشگر لمسي ترسيم كردند. اين خطوط به صورت مستقيم ترسيم شد تا ميزان دقت نمايشگرهاي لمسي مشخص شود.
شركت موتورولا در پايان اين بررسي دريافت كه گوشي آيفون دقيق‌ترين نمايشگر لمسي در بين چهار گوشي ياد شده را داشته و صاف‌ترين و مستقيم‌ترين خطوط در آن ترسيم شده است.
در اين بررسي مشخص شد كه Droid موتورولا بدترين نمايشگر را شامل مي‌شده است و خطوط ترسيم شده در آن نيز چندان صاف نبوده‌اند و كيفيت بالايي نداشته‌اند.
كيفيت نمايشگر دو گوشي هوشمند Eris و Nexus One نيز در سطح مياني بوده است.
ادامه مطلب
سه شنبه 22 دی 1388  - 12:19 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 50

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6271460
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی