با نزدیک شدن به موسم حج انتظارها برای دیدار خانه دوست به لحظه ناب عاشقی نزدیک میشود و ثانیهها بیتاب لحظاتی میشوند که باید آن لحظات را اوج عبودیت و بندگی در پیشگاه حضرت دوست نامید، اما چرا دیدار خانه خدا را حج نامیدهاند؟
از ابتدای پیدایش موسم حج تا کنون همواره زیارت خانه خدا را حج نامیدهاند و زائری را که مشرف به خانه خدا میشود پس از بازگشت حاجی نامیده میشود.
حج بر وزن فعل در لغت به معنی قصد است اما هر قصدی را حج نمینامند بلکه به قصدی حج گفته میشود که تکرار پذیر باشد درواقع حج در لغت به معنی قصد مکرر است اما معنی اصطلاحی حج در شرع مقدس اسلام چیز دیگری است. بر طبق احادیث و روایات اسلامی، اولین کسی که خانه کعبه را بنا نهاد و در آن نماز گزارد و طواف کرد، حضرت آدم(ع) بود.
حج نیز مانند هر عبادتی آداب مخصوص به خود را دارد از جمله: احرام بستن، طواف خانه خدا، وقوف در مشعر الحرام، وقوف در عرفات، رفتن به منی و رمی جمره، قربانی کردن، سعی بین صفا و مروه، نماز طواف.
چرا حج خانه خدا را حج نامیدهاند؟
در کتاب بحار جلد 96 صفحه 2 آمده است: به حضرت باقر(ع) عرضه مىدارند:«لِمَ سُمِّیَ الحَجُّ حَجّاً؟ قال: حج فلان; أی أفلح فلان.»
«براى چه حجّ خانه حق را حج نامیدهاند؟ امام باقر(ع) فرمود: فلانى موفق به انجام حج شد، معنا و مفهومش این است که به فلاح و رستگارى دست یافت.»
بر این اساس، حج خانه حق، چنانچه از جانب زائر، همراه با رعایت مسائل فقهى و خلوص نیت انجام شود سه بهره دنیوى(طول عمر با غنا، ثروت حلال، و داشتن شخصیت و عزت و احترام) و چهار منفعت اُخروى که شامل حیات بى مرگ، ثروت و غناى بى فقر، عزّت بى ذلّت، و دانش و بینش بى جهل است را نصیب حاجى مىکند که حضرت باقر(ع) از مجموع این واقعیات به عنوان «فلاح» یاد فرموده است.(مفردات راغب صفحه 385)
ثواب سفر معنوی و روحانی حج
در ثواب این سفر معنوی و روحانی همین بس که در کتاب بحر جلد 96 صفحه 4 آمده است، پیامبر عظیمالشأن اسلام به مردى که قصد زیارت خانه خدا را داشت فرمود: «اى زائر خانه حق، نزد من آمدى تا از حج و عمره ات و ثوابى که در این دو عمل است از من بپرسى؟ توجه داشته باش هنگامى که در راه حج قرار گرفتى و بر مرکب خود سوار شدى و آن مرکب به راه افتاد، قدمى حرکت نمىکند مگر این که خداوند براى تو حسنهاى ثبت مىکند و سیّئهاى از پروندهات محو مىنماید.
و چون احرام بستى و تلبیه گفتى، خداوند مهربان به هر تلبیهاى ده حسنه برایت ثبت مىکند، و ده گناه از تو پاک مىنماید.
و چون هفت مرتبه به طواف برخاستى، بخاطر آن نزد خداوند پیمان و یادى برایت مىماند، که بعد از آن، حضرت حق از عذاب تو حیا مىکند.
و آنگاه که نزد مقام ابراهیم دو رکعت نماز بجاى آوردى، ثواب دو رکعت نماز قبول شده برایت ثبت مىگردد.
به هنگامیکه هفت مرتبه سعى صفا و مروه نمودى ثواب تو نزد حق همانند کسى است که از شهر خود با پاى پیاده به حج آمده و مانند اجر کسى است که هفتاد برده مؤمن در راه خداوند آزاد کرده است.
چون تا غروب آفتاب به عرفات وقوف کردى مورد آمرزش حق قرار مىگیرى گرچه گناهانت به اندازه ریگهاى متراکم باشد.
و چون رمى جمره نمودى به هر ریگى که مى زنى ده حسنه برایت نوشته مىشود و به اندازه آینده عمرت این ده حسنه بطور مرتب برایت ثبت مىگردد.
و هنگامى که به ذبح گوسفند یا نحر شتر اقدام نمودى به هر قطره خونى که از آن مى ریزد، تا پایان عمر پیوسته براى تو ده حسنه نوشته مى شود.
و چون هفت بار بعنوان طواف زیارت به دور خانه حق بگردى و نزد مقام دو رکعت نماز بجاى آورى فرشتهاى کریم بر دو شانهات مى زند سپس مى گوید: آنچه بر تو گذشت آمرزیده شد، هم اکنون تا صد و بیست روز عمل را از سر بگیر که گناهى بر تو نیست!»
خلوص نیت رکن واجب حج
حج فریضهاى از فرائض حق است و بر حاجى واجب شرعى است که تمام مناسک حج را با نیت خالص بجاى آورد و از جلب توجه مردم نسبت به اعمالش بپرهیزد چراکه ریاى در حج مبطل حج است.
امام صادق(ع) فرمود: «حج دو نوع است: حج براى خدا، و حج براى مردم. آن کس که حج را با نیت خالص و براى خدا بجاى آورده ثوابش در پیشگاه حق بهشت است و هر کس حج را براى جلب توجه مردم بجاى آورده ثواب و اجرش در قیامت به عهده همان مردم است.»