به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است، فداکاری سیدالشهدا سلام اللّه علیه است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است. زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا با همان وضع سابق و از طرف توده های مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزاداری به عنوان عزاداری راه می افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنت ها را حفظ کنید. البته اگر چنانچه یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود....

این خون سیدالشهداست که خون های همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند. در این امر سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود.(4/8/60)

تکلیف ما در آستانه شهر محرم الحرام چیست؟ تکلیف علمای اعلام و خطبای معظم در این شهر چیست؟ در این شهر محرم، تکلیف سایر قشرهای ملت چی هست؟ سید الشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. همان مقداری که فداکاری حضرت، ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین سلام اللّه علیه کمک کرده است، خطبه های حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است. آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور نباید زن ها بترسند و نباید مردها بترسند. در مقابل یزید، حضرت زینب سلام اللّه علیها ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنی امیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند و صحبت هایی که در بین راه و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبری که حضرت سجاد سلام اللّه علیه رفت و واضح کرد به اینکه قضیه، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست، یعنی ما را بد معرفی کرده اند، سید الشهدا را می خواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل حکومت وقت، خلیفه رسول اللّه ایستاده است. حضرت سجاد این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم.(25/7/61)

شما آقایان که بسیاری تان در منابر و بسیاری در پایین منابر مردم را ارشاد می کنید، باید در این دو ماه مبارک ارشادتان را قوی بکنید و مسائل اسلامی را برای آنها بگویید، مسائل سیاسی را برای آنها بگویید، در عین حالی که مسأله کربلا که خودش در رأس مسائل سیاسی هست، باید زنده بماند به همان فرمی که بود، منتها الفاظ تغییر بکند. مصیبت ها همان است، مصیبت ها تغییری ندارد، باید آن بعد سیاسی کربلا را برای مردم بیان کرد. سید الشهدا به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آنوقتی که از مدینه حرکت کرد می دانست که چی دارد می کند، می دانست شهید می شود، قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما.وقتی که آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفت، یک حرکت سیاسی بزرگ بود که در یک وقتی که همه مردم دارند به مکّه می روند، ایشان از مکّه خارج بشود. این یک حرکت سیاسی بود، تمام حرکاتش، حرکات سیاسی بود، اسلامی سیاسی و این حرکت اسلامی سیاسی بود که بنی امیّه را از بین برد و اگر این حرکت نبود، اسلام پایمال شده بود.

آن روزی که افراد ادراک می کنند که احتمال هم بدهند که اسلام در خطر است، آن روز همان کاری که امام حسین کرد باید بکنند. آن روزی که احتمال ما بدهیم که اسلام در خطر است، باید همه مان کاری بکنیم.

(13/7/62)

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:07 AM

اسماعیل نساجی زواره

آغازین سخن

هر مکتبی برای سعادت و تکامل انسان برنامه ای از نظر عقیده، اخلاق و عمل ارائه می دهد که به مجموعه آن «دین» گفته می شود. در اصطلاح قرآن کریم دین همان روش زندگی است که در فطرت انسان به ودیعه گذاشته شده است و انسان ذاتاً به آن گرایش دارد، بنابراین هدایت و نجات هر جامعه ای مرهون حفظ و به کارگیری این برنامه های الهی است که تمام ابعاد مادّی و معنوی زندگی بشر را تحت پوشش قرار می دهد.

وقتی جامعه ای بر اساس آرمان های الهی شکل گرفته باشد، امّا بر اساس افکار و ایدئولوژی های مادّی و غیر مذهبی اداره شود، بی تردید ضربات و شکست های جبران ناپذیری را متحمّل خواهد شد که به آن ها عوامل آسیب زا در حوزه دین گفته می شود. منظور از آسیب های دینی عوامل و متغیرّهایی است که موجب می شود دین از محتوای حقیقی خود فاصله بگیرد و دچار انحراف و بی راهه گردد و حاکمیت حقیقی خود را از دست دهد. نگارنده سعی دارد در این نوشتار با رویکرد جامعه شناختی به بیان مهم ترین عوامل آسیب زا در حوزه دین اسلام از منظر حضرت امام حسین(ع) بپردازد امید است که در سال نوآوری و شکوفایی مورد توجه و عنایت پویندگان راه ولایت و سالکان کوی حسین(ع) قرار گیرد.

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:05 AM

ابراهیم کاملی

فرا رسیدن محرم، یادآور حادثه غمبار کربلا و رنج و محنت خاندان رسالت است؛ حادثه ای که جنبه های گوناگون دارد. یکی از جنبه های آن حادثه، حرکت اصلاحی امام حسین(علیه السلام) در آن موقعیت زمانی و مکانی است. حرکت امام حسین(علیه السلام) پرسش هایی را در ذهن انسان به وجود می آورد: چرا امام حسین(علیه السلام) از مکه خارج شد؟ چرا کوفه را به عنوان مقصد خود انتخاب کرد؟ چرا بیعت نکرد؟ چرا به سوی یمن نرفت؟

برای یافتن پاسخ این پرسش ها، باید شرایط و موقعیت زمانی و مکانی و سیاسی آن زمان را در نظر گرفت. چه وضعیتی بر مکه و جهان اسلام حاکم بود که امام از آنجا خارج شد؟ کوفه چه موقعیتی داشت که امام آنجا را به عنوان مقصد انتخاب کرد؟

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:03 AM

محمد عابدی میانجی

اشاره

نقش امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی چنان پر رنگ است که امام حسین(علیه السلام) از آغاز تا پایان نهضت، بارها به آن تصریح کرد. امام در وصیتش به محمد بن حنفیه در مدینه و در آغاز نهضت، هنگام خواندن خطبه در جمع یاران حرّ ریاحی در مسیر کربلا و در خطبه اش در جمع اصحابش در کربلا، همواره به این حقیقت تصریح کرد که هدفش برپایی معروف ها و نابودی منکر ها است. چنین تأکیدی این پرسش اساسی را مطرح می سازد که: مگر عمق و گستره جا به جایی ارزش های اسلامی طی پنجاه سال (پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا عصر امام) تا چه حد بود که امام حسین(علیه السلام) و یارانش در این راه به شهادت می رسیدند؟

یافتن پاسخ دقیق این پرسش، نیازمند این است که ابتدا با عناصر محوری انقلاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آشنا شویم، آن گاه عوامل آسیب رسان به این عناصر را بیابیم، در مرحله سوم جلوه های خارجی آسیب های وارد شده را بشماریم، سپس توضیح دهیم که چرا امام و نه شخص دیگری باید چنین فداکاری از خود نشان می داد و سرانجام، آثار امر به معروف و نهی از منکر امام(ره) را برشماریم؛ آثاری که توان رفع آن آسیب ها را داشته باشند.

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 8:01 AM

مقام معظم رهبری، حضرت آیة الله خامنه ای

امیر نفس خود

شباهت به بزرگان و انتساب به اولیا، کار زیرکان عالم است. هر کس الگویی می خواهد و دنبال نمونه و اسوه ای می گردد؛ اما همه در جستن الگو، راه صواب نمی روند. بعضی افراد در عالم هستند که اگر از آنها بپرسید کدام چهره، ذهن شما را به خود متوجه می کند، می بینید که سراغ انسان های حقیر، کوچک و پستی می روند که عمرشان به عبودیت هوای نفس گذشته است و تنها هنرشان، سرگرم کردن انسان های کوچک و غافل است؛ کاری که تنها خوشایند غافلان و جاهلان است. اینها برای عده ای از انسان های معمولی عالم، الگو می شوند. بعضی سراغ سیاست مدارها و شخصیت های تاریخی و امثال آن می روند و آنان را الگو قرار می دهند. زیرک ترین انسان ها، کسانی هستند که اولیاءالله را الگو قرار می دهند؛ چون بزرگ ترین خصوصیت اولیاءالله این است که تا آن حد شجاع، قوی و مقتدرند که می توانند امیر نفس خود باشند. آنان، ذلیل نفس خود نمی شوند.

به یکی از فیلسوفان و حکیمان قدیم منسوب است که به اسکندر رومی - مقدونی - گفت: تو غلام غلامان من هستی. اسکندر تعجب کرد و خشمگین شد. او گفت: خشمگین مشو؛ تو غلام شهوت و غضب خود هستی. وقتی چیزی را بخواهی، بی تابی؛ وقتی هم از چیزی خشمگین بشوی، بی تابی؛ این، بردگی در مقابل شهوت و غضب است؛ در حالی که شهوت و غضب، غلام من هستند.

ممکن است این داستان راست باشد و ممکن است واقعیت نداشته باشد؛ اما نسبت به اولیای خدا، پیغمبران و شاخص های راه هدایت الهی بشر، راست است. نمونه های آن یوسف، ابراهیم و موسی هستند و نمونه های متعددی نیز در زندگی اولیای خدا وجود دارد. زیرک ترین انسان ها کسانی هستند که این بزرگان و این انسان های شجاع و مقتدر را الگو قرار می دهند و از این طریق، برای خودشان، در باطن و معنا کسب اقتدار و عظمت می کنند.

باز در میان این بزرگان، بدون شک، امام حسین علیه السلام، یکی از بزرگ ترین آنان است.

نه فقط در میان ما انسان های خاکی، حقیر و ناقابل، بلکه در همه عالم وجود و در بین ارواح اولیا، بزرگان و فرشتگان مقرب، نور مبارک حسین بن علی علیه السلام مثل خورشید می درخشد. اگر انسان خود را در پرتو این خورشید قرار بدهد، این کار خیلی برجسته ای است.

قیام برای خدا

ماجرای کربلا، تقریباً بیشتر از یک نصف روز یا اندکی بیشتر، طول نکشیده است؛ تعدادی هم شهید شده اند؛ حالا هفتاد و دو نفر یا چند نفر کمتر و بیشتر؛ این همه شهید در دنیا هست؛ اما مسئله کربلا که شما می بینید، این همه عظمت پیدا کرده است؛ حق هم همین است و هنوز از اینها عظیم تر است. این که این گونه در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. جسم قضیه، خیلی حجمی ندارد؛ بالاخره بچه های کوچک در همه جا کشته شده اند؛ در حالی که آن جا یک بچه شش ماهه کشته شد؛ دشمنان در بعضی جاها، قتل عام کرده اند و صدها بچه را کشته اند؛ قضیه در این جا از لحاظ جسمانی مطرح نیست؛ از لحاظ معنا و روح خیلی مهم است.

روح قضیه، این است که امام حسین علیه السلام در این ماجرا، با یک لشگر روبه رو نبود؛ با جماعتی از انسان ها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السلام با جهانی انحراف، ظلمت روبه رو بود. این، مهم است. در عین حالی که با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، آن جهان هم همه چیز داشت؛ پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدث و آخوند داشت؛ وحشت انگیز بود. تن آدم معمولی - حتی آدم فوق معمولی - در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت می لرزید. قدم و دل امام حسین علیه السلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِ للّه است.

حرکت حسینی، همان حرکت نبوی

کار امام حسین علیه السلام در کربلا، با کار جد مطهرش محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد؛ امام حسین علیه السلام هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایره متحدالمرکز هستند؛ به یک جهت متوجه اند؛ لذا این جا، «حسین منی و انا من حسین»، معنا پیدا می کند. این، عظمت کار امام حسین علیه السلام است.

منبع:

برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با پاسداران به مناسبت روز پاسدار، 24 آذر 75.

ادامه مطلب
جمعه 18 آذر 1390  - 7:58 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 39

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5826864
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی