چهارمين پيشواي شيعيان در
طول زندگي پربار خود، آزمايشهاي الهي بسياري را تجربه كرد و در دعا و
بندگي زبانزد خاص و عام شد؛ اما اين امام همام در عمل به آموزههاي قرآني
نيز سرآمد روزگار خود بود.
هر يك از امامان معصوم (ع) مأموريتهاي خاصي را در
زمان امامت خود برعهده داشتند و طبق برتري و عصمتي كه بر ايشان قائل هستيم،
در تمامي وظايفي كه برعهدهشان بود، سربلند خارج شدهاند.
يك امام بايد اسلام را از انحراف نجات ميداد و با سكوت و خانهنشيني و پس از آن به عهده گرفتن رهبري امت اسلامي موفق به انجام آن شد.
امام ديگري در صلحي كه با دشمن داشت و ديگري با شهادتش به اصلاح امت اسلامي همت گماشتند. ديگر امامان نيز با نشر علم و پايهگذاري علوم اسلامي و با درايت و سياست در اين راه گام برداشتند.
امام عصر (عج) نيز در غيبتي كه در آن قرار گرفت و مسئوليت وظيفه نجات بشريت را برعهده دارد، شايد خطيرترين مأموريت تاريخ بر عهدهاش است.
در اين بين، امام سجاد (ع) با سرافرازي از امتحان عظيم عاشوراي حسيني و ابلاغ پيام قيام پدرش حسين بن علي (ع) و پس از آن در چگونگي انتخاب راه زندگي، حجت را بر پيروانش تمام كرد.
چهارمين پيشواي شيعيان در طول زندگي پربار خود، آزمايشهاي الهي بسياري را تجربه كرد و در دعا و بندگي زبانزد خاص و عام شد؛ اما اين امام همام در عمل به آموزههاي قرآني نيز سرآمد روزگار خود بود.
امام باقر (ع)، فرزند امام چهارم كه در تمامي لحظات در كنار پدر در حال آموختن زندگي، بندگي و اطاعت خالق بود، در وصف پدرش فرمود: «إنّه كان يعول مائة بيتٍ من فقراء المدينة و كان يعجبه أن يحضُر طعامه اليتامي والأضرّاء والزّمني والمساكين الذين لا حيلة لهم وكان يناولهم بيده ومن كان منهم له عيال حملهُ إلي عِياله من طعامه، و كان لا يأكل طعاماً حتّي يبدأ قيتصدّق به.» (1)
«او يكصد خانوار از فقراي مدينه را سرپرستي ميكرد، و دوست داشت كه يتيمان و تنگدستان و افراد عاجز و مستمندان بيچاره بر سر سفره او حاضر شوند. او با دست خود براي آنها غذا ميآورد، و اگر كسي از آنها عائلهاي داشت، حضرت از غذاي خود براي خانواده او ميبرد. هيچ غذايي نميخورد مگر اين كه ابتدا از آن صدقه ميداد.»
براي شناخت جايگاه بندگي و عبادت امام سجاد ميتوان به حديثي از پيامبر گرامي اسلام (ص) اشاره كرد كه در وصف فرزند پاكش فرمود: «إذا كان يومالقيامة ينادي منادٍ: أين زينالعابدين؟ فكأنّي أنظر إلي ولدي علي بن الحسين بن علي بن أبيطالب يخطر بين الصّفوف.» (2)
«در روز رستاخيز آواز دهندهاي صدا ميزند: كجاست زيور عابدان؟ و من فرزندم علي بن حسين بن علي بن ابيطالب را ميبينم كه صفها را ميشكافد (و پيش ميرود).»
پينوشتها:
(1) مناقب ابن شهر آشوب
(2) بحارالانوار ادامه مطلب
يك امام بايد اسلام را از انحراف نجات ميداد و با سكوت و خانهنشيني و پس از آن به عهده گرفتن رهبري امت اسلامي موفق به انجام آن شد.
امام ديگري در صلحي كه با دشمن داشت و ديگري با شهادتش به اصلاح امت اسلامي همت گماشتند. ديگر امامان نيز با نشر علم و پايهگذاري علوم اسلامي و با درايت و سياست در اين راه گام برداشتند.
امام عصر (عج) نيز در غيبتي كه در آن قرار گرفت و مسئوليت وظيفه نجات بشريت را برعهده دارد، شايد خطيرترين مأموريت تاريخ بر عهدهاش است.
در اين بين، امام سجاد (ع) با سرافرازي از امتحان عظيم عاشوراي حسيني و ابلاغ پيام قيام پدرش حسين بن علي (ع) و پس از آن در چگونگي انتخاب راه زندگي، حجت را بر پيروانش تمام كرد.
چهارمين پيشواي شيعيان در طول زندگي پربار خود، آزمايشهاي الهي بسياري را تجربه كرد و در دعا و بندگي زبانزد خاص و عام شد؛ اما اين امام همام در عمل به آموزههاي قرآني نيز سرآمد روزگار خود بود.
امام باقر (ع)، فرزند امام چهارم كه در تمامي لحظات در كنار پدر در حال آموختن زندگي، بندگي و اطاعت خالق بود، در وصف پدرش فرمود: «إنّه كان يعول مائة بيتٍ من فقراء المدينة و كان يعجبه أن يحضُر طعامه اليتامي والأضرّاء والزّمني والمساكين الذين لا حيلة لهم وكان يناولهم بيده ومن كان منهم له عيال حملهُ إلي عِياله من طعامه، و كان لا يأكل طعاماً حتّي يبدأ قيتصدّق به.» (1)
«او يكصد خانوار از فقراي مدينه را سرپرستي ميكرد، و دوست داشت كه يتيمان و تنگدستان و افراد عاجز و مستمندان بيچاره بر سر سفره او حاضر شوند. او با دست خود براي آنها غذا ميآورد، و اگر كسي از آنها عائلهاي داشت، حضرت از غذاي خود براي خانواده او ميبرد. هيچ غذايي نميخورد مگر اين كه ابتدا از آن صدقه ميداد.»
براي شناخت جايگاه بندگي و عبادت امام سجاد ميتوان به حديثي از پيامبر گرامي اسلام (ص) اشاره كرد كه در وصف فرزند پاكش فرمود: «إذا كان يومالقيامة ينادي منادٍ: أين زينالعابدين؟ فكأنّي أنظر إلي ولدي علي بن الحسين بن علي بن أبيطالب يخطر بين الصّفوف.» (2)
«در روز رستاخيز آواز دهندهاي صدا ميزند: كجاست زيور عابدان؟ و من فرزندم علي بن حسين بن علي بن ابيطالب را ميبينم كه صفها را ميشكافد (و پيش ميرود).»
پينوشتها:
(1) مناقب ابن شهر آشوب
(2) بحارالانوار