به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 يعقوب نيمرودي، فريند صيون، افسر پيشين سازمان اطلاعات نظامي اسرائيل و از بنيان‌گذاران شبكه‌هاي جاسوسي موساد در ايران و عراق و شيخ‌نشين‌هاي خليج‌فارس، در اول ژوئن 1926 در يك خانواده يهودي عراقي در بيت‌المقدس (اورشليم) به دنيا آمد.
يعقوب در سال‌هاي1940ـ1947در يك خانواده يهودي عراقي در بيت‌المقدس (اورشليم) به دنيا آمد. يعقوب در سال‌هاي1940ـ1947 به اتفاق اسحاق ناوون، دوست دوران كودكي‌اش و شخصيت بلندپايه بعدي در دولت اسرائيل، در سازمان "هاگانا " به فعاليت‌هاي تروريستي عليه مسلمانان اشتغال داشت و لذا در جواني عضو شعبه عربي "پالماخ " شد.
در جريان جنگ 1947 صهيونيست‌ها و مسلمانان كه منجر به تأسيس دولت اسرائيل در 1948 شد، يعقوب نيمرودي در اداره اطلاعات به كسب خبر از وضع نظامي اردن اشتغال داشت. با تأسيس دولت اسرائيل، نيمرودي به فعاليت خود در صفوف اطلاعات نظامي ادامه داد و در سال‌هاي 1948ـ1955 مسئوليت ستاد فرماندهي جنوب را در اين سازمان عهده‌دار بود و به گفته نشريه معاريو "به عنوان كارشناس مسائل عشاير مصر و اردن خدمات ذيقيمتي در خنثي كردن عمليات فداييان عرب انجام داد. " طبق اسناد موجود، ظاهراً نيمرودي براي نخستين‌بار در تاريخ 30/10/1334 از طريق مرز تركيه وارد ايران شد و به‌طور رسمي متصدي معاونت "آژانس يهود " در تهران گرديد.
وي در فرم اقامتش خود را كارمند پيشين "آژانس يهود " در اسرائيل معرفي كرده است. ولي در واقع همان‌طور كه در خاطرات ارتشبد فردوست به‌طور مشروح بيان شده، نيمردي هدايت شبكه موساد را در ايران به عهده داشت. در نتيجه عملكرد اطلاعاتي و سياسي و فرهنگي سرويس‌هاي جاسوسي غرب بود كه رژيم پهلوي در دهه 1340 به نزديك‌ترين متحد اسرائيل و بزرگ‌ترين پايگاه صهيونيسم در منطقه بدل گرديد. اين موفقيت تا حدود زيادي با نام يعقوب نيمرودي و شگردهاي زيركانه او پيوند خورده است.
يعقوب نيمرودي به عنوان رابط موساد (سرويس "زيتون ") با ساواك، تا سال 1348 نقش مهمي در تبديل ساواك به زائدة سازمان اطلاعاتي اسرائيل ايفاء كرد، معهذا فعاليت‌هاي او در عرصه‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي محدود نبود و وي با هدايت لرد ويكتور روچيلد و در همكاري با شاپور ريپورتر مجري طرح‌هاي پيچيده‌اي در عرصه‌هاي فرهنگي و اقتصادي نيز بود. از جمله اين طرح‌ها بايد به تبليغ پيشرفت‌هاي "ملت ستمديده يهود " در ميانه "درياي توحش عرب " و بهره‌گيري از "ناسيوناليسم ايراني " به منظور القاء پيوندهاي باستاني ايرانيان و يهود، هم‌زمان با ترويج عرب ستيزي، اشاره كرد.
در راستاي همين استراتژي فرهنگي بود كه در دهه 1340 گروه‌هاي متعددي از روشنفكران و متخصصين و نويسندگان لائيك ايراني به اسرائيل دعوت شدند و با هدايت پنهان ساواك به بازديد از "ارض موعود " پرداختند و در بازگشت شيفتگي خود را به دستاوردهاي اسرائيل. به‌ويژه در كيبوتص‌ها، اشاعه دادند. به دليل همين خدمات برجسته، نيمرودي نخستين افسري بود كه از ميان جامعه يهوديان شرقي اسرائيل به درجه سرهنگي رسيد. سرهنگ نيمرودي در سال 1349 از ارتش اسرائيل استعفاء داد و ترجيح داد كه همانند شاپور ريپورتر، كرميت روزولت و همتايش در سازمان "سياه " ـ گراتيان ياتسويچ ـ از موقعيت ممتاز خود در محافل حاكمه ايران در جهت ثروت‌اندوزي و چپاول اين خوان گسترده بهره جويد.
در تاريخ 26/12/1348 ادارة كل هفتم ساواك به ادارة كل هشتم چنين گزارش داد:
[شروع نقل قول]روزنامه كثيرالانتشار معاريو (مستقل، چاپ تل آويو) طي مقاله‌اي نوشته است: سرهنگ يعقوب نيمرودي و يك نفر يهودي ميليونر ژاپني بنام آيزنبرگ به‌زودي شركتي به منظور شيرين كردن آب شور در نقاط مختلف ايران تأسيس خواهند كرد. سرهنگ نيمرودي درصدد است كه براي اشتغال كامل به كار عمراني جديدش در ايران از ارتش كناره‌گيري نمايد و اين امر براي شخص وي و افرادي كه از 22 سال خدمت وي به ارتش اسرائيل آگاهي دارند عملي دشوار محسوب مي‌گردد... با توجه به تجربيات نظامي وسيع نيمرودي و تخصصي كه در امور خاورميانه عربي دارد،كناره گيري وي از ارتش در هنگامي كه اسرائيل بيش از هر زمان ديگر نيازمند يك چنين افراد است باعث تاسف مي‌باشد.[پايان نقل قول] ادارة كل هفتم ساواك ذيل اين خبر مي‌افزايد: [شروع نقل قول]...
سرهنگ نيمرودي مدت 13 سال در ايران ظاهراً به عنوان وابسته نظامي اسرائيل خدمت مي‌نموده و اشتغال جديد وي در ايران اعم از اين‌كه از ارتش كناره‌گيري نمايد يا ننمايد به احتمال زياد پوششي براي فعاليت اطلاعاتي در خليج‌فارس و شيخ‌نشين‌ها خواهد بود. [پايان نقل قول] بدين‌سان، از سال 1349 يعقوب نيمرودي در چهره جديد خود، به عنوان يك سرمايه‌دار و واسطه، در ايران فعال است. اين فعاليت‌ها، كه بر كنار از اقدامات مرموز اطلاعاتي نبوده، تا اوايل سال 1357 ادامه داشت.
در تاريخ 27/1/1357، اداره كل هشتم ساواك به رياست ساواك چنين گزارش داد: [شروع نقل قول]در تاريخ 12 ـ 14/1/2537 از سرويس مركزي اسرائيل در تل آويو شخصي به‌نام اورهام پير تلفني با منزل روبن مرخاو رابط سرويس زيتون تماس گرفت و اظهار داشت: شخصي به‌نام يعقوب نيمرودي كه قبلاً در تهران بوده ولي اكنون ميليونر است امروز مي‌خواهد پيش ما [به اسرائيل] بيايد و با خودش چيزهايي دارد كه ما نمي‌خواهيم با آن‌ها اين طرف و آن طرف بگردد و كاري كنيد كه او راحت از تهران خارج شود. رابط سرويس در جواب از مافوق خود آقاي اورهام پير پرسيد كه يعقوب نيمرودي با چه گذرنامه‌اي و ويزايي وارد شده است و آن‌گاه گفت: هواپيماي ال عال يك ساعت و نيم ديگر پرواز مي‌كند چرا موضوع را قبلاً و همان موقع كه به او گذرنامه داده‌ايد اعلام نكرده‌ايد زيرا تلفني نمي‌شود. در اين باره اقدام كرد...[پايان نقل قول]
همان‌طور كه از سند فوق مشهود است، يعقوب نيمرودي تا آخرين ماه‌‌هاي سلطنت پهلوي با حمايت موساد محموله‌هاي "سري " خود را از مرزهاي ايران عبور مي‌داده است. طبق اسناد موجود بخش عظيمي از اين محموله‌ها آثار باستاني و اشياء عتيقه‌اي بوده كه توسط نيمرودي و سرويس جاسوسي اسرائيل از ايران به سرقت مي‌رفت.
در صفحات پيش نقش عظيم روچيلدها را در گردآوري آثار هنري و عتيقه بيان داشته‌ايم و لذا مي‌توانيم عملكرد نيمرودي را در ايران بخشي از يك شبكه وسيع بين‌المللي بدانيم كه به قاچاق آثار باستاني و هنري براي روچيلدها مي‌پرداخته است. به روي، اكنون يعقوب نيمرودي با تأسيس شركت I.C.E در تهران دريافت پروژه‌هاي كلان چون مشاركت در احداث تأسيسات جزيره كيش و قاچاق آثار هنري و باستاني ايران يك چهرة مالي سرشناس در اسرائيل است.
در تاريخ 27/2/357 مجله اسرائيلي‌ها عولام با عنوان "يعقوب نيمرودي: كارشناس مسائل مالي ايران، گردآورنده آثار باستان و دوستدار گوسفند " نوشت: [شروع نقل قول]سرهنگ ذخيره [نيمرودي] كه امروز صادر كننده موفقي است، بهترين سال‌هاي زندگي خود را در ارتش گذرانيد. بيش‌تر حوادث و مأموريت‌هاي دوران خدمت نظامي او هنوز اسرار مكتوم محسوب مي‌گردد و تنها در زمان خود مي‌توان از روي آن‌ها پرده برداشت. بدون ترديد اين خاطرات مي‌تواند داستاني بسيار مهيج باشد. نيمرودي كه 52 سال دارد در اورشليم در يك خانواده عراقي‌الاصل متولد گرديد.
شايد مردم او را به عنوان شخصيتي كه از اسحق ناوون در مبارزه براي رسيدن به مقام رياست جمهوري حمايت كرد بشناسند. نيمرودي دوست كودكي ناوون بود و با هم در صفوف سازمان هاگانا در اورشليم خدمت مي‌كرده‌اند. ولي نيمرودي تنها دوست شخصيت‌هاي بزرگ نيست، بلكه او خود فردي خود ساخته و متشخص است. زماني‌كه ارتش اسرائيل در جست‌وجوي فرد مناسبي براي وظيفه ويژه پرورش روابط با ايران بود، اين مأموريت دشوار به عهده نيمرودي گذارده شد. او بيش از 10 سال به عنوان وابسته نظامي در ايران خدمت كرد و اساس مناسبات ايران و اسرائيل را پايه گذارد. يعقوب مأموريت خود را در ايران به پايان رسانيد، ولي باكتري ايراني به او سرايت كرد.
خانه او در ساريون با قالي‌ها و نقاشي‌ها و ساير آثار هنري [ايراني] دقيقاً شبيه خانه‌اي است كه در ايران در آن سكونت داشته است. در اين خانه فضاي خاصي وجود دارد و آن اطاقي است كه به سبك اصفهان تزئين شده و سراسر آن با آثار ايراني تزئين شده است. هر شخصيت ايراني كه براي بازديد به اسرائيل مي‌آيد و در اين اطاق از او پذيرايي مي‌شود، خود را در خانه خود احساس مي‌كند. گنج واقعي در خانه آقاي نيمرودي كلكسيون آثار باستاني و به‌ويژه ظروف سفاليني است كه آن‌ها را به هنگام مأموريت خود در ايران خريداري كرده است. در اين كلكسيون ظروف سفاليني از املش (ناحيه‌اي در ايران) متعلق به 3000 سال قبل از ميلاد و هم چنين آثار باستاني دوره اسلامي (700 سال قبل) وجود دارد. بدون شك، خانه نيمرودي يك مركز فرهنگ و هنر اصيل ايراني محسوب مي‌شود كه آثار آن طي سال‌ها تلاش خريداري شده[!] و نه تنها او بلكه همسرش، ريبكا، و 4 فرزند او شب و روز در يك محيط ايراني به سر مي‌برند. نيمرودي علاوه بر اين‌كه به بيماري ايران دوستي [!] مبتلا شده، دوستان و روابط زيادي در ايران دارد كه در نتيجه آن وي به صدور كالاهاي اسرائيلي به ايران مي‌پردازد و نمايندگي چند شركت صادراتي اسرائيل را به عهده دارد.
به دليل اين [دوستان و روابط] شركت بين‌المللي كه نيمرودي در رأس آن قرار دارد، توانست مسئله تأمين آب جزيره كيش در خليج فارس را، كه به محل آسايش خاندان سلطنتي ايران تبديل گرديده، حل كند. شركت نيمرودي دستگاه جديد شيرين كردن آب دريا را، كه روزانه 12 هزار مترمكعب آب شور را شيرين مي‌كند، به اين جزيره تحويل داد. در اين زمينه، اسرائيل با شركت‌هاي معظم آلماني و ژاپن و انگليسي و فرانسوي به خوبي و با موفقيت رقابت مي‌كند و تاكنون بيش از 60 دستگاه شيرين كردن آب دريا به ايران تحويل داده است. [در زندگي نيمرودي] آن‌چه كه به ايران با مسائل توليدي و شيرين كردن آب دريا ارتباط ندارد، گوسفند است. گله گوسفندي كه در مزرعه‌اي به فاصله يك كيلومتري خانه نيمرودي تحت سرپرستي برادرش هرتزل نگهداري مي‌شود، به او امكان مي‌دهد كه ساعاتي را با آرامش در آغوش طبيعت بگذراند و لذت ببرد. ولي هنوز بايد در انتظار روزي بود كه بتوان داستان‌ها و حوادث سري را كه با نام يعقوب نيمرودي در پيوند است، منتشر ساخت.[پايان نقل قول]
اين رپرتاژ را مي‌توان سرآغاز تحقق روياهاي پردامنه‌اي دانست كه نيمرودي به عنوان يك يهودي فقير عرب سال‌ها در آرزوي آن بود و اينك او كه عقده رنج پدران خود را در كوچه باريك‌هاي كثيف محله يهودي‌نشين بغداد در سينه داشت، در نقش يك ميليونر "اروپايي منش " در تلاش براي ارضاء روان خويش در جست‌وجوي نام و شهرت بود. ولي ديري نگذشت كه طوفان انقلاب اسلامي فرا رسيد و ضربات مالي مهلكي بر نيمرودي وارد ساخت و مهم تر از آن، دومين پايگاه صهيونيسم در منطقه و نزديك‌ترين متحد اسرائيل را، كه ثمره سال‌ها تلاش روچيلدها بود. نابود ساخت. بدين‌ترتيب، مرحله جديدي در زندگي نيمرودي آغاز شد و او تجربيات و آشنايي‌ها و ارتباطات خود را در جهت انواع توطئه‌ها عليه انقلاب اسلامي ايران به كار گرفت.
در كارنامه توطئه‌هاي صهيونيسم عليه انقلاب اسلامي ايران، يكي از برگ‌هاي آن رسوايي "ايران گيت " است كه چهرة نيمرودي را به صفحات اولي مطبوعات غرب كشانيد. در اين ماجرا روشن شد كه نيمرودي به همراه يك توطئه‌گر و شارلاتان ايراني به‌نام منوچهر قربانيفر، از عوامل فراري كودتاي نافرجام "نوژه "، عالي‌ترين مقامات "كاخ سفيد " واشنگتن را فريب داده و آنان را، كه مشتاق گشايش باب رابطه‌اي با جمهوري اسلامي ايران بوده‌اند، به كام يك كلاه‌برداري بزرگ مالي و سياسي كشانيده است.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1388  - 12:27 PM
 اين دو شركت به دنبال همكاري‌هاي جديد قصد ادغام نرم‌افزار Moblin اينتل و Maemo نوكيا را با يكديگر دارند تا در نتيجه بتوانند سيستم‌عامل متن‌باز جديدي را با عنوان MeeGo توليد كنند.
بر اساس اخبار منتشر شده، اين سيستم‌عامل جديد به گونه ساخته خواهد شد كه مي‌تواند طيف گسترده‌اي از دستگاه‌هاي الكترونيكي و ديجيتالي، از تلفن‌هاي همراه گرفته تا رايانه‌هاي جيبي، نت‌بوك‌ها، رايانه‌هاي لوحي، تلويزيون‌هاي متصل به اينترنت و سيستم‌هاي اطلاعاتي خودروها را تحت پوشش قرار دهد.
سيستم‌عامل Moblin اينتل پيش‌تر توسط شركت دل، ايسر و ايسوس در نت‌بوك‌ها ارايه شده بود و در اوايل سال جاري ميلادي نيز طي نمايشگاه "محصولات الكترونيكي مصرفي 2010 " در يكي از گوشي‌هاي هوشمند ال‌جي عرضه شد.
سيستم‌عامل Maemo نوكيا نيز روي گوشي هوشمند N900 نصب شده است. اين دستگاه پيشرفته‌ترين گوشي‌هاي هوشمند محسوب مي‌شود و نوكيا از آن به عنوان يك "رايانه همراه " ياد مي‌كند.
همكاري‌هاي اينتل و نوكيا از ژوئن گذشته آغاز شد و در آن زمان دو شركت مذكور اعلام كردند كه با تاكيد بر ساختار تراشه‌هاي جديد، نرم‌افزارهاي جامع و سري جديد دستگاه‌هاي رايانه‌اي قابل‌حمل اينتل قصد فعاليت‌هاي مشترك طولاني‌مدت را با يكديگر دارند.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1388  - 12:26 PM
 دربار پهلوي دوم شاهد آمد و شد زنان متعددي بوده است. بسياري از اين زنان با توجه به خط مشي حكومت پهلوي و رفتار درباريان از جامعه زنان مسلمان اين مرز و بوم نبودند. در عين حال در ميان آنان افرادي بودند كه در بي‌بند و باري و انحرافات اخلاقي و در عين حال نفوذ در حاكميت كشور گوي سبقت را از سايرين ربودند.
اشرف پهلوي دختر رضاخان و دوقلوي محمد‌رضا پهلوي از معاريفي است كه حضور و نفوذ تعيين كننده او در هيأت حاكمه، بيانگر جو اخلاقي و فرهنگي حاكم بر دربار مي‌باشد. آنچه ذيلاً از نظر خوانندگاني گرامي مي‌گذرد،‌ معرفي چهره اشرف پهلوي است. اشرف پهلوي در چهارم آبان 1298در بيمارستان احمديه تهران همراه برادر دوقلويش محمد‌رضا متولد شد. سن اشرف چند ساعت كوچكتر از محمد‌رضا پهلوي بود. مادرش تاج‌الملوك دولتشاهي ـ دختر تيمور خان آيرملو از فرماندهان تيپ قزاق ـ يكي از چهار همسر رضاخان پهلوي بود.(1)
اشرف و محمد‌رضا دو سال بعد از تولد شمس به دنيا آمدند و اين سه نفر و عليرضا پهلوي، تني يكديگر بودند. (2) اشرف در مدرسه زرتشتي‌ها تحصيل كرد. اما تحصيلات دانشگاهي نداشت. او زبان فرانسه را توسط مادام "ارفع " در خانه خواند و بامطالعه رمان‌هايي به زبان فرانسه به داستان‌هاي عاشقانه فرانسوي علاقه‌مند شد.
او درباره تحصيلاتش مي‌نويسد: "پدرم چون از كمبود تحصيلات رسمي خود رنج مي‌برد، تصميم گرفت كه ما تحصيل كنيم و دست كم يك زبان خارجي ياد بگيريم. به همين جهت مادام ارفع را كه همسر فرانسوي يكي از افسران ارتش بود، استخدام كرد تا به ما زبان فرانسه بياموزد. اما ساعاتي كه ما با خانم ارفع مي‌گذرانديم، شباهتي به كار دركلاس درس نداشت. چون او در اين ساعات درهاي دنياي تازه و ناشناخته‌اي را به روي ما مي‌گشود. دنياي سحر‌آميز و ناآشنا و شهري به نام پاريس كه ما را شيفته و مسحور خود ساخته بود. " (3)
اشرف پهلوي در دوران نوجواني و بلوغ با مهرپور تيمورتاش فرزند وزير دربار رضاخان روابطي داشت اما پس از آن كه تيمورتاش به اتهام جاسوسي براي شوروي مطرود رضاخان شد، اين رابطه محدود و كم‌رنگ شد. اشرف در 1317 به اصرار پدر و عليرغم ميل باطني‌اش با علي قوام پسر ابراهيم قوام ـ قوام‌الملك ـ ازدواج كرد.
قوام‌الملك از رهبران عشاير جنوب ايران بود كه درسال هاي پاياني حكومت قاجار نقش مؤثري در تحكيم سلطه سياسي و نظامي انگليس در جنوب كشور ايفا كرد. او داراي 4 فرزند به نامهاي علي، رضا، ايراندخت و ملك‌تاج بود. ملك‌تاج با امير اسدالله علم ازدواج كرد و علي با اشرف وصلت نمود. ولي اين وصلت هرگز باب ميل و رغبت اشرف نبود و به همين دليل تنها تا زمان حضور رضاشاه در كشور دوام يافت و پس از تبعيد وي، اشرف بلافاصله از همسرش جدا شد. اشرف از اين ازدواج كه در فضائي عاري از پيش‌زمينه‌هاي عاطفي و اخلاقي صورت گرفت به تلخي ياد مي‌كند "در حالي كه پيراهن سفيد به تن داشتم، در مراسم عروسي مشتركي كه براي من و شمس برپا شده بود، تن به ازدواج دادم. اما اگر پيراهن سياه پوشيده بودم، مناسب‌تر بود. " (4)
اشرف پس از سقوط حكومت پدرش كه با تبعيد او همراه شد، توانست از علي قوام جدا شود. او سپس به "مهرپور " فرزند تيمورتاش وزير دربار رضاخان مي‌انديشيد. اما وي در سانحه اتومبيل درگذشت و اشرف به فرزند ديگر تيمورتاش به نام هوشنگ دل بست. طبعاً محمد‌رضا پهلوي هرگز با ازدواج خواهرش با كسي كه پدرش در زندان توسط رضاشاه به قتل رسيده بود، موافقت نكرد. در بهمن 1320 كه فوزيه همسر اول شاه به حالت قهر عازم مصر شد، اشرف به درخواست برادرش با فوزيه همسفر شد. اما سفر اشرف به مصر و مشاهده ميهماني ها، باشگاه هاي شبانه، مجالس رقص و مشروب خواري و معاشرت ها و معاشقه‌هاي درباريان مصري، وي را بيشتر از گذشته، بي قيد و بند ساخت.
اشرف در سفر به مصر عاشق يك تاجر مصري كه فرزند يكي از وزيران مصر بود شد و او را كه احمد شفيق نام داشت با خود به تهران آورد و در اسفند 1322 رسماً با وي ازدواج كرد. به دنبال اين ازدواج، شفيق به اصرار اشرف از مليت مصري خود دست كشيد و مليت ايراني پذيرفت. اما اين ازدواج نيز تنها هفت سال دوام آورد. اشرف در سال 1325 به مسكو رفت و با استالين ملاقات كرد. در سال 1326 راهي امريكا شد و با ترومن ديدار كرد. او در 6 ارديبهشت 1326 به رياست سازمان شاهنشاهي خدمات اجتماعي كه پايگاهي براي جمع‌آوري پول و ثروت بود منصوب شد. سپس با توجه به توصيه پدرش كه از وي خواسته بود در ايران مانده و برادرش را ياري دهد، تلاش كرد در تصميمات شاه نفوذ كند. او تا قبل از كودتاي 28 مرداد 1332 با تشكيل جلسات متعدد به شاه امر و نهي مي‌كرد. شاه هم كه در مقابل خواهر خود كم‌رو و بي‌دست و پا بود، به مدت يك دهه تسليم اكثر خواسته‌هاي او بود.
مشاوران و دستياران اشرف در تصميم‌گيري ها، افرادي چون علي سهيلي، عبدالحسين هژير و سپهبد علي رزم‌آرا بودند. اين عده تسليم و مطيع محض اشرف بودند. در طول بيش از 10 سال اشرف مركز ثقل و كانون قدرت و منشاء تأثيرگذاري برتصميمات شاه بود و همه مقام هاي مهم سياسي حتي وزيران و سفيران با نظر او تعيين و تأييد مي‌شدند.
سازمان "سيا " در بخشي از گزارش خود راجع به شخصيت اشرف مي‌نويسد:
اشرف خواهر دوقلوي شاه يكي از جاه‌طلب‌ترين و مهم‌ترين حاميان شاه و مهم‌ترين ياران او در طول سالهاي مديد سلطنتش بوده است... اين خصوصيات، به خصوص در دوره‌اي كه ضعف شاه مهمترين مشخصة وي بود، نمايان مي‌شد. به همين علت سفارت امريكا در سال 1951 گفته بود: كه اشرف عزم راسخ‌ بيرحمانة پدرش را دارد. (5) اشرف در سال 1321 زماني كه شاه تحت تأثير سياست هاي قوام در كشور و حمايت هاي انگليس و آمريكا و نمايندگان مجلس از وي احساس ضعف و انزوا كرد و از تصميم خود براي استفعا سخن به ميان آورد با عصبانيت و پرخاش، براو فرياد زد و از اظهار ضعف او شديداً انتقاد نمود. او حتي به شاه قول داد كه به قيمت مخالفت با قوام و تضعيف او اجازه نخواهد داد سلطنت برادرش تضعيف شود. اشرف با اين پافشاري و جار و جنجال به محمد‌رضا روحيه داد و او را آرام كرد. (6)
اشرف پهلوي در دهه 1320، به نوعي زمامدار پشت صحنه و حافظ شيرازه حكومت محمد‌رضا پهلوي بود. او در سياست، اقتصاد، فرهنگ و حتي امور اجتماعي جامعه ايران دخالت داشت. تأسيس نمايشگاههاي مد بانوان، فراخواندن مانكنها به ايران، راه‌اندازي قمارخانه‌ها و كازينوهاي سلطنتي بابلسر و رامسر، احضار پزشكان برجسته اروپائي براي جراحيهاي پلاستيكي به روي چهره خانم هاي مورد نظر دربار از جمله اقدامات اشرف در سالهاي دهه 1320 بود. در اين مدت اشرف به روزنامه‌نگاران، شاعران و روشنفكران نزديك شد و با آنان جلسات و مجالس مشترك هفتگي ترتيب داد.
اما در دوران قدرت گرفتن مصدق، تبعيد اشرف به اروپا به دستور مصدق و قطع ارز مورد نياز وي، لطمه بزرگي براي او بود. اشرف براي اولين بار مجبور شد تا براي تأمين مخارج روزمره مايملك خود را بفروشد. او تنها از محل فروش لباسها و عتيقه‌جات همراه خود 30 ميليون فرانك به دست آورد. علاوه بر اين مبالغ هنگفتي نيز ارز از تجار ايراني مقيم فرانسه قرض گرفت، اما هرگز به آنان باز نگردانيد. زندگي اشرف در فرانسه با آلودگي‌هاي اخلاقي فراواني همراه شد. او در رستوراني در پاريس با جواني به نام مهدي بوشهري آشنا شد. بلافاصله از احمد شفيق جدا شد و به عقد بوشهري درآمد. اين در حالي بود كه از شفيق دو فرزند و از علي قوام يك فرزند داشت. (7)
اشرف پس از سه سال تبعيد در اروپا، اواخر 1332 به ايران بازگشت و فعاليتهاي قبلي‌اش را از سر گرفت. گردآوري ثروت از راههاي نامشروع، پورسانت‌گيري، زد و بند با شركتهاي خارجي و سوء استفاده‌هاي گسترده مالي، تشكيل محافل شبانه و روابط گسترده نامشروع از اقدامات عادي اشرف پس از بازگشت به تهران بود. در اسناد لانه جاسوسي به نقل از منابع امريكايي آمده است: "... با وجود اينكه شاه از تجارت‌هاي مشكوك خواهرش سودي نبرده ولي در متوقف ساختن وي تمايلي نشان نداد و يا قادر به انجام آن نبوده است. در ادوار مختلف مبارزه با فساد در ايران، گاهي به فعاليتهاي تجاري ناپسند فرزند اشرف حمله ور مي‌شد. اين كار سبب شد كه شاهزاده شهرام از اينگونه فعاليت‌ها كناره گرفته و در عوض از طريق مادرش به انجام آنها مبادرت ورزد. تا زماني كه شاه زنده است، اشرف و حيات ضد و نقيضش مايه شرمساري خاندان پهلوي مي‌گردد...(8) "
در سند ديگري مي‌خوانيم:
"در خاندان شاه، بسياري از خويشاوندان فاسد از نظر مالي وجود دارند كه مهمترين آنها خواهر دوقلوي وي اشرف است كه ماهيتاً طماع و داراي تمايلات جنوب آميز زنانه مي‌باشد. " (9)حسين فردوست در بيان خاطراتش از مردان بسياري به عنوان معشوقه‌هاي اشرف پهلوي نام مي‌برد كه حتي بعضي از آنها مانند پالانچيان به علت عدم تمكين در برابر وي به قتل رسيده‌اند: "... زماني كه قائم‌مقام ساواك بودم، روزي نصيري مرا خواست. نصيري هيچ‌گاه مرا نمي‌خواست و ما در كارمان مستقل بوديم. به هر حال، بر خلاف روال معمول، روزي مرا خواست و گفت: فلاني، گرفتاري عجيبي پيدا كرده‌ام. جريان را پرسيدم. گفت اشرف تلفن زده و مي‌گويد پالانجيان را بايد دستگير كنيد! آخر چرا؟ البته نصيري پروايي نداشت و هركس را مي‌خواست دستگير مي‌كرد، ولي اين قضيه فرق مي‌كرد و نصيري از اين وحشت داشت كه مورد اعتراض محمد‌رضا واقع شود و لذا به من پناهنده شد. به هر روي اجازة محمد‌رضا كسب شد و پالانچيان توسط ساواك دستگير و زنداني شد. علت دستگيري پالانچيان چه بود؟ بررسي كردم و معلوم شد كه پالانچيان به عشق اشرف جواب منفي داده... " (10)
البته، چنانكه گفته شد، در اين ماجرا پالانچيان به قتل رسيد، بدين ترتيب كه ساواك به دستور اشرف پهلوي در هواپيماي اختصاصي او نقص فني ايجاد مي‌كند و در نتيجه پالانچيان بر اثر سقوط هواپيما مي‌ميرد. (11) اشرف از سال 1335 وارد شبكه داد و ستد مواد مخدر شد و از اين معاملات ميلياردها دلار ثروت اندوخت و پيگيري بسياري از محموله‌هاي مرفين، ترياك و هروئين در كشور به اشرف و افراد وابسته به وي مي‌رسيد. در دو دهه آخر عمر سياسي حكومت پهلوي، اشرف يكي از مهمترين وزنه‌هاي اقتدار آمريكا در ايران شد. او كه در جريان كودتاي 28 مرداد 1332 خود با شبكه مأموريت "سيا " در ايران همكاري كرد، توانست به تدريج روابط خود را با "سيا " و رجال و سياستمداران آمريكائي تقويت كند. سفرهاي متعدد اشرف به آمريكا در طول دهه چهل سبب تحكيم روابط تهران واشنگتن شد. از آن پس رابطه اشرف با راكفلر، كسينجر و ديگر فعالان عرصه سياست آمريكا تقويت شد.
بعدها چاپ كتاب "كودتا در كودتا " كه از جمله اسناد "سيا " مربوط به كودتاي 1332 بود به روشني ابعاد وابستگي اشرف به "سيا " را نشان داد. (12) اشرف در 1348 به دليل حمل يك چمدان حاوي ترياك در فرودگاه زوريخ بازداشت شد اما پليس سوئيس پس از بررسي گذرنامه سياسي او و با توجه به نسبتش با محمد‌رضا پهلوي او را آزاد كرد.(13) با اين حال در اسفند همين سال وي به رياست كميته ايراني حقوق بشر نيز منصوب شد! اشرف علاوه بر اين سمت نايب رئيس كميته ملي پيكار با بيسوادي، رئيس سازمان زنان ايران و نايب رئيس سازمان شاهنشاهي خدمات اجتماعي نيز بود. انگيزه محمد‌رضا پهلوي براي گماردن وي در رأس مراكز و سازمانها و هيئتهاي نمايندگي، مهار رفتار افسار گسيخته وي و كسب وجهه براي او بوده است بدون آنكه باطناً اعتقادي به كارايي و تواناييهاي اشرف پهلوي داشته باشد. اسدالله علم در خاطرات خود در اين باره مي‌نويسد: "از آنجا كه والاحضرت اشرف شانس انتخاب شدن براي رياست مجمع عمومي سازمان ملل را ندارد، حالا در كله‌اش فرو رفته كه به عنوان نماينده دائم ايران در سازمان ملل انتخاب بشود. شاه گفت: اين خواهر دوقلوي من روز به روز ديوانه‌‌تر مي‌شود... حرص و آزش براي مال‌اندوزي ارضا شده حالا در پي افكار احمقانه و جاه‌طلبانه است... اگر يك سر سوزن قابليت مديريت داشت با كمال ميل پيشنهادش را بررسي مي‌كردم، ولي چون خواهر من است خيال مي‌كند مي‌تواند از بالاي سر وزارت خارجه كارهايش را انجام دهد. جاه‌طلبيهاي او حقيقتاً نامعقول است. " (14)
اشرف در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي بيشتر اموال گران بها، تابلوها، فرش ها و اندوخته‌‌هاي خود را از ايران خارج كرد و به منزل مسكوني‌اش در نيويورك و ويلايش در نيس فرانسه برد. هنگام پيروزي انقلاب اسلامي ، وي صدها ميليون دلار در حسابهاي بانكي در نيويورك، لندن، پاريس و سوئيس داشت. اشرف اكنون در امريكا به بيماري آلزايمر دچار شده و حافظه خود را نيز از دست داده است. (15)

پي‌نويس‌ها:
*1. رضاخان 4 همسر داشت: ـ صفيه همداني ـ از دودمان قاجار. رضاخان از وي دختري به نام همدم‌السلطنه داشت. ـ تاج‌الملوك دولتشاهي كه مادر شمس‌، اشرف، محمد‌رضا و عليرضا بود. ـ توران امير سليمان، دختر مجد‌السلطنه امير سليماني ـ كه مادر غلامرضا بود. ـ عصمت‌‌الملكوم دولتشاهي؛ مادر عبدالرضا، احمد‌رضا، محمود‌رضا و فاطمه بود.
*2. عليرضا در 1301 متولد و در آبان 1333 در يك سانحه هوايي كشته شد.
*3. خاطرات اشرف پهلوي، نشر علم، 1375، ص 55.
*4. پهلوي‌ها، خاندان پهلوي به روايت اسناد ، مؤسسه فرهنگي پژوهشي چاپ و نشر نظر، ج 2، ص 257.
*5. از ظهور تا سقوط، مجموعه اسناد لانه جاسوسي آمريكا، ج 1، ص 107 و 108.
*6. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ص 228.
*7. فردوست درباره فساد اخلاقي و بي‌بند و باري اشرف چنين مي‌گويد: "اگر قرار شود ليست مرداني كه در دوران 37 ساله سلطنت محمد‌رضا بااشرف رابطه داشتند تهيه شود، عليرغم دشواري و غير ممكن بودن كار، مسلماً ليست طويلي خواهد شد و حتي او نيز ممكن است همه را به ياد نياورد. " (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج اول، ص 232.)
*8. از ظهور تا سقوط، همان، ص 19.
*9. از ظهور تا سقوط، همان، ص 196.
*10. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ج اول، صص 234 ـ 235.
*11. همان، صص 235 ـ 236.
*12. زنان ذي‌نفوذ در خاندان پهلوي، نيلوفر كسري، نشر نامك، 1380، ص 173.
*13. زنان دربار به روايت اسناد ساواك، مركز بررسي اسناد تاريخي، زمستان 1381، ص 16.
*14. پهلوي‌ها، همان به نقل از اسدالله علم، گفتگوهاي من با شاه، ج اول، طرح نو، 1371، ص 273.
*15. زنان دربار، همان، ص 190.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1388  - 12:22 PM
 سامسونگ اين نت‌بوك را بر پايه تراشه مودم Kalmia LTE خود توليد كرده است و مي‌تواند پيشرفته‌ترين امكانات رايانه‌هاي قابل‌حمل را در آن مورد استفاده قرار دهد.
اين نت‌بوك N150 نام دارد و از امكانات به‌كار رفته در آن مي‌توان به سيستم ديجيتالي داخلي Livecam، ميكروفون‌هاي داخلي، هدفون خارجي، سيستم برقراري ارتباط كنفرانس ويديويي، سيستم ارسال پيام‌هاي مستقيم و سيستم برقراري تماس‌هاي تلفني اينترنتي(VoIP) اشاره كرد.
باتري اين نت‌بوك قادر است انرژي مورد نياز را تا 5/8 ساعت در خود ذخيره كند و به گفته سامسونگ، نمايشگر نصب شده روي آن از مدت‌هاي مشابه انرژي كمتري مصرف مي‌كند. "كيو اوهم " مدير مركز IT Solutions Business در مورد اين محصول توضيح داد: «نت‌بوك N150 با تمام مدل‌هاي مشابه موجود در بازار متفاوت است و مي‌تواند تمام نيازهاي موبايلي كاربران را برطرف كند.
هم‌اكنون شاهد افزايش نياز كاربران به سرويس‌هاي اطلاعاتي هستيم كه اين نياز فارغ از تخصصي يا شخصي بودن كاربرها ديده مي‌شود. ما تراشه جديد خود براي نت‌بوك‌ها را به گونه‌اي طراحي كرده‌ايم كه با اين نيازها سازگاري دارد و مي‌تواند به تمامي آن‌ها پاسخ گويد.
شركت سامسونگ اعلام كرده است كه نت‌بوك N150 مجهز به تراشه LTE قابليت پشتيباني از نسل سوم فناوري‌هاي مخابراتي و ارتباطي، شبكه HSPA براي اتصال به اينترنت پر‌سرعت، Wi-Fi را دارد.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1388  - 12:21 PM
  شركت تحقيقاتي comScore در گزارشي جديد اعلام كرد تداوم بحران اقتصادي جهان باعث بروز مشكلات مالي فراوان براي فروشندگان محصولات الكترونيكي و ديجيتالي شد اما افزايش فروش اين محصولات در تعطيلات پايان سال 2009 ميلادي نظر كارشناسان مبني بر پايان جريان بحران اقتصادي را تأييد كرد.

در سال 2009 ميلادي طي فرآيند تجارت الكترونيكي در مجموع 130 ميليارد دلار پرداخت شد كه اين رقم تقريبا معادل پول پرداخت شده در سال 2008 بود.
در اين ميان، بررسي درآمد صنعت تجارت الكترونيكي در دو ماه پاياني سال گذشته نشان داد كه اين صنعت رشد 4 درصدي درآمدهاي خود در اين دوره زماني نسبت به مدت مشابه سال قبل را پيش‌رو داشته است.
"جيان فولگوني " مدير مركز comScore در اين باره توضيح داد: معتقدم كه در پايان جريان بحران اقتصادي به‌سر مي‌بريم. ما مي‌توانيم به جرات اعلام كنيم كه فصل چهارم سال 2009 ميلادي با رشد مالي همراه بوده و علامت‌هاي پايان بحران اقتصادي را به ما نشان داده است.
شركت تحقيقاتي comScore پيش‌بيني كرده است كه رشد درآمد صنعت تجارت الكترونيك در سال 2010 ميلادي نيز ادامه يابد. البته اين در حالي است كه عوامل مختلف از جمله رشد نرخ بيكاري، دسترسي پايين مردم به اعتبارات الكترونيكي و افزايش انگيزه مردم بر ذخيره پول‌ها مي‌تواند بر اين جريان تاثير بگذارد.
شركت comScore براي اعلام نتايج فوق، اطلاعات مربوط به 2 ميليون كاربر اينترنتي ساكن كشورهاي مختلف جهان را مورد مطالعه قرار داد و ميزان پرداخت پول از طريق روش‌هاي مختلف تجارت الكترونيك بين كاربران آمريكا و ديگر كشورها را مقايسه كرد.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1388  - 12:19 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 50

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6036970
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی