به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 در دوران حکومت امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، ديگر بار خلق و خوي محمدي در ميان خلايق آشکار مي‌شود و نمونه تمام عيار اخلاق رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در جهان نمايان مي‌گردد. خداوند متعال در قرآن کريم اخلاق رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را مورد ستايش قرار مي‌دهد و مي‌فرمايد:
«وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ»؛ و تو داراي اخلاق بسيار بزرگوارانه‌اي هستي.
به برکت وجود امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء کينه از دل‌ها رخت بر مي‌بندد و رافت و شفقت جاي آن را مي‌گيرد، اخلاقيات در ميان مردم زنده مي‌شود، روح ايمان در جامعه بارور مي‌شود و ديگر بار نمونه کامل برادري و الفت ايجاد مي‌گردد به گونه‌اي که جهانيان نمونه? آن را جز در زمان انبياء عظام الهي عليهم السلام و در ميان ياران خالص آن‌ها مشاهده نکرده‌اند.
از جهت دوستي و برادري و زوال کينه از دلهاي بندگان، اين دوره بي‌شباهت به بهشتي که خداوند در قرآن کريم آنرا توصيف نموده نيست. قرآن کريم در آيات متعددي بهشت و سيماي بهشتيان را توصيف کرده است. سوره? مبارکه? حجر روابط بين بهشتيان را به اين صورت توصيف مي‌کند:
«وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ»؛ و از سينه‌هاي آنان هرگونه کينه‌اي را مي‌زداييم و دوستانه بر تختهايي روياروي بنشينند. (?)
خداوند متعال در بهشت کينه‌ها را از سينه‌ها مي‌زدايد و بدين ترتيب مومنان دوستانه و برادرانه بر تخت‌ها روياروي مي‌نشينند.

در حديث اربعمائه از اميرالمومنين عليه السلام نقل شده است که فرمودند:

«... و لو قد قام قائمنا، لاءنزلت السماء
” به برکت وجود امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء کينه از دل‌ها رخت بر مي‌بندد و رافت و شفقت جاي آن را مي‌گيرد، اخلاقيات در ميان مردم زنده مي‌شود، روح ايمان در جامعه بارور مي‌شود و ديگر بار نمونه کامل برادري و الفت ايجاد مي‌گردد به گونه‌اي که جهانيان نمونه? آن را جز در زمان انبياء عظام الهي عليهم السلام و در ميان ياران خالص آن‌ها مشاهده نکرده اند “
قطر‌ها و لأخرجت الأرض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد...»؛ و اگر قائم ما قيام کند، آسمان باران خود را فرو مي‌ريزد و زمين نباتات خود را فرو مي‌دهد و کينه از دل بندگان خدا زايل مي‌شود.... (?)
در تاريخ اسلام نمونه‌هاي درخشاني از دوستي‌هاي خالص ميان ياران پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم وجود دارد خداوند متعال در قرآن کريم صريحا به آسماني بودن اين دوستي‌ها اشاره دارد ومي فرمايد:
«وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَکِيمٌ»؛ و بين دلهاي ايشان الفت داد که اگر هرچه در روي زمين است خرج مي‌کردي بين دلهاي ايشان الفت نمي‌افکندي ولي خداوند ميان آنان الفت برقرار کرد. (?)
آنچه که از روايات مشخص است، در زمان حکومت مولايمان حضرت حجت ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء دوستي‌هاي حقيقي بين برادران ايماني شکل مي‌گيرد که اين دوستي‌ها اصلا رنگ و بوي مادي نداشته و خالصانه و به خاطر توحيد است.

از امام محمد باقر عليه السلام نقل شده که فرمودند:

«... إذ قام القائم، جاءت المزاملة و يأتي الرّجل إلي کيس اخيه و فيأخذ حاجته لا يمنعه...»؛... آنگاه که قائم قيام کند، رفاقت و دوستي خاصٌي پيدا شود، ‌و مرد به سوي کيسه و جيب برادرش (ايماني) مي‌رود، و از آن حاجت خود را بر مي‌دارد و (برادر ديني‌اش) او را منع نمي‌کند... (?)
کلمه مزاملة به معني دوستي خالصانه است. سيد ابن طاووس رحمه الله در کتاب «السعد و السعود» گويد که من در صحف ادريس نبي عليه السلام يافتم (که نوشته بود):
«... و ألقي الرّأفة و الرّحمة بينهم فيتواسون و يقتسمون بالسّويّة، فيستغني الفقير و لا يعلو بعضهم بعضا، و يرحم الکبير الصّغير و يوقّر الصّغير الکبير، يدينون بالحقّ و به يعدلون و يحکمون...»
... رافت و ترحم را در دل آن‌ها جاي مي‌دهم، به طوري که مواسات و برادري ميان آن‌ها برقرار گردد و آنچه دارند بطور مساوي ميان خود قسمت قسمت کنند. فقرا بي‌نياز مي‌شوند و کسي بر ديگري برتري ندارد. و بزرگ‌تر به کوچک‌تر ترحم مي‌کند و کوچک‌تر بزرگ را احترام مي‌کند، و همه به دين حق متدين مي‌شوند و طبق دستورات آن رفتار مي‌کنند و حکم مي‌نمايند... (?)

پي نوشتها:

?- سوره قلم، آيه ?.
?- سوره حجر، آيه ??.
?- بحار الانوار، جلد ??، ص ???.
?- سوره انفال، آيه ??.
?- بحارالانوار، ج ??، ص ???.
?- بحارالانوار، ج ??، ص ???.

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 9:57 PM

 اتفاقاتى که در دوره ظهور امام مهدى(عج) مى‏افتد، بسیار است. با بهره مندى از روایات اهل بیت(ع) تنها به بیان چند رخداد مهم اشاره مى‏کنیم:

1- اعلان ظهور:

اولین حادثه‏اى که بعد از ظهور امام زمان(ع) شکل مى‏گیرد، اعلام ظهور امام زمان(ع) است. ظهور حضرت به وسیله منادى آسمانى اعلام مى‏گردد، آن گاه حضرت در حالى که به کعبه تکیه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام مى‏دارد.(1) دعوت حضرت هم به منظور اعلام ظهور حضرت است و هم به منظور فراخوان عمومى جهت پذیرش حکومت جهانى صورت مى‏گیرد. امام على(ع) فرمود: «هنگامى که منادى از آسمان ندا مى‏دهد: حق از آنِ آل محمد است و اگر طالب هدایت و سعادت هستید، به دامان آل محمد چنگ زنید، حضرت مهدى(عج) ظهور مى‏کند»(2) 

2- رجعت و بازگشت برخى از مؤمنان صالح و پیامبران الهى مانند حضرت عیسى(ع) که در رکاب حضرت مهدى(عج) خواهند بود و در قیام و مبارزه او با ستمگران شرکت دارند.

3- مبارزات امام زمان(عج):

یکى از حوادث مهم که بعد از ظهور امام زمان(ع) به وجود مى‏آید، مبارزه امام با دشمنان و مخالفان ظهور است. برخى از افراد و گروه‏ها حکومت عدالت گستر امام زمان(ع) را بر نمى‏تابند و با حضرت به جنگ مى‏پردازند. مخالفان امام را افراد و گروه‏هاى مختلف تشکیل مى‏دهند(3) و سیاست امام در برابر آن‏ها متفاوت است.
امام زمان(ع) نخست همگان را به دین و صلح فرا مى‏خواند و با مدارا با آن‏ها رفتار مى‏نماید.
امّا دشمنان دعوت امام را نادیده مى‏گیرند و به جنگ با امام مى‏پردازند. امام با بهره‏گیرى از همه قدرت و امکانات، با دشمنان برخورد مى‏کند، و جنگ سختى به وقوع مى‏پیوندد.(4) از جمله جنگ امام زمان(عج) با دجال(5) و سفیانى.(6)

4- پیروزى امام زمان(عج):

در این درگیرى‏ها سرانجام حضرت پیروز مى‏شود. در برخى روایات از پیروزى امام بر شرق و غرب،(7)، جنوب و قبله(8) گزارش شده است.
امام باقر(ع) فرمود: «حضرت قائم از ما است و فرمانروایى حضرت شرق و غرب را فرا مى‏گیرد».(9) از پیامبر اسلام(ص) گزارش شده است که حضرت مهدى(عج) لشکریانش را به سراسر زمین گسیل مى‏دارد.(10)

5- تشکیل حکومت جهانى و برچیده شدن مرزهاى جغرافیایى:

امام مهدى(عج) حکومت جهانى تشکیل مى‏دهد و مرزهاى جغرافیایى را بر مى‏چیند. این حکومت همان حکومت آرمانى موعود است که از آن در روایات گاهى به مدینه »فاضله« سخن گفته شده است.(11) گاهى به جامعه مطلوب و گاهى به «دولت کریمه» یاد شده است.
حکومت جهانى امام زمان(ع) از مؤلّفه‏ها و شاخصه هایى برخوردار است که تحقق هر کدام از آن‏ها مى‏تواند یکى از حوادث بعد از ظهور امام زمان(ع) محسوب شوند، از جمله:

أ) گسترش عدالت:

یکى از ویژگى‏هاى حکومت امام زمان(ع) عدالت است. عدالت عنصر گم شده‏اى است که همگان دنبال آن هستند. این گمشده در حکومت امام زمان تحقق پیدا مى‏کند.
پیامبر اسلام فرمود: «یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً»؛(12) امام زمان(ع) حکومت را به گونه‏اى سازماندهى مى‏کند که دیگر واژه ستم از ذهن‏ها رخت بر مى‏بندد و کسى به دیگرى ظلم نمى‏کند؛

ب) گزینش کارگزاران شایسته:

طبیعى است که حکومت آرمانى امام زمان(ع) که رهبرى آن را امام مصلح و پارسا بر عهده دارد، کارگزاران آن نیز از صالحان و پارسایان خواهند بود، از این رو در روایات آمده است که دولت امام زمان(ع) را برخى از پیامبران و جانشینان آنان و صالحان و از اصحاب پیامبر اسلام(ص) تشکیل مى‏دهند. حضرت عیسى(ع) به امام زمان(ع) مى‏گوید: »من به عنوان وزیر فرستاده شده‏ام؛ نه امیر و فرمانروا.(13)

6- رشد آگاهى و دانش:

یکى از حوادث بسیار مهم رشد دانش و صنعت در عصر امام زمان(ع) است. دوره ظهور دوران گسترش علم و دانایى است و مدینه فاضله اسلامى «مدینة العلم» است. با آمدن آن منجى همان گونه که ظلم جاى خود را به عدل و داد مى‏دهد، دانایى و فرزانگى جایگزین جهل و نادانى مى‏شود و جهان از نور عقل و دانش آکنده مى‏گردد.(14)

7- رشد عقل و خرد ورزى:

در این دوره بشر به حاکمیت عقلانیت نایل مى‏گردد.
در روایات آمده است که در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) برکات خداوندى به بشر ارزانى داشته و دست رحمت ایزدى بر عقل‏هاى مردم کشیده مى‏شود و مردم از نظر عقل و بصیرت در وضع بى مانندى قرار مى‏گیرند.(15)

8- رفاه اقتصادى و معیشتى:

به فرموده پیامبر اسلام(ص) در دوره حضور حضرت مهدى(عج) مردم به نعمت هایى نایل مى‏گردند که در هیچ زمانى سابقه ندارد. براى همگان برکات الهى از آسمان نازل مى‏شود و زمین چیزى از روییدنى‏هاى خود را پنهان نمى‏کند.(16)
سطح رفاه زندگى در این دوره به حدّى است که طبق روایات رسیده از امام صادق(ع) در این دوره فقیرى یافت نمى‏شود تا مردم زکات اموالشان را به او بدهند.(17)

9- برقرارى امنیت اجتماعى:

در این دوره امنیت اجتماعى به نحو کامل برقرار مى‏گردد. به گونه‏اى که اگر زنى به تنهایى بخواهد از عراق به شام مسافرت نماید، در مورد امنیتش هیچ ترس و دلهره‏اى ندارد.(18)

10- رشد تربیتى و شکوفایى فرهنگى و اخلاقى:

در این دوره افراد به رشد تربیتى و اخلاقى و جامعه به بالاترین درجه تعالى و شکوفایى نایل مى‏گردند. امام على(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند، کینه‏ها از دل‏ها زدوده مى‏شود».(19) امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند قواى فکرى مردم را تعالى مى‏بخشد و اخلاق آنان را به کمال مى‏رساند».(20)
در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است که «در دوره ظهور، دوستى و یگانگى بین مؤمنان در نهایت خود قرار مى‏گیرد، به گونه‏اى که هر کس نیازمند باشد، بدون هیچ ممانعتى از جیب دیگرى پول بر مى‏دارد (و دیگرى هم از این کار راضى است».(21)
براى اطلاع بیشتر در این مورد به کتاب عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، پژوهشى در انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج)، تألیف محمد حکیمى مراجعه نمایید.
در مورد بعد از ظهور حضرت مهدى(عج)؛ یعنى مدتى که حضرت مهدى (عج) حکومت مى‏کند، نیز بعد از آن دوره تا برپایى قیامت، نمى‏توان پاسخ قاطع و روشنى از روایات به دست آورد، چرا که در لابلاى روایات مدت حکومت حضرت مهدى(عج) نوزده سال و چند ماه،(22) هفتاد سال،(23) سیصد و نه سال،(24) آمده است.
در روایتى ذکر شده که بعد از حضرت مهدى(عج) فردى از اهل بیت سیصد و نه سال حکومت خواهد کرد.(25) و بعد قیامت برپا خواهد شد، یا یکایک امامان(ع) رجعت و حکومت مى‏کنند و سپس قیامت بر پا خواهد شد(26) و...
برخى از پژوهشگران اسلامى بیان داشته‏اند: در مورد مدت حکومت حضرت مهدى(عج) اگر چه برخى روایات حد معیّنى را بیان کرده‏اند و دوران حکومت حضرت را به هفت یا نه سال محدود نموده‏اند، لیکن این گونه روایات در منابع اهل سنّت ذکر شده، امّا عده‏اى بدون تحقیق این گونه روایات را در کتاب‏هاى شیعى وارد نموده‏اند. هیچ روایت صحیح السندى از امامان(ع) نرسیده است که دوران حکومت حضرت مهدى(عج) را محدود کرده باشد. این گونه روایات علاوه بر ضعف سند، با روح آیات و محتواى روایات متواترى (که وعده داده‏اند با ظهور و قیامت حضرت، زحمات انبیا به ثمر مى‏رسد: و جهان پر از عدل مى‏گردد) منافات دارد.(27)
مقام معظم رهبرى در این باره مى‏فرماید: «بعضى خیال مى‏کنند دوران ظهور حضرت بقیة اللَّه آخر دنیا است. من عرض مى‏کنم دوران ظهور بقیة اللَّه(ع) اوّل دنیا است. اوّل شروع حرکت انسان در صراط مستقیم است، با مانع کمتر یا بدون مانع، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جاده وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همه انبیا در این چند هزار سال گذشته آمده‏اند تا بشر را از کوره راه‏ها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، مسیر تندتر، عمومى‏تر، موفق‏تر، بى ضایعات یا کم ضایعات‏تر خواهد بود.
دوره ظهور، دوره‏اى است که بشریت مى‏تواند نفس راحتى بکشد. مى‏تواند راه خدا را طى کند. مى‏تواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند».(28)
روایات تعیین کننده دوران حکومت امام زمان(ع) با دسته‏اى دیگر از روایات که با روح تعالیم قرآنى بیشتر توافق دارد، در تزاحم و تعارض است. مفضل بن عمر مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مدت خلافت حضرت قائم(ع) چه مقدار است. حضرت در جوابم آیات 105 تا 108 سوره هود را تا «عطاء غیر مجذوذ» تلاوت فرمود، سپس در توضیح آیه فرمود: منظور از «عطاء غیر مجذوذ» این است که آن نعمت و عطا از ایشان بریده نمى‏شود بلکه نعمتى است دایمى و مُلْکى است که نهایت ندارد و حکمى است که منقطع نمى‏گردد و امرى است که باطل نمى‏شود، مگر به اراده و مشیّت حق تعالى و از آن اراده و مشیّت کسى جز ذات او، آگاه نیست.(29)
آیات مذکور بیانگر طولانى بودن نعمت‏هاى الهى براى اهل بهشت است. امام صادق(ع) با تلاوت آن و سپس تفسیر و تأویلش فرمود: »همان گونه که نعمت‏هاى الهى از اهل بهشت منقطع نمى‏گردد مگر به اراده خداوند، مدت خلافت حضرت قائم نیز بسیار طولانى است و از پایان آن کسى جز خداوند آگاهى ندارد».

پی نوشت ها:

1. نجم الدّین طبسى، چشم اندازى به حکومت مهدى، ص 64 - 65.
2. احقاق الحق، ج 13، ص 324.
3. نعمانى، کتاب الغیبه، ص 231؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 539؛ بحارالانوار، ج 52، ص 353.
4. نجم الدین طبسى، همان، ص 138.
5. صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، ص 60.
6. همان.
7. صافى، همان، ص 470 - 471.
8. نجم الدّین طبسى، همان، ص 119.
9. احقاق الحق، ج 13، ص 259؛ ینابیع المودّه، ص 487؛ بحارالانوار، ج 52، ص 378.
10. القول المختصر، ص 23، با اقتباس از: نجم الدین طبسى، همان، ص 121.
11. مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 134 به بعد.
12. کنز العمال، ج 14، ص 175.
13. ابن طاووس، ملاحم، ص 83.
14. لطف اللَّه صافى، منتخب الاثر، ص 607.
15. بحارالانوار، ج 75، ص 51.
16. همان، ج 51، ص 78.
17. همان، ج 52، ص 337.
18. منتخب الاثر، ص 474.
19. همان، ص 484.
20. بحارالأنوار، ج 52، ص 336.
21. مفید، اختصاص، ص 19.
22. محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب الغیبة، ص 331.
23. مهدى موعود، ص 767.
24. همان، ص 767.
25. نعمانى، همان، ص 332.
26. مهدى موعود، ص 851 به بعد.
27. گفتمان مهدویّت، ص 126.
28. سخنرانى مقام معظم رهبرى در مدرسه فیضیه (حضور ولایت).
29. حسن بن محمد ولى ارومیه‏اى، مهدى موعود، ج 2، ص 355 و 412.

نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه ها

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 9:56 PM

 اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض بركاتها و ردّ كل حق الى اهله و لم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام و یعترفوا بالایمان .(1)

ترجمه:

زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى كنند.

شرح:

حكومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور» نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بین عدل و قسط این است كه عدالت یعنى حقّ دیگرى گرفته نشود و قسط این است كه بین افراد تبعیض نشود، پس ظلم به نفع خویشتن گرفتن و جور حقّ كسى را به دیگرى دادن است. به عنوان مثال، یك وقت خانه زید را براى خودم مى گیرم، كه این ظلم است و یك وقت خانه او را مى گیرم و به دیگرى مى دهم كه این جور است. نقطه مقابل این است كه خانه زید را نمى گیرم براى خودم كه این عدل است و اگر به كسى هم ندهم این قسط است، پس قسط عدم تبعیض و عدل عدم ظلم است.
امنیت راه ها: «و امنت به السبل» راه ها به وسیله او امن مى شود.
شكوفایى طبیعت: «و اخرجت الارض بركاتها» زمین بركاتش را خارج مى كند چه بركات كشاورزى و چه معادن و چه نیروهاى دیگرى كه براى ما مخفى است.
زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و یچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى كنند
سپردن امور به اهل خبره: «و رُدّ كلّ حقّ الى اهله» كارها را به اهلش مى سپارند به خلاف زمان ما كه بسیارى از كارها به دست نااهلان است چرا كه رابطه ها بر ضابطه ها مقدّم شده است.
حاكمیّت دین اسلام: «ولم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام» هیچ دینى باقى نمى ماند و همه ادیان دین واحد مى شوند و آن همانا اسلام است.
گرایش قلبى به اسلام: «و یعترفوا بالایمان» كه دو معنى دارد ممكن است یا اشاره به این باشد كه همه تابع مكتب اهل بیت مى شوند و یا اشاره به این باشد كه علاوه بر این كه در ظاهر ایمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.
فرق بین ایمان و اسلام در روایات آمده است، بعضى از روایات مى گویند اسلام آن چیزى است كه اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبیحه اش حلال است و ایمان آن چیزى است كه مایه نجات او در قیامت است. در بعضى از روایات داریم كه اسلام مانند مسجدالحرام و ایمان مانند كعبه است. احتمال دارد كه این عبارت اشاره به آیه اى باشد كه مى فرماید: قالت الاعراب آمنّا...(2)
رئوس كارهایى كه آن حضرت انجام مى دهد و از روایات استفاده مى شود در چهار محور خلاصه مى شود:
اصلاح عقائد: «ما على ظهر الارض بیت حجر و مدر الاّ ادخله الله كلمة الاسلام» (3) در تمام روى زمین خانه هاى سنگى براى ثروتمندان و خانه هاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمى ماند جز این كه كلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرك برچیده خواهد شد.
كسانى كه مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور كار كنند و كسى كه هیچ یك از این امور را ندارد و دعا كند كه از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است
تكامل عقول: جهش علمى و عقلانى پیدا مى شود مرحوم علاّمه مجلسى چنین مى فرمایند:
اذا قام قائمنا وضع یده على رئوس العباد (شاید منظور ایشان این باشد كه مردم تحت تربیت او قرار مى گیرند) فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم (اندیشه ها و خردهاى آنها كامل مى شود).(4)
عدل و داد: در روایات متعدّد آمده است كه یملأ الارض عدلا و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً.(5)
اصلاح اخلاق: از بین بردن مفاسد اخلاقى و زنده كردن ارزش هاى اسلامى كه این را از روایات علائم آخرالزمان استفاده مى كنیم، روایاتى كه مى گوید قبل از قیام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوه خوارى، كم فروشى، شراب خوارى، خون بى گناهان را ریختن زیاد مى شود و معنایش این است كه مهدى(عج) قیام مى كند تا اینها را از بین ببرد یعنى نظام ارزشى به طور كلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مى كند.
حضرت مهدى(عج) داراى لشكر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان كه در ادعیه آمده است:
واجعلنى من شیعته و اتباعه و انصاره و یا در بعضى از روایات آمده است كه: والمجاهدین بین یدیه، كسانى كه مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور كار كنند و كسى كه هیچ یك از این امور را ندارد و دعا كند كه از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.
اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شیعته و المجاهدین بین یدیه.

پی نوشتها:

1- بحارالانوار، ج 52، ص 338.
2- آیه 14، سوره حجرات.
3- تفسیر قرطبى، ج 12، ص 300.
4- بحارالانوار، ج 52، ص 328.
5- بحارالانوار، ج 14، ص 33.

منبع: سایت فرهنگی، اعتقادی امامیه
مهدی دقیقی

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 9:55 PM

 سبک زندگی انسان منتظر چگونه است؟
هر انسانی در زندگی خود هدفی را انتخاب می کند و سعی می کند تا تمام تلاش ها و فعالیت ها و رنج کشیدن های او در مسیر رسیدن به آن هدف قرار گیرد. این باعث می شود که زندگی انسان معنادار شود و ارزش پیدا کند. با این وجود، آدم ها بر اساس هدفی که برای زندگی خود انتخاب کرده اند، ارزش پیدا می کنند و از دیگران جدا می شوند. به عبارت دیگر برای قضاوت درباره انسان ها می توان به داوری درباره هدف هایی که آنها برای زندگی خود انتخاب کرده اند، پرداخت.
موارد متفاوت و متنوعی می توانند به عنوان هدف زندگی انسان انتخاب شوند و به برنامه ها وطرح بندی های او برای زندگی جهت دهند. کسب ثروت، رسیدن به لذت، تجربه شرایط و موقعیت های خاص و غیر معمول، موفقیت شغلی و تحصیلی و کسب شهرت، نمونه هایی از این اهداف به شمار می روند. با این وجود، آنچه باعث می شود هدف های انسان ها برای زندگی متفاوت باشد و افراد، هدفهای مختلفی را برای زندگی خود برگزینند و راه های گوناگونی را برای رسیدن به این اهداف در پیش گیرند، سطح شناخت و نوع بینش آنها به زندگی است. همچنان که نمی توان از یک آدم معمولی اما با سطح درآمد پایین انتظار داشت که از خیر ثروت بگذرد، تلاش برای قانع کردن یک عالم که به کار اقتصادی روی آورد و از فعالیت علمی خود فاصله بگیرد بی ثمر خواهد ماند.
در چشم انداز مهدویت، بهترین هدفی که آدمی می تواند برای زندگی خود در نظر بگیرد و در راستای تحقق آن تلاش کند، همان هدفی است که خداوند انسان ها را برای تحقق آن خلق کرده است.در واقع، بهترین هدف برای زندگی عبودیت خداوند است و کسانی که این هدف را برای زندگی خود برگزیده اند،انسان های موفق و ارزشمندی محسوب می شوند.برای رسیدن به این هدف و تحقق آن در زندگی، خداوند راهی را به انسان ها معرفی کرده و ازآنها خواسته تا از این راه به سوی خدا و عبودیت او حرکت کنند.این راه،حجت های الهی و امامان معصوم(علیهم السلام) هستند که اراده خداوند را تحقق می بخشند و برای قرب به خداوند تنها راه محسوب می شوند. چنانچه توجه به مضمون حدیث مشهوری از پیامبر خدا(ص)که می فرمایند: «من شهر علم هستم و علی(علیه السلام)در آن شهر است.پس کسی که می خواهد به این شهر راه یابد، باید از در آن وارد شود».گویای این حقیقت است.همچنین در زیارت امام موعود(عج)می خوانیم:«سلام بر تو ای راه خداوند که هر کس از راهی جز آن برود، هلاک می گردد».
در واقع پس از آنکه ما در مسیر ولایت خداوند قرار گرفتیم و از طاغوت ها و بیراهه ها جدا شدیم، می باید کسی که در هر زمان عهده دار مقام ولایت الهی است -امامان معصوم(علیهم السلام)در هر عصر و زمان - را بشناسیم و با او همراه شویم. با این وجود، کار در این مرحله پایان نمی گیرد و برای تحقق عبودیت خداوند در زندگی باید برای یاری ولی خدا قیام کرد. به عبارت دیگر آنچه سبب می شود ما در مسیر ولایت خداوند قرار گیریم و به سوی هدف خلقت گام برداریم، شناخت، همراهی و یاوری امام معصوم(عج) است. از آنجا که امام و حجت خداوند، نماد اراده الهی به شمار می رود، یاری امام در واقع یاری خداوند بوده و یاری خداوند، به معنای پذیرش دعوت او و حرکت به سمت عبودیت خدا و تحقق هدف خلقت است.
یاری امام موعود و خدمت به این حقیقت بزرگ در زمانه ای که ما در آن زندگی می کنیم، وظیفه ای است که هر یک از شیعیان می بایست در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل کند. یاری امام، از خود ما آغاز می شود و اولین گام در این مسیر، خودسازی و اصلاح فردی است. در واقع هر فرد با تلاشی که درجهت اصلاح باورها، رفتارها و اعمال خود انجام می دهد و با کوششی که در مسیر عمل به وظایف دینی و دوری از گناهان صورت می دهد، بزرگ ترین خدمت ممکن به امامان موعود را محقق می سازد. به عبارت دیگر هر کدام از منتظران امام موعود با تربیت و اصلاح وضعیت زندگی خود، گام بزرگی در آمادگی عمومی برای پذیرش ظهور موعود بر می دارد و با این عمل خود، بر این نکته اساسی تأکید می کند که «منتظران مصلح خود باید صالح باشند!»
مطالعه تاریخ نشان می دهد مشکلاتی که برسر تحقق اهداف پیامبران(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) به وجود می آید، بیش از آنکه به کمبود امکانات و سختی شرایط مربوط شود، به غفلت یاران ایشان و عدم آمادگی و تربیت درونی آنها باز می گردد. درحقیقت، کسانی که از یاری امام معصوم باز می مانند و در جهاد عظیمی که حجت های الهی رهبری آن را بر عهده دارند حاضر نمی شوند، پیش از آن در میدان اصلاح فردی بازنده بوده و نتوانسته اند عقل و دین خود را بر سرزمین وجود خویش حاکم کنند. ایجاد وضعیت آرمانی و مطلوب پس از ظهور موعود بر عهده انسان های پاک و صالح است و کسانی که نتوانند در مسیر اصلاح خود گام بردارند، سهمی از این آرمان نخواهند داشت. علاوه براین، باید توجه داشت که هدف اصلی امام موعود، اصلاح انسان ها و ایجاد جامعه ای سالم و صالح است و اگر ما به اصلاح خود نپردازیم، در واقع در برابر این هدف قرار گرفته ایم و در این صورت نمی توانیم خود را از یاوران و پیروان آن امام بدانیم.
امام علی(علیه السلام) به مردمان عصر خود می فرمود: «بدانید که هر کسی امامی دارد که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می برد... بدانید که شما نمی توانید همچون من باشید اما با ورع و کوشش بسیار و عفت و اصلاح و از بین بردن نقص ها مرا یاری کنید». این توصیه نشان می دهد که نخستین گام در راه یاری امام موعود، به اموری مربوط می شود که در حوزه زندگی فردی ما قرار دارد. در واقع هر یک از ما می توانیم با پرهیزکاری، تلاش بسیار و عفت ورزی و همچنین کوشش در جهت اصلاح نواقص و پر کردن شکاف های زندگی خود، به امام(عج) خدمت کرده و او را در مسیر تحقق آرمان بزرگ خود یاری کنیم.
گام بعدی در جهت خدمت به موعود و یاری امام(عج)، تلاش در جهت آشنایی دیگران با این حقیقت بزرگ است. در واقع همان گونه که جریان اصلاح و تربیت فردی ما از شناخت و آگاهی نسبت به مهدویت آغاز می شود، برای کمک به دیگران هم می بایست در ابتدا زمینه آشنایی آنها با مهدویت را فراهم آورد. بنابراین علاوه بر پژوهش ها و مطالعات تخصصی که لازمه شناخت، شرح و تبیین آموزه های مهدوی است و در مراکز و مۆسسات علمی و پژوهشی صورت می گیرد، تغییر نگرش عمومی افراد جامعه نسبت به مهدویت مهم ترین و اساسی ترین کاری است که می توان به آن پرداخت. 
در واقع آنچه باعث می شود اندیشه و فرهنگ مهدوی شناخته شود و به جریان افتد و در نهایت در عمل و جهت گیری انسان ها و جامعه به شکل صحیح وخالص بروز یابد، همین مسأله است.به عبارت دیگر می بایست تلاش شود تا نگرش و باورهای مردم درباره امام موعود و حقیقت مهدویت با معیارهای دینی سنجیده شود و نگرش های غلط در این زمینه اصلاح شود. برای عملی ساختن این هدف، راهی جز آموزش عمومی به نظر نمی رسد؛ آموزشی که هم به ایجاد بینش و نگرش نظر داشته باشد و هم در روند کلی آن، اصلاح برداشت های نادرست و تغییر رفتارهای بیگانه با فرهنگ مهدوی دیده شده باشد. چنین رویکردی علاوه بر آنکه فرایند شناخت مهدویت را به جریان می اندازد، نتایجی را در بر دارد که حداقل آنها همان شناخت، انتشار و سازندگی عمومی فرهنگ مهدوی است.
آموزش عمومی مهدویت به این معناست که ما بدانیم و باور کنیم آنچه راه رسیدن به حقیقت مهدوی و استقبال از ظهور امام مهدی(عج) را هموار می کند، زمینه سازی عمومی در میان عموم جامعه است. این زمینه سازی که وظیفه ماست، به ایجاد بینش یا تغییر نگرش نسبت به مهدویت در میان مردم نیاز دارد و این عامل جز با آموزش میسر نمی شود. چنانچه امامان معصوم(علیهم السلام) فرموده اند: «خداوند رحمت کند کسی را که با آموختن علوم ما به مردم، امر حاکمیت ما را احیا می کند و اگر مردم خوبی های کلام ما را بدانند ازما تبعیت خواهند کرد.» 

نکته:
یاری امام موعود

کسانی که عبودیت خداوند را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب کرده اند و می خواهند در راهی که به این هدف می رسد، گام بردارند، علاوه بر شناخت امام موعود، می بایست به یاری امام(عج) و خدمت به ایشان بپردازند. خدمت به امام موعود و یاری ایشان در انجام مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهده دارند، از ارزش فوق العاده ای برخوردار است.در واقع اگرچه مردمان هر عصر وظیفه دارند تا به یاری امام زمان خود بپردازند و به ایشان خدمت کنند، با این وجود یاری امام موعود و منتظر، از چنان جایگاه رفیعی برخوردار بوده که امام صادق(علیه السلام)که خود حجت خداوند است-درباره آن می فرمایند: «اگر محضر او را درک می کردم، تمام عمر به او خدمت می کردم!».

منبع: نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.
نویسنده: امیر منتظر قائم

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 9:53 PM

 اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) به شناخت وایمان مردم به امام معصوم (علیه السّلام) در زمان غیبت او، توجّه شایان داشته‌اند ودر آثار گران ب‌هایشان، این اهتمام، به خوبی، به چشم می‌خورد.
در دعا‌ها وزیارت نامه‌ها وروایات اهل بیت (علیهم السّلام) به بسیاری از علل ضعف شناخت وایمان به امام غایب نیز توجهی ویژه می‌بینیم.
البته، بسیار روشن است که با توّجه به عللِ ضعفِ شناخت وضعفِ ایمان، باید در رفع این مشکل بکوشیم، وخلاصه ى درمان این مشکل، در بسیاری از دعا‌ها وزیارت نامه‌های مخصوص حضرت مهدی (علیه السّلام) در دوران غیبت کبرى، مطرح شده است.
۱- به عنوان نخستین گام، به دست آوردن شناخت صحیح از مسئله ى مهدوّیت وشخص امام مهدی (علیه السّلام) امری ضروری است. این مهم، با دقّت کافی در دعا‌ها وزیارت نامه‌ها، تأمین می‌گردد؛ زیرا که، شناخت صحیح ولازم را در آن‌ها می‌یابیم.
۲- گام دوم به دست آوردن دلائل کافی ولازم، واثبات کننده ى وجود امام معصوم وغایب است. هر چند این دلائل را در کتب کلامی می‌یابیم، امّا دعا‌ها وزیارت نامه‌ها، از این دلائل نیز برخوردارند، بلکه در برخی دعا‌ها وزیارت نامه‌ها، صریحاً، ودر برخی دیگر، با اشاره ى گویا، این مبحث مطرح شده است. زیارت جامعه ى کبیره وزیارت وارث ودعای عصر روز جمعه (۱)، به طور ویژه، به این امر پرداخته است.
۳- گام سوم شبهه زدایی است. باید به همه ى شبهات تزلزل آفرین، توجّه شود وحل گردد. برخی از این شبهات را کتاب‌های کلامی وحدیثی وبرخی نیز در دعاهای ویژه امام زمان (عجل الله فرجه)، مطرح وپاسخ داده شده است.
۴- گام چهارم، زدودن مشکل یأس ونااُمیدی است. این مشکل، با شناخت وتبیین قوانین اساسی حاکم بر تحوّلات اجتماعی (منطقه‌ای وجهانی) وفهم روند تحوّلات فرهنگی واجتماعی قابل رفع است.
شناخت این قوانین، راه‌های گوناگون دارد. از جمله ى این راه‌ها، بهره برداری صحیح از تاریخ است. شناخت صحیح از تاریخ، راه را برای شناخت مسیر وقوانین حاکم بر تحولاّت اجتماعی، هموار می‌کند. قرآن کریم، بیشترین توجّه را به این راه معطوف داشته است. (۲)

در برخی از دعاهای ویژه ى امام زمان

” در برخی از دعاهای ویژه ى امام زمان (ع) یقین به قیام حضرت مهدی (ع) را همانند یقین به قیام حضرت رسول خدا (ص) قرار داده است. ودر حقیقت، ما را از گذشته ى یقین آور به آینده ى نیازمند یقین، توجّه می‌دهد. بنابراین یقین لازم را نیز می‌توانیم از راه مطالعه وتحقیق در تاریخ به دست آوریم وبرای دیگران تبیین کنیم. وبا استفاده از تاریخ بیشترین زمینه‌های لازم برای تحقق یقین فراهم می‌گردد “
(علیه السّلام) یقین به قیام حضرت مهدی (علیه السّلام) را همانند یقین به قیام حضرت رسول خدا (صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم) (۳) قرار داده است. ودر حقیقت، ما را از گذشته ى یقین آور به آینده ى نیازمند یقین، توجّه می‌دهد. بنابراین یقین لازم را نیز می‌توانیم از راه مطالعه وتحقیق در تاریخ به دست آوریم وبرای دیگران تبیین کنیم. وبا استفاده از تاریخ بیشترین زمینه‌های لازم برای تحقق یقین فراهم می‌گردد.
۵- گام پنجم، توجّه به افق‌های بسیار دور، در عین توجّه به افق‌های بسیار نزدیک وبالفعل است، دورنگر بودن، همزمان با غافل نبودن از واقعیّت‌های موجود بسیار لازم است؛ بنابراین، مشکل زمان را باید برای خود حل کنیم ومراقب باشیم که توجه به آینده ى بسیار دور عامل یأس وسستی ودر نتیجه مانع برنامه ریزی دراز مدت وپایدار نگردد.
قرآن کریم، می‌فرماید: (إنهم یرونه بعیداً ونراه قریباً) (۴)؛ برخی از مردم، قیامت یا قیام مهدی (علیه السّلام) را بسیار دور می‌بینند، در حالی که ما آن را بسیار نزدیک می‌بینیم.
۶- پس از رفع شبهات وزدودن شک‌ها وتردیدهای مطرح شده در مورد دلائل قطعی که ثابت کننده ى وجود وحضور امام در پشت پرده ى غیبت است، لازم است ارتباط معنوی ما با امام ناظر وغایب (علیه السّلام) - که مهم‌ترین عامل رشد معرفت وایمان به او به شمار می‌رود - تقویت گردد. 

تقویت ارتباط معنوی با امام غایب، با وسائلی چند تحقق پذیر می‌باشد:

الف) دعاهای روزانه وهفتگی ودر مناسبت‌های گوناگون؛
ب) زیارت‌های روزانه وهفتگی ودر مناسبت‌های مختلف. (۵)
ج) انتظار صحیح وسازنده ومبارزه با انتظار منفی که خود از عوامل سستی زا ویأس آور است؛
د) توجّه به مسئله ى عَرضه ى اَعمال مردم بر امامِ زمانِ خود، ولازمه ى آن احساسِ نظارت همیشگی امام (علیه السّلام) بر اعمالمان. (۶)
ه) توجّه به ویژگی شب قدر ونحوه ى ارتباط معنوی وشایسته با امام زمان (علیه السّلام) در این شب مهم (۷) در هر سال؛
و) ارتباط مالی وعاطفی با امام (علیه السّلام)، (توجّه به وجوب خمس بر مردم که از آنِ امام می‌باشد)، واستحباب پرداخت صدقه یا نذر برای سلامتی امام زمان (علیه السّلام)؛ که مستلزم یک ارتباط واقعی ومعنوی با امام است.
ز) ارتباط پیوسته اعتقادی وتشکیلاتی وعاطفی با نایبان عام امام زمان (علیه السّلام).
ح) ارتباط سیاسی واجتماعی وعاطفی سالانه با امام زمان خود (علیه السّلام) در عرصه ى حج ودر روزهای ویژه ى حج؛ زیرا، همه ساله، امام (علیه السّلام) در موسم حج حاضر می‌گردد وبه حجّاج آن سال توجّهی ویژه می‌کند.
ط) توسّل به امام زمان خود وتوجه ویژه به او در تنگنا‌ها ومشکلات فردی واجتماعی ودرخواست شفاعت وقت خاصی ندارد وبرای همیشه ممکن وتحقق پذیر است.
ی) تبلیغ وترویج نام ویاد امام مهدی (علیه السّلام) در میان افراد خانواده وافراد محله ومیان همنشینان ودوستان ودر میان سایر افراد جامعه آثار روانی مثبتی در جهت تحکیم ارتباط حقیقی با امام زمان (عجل الله فرجه) می‌باشد؛
ک) توجّه یافتن وتوجّه دادن به ضرورت وجود
” توسّل به امام زمان خود وتوجه ویژه به او در تنگنا‌ها ومشکلات فردی واجتماعی ودرخواست شفاعت وقت خاصی ندارد وبرای همیشه ممکن وتحقق پذیر است “

وحضور امام معصوم در تمام عرصه‌های اجتماعی؛

عموماً، آموزه‌های زیارت نامه‌ها ودعاهای رسیده از معصومین (علیهم السّلام) در باره ى حضرت مهدی (علیه السّلام) بسیار زیبا وگویا، ونشان دهنده ى نوع درمان مناسب وراه حل‌های دقیق برای رفع مشکلات زمان غیبت است.
استفاده از عنصر تبیین مسئولیّت‌های امام (علیه السّلام) در دوران غیبت، می‌تواند در اشکال زدائی نسبت فوائد وآثار وجودی امام غایب مؤثر باشد. که تبیین آن، اشکالِ لغویتِ وجود امام غایب، مرتفع می‌گردد. ویکی از سببهای سُستی ایمان وضعف ارتباط مرتفع می‌گردد.
استفاده از عنصرِ تبیینِ مجموعه وظایف پیروان امام مهدی (علیه السّلام) ومنتظران واقعی او نیز نشان دهنده ى توجّه به اشکال بر فایده ى انتظار امام غایب است. رفع این اشکال، ضروری، بلکه یک نوع مبارزه با انتظار منفی است.
استفاده از عنصرِ خطاب وسخن گفتن مستقیم با امام غایب (علیه السّلام) - که در زیارت نامه‌ها ودعا‌ها، به چشم می‌خورد نشان دهنده ى اهمیّت توجّه مؤمنان ومنتظران به ضرورت داشتن احساس واقعی نسبت به حضور امام معصوم در تمام صحنه‌های زندگی آنان است.
استفاده از عنصرِ تکرار بیان وظایف به منتظران ویاران امام زمان (علیه السّلام) نشان دهنده ى ضرورت تربیت آنان همراه با تذّکر ویادآوری‌های پیوسته نسبت به ضرورت آمادگی بالفعل برای یاری رساندن به امام، وایجاد آمادگی واقعی ولازم در خود و دیگران برای ظهور امام (علیه السّلام) وضرورتِ آمادگی برای فرمان برداری از او می‌باشد.
تقریباً همه ى آسیب‌های دوران غیبت - که دوران انتظار فرج است - در دعا‌ها وزیارت نامه‌های موجود، به طور چشم گیری تذکّر داده شده، وراه حل‌های آن‌ها نیز در بیشتر دعا‌ها مطرح گشته است.
در این دعا‌ها وزیارت نامه‌ها، برنامه‌های آینده ى امام نیز به گونه‌ای بسیار گویا وروشن، مطرح شده است وچشم انداز حرکت آینده ى امام (علیه السّلام) را نیز به پیروان او گوشزد می‌کند تا به سمت آن اهداف بلند حرکت کنند وخود را به او واهداف او، هر چه سریع‌تر، نزدیک کنند.
در برنامه‌های ویژه ى منتظران - که یک برنامه ى کامل برای ایجاد آمادگی، و در حقیقت، نشانه ى یک آماده باش کامل وتمام عیار است - مقدّمات ظهوری که در اختیار منتظران ودل باختگان وشیفتگان ظهور حضرت است برنامه ریزی شده است، واین خود نقشی فعّال وعملی در زمینه سازی واقعی را ایفا می‌کند.
بنابر این، بسیاری از چشم ” تقریباً همه ى آسیب‌های دوران غیبت - که دوران انتظار فرج است - در دعا‌ها وزیارت نامه‌های موجود، به طور چشم گیری تذکّر داده شده، وراه حل‌های آن‌ها نیز در بیشتر دعا‌ها مطرح گشته است “
انداز‌ها ومشکلات مطرح در عصر غیبت وراه حل‌های این مشکلات، در خصوص دوران غیبت کبرى در دعا‌ها وزیارت نامه‌ها وصلوات ویژه ى حضرت مهدی (علیه السّلام) به گونه‌های مختلف، با اجمال وتفصیل، وگاهی با تکرار وتأکید فراوان، به چشم می‌خورد. واین، مطلب نشان می‌دهد که همه ى امامان معصوم (علیه السّلام) در دوران حضورشان، به مسئله ى غیبت ومشکلات آن، توجّهی کامل داشته‌اند.
پس مهم‌ترین عنصر در تقویت ارتباط معنوی با امام غایب (علیه السّلام) همین دعاهای روزانه وهفتگی ویژه ى امام زمان (علیه السّلام) است که یک برنامه ى حساب شده ومنظّم را در پیش روی منتظران قرار می‌دهد وترسیم می‌کند تا طبق این الگو، زندگی خود را تنظیم کنند وبه سوی روزهای ظهور، یک حرکت جدّی وحساب شده وبا شتاب، داشته باشند.
در این دعا‌ها، همین بس است که عنصر امید در وجود انسان زنده می‌شود. توجّه به عنصر ایمان وعنصر یقین که اوج اعتقاد مطلوب است، در این دعا‌ها، بسیار چشمگیر است. به همین خاطر، عوامل سلب یقین را گوشزد، وراه حل‌های گوناگونی برای این آسیب بیان شده است.
البته، جا دارد که خوانندگان این نوشتار، برای یک بار هم که شده، در این زمینه، به دعاهای ویژه امام زمان (علیه السّلام) در عصر جمعه مراجعه کنند تا ببینند امامِ غایب، برای حل مشکل‌ها وچالش‌های دوران غیبت خود، چه راه حل‌هایی مطرح کرده است.
در دوران غیبت، زمینه برای آزمایش بر‌تر فراهم می‌گردد وبا خالص شدن نیروهای تحت امر امام (علیه السّلام) معجزات الهی، زمینه ى ظهور خواهد داشت.
تاریخ اسلامی ما، نشان داده است که بیشترین آسیب‌ها وضربه‌ها زمانی است که نیروهای ناخالص از نیروهای خالص جدا نشده‌اند ودوستان از دشمنان، تمییز داده نشده باشند، ودر حقیقت، دشمنان واقعی، در لباس دوستانِ نزدیک در آمده باشند.
بنابر این، بالا رفتن سطح آگاهی وبالا بودن ذخیره ى تجربیاتِ سخت در دوران غیبت، دو اصلِ اجتناب ناپذیر برای رسیدن نیروهای تحت امر حضرت (علیه السّلام) به وضع مطلوب است.

پی نوشتها:

(۱) در آخر مفاتیح الجنان نقل شده است. آغاز آن: (اللهم! عرفنی نفسک..). است.
(۲) تفسیر موضوعی شهید سید محمدباقر صدر در اینجا راه گشا می‌باشد.
(۳) دعای عصر روز جمعه، مفاتیح الجنان، ص ۷۸۳؛ انتشارات علمیّه ى اسلامیّه.
(۴) معارج: ۶ - ۷.
(۵) دعا‌ها وزیارت نامه‌ها در کتاب شریف مفاتیح الجنان.
(۶) در تفسیر آیه ى شریفه (وقل اعملوا فسیری الله عملکم ورسوله والمؤمنون) روایات فراوانی در عرضه ى اعمال بندگان بر پیامبر وامامان معصوم رسیده است.

منبع: تاریخ عصر غیبت کبرى
نویسنده: سید منذر حکیم

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 9:52 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6186696
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی