"جيمز جوينر " سردبير انديشكده شوراي آتلانتيك در تحليلي مينويسد: هنگامي كه در اوايل دهه 1990 در حال تحصيل در دانشگاه بودم و همگي تلاش داشتيم مفاهيم دوران پس از جنگ سرد را دريابيم، روابط بين الملل به سوي آنچه "تاثير شبكه سيانان " ناميده ميشد، حركت ميكرد. ايده اصلي اين بود كه ظهور برنامههاي خبري تلويزيوني بيست و چهار ساعته كه حوادثي مانند جنگ داخلي در سومالي و يا يوگوسلاوي سابق را پوشش ميداد، فشار زيادي را بر رهبران جهان، خصوصا رئيس جمهور آمريكا، براي انجام اقدام فوري وارد ميكند.
در آن زمان يكي از اساتيد من به نام "دان اسنو " به فرضيهاي دست يافت كه نام آن را "سندرم اقدام فوري " نهاد. در بيشتر بحرانهاي لاينحل هيچ گزينه يا فرد مناسبي براي حل آن وجود نداشت اما به طور گيج كنندهاي، رئيس جمهوري آمريكا بايد كاري را انجام ميداد.
اما متاسفانه آن دوران، روزهاي خوبي بودند كه گذشتند و در واقع در آن دوران روساي جمهور فرصت تفكر در آرامش را داشتند زيرا آنها ميتوانستند هفتهها براي تصميمگيري درباره يك مسئله زمان صرف كنند.
اكنون ما در عصر استانداردهاي توييتر زندگي ميكنيم كه در آن كل اطلاعات عصر سيانان ممكن است سه يا چهار بار در روز بررسي شود تا از رخدادهاي جهان اطلاع يابيم و ما اكنون به رايانههايمان و به صفحات تلفنهاي همراه هوشمندمان خيره شدهايم وبه صدها منابع خبري در عرض چند ثانيه دسترسي داريم. حوادثي كه تنها چند روز پيش رخ دادهاند به نظر حوادثي متعلق به چند ماه پيش ميآيند.
در حالي كه در عصر تاثير سيانان، از روساي جمهورپيشين آمريكا بوش پدر و كلينتون انتظار ميرفت كه در عرض چند روز اظهارات خود درباره يك بحران لاينحل در نقطهاي دوردست بيان كنند اكنون اوباما براي آماده كردن سخنرانياش در عرض چند ساعت تحت فشار است. همچنين در حالي كه بوش هفتهها براي متقاعد كردن متحدينش در اقدام عليه صدام در سالهاي 1990 تا 1991 زمان داشت، اما زمان براي اوباما براي انجام اقدام درباره معضل لاينحل در خاورميانه به سرعت در حال گذشتن است.
اكنون ما افرادي مانند "جان مككين "، "جو ليبرمن " و "جان كري " داريم كه از وي ميخواهند زمان اقدام عليه ليبي را تا اعمال منطقه پرواز ممنوع در اين كشور از دست ندهد. عليرغم فقدان اجماع بينالمللي و عدم تفاهم در شوراي امنيت سازمان ملل و همچنين اشتباهات جبران ناپذيري كه در بكارگيري قدرت ارتش آمريكا در برخورد با حوادث مختلف رخ داد، رئيس جمهور آمريكا زماني براي تعلل در يافتن گزينههاي بهتر ندارد.
البته اين بدان معنا نيست كه وي بايد گزينه بدي را انتخاب كند اما اوباما بايد به آمريكاييها بگويد كه چه تصميمي دارد و چه اقدامي انجام خواهد داد حتي اگر پاسخ وي به اين پرسش اين باشد كه "كار زيادي نميتوان انجام داد ".