به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

نتايج نظرسنجي ماهانه مؤسسه "Harris Interactive " براي روزنامه فرانسوي "لوپاريزين " نشان مي‌دهد، محبوبيت مردمي "نيكلا ساركوزي " در سقوطي بي‌سابقه از زمان روي كار آمدن وي در سال 2007، هم‌اكنون به 21 درصد رسيده است و در حال حاضر حدود چهار پنجم فرانسويان از وي و عملكردش ظرف چهار سال گذشته دوران رياست جمهوري در كاخ اليزه ناراضي‌اند.

نظرسنجي فوق طي روزهاي چهارم و پنجم ماه مي جاري طي پرسشي بر روي بيش از يكهزار فرانسوي بالاي هجده سال انجام شد.

شهروندان فرانسه سياست‌هاي ساركوزي در مقابله با بي‌عدالتي، بيكاري و ناامني در جامعه ظرف سه سال اخير را "بسيار بد " مي‌دانند و كارنامه وي را سياه ارزيابي مي‌كنند.

چهارمين سال رياست جمهوري ساركوزي در كاخ اليزه اخيرا به پايان رسيد و وي روز جمعه گذشته با برگزاري جشني در كاخ اليزه پايان دوران چهار ساله سكان‌داري خود در اليزه را جشن گرفت.

طبق اطلاعات موجود، ثبت‌نام نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري فرانسه 28 ژوئن 2011ميلادي (7 تير) آغاز و تا 13 ژوئيه (22 تير) ادامه خواهد يافت و دور نخست و دوم انتخابات مقدماتي رياست جمهوري نيز در روزهاي 9 اكتبر (17 مهر) و 16 اكتبر (24 مهر) برگزار خواهد شد كه البته بر اساس نظرسنجي‌ها صورت گرفته، شانس نيكلا ساركوزي براي پيروزي در اين انتخابات اندك است.

ادامه مطلب
یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  - 11:13 PM

زماني كشته شدن سركرده گروه القاعده بزرگترين چالش آمريكا در جهان و خاورميانه محسوب مي‌شد اما تحولات جديد نشان مي‌دهد كه كاخ سفيد با چالش‌هاي خطرناك‌تر و بزرگتر از القاعده و فعاليت‌هاي گروه‌هاي تروريستي روبرو است.

به گزارش الف به نقل از روزنامه شيكاگو تريبيون، در چند سال اخير مقامات نظامي و غيرنظامي آمريكا بارها بر اين موضوع تاكيد كرده‌اند كه القاعده و فعاليت‌هاي گسترده‌اش در خاورميانه و جهان بزرگترين تهديد براي امنيت ملي اين كشور محسوب مي‌شود. اما به دنبال كشته شدن اسامه بن‌لادن با اندكي بررسي به اين نتيجه مي‌رسيم كه اكنون كاخ سفيد با چالش‌هاي جدي‌تر از القاعده و فعاليت‌هاي گروه‌هاي افراطي مواجه است. نيروهاي آمريكايي در حالي به محل اختفاي بن لادن حمله كردند و به زندگي سركرده القاعده پايان دادند. به گفته بسياري از كارشناسان آمريكا نمي‌تواند در حال حاضر به دليل كشته شدن بن‌لادن شادمان باشد. "استيو بنت " استاد دانشگاه پنسيلوانيا گفت: بن‌لادن مدتهاست به مهره سوخته‌اي تبديل شده است. كاخ سفيد در حال حاضر با چالش‌هايي مواجه است كه تهديدي جدي‌تر براي امنيت ملي آمريكا محسوب مي‌شود.

از جمله اين تهديدها مي توان به پيامدهاي ناآرامي‌هاي جهان عرب اشاره كرد كه مي‌توانند باعث خدشه دار شدن جدي امنيت ملي آمريكا شود. يك دهه پيش القاعده براي مردم آمريكا تهديد جدي بود اما در اين مقطع زماني آنچه مقامات آمريكايي را بيش از پيش نگران كرده، ظهور چالش‌هاي جديدي است كه با سياست‌هاي دهه گذشته همخواني ندارند و مي توانند براي كاخ سفيد مشكلات فراواني ايجاد كنند.

جنبش‌هاي مردمي در جهان عرب تمامي معادلات مقامات آمريكايي را بر هم زده است به طوريكه آنها نمي‌دانند به طور دقيق چه سياستهايي را براي آينده اتخاذ كنند. پيامدهاي جنبش‌هاي مردمي در كشورهاي عربي، افزايش احساسات ضد آمريكايي در كشورهاي مسلمان و به خطر افتادن امنيت و منافع رژيم صهيونيستي از جمله چالش‌هايي هستند كه مي‌توانند خطرات بيشتري در مقايسه با القاعده براي آمريكا داشته باشند.

اسامه بن لادن 10 سال پيش باعث رويدادي وحشتناك در آمريكا شد و براي بيش از 10 سال دنيا را به خود جلب كرده بود اما در حال حاضر به نظر مي رسد كه تهديدهاي جدي‌تر از القاعده نيز براي ?مريكا ظهور كرده است. با غروب حكومت برخي از هم پيمانان آمريكا، كاخ سفيد منافع خود را بيشتر از گذشته در خاورميانه در خطر مي‌بيند. سوال اينجاست كه آيا كشته شدن بن‌لادن باعث مي شود واشنگتن چالش‌هاي خود را به راحتي حل ‌و‌ فصل كند؟

نكته اينجاست كه مقامات آمريكايي با يكسري چالش‌هاي جديد و غيرمنتظره مواجه شده است كه از جنس گذشته نيستند بلكه چالش‌هايي هستند كه براي مقابله با آنها به اتخاذ سياست‌هاي جديد نياز است. ممكن است با مرگ بن‌لادن فعاليتهاي گروه القاعده با اختلال ايجاد شود و آمريكا فعاليتهاي القاعده را تهديد جدي براي خود نبيند اما با تحولات اخير در جهان عرب ، تغيير جايگاه قدرت و احتمالا به روي كار آمدن دولتهاي دموكراتيكي كه ديگر از واشنگتن به عنوان هم‌پيمان ياد نخواهند كرد، چالش‌هايي خطرناك‌تر از القاعده براي كاخ سفيد ظهور كرده است. از جمله ديگر چالش‌هاي جديد دولت آمريكا نحوه تعامل با دولت پاكستان است. اتهام‌هاي بسياري به سرويس اطلاعاتي پاكستان در مورد همكاري با شبه‌نظاميان القاعده و طالبان مطرح است و واشنگتن همچنان در مورد نحوه همكاري‌هايش با پاكستان با شك و ترديد روبرو است.

قطعا تحولات جديد در خاورميانه از جمله تحول اخير ( آشتي ملي ميان گروههاي فتح و حماس در سرزمين‌هاي اشغالي) براي آمريكا مشكل ساز خواهد شد. با پايان يافتن اختلافات ميان تشكيلات خودگردان فلسطين و جنبش حماس، بقاي اسرائيل بيش از پيش به خطر خواهد افتاد و اين مي تواند به چالش مهم ديگري براي كاخ سفيد حامي تل‌آويو تبديل شود.

آمريكا در حال حاضر چاره‌اي جز حمايت از موج دموكراسي‌خواهي جهان عرب ندارد اما به خوبي مي‌داند كه اين موج مردم كشورهاي عربي مي‌تواند به يكي از ديگر مشكلات كاخ سفيد تبديل شود. آمريكا همچنان تلاش مي‌كند ايران را مهار كند اما در اين مسير توفيقي بدست نياورده است و با توجه به تحولات منطقه، ايران مي‌تواند به تهديد بزرگتر براي مقامات آمريكا در آينده‌ تبديل شود.

ادامه مطلب
یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  - 11:11 PM

ابتدا كمي تاريخ. ناچاريم براي فهم وضع فعلي به گذشته برگرديم و ببينيم وضعي كه امروز با آن مواجهيم محصول تركيب چه رويدادهايي در كدام بستر تاريخي است. در 3 تير 84، وقتي آقاي احمدي نژاد انتخابات را برد، تحليل توام با شادماني بسياري از دوستداران انقلاب اين بود كه آنكه برنده انتخابات شده نه يك فرد، بلكه مجموعه اصول و ارزش هايي است كه در 16 سال ما قبل آن عمدا يا سهوا مغفول و مهجور مانده بود و اكنون كه مجالي براي عرضه خويش يافته به سادگي راي و بلكه جان مردم را صيد كرده است. شادماني مردم مومن از آن رو بود كه پيروزي احمدي نژاد نشان داد برخلاف آنچه كه ليبرال ها و سكولارها در سال هاي ماقبل 84 گفته بودند نه فقط مردم ايران از شعارهاي انقلابي و ديني زده نشده اند و جامعه ايران به سمت سكولاريسم نرفته بلكه تشنگي مردم براي ريختن سرمايه اعتماد خود به پاي كسي كه نماينده صادق اصول انقلاب باشد، هر روز بيشتر هم شده است. رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي همان ايام فرمودند كه به هنگام مشاهده مبارزات انتخاباتي زماني كه هيچ معلوم نبود كدام كانديدا پيروز ميدان خواهد شد، بر اين عقيده بوده اند كه آقاي احمدي نژاد در اين صحنه پيروز است چرا كه موفق شده اصول و ارزش هاي انقلاب را بار ديگر زنده كند و با مردم "به لسان اصول " مخاطبه نمايد. پس از آن، و در طول دوران فعاليت دولت نهم نيز بسياري از دلسوزان در رفتار، گفتار و تصميم هاي دولت اشكالات فراوان مي ديدند اما جريان اصولگرا-بر خلاف پيش بيني برخي منحرفان كه درباره آن سخن خواهيم گفت- هرگز درحمايت از دولت ترديد نكرد چرا كه عقيده داشت اولا اين دولت همچنان كاري، انقلابي و مردمي است و رويكرد كلان دولت از اين سه مشخصه اساسي تبعيت مي كند، ثانيا اشكالات و ايرادها همچنان فرعي و حاشيه اي پنداشته مي شد و كيفيت و كميت آن مطلقا با خدمات دولت قابل قياس نيست و ثالثا جرياني كه در مقابل اردوگاه دولت نهم صف كشيده بود ملغمه اي بود از مجموعه كساني كه بهترين توصيف براي آنها اين است كه گفته شود كينه امام و انقلاب را به دل داشتند و دشمني آنها با دولت هم دقيقا از آن رو بود كه احساس مي كردند اين دولت "پيرو اصول " است.
در انتخابات خرداد 88 باز هم اصولگرايان در حمايت از آقاي احمدي نژاد يكپارچه شدند از آن رو كه همچنان در "اصولگرايي " اين دولت -به رغم همه اشكال ها كه درمواردي حادتر هم شده بود- ترديدي نبود. خوانندگان اين يادداشت خوب است سخنراني رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در كردستان را به ياد بياورند كه بسياري از آن بوي حمايت از دولت را استشمام كردند ولي آن سخنراني هم چيزي جز "مرور اصول " و فراخواندن مردم به برگزيدن كانديدايي كه به اين اصول بيش از ديگران پاي بند باشد نبود. حضرت آقا در آن سخنراني تاكيد كردند كه درباره اشخاص هيچ نظري نمي دهند و فقط در پي ارائه شاخص هايي هستند كه مردم بايد در انتخاب كانديداي مورد نظر خود آنها را مدنظر قرار بدهند. تشخيص مردم در سال 88 اين بود كه احمدي نژاد نسبت به ديگر كانديداهاي موجود به آن اصول پاي بندتر است و او خود نيز -اگرچه اين بار با زبان و ادبياتي متفاوت از سال 88- همين پيام را به مردم القا مي كرد. يك نكته بسيار جالب توجه در اين ميان آن است كه برخي از نزديكان رييس جمهور همان ايام پيش بيني و شايد بهتر باشد بگوييم پيشگويي كرده بودند كه اصولگرايان بويژه كيهان در سال 88 نه فقط از احمدي نژاد حمايت نمي كنند بلكه از كانديداي مقابل او حمايت خواهند كرد! ناگفته پيداست اين پيشگويي كه همچون بسياري موارد مشابه ديگر برگرفته از اتصالات خاص جلوه داده مي شد، صد درصد غلط از آب درآمد اما آقاي احمدي نژاد هيچ گاه از دوستانش نپرسيد كه چرا كانال هاي مورد وثوق آنها "پيغام " غلط مي دهند؟!
پس از انتخابات رياست جمهوري سال88 فتنه بزرگ واقع شد كه مشابه آن در سال هاي پس از انقلاب مشاهده نشده بود. فتنه اي كه براي نخستين بار صف ظاهرفريبان و دشمنان دوست نما را از صف انقلابيون واقعي جدا كرد و مجال تداوم رفتار منافقانه را از برخي افراد كه خود را در طايفه خواص نظام جا داده بودند گرفت. فتنه 88 چگونه خنثي شد؟ آن مردان غيرتمندي كه ماه ها روز از شب نشناختند و همه هستي و زندگي خود را صرف دفع فتنه كردند از كجا نيرو و انرژي مي گرفتند؟ همان ايام بودند كساني كه گوشه و كنار مي گفتند دولت دهم ارزش اين همه هزينه كردن را ندارد و افرادي داخل دولت حتي از بالاگرفتن آتش فتنه خوشحال هم مي شوند چرا كه مي تواند براي آنها و انحرافاتشان حاشيه امن ايجاد كند. اما اين ديدگاه هرگز بدل به نظر غالب در ميان دوستداران انقلاب كه دوستداران دولت هم بودند ، نشد. علت هم اين بود كه اولا همگان به وضوح مي ديدند كه مشكل و مسئله اهل فتنه اساسا دولت نيست و انتخابات هم فقط بهانه اي شده براي اجرا كردن نقشه از پيش آماده كه هدفي جز برانداختن اساس خيمه انقلاب و گلاويز شدن با ولي اين امت ندارد. ثانيا باز هم حجتي در ميان نبود كه ثابت كند اين دولت از دايره اصولگرايي و از مدار پاي بندي به ارزش ها خارج شده باشد. مردم مومن و پاي كار مي ديدند كساني داخل دولت نغمه هاي ناساز كوك كرده اند و زمزمه هاي "استغنا " شنيده مي شود اما امر ولي اين بود كه اينها حاشيه اي است و فرع را بر اصل نبايد غلبه داد. در اين تعبير پر حكمت دو نكته نهفته بود. اول اينكه ولو اشكالاتي در كار باشد همچنان رويكرد كلان دولت از جاده صواب منحرف نشده است و خطر اصلي در توطئه اي است كه دشمنان ترتيب داده اند و اساس انقلاب و نظام را نشانه گرفته است؛ و دوم اينكه رهبري در فرمايش خود به صراحت تاييد كردند كه "انحرافي " مي بينند و حتي بيان آن را هم (اگر مفسده اي نداشته باشد) بي اشكال مي دانند اما اين انحراف را به آن اندازه كه مواجهه با فتنه دشمن بيروني اهميت دارد، مهم نمي دانند. وقتي آن جوان دانشجو بلند شد و گفت دل حزب اللهي ها از دست چپ و راست احمدي نژاد خون است، آسان ترين كار براي حضرت آقا اين بود كه بفرمايند انحرافي در كار نيست و داستان را في المجلس خاتمه بدهند. اما ولي امر ما اين كار را نكرد سهل است تاييد كردند كه مسئله اي وجود دارد اما اين مسئله آنقدر كه توطئه آمريكا و اسراييل و ايادي داخلي شان مهم است اهميت ندارد. از آن روز تا به حال سوال اين است كه آقاي رييس جمهور با منشأ و منبع آن "مسئله " درون دولت -كه همه مي دانند كيست و كجاست و آن دانشجو از آن نام هم برد- چگونه رفتار كرده است؟ آيا براي رفع اين مسئله و حل آن تلاش شد يا اينكه برعكس مجالي فراهم آمد تا آن مسئله فرعي و حاشيه اي پروژه خود را عملي كند و بدل به "اصل و اساس " دولت شود؟
آنچه تا اينجا گفته شد فقط مروري بسيار كلي و اجمالي بر يك تاريخ گشوده است كه همگان به آن دسترسي دارند و مي توانند هر چند بار كه لازم باشد و با هر ميزان از دقت كه ضروري بدانند آن را مطالعه كنند. در هر حال نتيجه غير از اين نيست: اگر توفيقي در دولت هاي نهم و دهم بوده محصول پاي بندي اين دولت به اصول انقلاب اسلامي بوده و هر جا اين پاي بندي بيشتر بوده توفيقات هم افزون شده است. اگر هم حمايتي از دولت شده -كه بارها و به قوي ترين شكل ممكن بوده- به اين سبب بوده است كه اين دولت مومن به اصول، منادي آن و حافظ و نگهبان ارزش هاي انقلاب در صحنه هاي داخلي و خارجي بوده است. بنابراين اگر بناست اين معادله همچنان برقرار بماند -كه ان شاء الله خواهد ماند- شرط اصلي و اساسي كه هيچ جايگزيني براي آن نيست و هيچ مساهله اي نسبت به آن از جانب مردم پذيرفته نخواهد شد اين است كه دولت همچنان "اصولگرا " باقي بماند و بيغوله را با شاهراه درنياميزد.
همه نگراني كه مردم مومن و انقلابي ايران در روزهاي اخير داشته اند اين بوده كه احساس مي كرده اند دستي درون دولت در حال "جابجايي ارزش ها "ست و بنا دارد اصولي را كه همه اميد و اعتماد مردم به دولت به سبب نگهباني از آن اصول است با ارزش هايي جعلي و من درآوردي جايگزين كند. مردم مي ديدند كه گويا كساني از آنها كه خود را "نزديكان رييس جمهور " معرفي مي كنند در ناآرام كردن فضا، اختلاف افكني، توليد و مصرف مكرر ادبيات ليبراليستي وناسيوناليستي، درگير شدن با ارزش ها و نمادهاي اسلامي، روي خوش نشان دادن به بيگانگان و مفسدان و خلاصه در يك كلام "فاصله گذاري با ارزش هاي انقلاب اسلامي " عمد دارند و آقاي رييس جمهور هم نه فقط با آنها برخورد نمي كند بلكه بر پيوند خود با آنها اصرار مي ورزد و حتي رييس دستگاه امنيتي كشور را به سبب حساس بودن نسبت به اين جريان بركنار مي كند. مردم و نظام جمهوري اسلامي براساس بستر تاريخي كه از آن بحث كرديم، به عهدي كه با دولت منتخب خويش بسته اند پاي بند هستند مادام كه "اصول اسلامي و انقلابي " قاعده حاكم بر صحنه باشد. از اين سو،كه سمت مردم و انقلابيون است هيچ سستي در پاي بندي به آن عهد مشاهده نخواهد شد و همه تلاش اين است كه فضا تا زمان حل كامل مسئله آرام نگه داشته شود. پرسش فقط اين است كه آيا از سمت دولت هم چنين اراده اي وجود دارد يا اينكه كساني درون دولت تصميم گرفته اند پيش بيني هاي دشمن را درست از آب دربياورند؟ آقاي احمدي نژاد بايد با تبعيت از رهبري آب سرد بر آرزوهاي داغ منحرفين بريزد.

نويسنده: مهدي محمدي

منبع : كيهان 1390/2/18

ادامه مطلب
یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  - 10:47 PM

اعوذبالله من الشيطان الرجيم(1)
بسم الله الرحمن الرحيم. قل يا ايها الكافرون. لااعبد ما تعبدون. و لا انتم عابدون ما اعبد. و لا انا عابد ما عبدتم. و لا انتم عابدون ما اعبد. لكم دينكم ولي دين. (كافرون/ 1-6)
سوره مباركه قل يا ايها الكافرون كه به نام سوره "جحد " هم خوانده مي شود از سور كوچك قرآن است و مانند اكثر سوره هاي كوچك قرآن، مكي است يعني در مكه معظمه نازل شده است. در دوره اي كه پيغمبر اكرم هنوز در مكه بودند. چرا اين سوره را سوره "كافرون " مي گويند؟ براي اينكه اين سوره خطاب به عده اي است كه قرآن آنها را تحت عنوان "الكافرون " ياد كرده، و به همين مناسبت اين سوره را سوره "جحد " نيز مي گويند چون جحد يعني انكار، و كفر هم حقيقتش انكار و عناد است. براي اينكه مفهوم اين سوره روشن بشود لازم است مطلبي عرض كنيم.

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  - 10:46 PM

جامعه يهوديان انگليس را مي‌توان از همگراترين جوامع يهودي در سرتاسر جهان دانست كه پس از قرن‌ها زندگي در اين كشور، در پايان قرن نوزدهم با ورود موج بزرگي از مهاجران يهودي از روسيه جان تازه‌اي گرفت.


الف) سابقه تاريخي
-----------------------
جامعه يهوديان انگليس را مي‌توان از همگراترين جوامع يهودي در سرتاسر جهان دانست كه پس از قرن‌ها زندگي در اين كشور، در پايان قرن نوزدهم با ورود موج بزرگي از مهاجران يهودي از روسيه جان تازه‌اي گرفت. اين جامعه مهاجر سپس با اشتياق فراوان پذيراي صهيونيسم هرتزل در اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 شد. به همين دليل جامعه يهودي انگلستان از همان آغاز تأسيس دولت صهيونيستي در فلسطين خود را جامعه‌اي حامي صهيونيسم مي‌ناميد و همواره كمك‌هاي مالي فراواني را به صهيونيست‌ها و دولت صهيونيستي مي‌كرد. در زمان تأسيس دولت يهودي نيز بيش از 26 هزار يهودي انگليسي به سرزمين‌هاي اشغالي مهاجرت كردند كه قابل توجه بود، زيرا يهوديان انگليس با يهود ستيزي و خصومتي واقعي در اين كشور مواجه نبودند كه بخواهند به فلسطين فرار كنند.1

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  - 10:41 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6270818
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی