فساد عملی پدر و مادر از هر چیز بیشتر در اطفال سرایت کند. چه بسا که یک طفل، که عملاً در خدمت پدر و مادر بد تربیت شد، تا آخر عمر با مجاهدت و زحمت مربیان اصلاح نشود.
از این روابط اشاره دارد. قرآن کریم در بیانی لطیف و زیبا بانوان جامعه را در نقش همسر به کشتزار تشبیه می کند و می فرماید: «نِساوُکمْ حرْثُ لکمْ فأْتُوا حرْثکمْ أنى شِئْتُمْ و قدمُوا لِأنْفُسِکمْ و اتقُوا الله و اعْلمُوا أنکمْ مُلاقُوهُ و بشرِ الْمُوْمِنین» (بقره: 223) در این آیه شریفه جدای از بیان احکام و مسائل شرعی که پیرامون آمیزش زوجین وجود دارد، به جایگاه و اهمیت زنان در تربیت و سرنوشت فرزندان به نحو دقیقی اشاره می کند. در این نوشتار با مراجعه به تفاسیر و نیز سخنان حضرت امام خمینی(ره) شرحی مختصر از این آیه ارائه می شود.«حرث در لغت به معنی کشت و زرع است و به معنی محل زرع یعنی کشتزار نیز استعمال می شود، چنانچه در اینجا آمده است. تشبیه نساء به کشتزار به واسطه این است که زن محل قرار گرفتن نطفه است و نطفه به منزله بذر است که در رحم زن کشت می شود و فرزند حاصل این بذر است. (تفسیر اطیب البیان) البته ممکن است این تشبیه برای برخی سنگین بوده و موجب تکدر خاطر آنها شود که چگونه خداوند نیمی از افراد بشر را این گونه تشبیه کرده است؟ اما با اندکی تأمل درمی یابیم خداوند در این آیه به ضرورت وجود زن در جامعه نه برای اطفای شهوت مرد که برای ادامه حیات نسل بشر تأکید کرده است). تفسیر الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، نقل به مضمون ) خداوند با بیان این تشبیه ما را به این نکته توجه می دهد که «همان طور که کشتزار برای بقای بذر لازم است و اگر نباشد بذرها به کلی نابود می شود و دیگر غذایی برای حفظ حیات و ابقای آن نمی ماند، همچنین است که اگر زنان نباشند نوع انسانی دوام نمی یابد و نسلش قطع می شود، آری خدای سبحان تکون و پدید آمدن انسان و به صورت انسان در آمدن ماده را تنها در رحم مادران قرار داده و از سوی دیگر طبیعت مردان را طوری قرار داده که متمایل و منعطف به سوی زنان است. با اینکه مقداری از آن ماده اصلی در خود مردان هم وجود دارد و در نتیجه میان دو دسته از انسان ها مودت و رحمت قرار داده و چون چنین بوده قطعاً غرض از پدید آوردن این جذبه و کشش، پدید آوردن وسیله ای بوده برای بقای نوع.» )تفسیر المیزان) البته در این مهم «چنانکه می دانیم پدر و مادر هر دو در ایجاد سلول تخم موثرند، منتهی پس از تشکیل آن، تنها مادر است که در رشد و نمو کودک نقش اصلی را بازی می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وظیفه مادر در پروراندن جنین به مراتب از پدر مهم تر است.» (تفسیر انوار درخشان) چنانچه بسیار در روایات به این معنا اشاره شده است، از جمله از رسول خدا(ص) منقول است: «تخیروا لنطفکم فأنکحوا الأکفاء و أنکحوا لیهم»؛ برای نطفه های خود محل مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید. (نهج الفصاحه، ص 381) از این جهت برای انتخاب همسر باید دقت مضاعفی داشت، چرا که همسر علاوه بر اینکه به عنوان مونس و همدم برای زندگی برگزیده می شود، مادر یا پدر فرزندان آینده نیز انتخاب می شود. حضرت امام خمینی(ره) توجه به این مقوله را یکی از ویژگی های منحصر به فرد مکتب اسلام و موجب برتری این دین بر سایر مکاتب می داند که برای انسان سازی آمده است و برای این امر خطیر برنامه دارد و این برنامه حتی پیش از ولادت او آغاز می شود و به همه جوانب انسان از جسم و روح نظر افکنده است؛ «اسلام مکتب انسان سازی است. اگر یک کسی مکتب اسلام را آن طوری که هست در خودش پیاده کرد محال است که خطا بکند، ... عمداً؛ ... ما یک همچو مکتبی می خواهیم که انسان ها را از اول که دارد بار می آورد، رو به رشد کمال انسانی دارد می برد. شما ملاحظه کنید در عالم یک همچو مکتبی پیدا می کنید که برای درست کردن یک انسان از قبل از اینکه پدر و مادرش ازدواج بکنند فعالیت بکند، دستور بدهد؟... اسلام قبل از اینکه ازدواج بشود بین دو نفر، به او می گوید چه جور آدمی انتخاب کن؛ به او می گوید چه جور شوهری انتخاب کن. چرا؟ برای اینکه این شوهر و زن مبدأ یک فرد است یا فردها، اسلام می خواهد این فرد را که به جامعه می خواهد تحویل بدهد صالح تحویل بدهد. قبل از اینکه اینها ازدواج کنند زن چه جور باید باشد، شوهر چه جور باید باشد، اخلاقش چه باشد، اعمالش چه باشد، او اخلاقش چه باشد، اعمالش؛ در چه خانواده ای تربیت شده باشد. ... اسلام انسان می خواهد درست کند و از قبل از اینکه ازدواج بشود شروع کرده است؛ از آنجا شروع کرده است، دستور داده است که چه کن، چه کن، چه کن؛ (صحیفه امام 5: 327) امام(ره) در تشریح رابطه صلاح و فساد یک فرد با والدینش در تحلیلی عالمانه بیان می دارند: «فساد عملی پدر و مادر از هر چیز بیشتر در اطفال سرایت کند. چه بسا که یک طفل، که عملاً در خدمت پدر و مادر بد تربیت شد، تا آخر عمر با مجاهدت و زحمت مربیان اصلاح نشود. حسن تربیت و صلاح پدر و مادر از توفیقات قهریه و سعادات غیر اختیاریه ای است که نصیب طفل گاهی می شود؛ چنانچه فساد و سوء تربیت آنها نیز، از شقاوات و سوء اتفاقات قهریه ای است که بی اختیار نصیب انسان شود؛ چنانچه مراحل سابقی بر این مرحله نیز است که ممکن است در آن مراحل، بذر سعادت انسان و شقاوت آن کشته شود؛ چون اختیار زن صالح خوب خوش اخلاق سعید و اختیار غذاهای مناسب حلال، در قبل از حمل. ( شرح حدیث جنود عقل و جهل: 156) البته در این میان نقش مادران و زنان چنانچه اشاره شد سرنوشت سازتر است، چنانچه حضرت امام(ره) تأکید می کنند: «از دامن زن مرد به معراج می رود.» (صحیفه امام 7: 342) و اینکه «نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ برای اینکه بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت می کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است و این امری است که انبیا می خواستند.» (همان 14: 198) اهمیت نقش مادر با توجه به آیات و روایات به دلیل این است که «حملتْهُ أُمهُ کرْهاً و و وضعتْهُ کرْهـاً و حمْلُهُ و فِصالُهُ ثلاثُون شـهْرا» (احقاف: 15) نزدیک به سی ماه از آغاز دوران حمل تا پایان شیردهی کودک از عصاره جان و جسم مادر تغذیه می کند و مادر همچون زمینی این بذر و سپس نهال نوپا را در اختیار دارد و اعمال و سکنات او بی تردید بر جان فرزند اثر خواهد گذاشت. حال اگر مادر نیکوسرشت و خوش اخلاق و طاهر باشد کودک نیز از این فضایل بهره می برد و اگر بر عکس مادری بدطینت و ناپاک او را پرورش دهد کودک بینوا سرنوشتی شوم در اختیارش خواهد بود مگر آنکه تقدیر خدا چیز دیگری باشد. خداوند متعال می فرماید: «و الْبـلـدُ الطیبُ یخْرُجُ نباتُهُ بِإِذْنِ ربهِ و الذى خبُث لا یخْـرُجُ إِلا نکـداً کذلِـک نُصرفُ الْآیـاتِ لِقـوْمٍ یشْکرُون» (اعراف: 58) و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگارش بیرون می آید و زمینی که ناپاک است، جز گیاهی اندک و بی سود از آن بیرون نمی آید، این گونه نشانه ها را برای گروهی که سپاسگزارند - به صورت های گوناگون- بیان می کنیم. در طول تاریخ این امر به روشنی قابل بیان است. اگر از عصمت کبری که ام الائمه است صرف نظر کنیم، زنانی بوده اند که از دامان آنها انسان های بزرگی پا به عرصه جهان گذاشته اند که موجب برکات فراوان برای بشریت شده اند و مانند مادر سیدرضی و سیدمرتضی که داستان شان مشهور است و از آن سو زنی بدسیرت مانند مرجانه پسری مانند ابن زیاد را می زاید که شر و نحوستش دامن گیر انسان ها است. در ادامه آیه مورد بحث جمله «فأْتُـوا حرْثکـمْ انى شئتـم و قدمُـوا لِأنْفُـسِکمْ» را نیز بسیاری از مفسرا،ن به اولاد تفسیر کرده اند چنانچه مرحوم طالقانی می نویسد: «مومن بصیر، باید مانند کشاورز عاقبت اندیش، ناظر به آینده باشد و هر چه بیشتر از کشت خود برای زندگی آینده اش بهره و توشه بردارد و نباید شکوفه ها و سبزه ها و لذات گذرا، چشم و دلش را برباید و از اندیشه در تربیت و ذخیره بذر چشم بپوشد. باید بذرهایی تقدیم نمایند که وارث عقاید و اخلاق عالیه و جهاد اسلامی باشند تا بهره و سود آن عاید دنیا و آخرت همه باشد. مومنین، در این امر حیاتی و همه امور باید دارای چنین بینش و نظری باشند. (پرتوی از قرآن 2: 136) چنین بینشی هنگامی حاصل می شود که افراد خداترس بوده و یاد خدا همواره در قلب شان باشد، از این رو در پایان آیه بیان می دارد: «و اتقُوا الله و اعْلمُوا أنکمْ مُلاقُوهُ و بشرِ الْمُوْمِنین» مهدى عامرى