به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

محمود مهدی پور

امت اسلامی سه وظیفه بزرگ برعهده دارد:

1. شناخت فرهنگ حسینی؛

2. ابلاغ فرهنگ حسینی؛

3. اجرای فرهنگ حسینی.

فرهنگ حسینی چیزی جز اسلامناب محمّدی و فرهنگ ناب علوینیست. اسلام راستین و دین قیّم الهییک حقیقت بیش تر نیست. مجموعهرهنمودهای خدایی برای زندگی برترو سعادت جاوید انسانی است.رهنمودهایی که در قرآن و سنّت نبویگرد آمده و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله بهتر از هرکسی آن را می شناسند و تفسیرمی کنند. پیشوایان اهل بیت علیهم السلام مفسران و مبلغان و بزرگترین مدافعاناحکام الهی و مجریان منصوص ومنصوب از سوی رسول خدایند.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، امیر مؤمنان ودیگر پیشوایان معصوم را برای تداومفرهنگ قرآن و اسلام، به امت اسلامیمعرفی کرد و بارها جایگاه علمی،اخلاقی و اجتماعی آنان را به مردمیادآور گردید؛ به ویژه در حجة الوداع وغدیر خم که جانشین شایسته پیامبر درحضور دهها هزار نفر معرفی شد؛ ولیبا تحولات سیاسی پس از پیامبر، زمامامور اجتماعی مسلمانان در دستناشایستگان قرار گرفت و سرانجام،معاویه بر جایگاه رهبری امت اسلامیتکیه زد. وقطار امت اسلامی از خطّنبوی و علوی خارج شد و بر ریلاُموی قرار گرفت. و این تغییر مسیر کهبرای برخی در آغاز چندان محسوسنبود، هر روز از اهداف و آرمانهایالهی و خط مشی ترسیم شده از سویرسول خدا صلی الله علیه و آله فاصله گرفت و زاویهانحراف بیش تر و بیش تر شد تا اینکهبتدریج جامعه اسلامی از اسلام و قرآندورتر گردید. و ناآگاهی توده هایمردم و «سازش و سکوت و ترس ویأس» خواصّ امّت، فضایی پدید آوردکه اسلام و قرآن و دستاوردهای بعثتنبوی در خطر نابودی و انهدام کاملقرار گرفت.

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:25 AM

محمدصادق محسن زاده

عاشورا، چرا؟

چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ ریشه درچه مسائلی داشت؟ چه درسها وپیامهایی دارد؟

برای رسیدن به پاسخ این سؤالهاباید جریان عاشورا را بازشناسی کنیمتا بتوانیم حقیقت آن را دریافته، ازآموزه هایش بهره گیریم.

در نوشته پیش رو سعی مان بر ایناست تا به گوشه ای از دیدگاهها ونظریات ولی امر مسلمین حفظه اللّه دراین باره اشاره کنیم.

بدون شک، این جریان را بایدبزرگ ترین مصیبت دانست؛ فاجعه ایبس بزرگ و تکان دهنده و بی نظیر کهروح هر آزاداندیشی را آزرده خاطرمی کند؛ همچنان که در زیارت عاشورامی خوانیم: «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْوَعَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ؛ اما چگونه کار به اینجارسید که بزرگ ترین فاجعه انسانی بهدست شقی ترین افراد بر ضد برترینافراد، یعنی آل اللّه روی داد. به تعبیرمقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی) «جادارد ملت اسلام فکر کند که چرا پنجاهسال بعد از وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله کار کشوراسلامی به جایی رسید که همین مردممسلمان از وزیرشان، امیرشان،سردارشان، عالمشان، قاضی شان،قاری شان گرفته، در کوفه و کربلا جمعبشوند و جگرگوشه همین پیغمبر صلی الله علیه و آله را با آن وضع فجیع به خاک و خونبکشند؟ آدم باید به فکر فرو برود کهچرا این گونه شد؟... کار به جایی برسدکه جلوی چشم مردم، حرم پیامبر صلی الله علیه و آله را بیاورند توی کوچه و بازار، به آنهاتهمت خارجی بزنند.»

تهی شدن جامعه از معنویت

ایشان به مسئله عاشورا، فقط ازبعد یک حادثه و واقعه و یک حماسهمعمولی نگاه نمی کند؛ که بعد ازگذشت، به بوته فراموشی سپرده شود،بلکه در دیدی عالمانه، هوشیارانه ومآل اندیشانه به چرایی آن واقعه عظیمو تحلیلش می پردازد و می فرماید:

«عبرت اینجاست که چه کار کنیم[تا] جامعه آن گونه نشود. ما باید بفهمیمآنجا چه شد که جامعه به اینجا رسید...هیچ کس تصور هم نمی کرد؛ اما همینحادثه باورنکردنی، همین حادثهعجیب و حیرت انگیز اتفاق می افتد.چه کسانی کردند؟ همانهایی که بهخدمتش می آمدند و سلام و عرضاخلاص هم می کردند. این یعنی چه؟معنایش این است که جامعه اسلامی درطول این پنجاه سال، از معنویت وحقیقت اسلام تهی شده است؛ظاهرش اسلامی است؛ اما باطنش پوکشده است. خطر اینجاست. نمازهابرقرار است، نماز جماعت برقراراست، مردم هم اسمشان مسلمان استو عده ای هم طرفدار اهل بیت اند!»

جداشدن از سرچشمه زلال امامت

رهبر فرزانه انقلاب، این مسئله رایک نزاع شخصی و قبیلگی نمی داند؛بلکه آن را یک جریانی انحرافیمی داند که بعد از رحلت رسولاللّه صلی الله علیه و آله شروع شد و در روز عاشورا بهمنصه ظهور نشست.

این حادثه، معلول یکسری علتهاو زمینه هایی است که نقطه آغازین آن،ماجرای سقیفه است. مرحوم نیّرتبریزی با اشاره به همین مطلب، چنینسروده است:

کانکه طرح بیعت شورا فکندخود همانجا طرح عاشورا فکند

چرخ در یثرب رها کرد از کمانتیر، کاندر نینوا شد بر نشان

انحراف مسیر رهبری پس ازرسول اللّه صلی الله علیه و آله و جدایی مسیر خلافتاز سرچشمه زلال امامت، امت وجامعه اسلامی را به آفتهایی دچار کرد.در نتیجه کم کم جامعه اسلامی از مسیرترسیم شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله دور شد وفاصله ها میان آن مدینه فاضله کهخاتم انبیا صلی الله علیه و آله تأسیس کرده بود باجامعه آن روز پدید آمد. کسانی بهقدرت رسیدند که خلافت اسلامی رابه پادشاهی و سلطنت تبدیل کرده واجتماع مسلمانان را از ارزشها دور وتهی کردند. آنان، خطوط اصلی ومعیارهای اصیل این دین مبین راتضعیف و ارزشهای جاهلی را کهپیامبر صلی الله علیه و آله کنار زده بود، دوبارهجایگزین کردند.

گمراهی و انحرافِ عمومی

رهبر اندیشمند انقلاب که خوددردْآشنای امت اسلامی اند، به اینپرسشها با آیه ای از قرآن کریم پاسخمی فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌأَضَاعُوا الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَ تِ فَسَوْفَیَلْقَوْنَ غَیًّا »؛ «پس از آنان، فرزندانناشایسته ای روی کار آمدند که نماز راتباه کردند و از شهوات پیروی نمودندو بزودی [مجازات] گمراهی خود راخواهند دید.» ایشان با توجه به آیهفوق، دو عامل را از عوامل اصلی اینگمراهی و انحرافِ عمومی دانسته، آندو را چنین بیان می کند:

«یکی دور شدن از ذکر خدا کهمظهر آن نماز است؛ یعنی فراموشکردن خدا و معنویت و جدا کردنحساب معنویت از زندگی وفراموش کردن توجه و ذکر و دعا وتوسل و توفیق از خدای متعال و توکلبر خدا و کنار گذاشتن محاسباتخدایی از زندگی و عامل دوم «اتَّبَعُواالشَّهَوات» است؛ یعنی دنبال شهوترانیهاو هوسها و در یک جمله «دنیاطلبی»رفتن به فکر جمع آوری ثروت و مالبودن و التذاذ و به دام شهوات دنیاافتادن و اصل دانستن اینها وفراموش کردن آرمانها. این درد اساسیو بزرگ است و ما هم ممکن است بهاین درد دچار شویم.»

کوتاهی خواص از انجام رسالتخویش

نکته مهم این است که از مهم ترینزمینه سازهای قیام امام حسین علیه السلام کوتاهی خواص از انجام رسالتشانبود؛ همچنان که سالار شهیدان دربارهکوتاهیها و سستیها و سهل انگاریهایعالمانِ درباری و خواصی که سکوترا اختیار کرده بودند، بیانی توبیخ آمیزو تلخ دارد و به آنان می فرماید: «شما بادیدن عهد الهی که شکسته می شودفریاد برنمی آورید و با ستمگران بامداهنه و سازشکاری رفتار می کنید...شما ستمکاران را بر خود چیرهساختید و کارها را به دست آنانسپردید... فرار شما از مرگ به سببدل بستن به این زندگی ناپایدار بود. درنتیجه، مستضعفان را به دستستمگران سپردید.»

مقام معظم رهبری نیز نقشخواص را در ساختن تاریخ بسیار مهممی داند و درباره کوتاهی خواص ازانجام رسالت خویش و نتیجه سکوتآنها چنین می فرماید: «اگر کسانی کهبرای جانشان راه خدا را ترک می کنند،آنجا که باید حق بگویند نمی گویند،چون جانشان به خطر می افتد از ترسجان و از ترس از دست دادن مال و ازترس دادن مقام و پست از ترسمنفورشدن، و تنها ماندن، حاضرمی شوند حاکمیت باطل را قبول کنند ودر مقابل باطل نمی ایستند و از حقطرفداری نمی کنند، وقتی که این طورشد، آن وقت، دیگر «حسین بنعلی»ها به مسلخ کربلا خواهند رفت،به قتلگاه کشیده خواهند شد، یزیدهابر سر کار می آیند، امامت به سلطنتتبدیل می شود و... وقتی امامحسین علیه السلام قیام کرد؛ خیلی از همینخواص، پیش امام حسین علیه السلام نیامدند تابه او کمک کنند... .

تصمیم گیری خواص در وقتلازم، تشخیص خواص در وقت لازم،گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم،انحراف مسیر رهبریپس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله وجدایی مسیر خلافت ازسرچشمه زلال امامت،امت و جامعه اسلامی را بهآفتهایی دچار کرد

اینهاست که تاریخ را نجات می دهد،ارزشها را حفظ می کند.»

بزرگان هر جامعه ای باید حق وباطل را بشناسند و جانانه از حق دفاعکنند. عوام هر جامعه ای نیز دنباله روخواص اند و راه آنها را ادامه می دهند؛از این روست که اگر خواص ساکتنشستند و کم کاری کردند، گناهشانبس بزرگ خواهد بود.

چه کنیم که عاشورا تکرار نشود؟

اوّل اینکه با درسهای عاشورا وپیامهای آن آشنا شویم و آنها را به کاربندیم؛ پیامهای آن عاشورایی کهدانشگاهی بزرگ و مکتبی انسان سازاست.

دوم اینکه بدانیم عاشورا غیر ازدرس، یک صحنه عبرت است و بهقول ولی امر مسلمانان (مدّظلّه العالی):«انسان باید در این صحنه نگاه کند تاعبرت بگیرد. عبرت گیری از عاشورااین است که نگذاریم روح انقلاب وفرزندان انقلاب در جامعه منزویشوند.»

سوم اینکه بصیرت داشته باشیمکه مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی)فرمود: «بی بصیرتها بدون اینکه بدانند،فریب می خورند و در جبهه باطل قرارمی گیرند.»

ان شاء اللّه بتوانیم با بصیرت کاملو با رَه گیری از منویات رهبر بصیر ودلسوزمان از درسها و پیامها وعبرتهای عاشورا پند گرفته، راه آنمکتب را ادامه دهیم و ذره ای از پیرویاز حق کوتاهی نکنیم.

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:24 AM

حبیب زمانی محجوب

مقدمه

قبل از بررسی تلاش های امام حسین (ع ) در دفاع از جایگاه امامت و ولایت شایسته است به عنوان مقدمه و مدخل بحث ، معنا و جایگاه امامت در مکتب اسلام و تشیع به طور مختصر تبیین گردد.

امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است . واژة امام در موارد و معانی مختلف کاربرد دارد و گسترة کاربست آن از امامان معصوم تا ائمة کفر را در بر می­گیرد ؛ چنانکه در قرآن کریم به هر دو مورد اشاره شده است : «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»[1]؛ «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ»[2]

برای امامت تعاریف مختلفی عرضه و ارایه شده است که با نگاهی کلّی به دیدگاه مذاهب اسلامی نسبت به امر امامت چنین استنباط می شود که غالب آنها امامت را مقامی می دانند که صاحب آن ریاست امور مسلمانان را عهده دار است . باید توجه داشت که در این نگرش به بُعد سیاسی منصب امامت تأکید بیشتری شده است .[3]

مذهب تشیع معنایی فراتر از این تعریف برای امامت قائل است . در نظر مکتب شیعه ، امامت یک منصب و موهبت الهی است که منحصر به حکومت و مرجعیت نمی باشد، بلکه امام حافظ و راهنمای سعادت و رستگاری دنیوی انسان هاست و امام مسئولیت دنیای بشریّت را عهده دار است .[4]

مسأله امامت از مهم ترین مسائل علم کلام اسلامی است و می توان گفت از گذشته دور تا امروز، پس از توحید هیچ موضوعی تا این اندازه توجه متکلّمین و محققان و اندیشمندان اسلامی را به خود جلب نکرده است ؛ همچنین دربارة هیچ مبحثی به مانند امامت ، میان مسلمانان اختلاف در نگرفته است . شهرستانی در الملل و النحل می نویسد: «در هیچ زمان ، هیچ شمشیری همچون شمشیری که به خاطر امامت کشیده شد، بر بنیاد دین فرود نیامد.»[5]

امامت از ضروری ترین نیازهای جامعه بشری است .[6] دین اسلام به عنوان کامل ترین دین که از هیچ یک از مسائل مادی و معنوی زندگی انسان غافل نشده ، به این امر حیاتی توجهی خاص داشته است . در مکتب اسلام همان قدر که وجود پیامبران برای هدایت بشری لازم بوده ، ضرورت وجود امامان نیز غیر قابل انکار است ؛ زیرا انسان در هر زمان و هر مکان جهت نیل به سعادت حقیقی نیازمند راهنمایانی است که او را تا سرمنزل مقصود هدایت کنند. بر این اساس در منظومة معرفت اسلامی ، امامت به عنوان مکمّل و متمّم رسالت مطرح می باشد.

امام علی (ع ) در نهج البلاغه امامت را برای تمام امت ضروری دانسته ، اطاعت و فرمانبرداری از او را برای مردم واجب می شمارد.[7]

آنچه مشخص است غالب فِرَق اسلامی وجود امام را برای جامعه امری ضروری و لازم برشمرده و تنها درباره ویژگیها و نحوه انتخاب امام با هم اختلاف دارند. اهل سنت نیز امامت را در قالب عنوان «خلافت » یک ضرورت دینی می دانند. البته امامت یک بعد الهی دارد و یک شأن مردمی و قانونی ؛ امام در بعد الهی حجت خدا بر مردم است و اینجاست که باید برای امام جایگاهی برتر از خلیفه قائل شد.

مسأله امامت و ولایت در مکتب تشیع جایگاهی محوری دارد. امام رکن و ستون اسلام و صاحب عالی ترین مرتبه ولایت الهی است و این مقامی است که اندیشه ها از پی بردن به کنه و ژرفای آن عاجز و ناتوانند. اما نزد سایر فرق اسلامی امامت نه در چنین پایه ای از اهمیت تلقی می شود و نه به عنوان اصلی از اصول عقاید به شمار می آید.

از آنچه گفته شد، این نتیجه به دست می آید که در مکتب شیعه ، امامت و ولایت جایگاهی ارزشمند دارد که تقرب تمام بندگان را به خداوند عینیت می بخشد. امام حجت زمان است و مسأله وجود یک حجت الهی در هر عصر و زمانی بر زمین از مسائل مهم در مذهب اهل بیت عصمت و طهارت (ع ) می باشد.[8]

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:20 AM

مهدی غفاری نوین

داستان کربلا و امام حسین(ع) و حوادث چند روزه آن سرشار از درس ها، عبرت ها و حقایق تلخ و شیرین است و امتداد تاریخ بشریت و در همة امصار و اعصار میثاق فطرت انسان را هماره به او گوشزد می کند: «و وکَّدتم میثاقه»[1] و حسین(ع) ناخدای کشتی نجات است که سفینه اش در مسیر پرتلاطم تاریخ ناجی ناسیان فطرت، جاهلان طریقت و دستگیر سرگردانان ظلمت آباد و طوفان زدة دنیاست: «مَنْ اتاکم نجی و من لم یأتکم هلک... امن من لجأ الیکم؛[2] برای رسیدن به ساحل امن نجات وسیله ای جز صراط مستقیم و حقیقی نیست: «انتم الصراط الاقوم و... صراطه»[3]

زیرا بین هدف و وسیله یعنی بین مقصد و راه، ربط خاص وجودی برقرار است، چنانکه نه با هر وسیله و راهی به هر هدف و مقصدی می توان رسید و نه برای وصول به مقصد معین می توان از هر وسیله ای استمداد نمود؛ یعنی هدف معین، راه مشخص می طلبد و راه معین به هدف مشخص می رسد و هرگز هدف وسیله را تبریر و توجیه نمی کند[4] و این مطلب عمیق از سخنان گهربار سیدالشهدا(ع) استنباط می شود که فرمود: «من حاول أمرا بمعصیة الله، کان أفوت لما یرجو و أسرع لما یحذر؛ هر که با گناه کردن بخواهد چیزی را به دست آورد، به آنچه امید بسته به سرعت از دست برود و از آنچه گریزان است در چنگ آن گرفتار آید.»[5]

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:17 AM

عسکری اسلامپور کریمی

1. ثواب گوش دادن به قرآن

... واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ

(اصول کافی،ج 2،ص 611)

و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفی که شنیده است یک حسنه برایش ثبت می کند.

2. مخلوقات بدون پدر و مادر

وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فی رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسی (ع) والطیر الذی خلقه عیسی بن مریم(ع) (تحف العقول، ص174)

امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوال های پادشاه روم فرمود: و اما هفت موجودی که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصای حضرت موسی و پرنده ای که عیسی بن مریم آن را درست کرد.

3. ترس از خدا و شدائد آخرت

لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلاّ مَن قَدْ خافَ اللهَ فِی الدُّنیا

(بلاغة الحسین، ص 285)

کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.

4. مرگ با عزت

مَوت فی عزّ خیردٌ من حیاة فی ذلّ(بلاغة الحسین، ص 282)

مرگ با عزت بهتر از زندگی ننگین است.

5. غیبت لقمه سگ های جهنم

یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار(تحف العقول، ص 177)

امام حسین (ع) به شخصی که غیبت دیگری را می کرد فرمود: خود را از غیبت باز دار، و همانا آن لقمه سگ های آتش جهنم است.

6. اقسام عبادت

إنّ قوما عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قوما عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة(تحف العقول، ص 177)

به تحقیق عده ای خدا را جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می کنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّه ای هم از روی ترس عبادت می کنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفه ای هم به عنوان شکر و سپاس عبادت می کنند که این عبادت آزادگان می باشد و بهترین نوع عبادت است.

7. اظهار حاجت به مردم

لاترفع حاجتک إلاّ إلی أحد ثلاثة: إلی ذی دین، او مروّة، او حسبٍ(تحف العقول، ص 178)

نیاز و حاجت خود را به کسی اظهار مکن، مگر به یکی از سه نفر: یا دیندار، یا جوانمرد، یا با شرافت.

8. سبقت در آشتی

أیّما إثنین جری بینهما کلامٌ فطلب أحدهما رضی الاخر کان سابقه إلی الجنّة (محجة البیضاء، ج 4، ص 228)

اگر در بین دو نفر اختلافی پیدا شود و یکی از آن دو نفر از دیگری طلب رضایت نماید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.

9. عاقبت عمر سعد

أما أنّه یقرّ بعینی إنّک لا تأکلُ بُرّ العراقِ بعدی الاّ قلیلاً

(محجة البیضاء، ج 4،ص 230)

امام حسین (ع) خطاب به عمر سعد فرمود:

در حقیقت می بینم که نمی خوری از گندم عراق بعد از من، مگر مقدار کمی (یعنی به آرزوی خود نمی رسی که به حمدالله توسط مختار بدرک فرستاده شد).

10. حوائج مردم، نعمت اللهی

واعلموا أنّ حوائج النّاس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النّعم فتحوّل نقما (الشهاده، ص 38)

بدانید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت های الهی است، پس مواظب باشید که نعمت ها حیف و میل نگردد و بیهوده تلف نشود که مبدّل به نقمت و بی چارگی خواهد شد.

11. سخاوتمندترین و با گذشت ترین مردم

إنّ أجْوَدَ النّاس من أعطی مَن لایرجوهُ، وإنّ أعفی النّاس من عفی عن قدرةٍ، وَإنّ اَوصل النّاس من وصل من قطعه(الشهاده، ص 39)

همانا، سخاوتمندترین مردم کسی است که کمک نماید به کسی که امیدی به وی نداشته، و بخشنده ترین افراد کسی خواهد بود که از روی توان و قدرت گذشت نماید، و بهترین کسی که صله انجام دهد، آن فردی است که با کسانی رفت و آمد می کند که با او قطع رابطه کرده اند.

12. همنشینی با افراد پست و گناهکار

مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة.

(الشهاده، ص 43)

همنشینی با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینی با معصیت کاران موجب شکّ و تردید در درون انسان می گردد.

13. یاد مرگ و حضور در قیامت

یابن آدم اذکر مصرعک و مضجعک بین یدی الله تشهد جوارحک علیک یوم تزلّ فیه الاقدام. (الشهاده، ص59)

ای فرزند آدم! بیاد آور لحظات مرگ و جان دادن را، و سپس استراحتگاه خود را در قبر، و این که در پیشگاه خداوند قرار می گیری و اعضاء و جوارحت علیه تو شهادت می دهند در آن روزی که قدمها می لرزد و سست می شود.

14. یاد فنای گذشتگان

یابن آدم! اذکر مصارع ابائک وأبنائک کیف کانوا وحیث حلّوا و کأنّک عَن قلیلٍ حللت محلّهم.(الشهاده، ص60)

ای فرزند آدم! متذکر شو که پدران و فرزندانتان چگونه با مرگ روبه رو شدند و چه شدند، و کجا رفتند، و بزودی تو هم به ایشان خواهی پیوست (پس خود را آماده ساز).

15. علی (ع) شهر هدایت

سَمعتُ رسول الله (ص) یقول إنّ علیا هو مدینة هدی، فمن دخلها نجی، و من تخلف عنها هلک. (الشهاده، ص 72)

شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود: همانا، علی(ع) شهر هدایت است، که هر کس داخل آن گردد (و ولایت او را معتقد باشد) نجات یافته و هر کس از آن تخلّف نماید به هلاکت خواهد رسید.

16. دنیا و اهل دنیا

إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء.(الشهاده، ص 196)

همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را برای فانی شدن و رفتن به عالم دیگری.

17. رضایت خدا در رضایت اهل بیت(ع)

رضی الله رضانا أهل البیت. (الشهاده، ص 229)

رضایت و خشنودی خداوند در رضایت ما اهل بیت رسول الله (ص) خواهد بود.

18. آثار اطاعت از پیامبر(ص) و علی(ع)

مَن عرف حقّ أبویه الافضلین محمدٍ و علیٍّ وَاَطاعهُما، قیل له تبحّج فی أیّ الجنان شئت (الشهاده، ص 293).

هر کس حق والدینش: محمد(ص) و علی (ع) را که با فضیلت ترین انسانها هستند، بشناسد و اطاعت شایسته کند، در قیامت به او گفته می شود هر کجای بهشت را می خواهی انتخاب کن.

19. اکمال عقل

لا یکمل العقل إلاّ باتّباع الحقّ. (الشهاده، ص 356)

عقل (و شعور و بینش) انسان تکمیل نمی گردد، مگر با متابعت حقّ.

20. موجب رضایت و سخط خداوند

من طلب رضی الله بسخط النّاس کفاه الله اُمور النّاس، و من طلب رضی النّاس بسخط الله وکله الله إلی النّاس.(الشهاده، ص 260)

کسی که رضایت خدا را می طلبد، گرچه مردم از او رنجیده شوند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، و هر کس رضایت مردم را بخواهد، گرچه به غضب خدا باشد، خدا هم او را به مردم رها می کند.

21. اصلاح امت، نه قدرت طلبی

اللهم إنّک تعلم ما کان منا تنافسا فی سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک و یأمن المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک. (تحف العقول، ص 243)

در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو می دانی که آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستیابی به کالای دنیا نیست، بلکه هدف ما این است که نشانه های دینت را به جای خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیت یابند و به واجبات و سنتها و دستورهای دینت عمل شود.

22. بهداشت جسم و خودسازی

اوصیکم بتقوی الله و احذرکم ایامه... فبادروا بصحة الاجسام فی مدة الاعمار... فایاک ان تکون ممن یخاف علی العباد من ذنوبهم.... (تحف العقول، ص 243)

ای مردم! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم و از (گناه کردن) در ایامش برحذر می دارم... در مدت عمر به سلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید... و از کسانی مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند.

23. نعمت ناخوش انجام

الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر(تحف العقول، ص 250)

غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد و توفیق شکرگزاری را از او بگیرد.

24. تباهی دنیا

ان هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها، فلم یبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعی الوبیل، الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه، لیرغب المومن فی لقاء الله محقا، فانی لا اری الموت الا سعادة و لاالحیاة مع الظالمین الا برما ان الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ علی السنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.

(تحف العقول، ص 249 250)

امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستی این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمی که بر کاسه نشیند و زندگی ای پست، همچون چراگاه تباه، چیزی باقی نمانده است. آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی گردد؟ در چنین وضعی، مؤمن به لقای خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگی باظالمان را جز هلاکت نمی بینم. به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که برای معیشت آنها باشد، پیرامون آن اند، و وقتی به بلا آزموده شوند، دینداران اندک اند.

25. روی آوردن به دینداری، جوانمرد و اصیل

لاترفع حاجتک الا الی احد ثلاثه: الی ذی دین، او مروه او حسب(تحف العقول، ص 251)

جز به یکی از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسی که اصالت خانوادگی داشته باشد.

26. نشانه های مقبول و نامقبول انسانها

من دلائل علامات القبول: الجلوس الی اهل العقول. و من علامات اسباب الجهل المماراة لغیر اهل الکفر. و من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.(تحف العقول، ص 252)

از دلائل نشانه های قبول، همنشینی با خردمندان است. و از نشانه های موجبات نادانی، مجادله با مسلمانان. و از نشانه های دانا این است که سخن خود را نقّادی می کند و به حقایق فنون نظر داناست.

27. نشانه های مؤمن

ان المؤمن اتخذ الله عصمته و قوله مرآته، فمرة ینظر فی نعت المؤمنین وتارة ینظر فی وصف المتجبرین، فهو منه فی لطائف و من نفسه فی تعارف و من فطنته فی یقین و من قدسه علی تمکین.(تحف العقول، ص 253)

به راستی که مومن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان می نگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را می شناسد واز هوش خود به مقام یقین می رسد و به پاکی خود استوار است.

28. نتیجه پیروی از گناهکار

من حاول امرا بمعصیة الله کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر.(تحف العقول، ص 253)

کسی که با نافرمانی خدا گرد کسی گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنی تر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.

29. احترام به ذریّه زهرا(س)

و الله لا اعطی الدنیه من نفسی ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فی ذریتها.

(لهوف سید بن طاوس، ص23)

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستی و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالی که از آزاری که فرزندانش از امّت پیامبر(ص) دیده اند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسی که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:16 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 39

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5825013
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی