به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 كاظم اخوان عكاس خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران كه براي به تصوير كشيدن مقاومت مردم فلسطين و لبنان عازم بيروت شده بود، در 14 تير سال 61 توسط مزدوران رژيم صهيونيستي، همراه با سه ديپلمات ايراني به اسارت گرفته شد و تا كنون از سرنوشت آنان اطلاعي در دست نيست.

 اخوان كه بارها در كنار شهيد مصطفي چمران با دوربين عكاسي و فيلمبرداري خود در مناطق دفاع مقدس حضور يافته بود، براي به ثبت مقاومت مردم فلسطين و لبنان و نشان دادن چهره واقعي رژيم صهونيستي عازم بيروت شد، اما قبل از ورود به اين شهر در توطئه مشترك صهيونيست ها و فالانژها ربوده شد و از آن تاريخ تاكنون هيچ خبري در ارتباط با سرنوشت او و همراهانش منتشر نشده است.

وي در سال 1338 در خانواده مذهبي در يكي از محلات قديمي اطراف حرم امام رضا(ع) در مشهد مقدس متولد شد.

اخوان پس از پيروزي انقلاب با شور و نشاط در سنگرهاي مختلف به خدمت پرداخت و با آغاز جنگ تحميلي آرام و قرار نداشت. در اين هنگام وي خود را از مشهد به اهواز رساند و به ستاد جنگ هاي نامنظم پيوست و با حضور در اين گروه كه نقش بسيار ارزنده اي در دفاع از ميهن اسلامي داشت، در كنار شهيد چمران در بيش از 70 عمليات و نبرد خطرناك با دوربين عكاسي و فيلمبرداري در گرماگرم نبرد حضور يافت.

او كه در بيشتر ماموريت هاي جنگي در كنار چمران بود و ارتباط بسيار صميمي با او داشت و شديدا مورد توجه او بود، در نبرد هميشه پيشتاز بود و علاوه بر اسلحه، وسايل دوربين عكاسي و فيلمبرداري را نيز با خود حمل مي كرد و هر زمان كه در هريك از خطوط، ارتباط قطع مي شد، اخوان با شهامت و ورزيدگي به سرعت ارتباط را برقرار مي كرد.

او يك رزمنده بسيجي هنرمند بود كه هنر عكاسي در وي با جنگ تحميلي متولد شد و با تشويق و تحسين شهيد چمران و عشق و ايمان، به ثبت لحظات ناب ايثار رشد كرده و تبلور يافت و مي توان گفت اخوان تبديل به يكي از پديده هاي عكاسي جنگ شد.

گاهي يك عكس و ثبت آن در اذهان، گوياتر از صدها كلام و چندين جلد كتاب است و اخوان آنچنان در عمق زواياي حركتي دفاع مقدس حضور داشت كه براي ثبت حادثه اي از هنر خود بهره جست كه كمتر از يك لحظه و شايد تنها براي يك بار در طول تاريخ اتفاق مي افتد.

بديهي است حضور در عرصه هاي نبرد نياز به جسارت، تيزهوشي، مهارت و علاقه دارد و عكاس ايرنا طي يكسال و نيم زندگي مداوم در جبهه ها موفق شد، صحنه هايي استثنايي از دفاع مقدس را به تصوير بكشد تا نسل هاي بعد از او ببينند و بدانند چه وقايعي در اين كشور اتفاق افتاده و اين رسالتي است بزرگ كه يك خبرنگار بايد بدان همت گمارد.

جنگي را كه كاظم عكاسي كرد با همه جنگ ها متفاوت بود. چون با نگاهي به عكس هاي اين هنرمند متعهد مي توان دريافت ايمان و علاقه به مهارت و تخصص او را در تهيه عكس ها ياري كرده است. عكس هاي اخوان بيانگر عشقي سرشار است.

نگاه او تنها نگاه يك عكاس نيست و به عنوان يك رزمنده از منظري متعالي مشاهده گر وقايع بود و همين نگاه به عكس هاي او خيره كنندگي خاصي بخشيده است. خاطره هاي جانبازي و ايثارگري ها و شهامت هاي خود وي نيز همواره زبانزد همرزمانش بود و دوستانش او را رزمنده عكاس مي ناميدند.

اخوان در نمايشگاه بزرگ عكس به مناسبت سومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي كه درموزه هنرهاي معاصر برگزار شد و در آن 75 عكاس حرفه اي و آماتور شركت داشتند، بنا به آراي بازديدكنندگان به خاطر صميميت و ويژگي هاي خاص و تاثيرگذار در ثبت صحنه هاي بديع و استثنايي، مقام اول را به دست آورد.

همچنين تعدادي از آثار اين عكاس از سوي ستاد تبليغات جنگ در 22 بهمن سال 1361 در يك ويژه نامه كه حاصل كار عكاسان حرفه اي جنگ بود، چاپ شد و در اين ميان يكي از عكس هاي استثنايي گرفته شده توسط اخوان به عنوان طرح روي جلد آن انتخاب شد.

وي پس از ثبت لحظات تاريخي و حساس فتح خرمشهر در تير سال 1361 بعد از حمله گسترده زميني، دريايي و هوايي رژيم صهيونيستي به همراه يك هيات ديپلماتيك داوطلبانه عازم لبنان شد و به رغم آنكه برخي دوستانش با توجه به محاصره بيروت و شرايط خاص يك كشور اشغال شده به او توصيه مي كنند از چنين سفر خطرناكي صرف نظر كند، اما تاب نمي آورد و راهي لبنان مي شود با علم به اينكه مي داند ممكن است اين سفر، مرگ يا اسارت او را در پي داشته باشد.(نويد شاهد)

ادامه مطلب
جمعه 16 تیر 1391  - 11:05 PM

  حجت‌الاسلام محسن قرائتی با بیان 19 ویژگی و 3 وظیفه، چگونگی ابراز علاقه به امام زمان (عج) را تشریح کرد.

 
خبرگزاری فارس: 19 ویژگی و 3 وظیفه لازم برای ابراز علاقه به امام زمان (عج)

 

 حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» مفسر قرآن کریم در برنامه درس‌هایی از قرآن این هفته با تفسیر فرازهایی از «دعای عهد» به مناسبت نیمه ماه بزرگ  شعبان، در خصوص چگونگی علاقه به امام زمان گفت: در دعای عهد از طرف جمیع مؤمنان به امام سلام داده می‌شود؛ پس علاقه یک «علاقه جمعی»است، در این دعا سلام مؤمنان از مشرق و مغرب زمین به امام زمان (عج) گفته می‌شود پس این «علاقه بدون مرز» است، «علاقه بدون شرط»، زیرا می‌گوید: مرده و زنده هم سلام می‌دهند، «علاقه بدون تاریخ»، بدان معنا که سلام از طرف خودم و اجدادم، «علاقه بی‌حساب»، زیرا از علاقه به اندازه وزن عرش خدا سخن می‌گوید، «علاقه تازه به تازه»، زیرا می‌گوید: در این روز و در همه روزها، «علاقه رو به رشد»، زیرا ابتدا می‌گوید: من با تو عهد می‌بندم بالاتر از آن با تو گره می‌خورم و با تو بیعت می‌کنم، «علاقه حتمی»، زیرا می‌گوید: این علاقه به گردن من است.

قرائتی در ادامه به «علاقه افتخارآمیز» اشاره کرد و گفت: در دعای شریف عهد بیان می‌شود که اماما به تو علاقه دارم و از این رو خدا را سپاس، «علاقه همراه با تمام مراحل»، زیرا می‌گوید: بالاتر از شیعیان، مدافعان و شتابندگان به سویش، «علاقه‌ای عاشقانه و ریشه‌ای»، «علاقه همراه با عمل»،«علاقه در راه صحیح»، «علاقه‌ای که در خط خدا و رسول خدا باشد»، «علاقه درست و حساب شده»، «علاقه ابدی تا قیامت»، «علاقه همراه با اصلاحات»، «علاقه همراه با سرعت در ظهور»، «علاقه برای احیای دنیا و رونق مکتب تشیع»، علاقه به امام زمان (عج) باید اینگونه باشد.

این مفسر قرآن کریم صاحب‌الزمان (عج) را حجّت عالمیان خواند و گفت: امام زمان (عج) حجّت است و اگر نبود دنیا اعتبار نداشت و به وجود نمی‌آمد؛ مانند اسکناسی که بدون نخ بی‌ارزش و اعتبار است، همچنین امام زمان (عج) غایب است و ما او را نمی‌بینیم ولی او ما را می‌بیند و بر کارهای ما واقف است، مانند حضرت یوسف (ع) که برادران خود را شناخت ولی برادران او را نشناختند.

وی امام زمان (عج) را پدر همه امّت خواند و گفت: قرآن کریم می‌فرماید: ابراهیم (ع) پدر شما است و در دعای ندبه هم داریم که پیامبر (ص) فرمودند: من و علی (ع) پدر شما هستیم و امام زمان (عج) نیز چنین نقشی دارند؛ حال وظیفه ما در قبال امام زمان (عج) چیست؟

این استاد قرآن، «تبعیت از ولایت‌فقیه را برجسته‌ترین وظیفه ما در دوران غیبت امام زمان (عج)» برشمرد و گفت: خود امام زمان می‌‌فرماید: وقتی من نیستم به دنبال ولی‌فقیه بروید، همچنین «انجام واجبات و ترک محرمات که خود سیر و سلوک را به همراه خواهد داشت وظیفه دیگر ما است».

 

*بعضی‌ها مانند گاو‌صندوق گوشتی هستند

قرائتی در خصوص انفاق و پرداخت سهم امام اظهار داشت: باید سهم امام را پرداخت کرد؛ بسیاری از افراد متمول هستند که از مال‌شان انفاق نمی‌کنند و سهم امام زمان (عج) را پرداخت نمی‌کنند و به راستی چنین کسانی همچون گاوصندوق گوشتی هستند که مال را برای وارث خود نگه‌داری می‌کنند.

وی «صدقه دادن به نیت سلامتی و فرج امام زمان (عج) را از دیگر وظایف ما نسبت به امام زمان ‌(عج)» بیان کرد و گفت: هرگاه می‌خواهید صدقه بدهید ابتدا به نیت سلامتی حضرت مهدی (عج) باشد و سپس برای خودمان، همچنین اگر خدا به ما پسری داد شایسته است نامش را مهدی بگذاریم.

ادامه مطلب
جمعه 16 تیر 1391  - 10:35 PM

  آقا و مولای من تمـام طـول هـفـته را در انتظار جمعه‌ام، دوباره صبح ظهر و غروب شد نیامدی.

 
خبرگزاری فارس: بیا که بی‌تو زمین تنگ است و آسمان دلتنگ

 

چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی، چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی، خـلـیـل آتـشـین سخن، تبــر به دوش بت‌شـکن منتظر آمدنت هستیم.

آقای جمعه‌های غریب‌، دیریست صدایت می‌زنم و می‌دانم که تو هم مرا صدا می‌زنی‌، دیریست که به عشق نگاهت روزهای هفته را یک به یک سپری می‌کنم و صبح جمعه به دیدارت می‌آیم‌، می‌دانم که تو هم مرا نگاه می‌کنی‌.

مولای من‌، روزگاریست عالمی  به انتظارت نشسته‌اند‌، به این امید که روزی تقویم‌هایشان روز آمدنت را ثبت کند.

می‌گویند جمعه می‌آیی‌ و صدای «اناالمهدیت» لرزه بر اندام کفر می‌اندازد‌؟ آقای من‌،متی ترانا و نراک؟

یک هفته گذشت‌، کوله بار درد دل‌های شبانه‌ هفته‌ام را به امید جمعه به دوش می‌کشم و می‌آیم‌، می‌دانم مرا می‌بینی‌.

یا بقیه‌الله‌، عادت کرده‌ام جمعه‌ها با تو سخن بگویم‌، با تو  سخن گفتن مرا چون پَر سبک می‌کند.

آقای من‌، منتقم خون خدا‌، ظلم در جهان بیداد می‌کند‌، دختران یتیم گرسنه سر بر بالین می‌گذارند‌، بیوه زنان زیر بار فقر می‌شکنند و جوانان آواره می‌شوند.

مولای من‌، وقت آن نیست که پرده‌ی غیبت را بشکافی‌؟ هنگامه‌ی آن فرا نرسیده که انتقام سیلی زهرا را بگیری؟

بیا که دل آسمانیم سخت دلتنگ آمدن توست‌، بیا که آسمانیان غریب مانده‌اند.

بیا که بی‌تو زمین تنگ است و آسمان دلتنگ...

ای کشتی نجات اگر نیایی آسمان دلمان گرفته می‌ماند و داغ عصرهای آدینه هر هفته بر دل‌هایمان سنگینی می‌کند.

ای مهربان‌ترین منجی موعود‌، اگر تو نیایی حیات بوی ماندن ندارد و زنده بودن بوی زندگی نمی‌دهد.

ای سبزترین بهار هستی‌، بازکردن گره مشکلاتمان فقط به دست توانای توست.

بیا تا کوچه پس کوچه‌های شهرمان را عدالت پر کند‌، بیا تا هر چه زودتر جهان ما آکنده به شمیم خوش حضورت گردد.

قاصدک خبر از چه داری‌؟ مولایم را ندیدی؟ نسیم‌‌، بوی معطرش را گرفته‌، گلِ من غنچه‌ی باغ نرگس است‌، گاهی مرا به میهمانی می‌خواند‌، با وجود او جمعه‌هایم رویائیست، شور و حالم وصف نشدنی است.

ای تنها پناه لحظه‌های تنهایی و بی‌پناهیم بیا‌، بیا که بی تو از روزنه شکیبائی‌، تمام عمر به راهت نگاه کردم‌، چه وقت می‌آیی‌؟ کجاست کشتی چشمت که لنگر اندازد شبی به ساحل این چشم‌های دریایی‌ام‌، لحظه لحظه‌ این روزهای یلدایی‌، دلم گواهی آن می‌دهد که می‌آیی!

و اما اکنون‌، ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است‌ و ما بر‌آنیم که این ذکر جهانی شود.

«جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات»

ادامه مطلب
جمعه 16 تیر 1391  - 10:34 PM

 طبق این روایتی که از امام باقر (ع) رسیده است؛ تا مردم عاقل نشوند، معارف دین را درست نشناسند، و معنای امامت را درست ارزیابی نکنند، توفیق انتظار ولی عصر أرواحنا فداه نصیب آنها نخواهد شد.

 
خبرگزاری فارس: پاسخ به چهار پرسش درباره امام زمان(عج)

 

 فردا، حضرت استاد آیت الله العظمی جوادی آملی فقیه و فیلسوف و محدث بزرگ روزگار ماست .پس کدام دلیل بهتر از این که برای توشه گیری از معارف اسلامی و حق و حقیقت انتظار و شناخت حضرت مهدی به ایشان مراجعه کنیم. مطالبی که می خوانید بیاناتی است که حضرت علامه در مقاطع گوناگون در باب شناخت حضرت صاحب الزمان بیان فرموده اند و هر کدام توشه ای غنی را برای شیعیان منتظر فراهم می آورد.

منتظرانی که بی وقفه ندا سر می دهند؛«تجلی طاها، گل اشک مولا، دل آشفته داغ آن کوچه غم ، گرفتار گودال خونین، گرفتار غم های زینب ، سیه پوش قاسم، عزادار اکبر، گل باغ لیلا، پریشان دست الم گیر سقا، نفس های سجاد، نواهای باقر، دعاهای صادق، کس بی کسی های شب های کاظم ، حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه، تمنای هادی، عزیز دل عسکری، پس نگارا بفرما کجایی ؟»

باب اول؛ پاسخ به چهار پرسش درباره امام زمان

1. چگونه می‏توان امام زمان‏(عج) را شناخت؟

شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاریخی» و «شناخت واقعی» که از قسم نخست مهم‏تر است. مسئله مهم این است که ما آن حضرت را به حقیقت بشناسیم و ایشان نیز ما را ببیند؛ نه اینکه ما حضرت را ببینیم.

در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم (که مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زیادی آن وجود مبارک را می‏دیدند، اما خدای سبحان درباره آنها فرمود: ﴿و تراهم ینظُرُون اِلیک و هُم لایُبصرون﴾[5]؛ آنها را می‏بینی که به تو می‏نگرند؛ ولی تو را نمی‏بینند. اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است که به گونه‏ای باشیم که وجود مبارک امام زمان(علیه‌السلام) ما را ببینند.

در قرآن کریم آمده است: خدا که بر همه چیز بصیر است، در روز قیامت به عده‏ای نگاه نمی‏کند: ﴿ولایُکلّمهم اللّه و لاینظرُ اِلیهم یومَ القیامةِ و لایزکّیهم﴾[6] و نگاه تشریفی خود را نسبت به عده‏ای اعمال نمی‏کند.

اگر ما در مسیر صحیح حرکت کنیم، آن حضرت ما را می‏بیند.

2. دلیل قرآنی وجود حضرت حُجّت (عج) چیست؟

مرحوم کلینی (رضوان اللّه علیه) در کتاب شریف کافی[4] طی بابی از ائمه(علیهم‌السلام) نقل کرده است که به سوره قدر احتجاج کنید، زیرا در سوره قدر آمده است، هر سال لیلة القدری دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهی روح (جبرئیل سلام اللّه علیه)، همه احکام و امور را به زمین نازل می‏کنند.

وقتی فرشتگان احکام و امور را به زمین می‏آورند، باید آن را به کسی بسپارند، چون افراد عادی نمی‏توانند میزبان فرشتگان باشند و احکام صادره را تحویل بگیرند، پس تنها کسی که در روی زمین مهمان‏دار فرشتگان و تحویل گیرنده این امور و مقدّرات است، وجود مبارک ولی عصر(علیه‌السلام) است، بنابراین با توجه به روایاتی که مرحوم کلینی نقل کرد، از نظر قرآن، در شب قدر که همه فرشتگان به همراهی جبرئیل(سلام اللّه علیه) یا روح، مقدّرات امور را نازل می‏کنند، باید آن را به کسی بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گیرنده این امور وجود مبارک ولی عصر(ارواحنا فداه) است.

3. حیات حضرت ولی عصر(علیه‌السلام) از نظر علمی چگونه توجیه می‏شود؟

حیات طولانی امام زمان(علیه‌السلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّیّت؛ یعنی به طور عادی کسی نمی‏تواند، هزار یا ده هزار سال زندگی کند؛ اما به صورت غیر عادی (خرق عادت) این کار ممکن است.

دوم. اگر بدانیم انسان چیست و چه کسی بدن او را اداره می‏کند، اصلاً این پرسش برای ما مطرح نمی‏شود؛ برای مثال برای عرفا و حکمای بزرگ، اصلاً چنین پرسشهایی مطرح نمی‏شود.

بنده زمانی به دندانپزشک محترمی مراجعه کردم. او می‏گفت دندانهای بعضی صد سال سالم می‏ماند و نمی‏پوسد؛ ولی اگر فولاد صد سال شب و روز کار کند، فرسوده می‏شود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، دیگر چیزی جایگزین آن نمی‏شود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض می‏شود و هر روز سلولهای جدیدی جای سلولهای مرده و قدیمی را می‏گیرد.

با این توضیح، همه ذرات بدن در حرکت و تعویض است و روح آدمی همه حرکات این ذرات را تحت کنترل دارد. حال اگر روح انسان کاملی، بر خلاف عادت (نظم عادی)، بهترین سلولها را جایگزین کند و دقیق‏ ترین کنترلها را روی قسمتهای مختلف بدن داشته باشد، یک انسان کامل می‏تواند، میلیونها سال زنده بماند (این مطلبی است که در علم پزشکی امروز به اثبات رسیده است).

مُلای رومی طی مثالی می‏گوید: اگر شما روز یا شبی در کنار نهر روانی که آب آن به آرامی در حرکت است، بنشینید و تصویر خورشید یا ماه را در آن ببینید، متوجه می‏شوید که صدها عکس می‏آید و می‏رود و شما همچنان خیال می‏کنید که ساعتها با عکس نخست روبه‏رو بوده‏اید، در حالی که آینه‏ها و عکسهای متعدد، هر لحظه می‏آمدند و می‏رفتند.

آب مبدَل شد در این جو چند بار عکس ماه و عکس اختر برقرار[1]

این بزرگوار در جای دیگر می‏گوید:

ای برادر تو همان اندیشه‏ای ما بقی تو استخوان و ریشه‏ای[2]

بنابراین، اگر کسی روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَیَلان، حرکات و تعویض ذرات بدن را تحت کنترل روح بداند و نیز کمی با حکمت و عرفان آشنا شود، این اشکال که چگونه یک انسان می‏تواند یک یا دو میلیون سال یا بیشتر بماند، برای او مطرح نمی‏شود. اگر پیوند روح با خالق جهان هستی به اندازه‏ای بود که قدرت خاصی ما فوق قدرت افراد عادی یافت، می‏تواند همان طور که بدن خود را می‏گرداند، خارج از بدن خود را هم اداره کند، زیرا خارج از روح او هم حکم بدن او را دارد.

وجود مبارک امیرمؤمنان(سلام اللّه علیه) در خطبه قاصعه نهج‏البلاغه می‏فرماید: من در حضور پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم بودم که مشرکان حجاز به پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم گفتند، اگر تو پیامبری معجزه‏ای (حسّی) بیاور تا تو را بپذیریم. آنگاه گفتند: دستور بده نیمی از درختی که روبروی تو است، از نیمه دیگر جدا شود و به حضور تو بیاید. حضرت فرمود: اگر این کار را انجام بدهم، ایمان می‏آورید؟ گفتند: بلی. حضرت علی(علیه‌السلام) در ادامه می‏فرماید: من دیدم که این درخت دو نیم شد و نیمی از آن در جای خود ایستاد و نیم دیگر حرکت کرد و جلو آمد، به طوری که شاخه‏های آن روی دوش ما قرار گرفت.

مشرکان گفتند: دستور بده نیمه دیگر آن هم از جای خود حرکت کند و نزد تو بیاید. پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم این کار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نیمه درخت به هم متصل شود و در جای اول قرار گیرد؛ با این همه، مشرکین باز هم ایمان نیاوردند.[3]

همه کرامات محال عادی هستند؛ نه محال عقلی که محال عقلی (مانند 2*2=5) کرامت یا اعجازبردار نیست؛ به هر حال، حیات حضرت ولی‏عصر(عج) محال عادی است؛ نه محال عقلی.

4. مسئله وجود مقدس امام زمان‏(عج) از نظر فلسفی چگونه توجیه می‏شود؟ آیا دلیل فلسفی بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟

درباره وجود مبارک حضرت حجّت‏(عج) «برهان عقلی بر امکان» اقامه می‏شود؛ یعنی بر اساس حکم عقل، ممکن است انسان کاملی عمر طولانی داشته باشد.ما به دیدن عمرهای کوتاه عادت کردیم. اما اگر شخصی، از همه علل و عوامل طبیعی آگاه باشد و آنچه برای او سودمند است، فراهم کند و از آنچه برای او زیانبار است بپرهیزد، می‏تواند عمر طولانی داشته باشد. این مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. معجزه هم چیزی خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نیز به چنین چیزی راه نیافته است، زیرا علم به امور عادی راه دارد؛ نه امور غیر عادی. کرامت نیز در امور خلاف عادت جاری است.

[1] ـ مثنوی معنوی، دفتر ششم، بیت 3178.

[2] ـ همان، دفتر دوم، بیت 277.

[3] ـ ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه).

[4] ـ الکافی، ج 1، ص 242 (باب فی شأن «اِنّا اَنزلناه فی لیلة القدر» و تفسیرها).

[5] ـ سوره اعراف، آیه 198.

[6] ـ سوره آل‏عمران، آیه 77.

باب دوم؛اولین جملات امام زمان پس از ظهور

از وجود مبارک امام باقر (ع) رسیده است: وقتی ولی عصر أرواحنا فداه ظهور می‌کند که ذات أقدس إله لطفی نسبت به امت انسانی و اسلامی داشته باشد، و دست مرحمت إله بر بالای سر امت اسلامی کشیده بشود، که عقل اینها و اندیشه اینها کامل باشد؛ اینها اندیشوران فرزانه خواهند بود، و خردمندان مُتبحّر و حکیم. آنچه که در جامعه اسلامی می‌گذرد و حکومت می‌کند، «فرهنگ دینی» است. با این رشد مردم شرایط علمی ظهور حضرت را فراهم کرده‌اند. طبق این روایتی که از امام باقر (ع) رسیده است؛ تا مردم عاقل نشوند، معارف دین را درست نشناسند، و معنای امامت را درست ارزیابی نکنند، توفیق انتظار ولی عصر أرواحنا فداه نصیب آنها نخواهد شد.

دوّمین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریّت و شهامت و شجاعت در اجرای احکام الهی است، بیانی است که باز از وجود مبارک امام باقر سلام الله علیه رسیده است که یاران راستین ولی عصر و اصحاب آن حضرت،‌ اَجری مِنْ لِیثْ وَ اَمضَی مِنْ سِنانْ (1). یعنی از شیر شجاع تر، و از نیزه تیز ترند. نمونه اینگونه از شهامت‌ها را در دفاع مقدّس 8 ساله، مردم ایران اسلامی نشان داده‌اند. زن و مرد، بزرگسال و میانسال و نوسال نشان دادند که برای حفظ دین می‌توان از شیر با شجاعت‌تر بود، و از نیزه تیز تر بود، و هر گونه خطری را با جان خرید! پس اگر از نظر رشد فرهنگی به آن نِصاب راه یافتند، و از نظر شهامت و شجاعت به این نِصاب بار یافتند؛ آنگاه شرایط ظهور را تحصیل کرده‌اند.

طنین دعوت مردم به مبدأ و معاد

وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه می‌کند، ندائی که طنین انداخت و ندائی که از آن حضرت به گوش عالمیان می‌رسد، این است: اُذَکِّرُکُمُ اللهْ أیُّهَا النّاسْ وَ مُقامَکُمْ بِینَ یَدَی رَبَّکُمْ (2). اوّلین حرف این است: مردم! من شما را به مبدأ و معاد که هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِر(3) است، متذکّر می‌کنم. شما به یاد بیاورید خدا را که مبدأ آفرینش شماست، و به یاد بیاورید لحظه‌ای که در حضور خدا حاضر می‌شوید برای پاسخ دادن به سئوالات الهی؛ که در برابر دستورات او چه کرده‌اید.

اگر کسی مبدأ را متذکّر بود، و معاد را متذکّر بود؛ مشکل اخلاقی، حقوقی، فقهی و مانند آن نخواهد داشت. منشأ همه تیرگی‌ها و تبهکاری‌های ما غفلت از مبدأ و معاد است. لذا وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه وقتی ظهور کرد، اوّلین سخنش این است: مردم! به یاد روز حساب باشید. اگر کسی بداند تمام کارها تحت حساب است، و در برابر هر فکر و اندیشه‌ای که دارد باید پاسخگو باشد؛ در برابر هر قیام و رفتار و گفتار و نوشتاری که ارائه کرده است، باید جوابگو باشد؛ چنین انسانی جز بر اساس آیه سوره اسراء حرکت نمی‌کند که: رَبِّ اَدخِلْنِی مُدخَلَ صِدقْ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقْ (4). هر کاری که می‌خواهد وارد بشود به نام و یاد خدا، از آن کار بیرون بیاید به نام و یاد خدا.

*گزیده‌ای از پیام گفتاری آیت الله جوادی آملی به بیست و ششمین سمینار سراسری فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا

باب سوم؛شما غائبید،نه ما !

وجود مبارک حضرت ولی عصر (عج) فرمود: آفتاب بالأخره هست، این ابر جلوی چشم شما را گرفته؛ شما غائبید،نه ما ! اینکه در جواب آن سئوال که در زمان غیبت از شما چگونه استفاده می کنند، فرمود : مثل آفتاب پشت ابر است؛ یعنی شما غائبید، نه ما !

بزرگانی که معارف روایات را به جد فهمیدند و باور کردند؛ گفتند: ما دو تا درس داریم؛ یک درس عمومی داریم که با این طلبه ها می رویم در مسجد و حسینیّه، درس می خوانیم. یک درس خصوصی هم داریم؛ هم بحث های ما و همشاگردی های ما دیگر اینها نیستند !بلکه یک تکه آهن است، یک تکه چوب است، یک تکه سنگ؛ ما چهارمی آنها هستیم. یک سنگ است و یک چوب است و یک آهن و من زید، چهارمی آنها. آن چوب چیست، آن سنگ چیست، آن آهن چیست که شما چهارمی آنها هستی ؟!

می گویند : آن ( آهن ) همان است که و النّا له الحدید (۱)؛ اگر داودی بود و آهن سردی بود و آن آهن به دست داود نرم شد؛ نه قلب ما از آهن سخت تر است، نه وجود مبارک ولی عصر از داود کمتر است،پس چرا این دل را به او ندهیم و نرمش نکنیم ؟! ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا !!

آن ( چوب ) کیست ؟ نه آن چوب چیست؛ آن چوب کیست ؟ آن چوب همین استنحنّانه است. این را هم شیعه نقل کرد، هم سنّی ! وجود مبارک پیغمبر (ص) به حالت ایستاده، به ستون چوبی مسجد مدینه تکیه می داد و سخنرانی می کرد. به حضرت عرض کردند: شما اگرایستاده، سخنرانی کنید، سختتان است، خسته می شوید؛ اجازه بدهید منبر تهیّه کنیم، اجازه فرمودند؛ منبر ۳ پله ای تهیه شد. مستمعین هم حاضر، وجود مبارک پیغمبر از این ستون به طرف این منبر حرکت کرد. دیدند این ستون جزع می کند از مفارقت حضرت ! این را همه دیدند. وجود مبارک حضرت برگشت، این ستون را بغل کرد مثل یک دوست؛ این ستون آرام شد.

بنواخت نورمصطفی آن استن حنّانه را کمترزچوبی نیستی؛ حنانه شو، حنانه شو (۲)

این رفیق دوّم ما !

مرحوم شیخ طوسی ونیز جناب زمخشری در کشّاف نقل کرده؛ یعنی هم سنّی ها نقل کردند، هم شیعه ها که وجود مبارک پیغمبر(ص) فرمود : یک سنگی بود در جاهلیّت، قبل از اینکه من پیغمبر بشوم؛ هر وقت من را می دید، سلام می کرد؛ و نّی لاعر فه الآن (۳)، الآن هم من آن سنگ را می شناسم. هر وقت من را می دید، سلام می کرد؛ این رفیق سوّم ما.

آنهائی که به جائی رسیدند، بعد به خدمت حضرت ولی عصر می رسیدند، شدند بحرالعلوم، آنهایک درس خصوصی هم داشتند. از این درس های عمومی اگر کسی به مقصد می رسید، ما هم از مستان این می بودیم؛ ولی اینطور نیست ! حداکثر این است که آدم جهنّم نرود، بهشت برود، جنّات تجری من تحتها النهار نصیبش بشود، همین! امّا اینکه عند ملیک مقتدر(۴) باشد، اینها نصیبش نمی شود!!

وجود مبارک حضرت چون قائم است، اینها را می پروراند. و چون قائم است، سعی می کند که قعود ما به قیام ما تبدیل بشود که آن حضرت ظهور بکند؛ و اینجور شاگردان خاص را می پروراند. آنها کسانی اند که وقتی حضرت ظهور کرد، به دیوار کعبه تکیه داد و قرائت فرمود: أنا بقیّه الله (۵)، بقیّه الله خیر لکم ا ن کنتم تعلمون (۶)، همه می شنوند؛ در کوتاه ترین مدت خود را به پیشگاه آن حضرت می رسانند. حالا اگر آن ظهور عمومی پیدا نشود؛ ظهور خصوصی و شاگردی خصوصی که ممکن است.

ظاهر بودن حضرت ولی عصر (عج)

وجود مبارک حضرت فرمود : آفتاب بالأخره هست، این ابر جلوی چشم شما را گرفته؛ شما غائبید،نه ما ! اینکه در جواب آن سئوال که در زمان غیبت از شما چگونه استفاده می کنند، فرمود : مثل آفتاب پشت ابر است؛ یعنی شما غائبید، نه ما ! آفتاب محجوب است یا ما محجوب؟ این ابر،جلوی آفتاب را گرفته یا جلوی ما را گرفته؟ در جریان ظلّ گرفتن و کسوف و خسوف چه طور است ؟! آن را ظلّ گرفته یا ما را ظل گرفته؟! ما را ظل گرفته.

یعنی وقتی زمین بین ما و شمس فاصله شد، آنجا که رو به آفتاب است که کاملاً نور دارد. سایه ماه می افتد روی زمین؛ زمین را ظلّ می گیرد، زمین تاریک می شود؛ ما را ظلّ گرفته، نه شمس را ! ما چون آن شمس را نمی بینیم، می گوئیم : آفتاب را ظلّ گرفته، وگرنه او همچنان روشن است. چون هم آن سمت کره ماه روشن است، و هم سائر نظام کیهانی روشن است. آن را ظلّ نگرفته، ما را ظلّ گرفته؛ این سحاب هم جلوی آن را نگرفته، بلکه مانع ما شده. ولی بالأخره از او بر می آید که مشکل ما را حل کند.

بنابراین هدف خلقت این است که ما فقط عبادت کنیم، یعنی اطاعت. چون بخش پایانی سوره ذاریات یک قضیه نیست که بشر برای عبادت خلق شد، دو تا قضیه است؛ یکی موجبه، دیگری سالبه. نفرمود: خلقت الج نّ و النس ل یعبدون، فرمود : و ما خلقت الجنّ و النس لا لیعبدون؛ یعنی برای غیر عبادت خلق نشد. بنابراین اگر کسی کارهای عادی انجام بدهد که حرام نیست، ولی اثر دینی ندارد؛ لهو و لعب است، معصیت نیست؛او در این ۱۰ ساعت یا ۲۰ ساعت در راستای خلقت حرکت نکرده است.او، هم باید قضیه موجبه را حفظ بکند، هم قضیه سالبه را تا جمیع شئونش بشود نّ صلات ی و نسک ی و محیای و ممات ی ل لّه ربّ العالمین.

چنین انسانی خلیفه کامل است؛ و در عصر کنونی وجود مبارک ولی عصر، یعنی مهدی شخصی موجود موعود از یک سو، قائم غائب (علیه آلاف التحیّه والثناء) از سوی دیگر است که جمعیّت را می برد به سمتی که به مصداق: و ما خلقت الج نّ و النس لا ل یعبدون عمل می کنند و همه کارها می شود عبادی. تولید می شود عبادی، مصرف می شود عبادی، هنر می شود عبادی، ادبیات می شود عبادی … ؛ هم حسن فعلی دارد، هم حسن فاعلی. هم کار خوب می کند، هم برای رضای خدا می کند.

اگر کسی آدم خوبی باشد، ولی کارش بازی باشد؛ معصیت نکرده، مؤمن هست؛اما چون یک رکن را از دست داده، به هدف نمی رسد. یا کارش کار خوبی است، به نفع جامعه است، ولی او موحد نیست؛ چون فاقد حسن فاعلی است، یک گوشه را از دست داده است. ما به سمتی در سایه آن حضرت حرکت می کنیم که هم حسن فاعلی داشته باشیم، هم حسن فعلی تا بشود جمیع شئون ما للّه، آنوقت بشر به این وضع می رسد؛ آنگاه می شود لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشر کون (۷).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) سبأ / ۱۰

(۲) کلیات شمس / غزل ۲۱۳۰

(۳) الأمالی ل لطوسی / ۳۴۱

(۴) قمر / ۵۵

(۵) الکافی / ۱ / ۴۷۲

(۶) هود / ۸۶

(۷) توبه / ۳۳

* سخنرانی آیت الله جوادی آملی (دامت برکاته) در دیدار با جمع کثیری از طلاب، فضلاء، دانشجویان و اقشار مختلف مردم قم به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر (عج) قم ؛ دفتر مقام معظّم رهبری ـ 1381

ادامه مطلب
جمعه 16 تیر 1391  - 9:09 PM

  «آن‌ گاه که نشانه‌های پسر انسان در آسمان پدیدار شد پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید، اما از آن روز و ساعت هیچ‌ کس حتی ملائکه آسمان اطلاع ندارند، جز خداوند و بس، شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید»

 
خبرگزاری فارس: ساعتی که گمان نمی‌برید "پسر انسان" می‌آید

 

«هم‌چنان که برق از مشرق ساطع شد تا در مغرب ظاهر شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد، آن گاه نشانه پسر انسان در آسمان پدیدار شود و جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید، آسمان و زمین زایل خواهد شد، اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس، شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید»

این بشارتی بر ظهور امام زمان (عج) در یکی از انجیل‌های مسیحیان است که توسط یکی از برترین حواریون حضرت مسیح به نام «برنابا» از قول حضرت عیسی (ع) آمده است و در جا به جای آن «برنابا» از قول حضرت مسیح به آمدن پیامبری به نام محمد (ص) پس از خودش و بر ظهور منجی بشریت امام زمان (عج) بشارت داده است.

کلمه پسر انسان در انجیل‌ها مطابق نوشته محقق آمریکایی مستر هاکس 80 بار در انجیل و ملحقات آن تکرار شده که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی تطبیق می‌کند و 50 مورد دیگر از نجات دهنده‌ای سخن می‌گوید که در آخر زمان ظهور و عیسی مسیح (ع) نیز با او می‌آید و از ساعت و روز ظهور او جز خدا کسی اطلاع ندارد.

هم‌چنین با وجود اینکه این انجیل پیش از ظهور پیامبر اکرم (ص) نوشته شده است، در بخش‌های مختلف آن از زبان حضرت عیسی (ع) به آمدن پیامبر اسلام وعده داده شده است:

«به تحقیق همه پیامبران آمدند مگر رسول‌الله، آنکه زود است بعد از من بیاید زیرا که خدا این می‌خواهد تا که من مهیا سازم راه او را "

و همانند عقاید مسلمانان در انجیل «برنابا» بشارت ظهور نور حضرت محمد (ص) بر آدم پس از آفرینش وی نیز آمده است: « پس چون آدم برخواست بر قدم‌های خود، در هوا نوشته‌ای دید که مثل آفتاب می‌درخشید که نص آن " لااله الا الله و محمد رسول‌الله بود" »

پس آدم از خداوند می‌خواهد که معنای این کلمات را بر او روشن کند و خداوند جواب می‌دهد:

« اینکه تو دیدی جز این نیست که او پسر توست، آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این و او زود است بشود فرستاده من، آنکه از برای او آفریدم همه چیزها را، آنکه چون بیاید زود است نور بخشد جهان را»

 

*‌تنها دو انجیل معروف مسیحیان از زبان حواریون است

مسیحیان چهار انجیل معروف دارند که تنها دو عدد از آنها مربوط به حواریون است و در این میان اهمیت انجیل برنابا از آن جهت است که برنابا نیز از جمله حواریونی است که سران کلیسا آنها را رسل گویند اما خواندن این انجیل در مقطعی از زمان به همراه چند کتاب دیگر از سوی پاپ ممنوع اعلام شد.

این نکته حائز اهمیت است که فردی به نام پولس رسول که از مخالفان سرسخت مسیح بود بعد از مدتی از مریدان عیسی شد و تعلیمات جدید را وارد دین مسیحیت کرد که مخالف تعالیم حواریون بود اما تعالیم او بر مبانی دیگر غلبه یافت و شهرت پیدا کرد.

آ‌ن‌چنان که در دایره‌المعارف فرانسه آمده است انجیل مرقس و یوحنا از ساخته‌های پولس است، پس این موضوع شگفت‌انگیز نیست که کلیسا انجیل برنابا را غیر قانونی یا غیر صحیح بداند.

در سال 325 میلادی، یاران و پیروان پولس فرمان سوزاندن انجیل‌های چهارگانه یونانی، از جمله تنها انجیلی را که به زبان آرامی (زبان حضرت مسیح(ع)) نوشته شده بود، صادر کردند.

در این زمان مجمع کلیسا نیز بر عقیده تثلیث که کاهن اسکندری اشکاسیوس، ابداع کرده بود، به عنوان مهم‌ترین باور آیین مسیحیت تکیه کرد و هم‌چنین زادروز مسیح (ع) را به 25 دسامبر تغییر داد تا با روز تولد الهه خورشید و میترا هماهنگ باشد.

در سال 366 میلادی، فرمانی از سوی پاپ دماسوس، درباره نخواندن کتاب انجیل برنابا صادر شد، مجلس کلیسا‌های غربی نیز در سال 382 میلادی و پاپ انوسنت در سال 465 و پاپ گلاسیوس اول در سال 492 میلادی، مطالعه برخی انجیل‌ها را تحریم کردند که انجیل برنابا جزو این انجیل‌ها بود.

انجیل برنابا تا سال 325 میلادی، در کلیساهای اسکندریه خوانده می‌شد اما در همین سال شورایی شکل گرفت و فرمان داده شد همه انجیل‌هایی که به زبان عبری‌اند، نابود شود.

مرگ، جزای کسانی بود که در خانه‌هایشان چنین انجیل‌هایی پیدا می‌شد، در حالی که اسناد نشان می‌دهد، در قرن اول و دوم میلادی، از این انجیل بسیار استفاده می‌شده است.

پاپ در سال 383 میلادی، نسخه‌ای از انجیل برنابا را در کتاب خانه شخصی خویش گذاشت که قرن‌ها آن جا ماند، تا این که فرامینو راهب ایتالیایی، در پایان قرن شانزدهم، به نسخه‌ای از آن در کتابخانه «پاپ استکوس پنجم» در واتیکان دست یافت ، آن را پنهان کرد و سرانجام با خواندن آن اسلام آورد، اما از این زمان دیگر نامی از این نسخه برده نشد.

پس از منع خواندن این انجیل به همراه برخی کتاب‌های دیگر توسط پاپ ژول گلاسیوس تا سال‌ها کسی ذکری از آن نشنیده بود تا اینکه در حدود 200 سال پیش در اروپا نسخه‌ای از آن را پیدا کردند و آن را چون گنج گران‌بهایی برشمردند.

نسخه‌ای که اکنون منتشر شده و ترجمه‌های آن در دست است، نسخه‌ای است که در سال 1709 میلادی «کریمر» یکی از مستشاران تزار روسیه آن را کشف کرد و در سال 1738 میلادی این نسخه به وین منتقل شد، این نسخه در 225 صفحه،‌ در دو جلد و به زبان ایتالیایی نوشته شده است و یک قرن پیش به عربی و سپس به زبان فارسی ترجمه شد.

 

*‌انجیل بارنابا به ظهور پیامبر اسلام با نام محمد (ص) اشاره کرده است

تفاوتی که انجیل بارنابا با انجیل‌های دیگر دارد این است که در حالی که برخلاف انجیل یوحنا نام پیامبر گرامی اسلام به شکل احمد در آنها آورده شده است، بارها نام ایشان با لفظ محمد (ص) بیان شده است و حضرت مسیح نیز آرزوی حضور در میان امت ایشان را به شکل دعا بر زبان جاری کرده است:

« دعا کرد و فرمود ای پروردگار خدای ما رحمت کن بر کسانی که به من عطا فرموده و ایشان را از جهان خلاصی ده چرا که ضرورت است که شهادت دهند بر کسانی که انجیل مرا تباه می‌کنند، ای پروردگار جواد و غنی کرامت کن به خادم خود که در میان امت پیغمبر تو باشد در روز جزا »

از طرفی در این انجیل حضرت مسیح بر آمدن امام زمان از نوادگان پیامبر خاتم در زمانی که دنیا پر از ظلم و جور است و در زمانی که هیچ کس گمان ندارد بشارت داده است و بر این موضوع تاکید کرده است که از این موضوع هیچ ‌کس به جز خداوند متعال آگاهی ندارد و این کاملا منطبق با روایات ماست که در آن بیان شده حتی امام زمان (عج) نیز از زمان ظهور خویش آگاهی ندارد و از این موضوع تنها خداوند آگاه است.

 

*‌ انجیل برنابا به عقاید مسلمانان نزدیک است

کارشناس و پژوهشگر ادیان الهی در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در اصفهان درباره انجیل برنابا اظهار کرد: در این انجیل از حضرت محمد (ص) با نام اصلی ایشان یاد شده است و مفاهیم آن به عقاید مسلمان بسیار نزدیک است.

حبیب‌رضا ارزانی افزود: برنابا از حواریون 12 گانه است که مانند چهار نفر از دیگر یاران مسیح سرگذشت حضرت عیسی (ع) را نگاشته است.

وی با بیان اینکه مسیحیان چهار انجیل متی، لوقا، مرقس و یوحنا را قبول دارند، تصریح کرد: تنها دو عدد از این انجیل‌ها به نام‌های یوحنا و متی توسط حواریون نگاشته شده است اما دو نفر دیگر جزو حواریون محسوب نمی‌شوند.

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در اصفهان تاکید کرد: با توجه به اینکه برنابا از حواریون خاص حضرت مسیح بوده است به طور مسلم حرف‌های او از دو نفر دیگر به واقعیت نزدیک‌تر است اما نمی‌توان آن را به طور کامل متضمّن حقیقت دانست.

وی با بیان اینکه انجیل کتاب مقدس مسیحیان محسوب نمی‌شود، تاکید کرد: کتاب مقدس مسیحیان شامل عهد عتیق مشتمل بر 39 کتاب و عهد جدید مشتمل بر 27 کتاب است که چهار عدد از آنها انجیل را دربر می‌گیرد.

ارزانی ادامه داد: اناجیل چهارگانه به هم‌نوا و غیر هم‌نوا تقسیم می‌شوند که یوحنا غیر هم‌نوا محسوب شده و سه انجیل دیگر هم‌نوا هستند.

این کارشناس مذهبی با بیان اینکه انجیل‌های هم‌نوا به اعتقادات مسلمانان نزدیک‌‌تر است، اظهار کرد: با توجه به اینکه این اناجیل در زمان حضرت مسیح (ع) نگاشته نشده است و از 12 سال پس از معراج تا 60 سال بعد نوشته شده است و طبیعی است که در طول زمان تغییر یافته.

وی اضافه کرد: اناجیلی که به زمان پطرس جانشین مسیح نزدیک‌تر بوده به اعتقادات مسلمانان نزدیک‌تر است اما مواردی که فلسفه یونان را نیز با تعالیم مسیح آمیخته‌اند به اسلام نزدیک نیستند.

 

*‌ انتظار مفهومی مشترک در تمام جهان است

ارزانی با بیان اینکه انتظار مفهومی مشترک میان مردم دنیاست، تاکید کرد: فریاد مردم در تمام جهان از اوضاع خود برای رسیدن به فرجامی خوش است و این پایان زیبا در نقشه الهی ترسیم شده است و آمدن امام زمان (عج) که در ادیان و مکاتب و مختلف به شیوه‌های مختلف درباره آن سخن رفته است تحقق آمال تمام بشریت را شامل می‌شود و می‌توان گفت تمام مردم دنیا در زمینه منجی بشریت با هم هم‌نوا هستند.

 

*‌صحبت‌های آیت‌الله بهجت درباره انجیل برنابا

در نقلی که از مرحوم آیت‌الله بهجت در مقدمه ترجمه انجیل برنابا آمده است: انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است، جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا می‌داند چقدر به اسلام نزدیک است، بله دو سه جایی یادم می‌آید که این (کتاب) با اسلام مخالفت دارد، فقط چیزی که هست این است که این دو سه جا هم داخل در انجیل برنابا شده است، اما مخالفت‌های صریحی با دیگر اناجیل دارد که سبب شده بگویند این انجیل مجعول است.

با آنکه هر کسی که این انجیل را ببیند یقین پیدا می‌کند که (قسمت) زیادش همان بیانات خود حضرت عیسی (ع) است، اگر چه الفاظ آن شبیه قرآن نیست، نه در معانی و نه در الفاظ اما خیلی شبیه به روایات عالی ما است.

من انجیل برنابا را به زبان گرجی دیده‌ام که روی پارچه بوده و جلدش هم چرم نبود بلکه تخته (چوب) بود.

آقای مرعشی‌نجفی آن را به آقا طباطبایی داد و گفت این چند سال قدمت دارد؟ آقا طباطبایی گفت: حدس می‌زنم پانصد سال! که الآن هم پنجاه سال از آن تاریخ می‌گذرد، آقا مرعشی گفت: این را نگه داشته‌ایم تا اگر کسی را یافتیم که به زبان گرجی وارد بود آن را به فارسی یا عربی ترجمه کند، که هر چه قدیمی‌تر باشد به صحت و درستی نزدیک‌تر است.»

 

*‌ آیا انجیل برنابا مربوط به مسلمان است؟

در انجیل برنابا فصلی نیز بر شفاعت پیامبر گرامی اسلام در روز جزا اختصاص یافته است و شباهت‌هایی که در این موارد با عقاید مسلمانان دارد سبب شده است که برخی مسیحیان این کتاب را انجیل مسلمانان بنامند و آن را انکار کنند.

در این کتاب الوهیت عیسى و پسر خدا بودن او انکار شده و در آن مطابق با روایات قرآن آمده است که ابراهیم خلیل، اسماعیل را به قصد قربانى به قربانگاه می‌برد و نه اسحاق را.

هم‌چنین در این انجیل به صراحت از حضرت محمد (ص) به عنوان مسیح موعود یاد شده و این موضوع نیز نقل شده است که عیسى کشته نشد، بلکه یهودى اسخریوطى کشته شد.

در این‌باره باید یادآوری کنیم که برای مسلمانان شباهت‌های این انجیل با قرآن و عقاید مسلمانان امری طبیعی است چرا که مسیح را پیامبر خداوند و سخنان پیامبران را در یک راستا می‌دانند اما از سویی در این انجیل مطالبی یافت می‌شود که کاملاً مخالف با نص صحیح قرآن و دین اسلام است و بدین جهت این کتاب نمی‌‌تواند توسط مسلمانان نگاشته شده باشد که به تعدادی در زیر اشاره می‌شود:

1) در فصل سوم این انجیل و در قسمت دهم وارد شده است که حضرت مریم مسیح را بدون درد و الم به دنیا آورد و این مخالف قرآن مجید است که در سوره مریم می‌فرماید مریم از درد زایمان به خارج شهر رفت و به درخت نخلی پناه برد.

2) در فصل سی و نهم وارد شده حضرت آدم و حوا از خوردن گندم و سیب نهی شدند و این موضوع نیز مخالف نص صریح قرآن مجید است که می‌فرماید آدم و حوا از نزدیک شدن به یک درخت منع شدند و آن درخت مشخص نشده است.

3) در فصل سی و پنجم از قسمت ششم تا چهاردهم وارد شده است که خدای ‌تعالی فرشتگان را امر به سجده بر آدم کرد در حالی که توده‌ای خاک بیش نبود فرشتگان به جز شیطان بر او سجده کردند، اما نص صریح قرآن این‌چنین است که وقتی او را ساختم از روح خود در او دمیدم و سپس فرشتگان بر او سجده کردند.

و از این موارد در این کتاب فراوان است که با نص صریح قرآن مخالف است.

 

*‌کشف نسخه جدید از انجیل برنابا

پس از کشف نسخه‌ای از انجیل در قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا آخرین گزارش‌ها از وجود انجیل برنابا، مربوط به نسخه‌ای می‌شد که در سال 383 میلادی در کتابخانه شخصی پاپ دیده شده بود.

در طول سالیان متمادی پس از کشف نسخه ایتالیایی انجیل برنابا، کلیساهای مسیحی با این استدلال که این انجیل قدمت چندانی ندارد آن را به جعلی بودن متهم می‌کردند اما کشف نسخه جدید انجیل برنابا در ترکیه که به قرن پنجم یا ششم میلادی مربوط می‌شود همه این محاسبات را به هم خواهد ریخت و خود می‌تواند به یک موج بزرگ مذهبی در جهان تبدیل شود چرا که قبول این انجیل به عنوان یک روایت موثق تمام ادعاهای مسیحیت پولوسی را که طی سالیان دراز بر جهان مسیحیت حاکم بوده در محل تردید خواهد نشاند.

از این تأثیر مهم‌تر، مربوط به اشاراتی می‌شود که این انجیل به ظهور پیامبر خاتم (ص) دارد و خود به نوعی تأیید دین اسلام محسوب می‌شود و این خود در شرایط موجود می‌تواند بسیاری از معادلات قدرت در جهان را به هم ریخته و جهان مسیحیت را به یک‌باره دچار تشنج و تحول سازد، همین تأثیرات است که کشف انجیل برنابا در ترکیه را آن هم با این قدمت از درجه اهمیت بالایی از تأثیرگذاری بر تحولات سیاسی و اعتقادی خواهد رساند و البته لابی‌های صهیونیستی و قدرت‌های جهان از این تأثیرات آگاه هستند و سعی در محو کردن این انجیل از بازار کتاب جهانی کردند.

 

*‌ کمرهای خود را برای ظهور منجی بربندید

کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ در را برای او باز کنند، خوشا به حال غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد، پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید، پسر انسان می‌آید.

«نقل از انجیل برنابا»

 نسخه پی.دی.اف انجیل برنابا را هم‌اکنون می‌توانید از نشانی زیر دریافت کنید:

http://www.intizarmag.ir/bernaba.pdf

ادامه مطلب
جمعه 16 تیر 1391  - 5:51 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6186935
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی