به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

سناريوي طراحي شده براي جنوب سودان اين است كه كشوري با عنوان "كشور مستقل و مسيحي جنوب سودان " به رياست "سلفا كر " رئيس جنبش خلق سودان بعد از همه پرسي تشكيل شود و اين دولت سپس خواهان حمايت بين‌المللي براي مقابله با دولت سودان گردد...


  دكتر "سامح عباس " در مقاله‌اي با عنوان "كشور جنوب سودان .. برگ برنده جديد اسرائيل عليه اعراب "، به منافع سياسي و اقتصادي صهيونيست‌ها در جدا شدن جنوب سودان و دسيسه طراحي شده براي تجزيه كشورهاي عربي پرداخت.

وي در مقاله خود نوشت: سناريوي طراحي شده براي جنوب سودان اين است كه كشوري با عنوان "كشور مستقل و مسيحي جنوب سودان " به رياست "سلفا كر " رئيس جنبش خلق سودان بعد از همه پرسي تشكيل شود و اين دولت سپس خواهان حمايت بين‌المللي براي مقابله با دولت سودان گردد و در مرحله بعد از آن پنج هزار مهاجر سوداني در اسرائيل خواهان افتتاح اولين سفارت جنوب سودان در تل آويو با حمايت و پشتيباني "اويگدور ليبرمن " وزير امور خارجه ر‍ژيم صهيونيستي شود و از اين طريق ر‍ژيم صهيونيستي به عنوان اولين طرف در جهان كشور جنوب سودان را به رسميت بشناسد و سپس افتتاح سفارت خود در كشور جنوب سودان را اعلام كند.

وي در مقاله خود كه در پايگاه "Islamstory "گفت: شايد برخي در اولين برداشت اين سناريو را واقعي ندانند اما مي‌توان به واقعي بودن آن بعد از تامل و درك عميقي از شرايط سودان و اهداف رژيم صهيونيستي پي‌برد.
سامح عباس گفت: فروپاشي و تقسيم سودان دستاورهاي سياسي، اقتصادي و امنيتي زيادي براي اسرائيل به همراه مي‌آورد كه مي‌توان آن را در محورهاي زير خلاصه كرد.

- محور سياسي:

اسرائيل با تقسيم سودان مي‌تواند يك حلقه قوي از حلقه هاي حمايت از مقاومت فلسطين را تضعيف كند چرا كه درگير كردن آن در مناقشات و درگيري‌هاي داخلي باعث مي‌شود كه نتواند اهتمام و توجه قبلي را به حمايت از مقاومت فلسطين اعم از معنوي و مادي داشته باشد و سرگرم داخل شود.
وارد كردن سودان در اين درگيري‌ها همچنين به دستگاه جاسوسي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي فرصت مي‌‌دهد كه در قلب اراضي سودان نفوذ كند.

- محور اقتصادي

منطقه جنوب سودان از ثروت‌هاي عظيم نفتي و طبيعي برخوردار است و ايجاد كشور مسيحي جديدي در جنوب سودان به اسرائيل اجازه مي‌دهد كه كمبود شديد نياز خود به انر‍ژي را برطرف كند و همچنين ايجاد كشوري در جنوب سودان همراه با روابط قوي با اسرائيل، درها را به روي تل‌آويو براي بهره‌برداري از آب هاي رودخانه نيل كه از منطقه جنوب سودان عبور مي‌كند، باز خواهد كرد و سلطه اسرائيل بر آن را از طريق احداث سدهاي بيشتر و احداث پروژه هاي آبي افزايش خواهد كرد و از اين امر به عنوان برگه برنده جديدي براي بازي جهت مقابله با مصر استفاده خواهد كرد تا اين كشور را در تنگنا قرار داده و اين بار سياسي و اقتصادي از قاهره باج خواهي كند.

- محور امنيتي

اسرائيل در منطقه شاخ آفريقا و حوضچه نيل يعني كشورهاي همسايه سودان منافع امنيتي و نظامي دارد به گونه‌اي كه قراردادهاي فروش سلاح با آنها مي‌بندند و مبالغ هنگفتي از اين راه بدست مي آورد كه خزانه آن را سالانه با ميلياردها دلار پر مي‌كند و حمايت نظامي اسرائيل از شورشيان جنوب سودان (جنبش خلق سودان) از طريق يكي از كشورهاي آفريقايي همجوار بركسي پوشيده نيست و در اين زمينه كافي است كه به مطلب منتشر شده در يكي از روزنامه هاي آمريكايي اشاره كنيم كه از موفقيت جنوب سودان در انبار كردن مقادير زيادي سلاح‌هاي پيشرفته از جمله تانك سخن گفت؛ سلاح‌هايي كه براي درهم شكستن معيار توازن بين جنوب و شمال سودان كافي است.

اين روزنامه آمريكايي همچنين اشاره كرد كه پول‌هاي غرب درپس پرده خريدهاي تسليحاتي در جنوب سوان است.
برخي از عناصر صهيونيستي درپس پرده بسياري از اين قراردادهاي تسليحاتي هستند كه اين امر را روزنامه "هاآرتص " نيز در گزارش خاص خود تحت عنوان "راهزنان يك كشتي سلاح اسرائيل را ربودند "، در شماره 13 ژانويه سال 2009 ميلادي تاييد كرد.

"متساو موننا " كارشناس صهيونيستي امور آفريقا نيز با تاييد نفوذ صهيونيست‌ها در جنوب سودان گفت كه روابط اسرائيل و جنوب سودان تازه نيست و تاريخ واقعي آن به سال 1967 ميلادي بازمي‌گردد يعني وقتي كه ژنرال "جوزف لاجو لونجا " - موسس جنبش جنوب سودان- آمادگي خود را به اسرائيل براي كمك به تل آويو به منظور جلوگيري از شركت ارتش سودان با ارتش مصر در جنگ با اسرائيل اعلام داشت و "گولدا مائير " نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي نيز فورا از او براي حضور در تل‌آويو دعوت كرد و ارتش رژيم صهيونيستي را مامور آموزش نيروهاي لونجا كرد و سلاح‌هاي مورد نياز آنها را ارايه كرد و هماهنگي در زمينه كمك‌هاي اسرائيل به جنوب سودان با كنيا و اتيوپي صورت گرفت.

به نظر مي‌رسد كه اقدامات خرابكارانه صهيونيست‌ها در عرصه سودان به همين تاريخ محدود نمي‌شود به گونه اي كه "عاموس يادلين " رئيس سابق دستگاه اطلاعات نظامي رژيم صهيونيستي يك ماه پيش هنگام مراسم توديع خود به نقش بزرگ اسرائيل در كمك به جنبش‌هاي جدايي‌طلب جنوب سودان اعتراف كرد و گفت: "ما در چهار سال و نيم گذشته همه ماموريت‌هاي محوله را انجام داديم و كار بسيار بزرگي در سودان را به پايان برديم و خط رساندن سلاح به نيروهاي جدايي طلب جنوب سودان را برقرار و شمار زيادي از آنها را‌ آموزش و چندين بار براي كمك به آنها اقدامات لجستيكي كرديم و در جنوب و دارفور شبكه‌هاي خوبي ايجاد كرديم كه مي توانند تا بي‌نهايت كار كنند و ما درحال حاضر بر سازمان "جنبش خلق " اشراف داريم و براي آنها دستگاه امنيتي و اطلاعاتي تشكيل داده‌ايم "

در همين حال، "تيسفي برئيل " كارشناس صهيونيستي امور عربي در گزارش اخير خود در شماره 22 دسامبر سال 2010 ميلادي در روزنامه هاآرتص به سخنان وزير اطلاع رساني دولت محلي منطقه جنوب سودان اشاره كرد كه از برقراري روابط با تل آويو سخن گفته بود.

وزير اطلاع رساني دولت محلي جنوب سودان گفته بود "برخي كشورهاي عربي با اسرائيل رابطه ديپلماتيك دارند و چه چيزي مانع از آن مي‌شود كه جنوب سودان چنين روابطي با اسرائيل نداشنه باشد "؟

برئيل در ادامه گزارش خود با اشاره به برخي گزارش‌هاي مطبوعاتي درخصوص انتقال شماري از آوارگان سوداني از فلسطين اشغالي به جنوب سودان از طريق يك طرف ثالث يا به طور مستقيم به فرودگاه شهر "جوبا " مركز جنوب سودان گفت كه اسرائيل به طور مستقيم -كشور مستقل جنوب سودان را- حتي قبل از تاسيس آن به رسميت خواهد شناخت.

وي همچنين در گزارش خود به برخي خبرها درخصوص ديدار مسئولان رژيم صهيونيستي با نمايندگاني از دولت محلي جنوب سودان و توافق با آنها براي برقراري پروازهاي شركت هواپيمايي "العال " رژيم صهيونيستي در آغاز سال جاري ميلادي همراه با تصميم بازرگانان اين رژيم براي ساخت يك هتل بزرگ گردشگري در جنوب سودان و تصميم يك شركت ديگر صهيونيستي براي احداث دفتر مالي و تجاري در جنوب سودان اشاره كرد.

اين وضعيت سودان در سايه نقشه ژئو سياسي جديدي است كه در برابر ديدگان ما و ناتواني خجالت‌بار دولت هاي عربي از هم مي پاشد و اين روند درباره افتادن شمار ديگري از كشورهاي عربي درچنگال تقسيم و تجزيه و تبديل شدن آنها به كشورهاي كوچك و ناتوان به منظور چپاول بيشتر ثروت‌هاي آنها از سوي استعمارگران هشدار مي‌دهد.

براين اساس، كشورهاي عربي با توطئه تقسيم و تجزيه و تبديل شدن به كشورهاي كوچك براي كنترل و تسلط بر آنها روبرو هستند.
ادامه مطلب
سه شنبه 21 دی 1389  - 7:49 AM

"ازيكيل لول جاتكوث " نماينده جنبش خلق سودان در گفت‌وگو با روزنامه "واشنگتن تايمز " از كمك يك ميليارد دلاري سالانه آمريكا به منطقه جنوب سودان براي ايجاد ساختار زيربنايي ، آموزش نيروهاي نظامي و ارتش اين منطقه پرده برداشت.


  "عصام زيدان " كارشناس و تحليلگر عرب مسائل خاروميانه در مقاله‌اي با عنوان "چرا آمريكا از جدايي جنوب سودان " حمايت مي‌كند، به جوانب مختلف پنهان اين امر پرداخته و مي‌نويسد: مسئولان جنوب سودان اذعان كرده‌اند كه آمريكا از جدايي اين منطقه از كشور سودان حمايت مي‌كند كه از آن جمله مي توان به گفته هاي "ازيكيل لول جاتكوث " نماينده جنبش خلق سودان در آمريكا اشاره كرد كه در اوخر سال 2009 ميلادي در گفت‌وگو با روزنامه "واشنگتن تايمز " از كمك يك ميليارد دلاري سالانه آمريكا به منطقه جنوب سودان براي ايجاد ساختار زيربنايي و آموزش نيروهاي نظامي و ارتش اين منطقه پرده برداشت.

وي افزود: حال اين پرسش مطرح مي شود كه چرا آمريكا از جايي جنوب سودان حمايت مي كند كه پاسخ به اين سوال را بايد در اهميت راهبردي سودان جستجو كرد.

زيدان در مقاله خود در پايگاه خبري "سومالي اليوم " نوشت: سودان به عنوان بزرگترين كشور عربي از نظر مساحت به شمار مي رود و اهميت راهبردي اين كشور فقط به خاطر اين مساحت نيست بلكه سودان حلقه تماس انتقال فرهنگ و تمدن اسلامي به عمق آفريقا به شمار مي رود كه در آن فرقه‌هاي مذهبي سنتي وجود دارد.

سودان همچنين با دو كشور عربي و اسلامي شامل مصر و لبيي و چند كشور آفريقايي شامل اتيوپي، اوگاندا، زئير، جمهوري آفريقاي مركزي و چاد هم مرز است و از اين تنوع همسايگي بر مي آيد كه جمهوري سودان منطقه تماس و ارتباط بين شمال آفريقا كه عرب و مسلمانان هستند با آفريقاي جنوب صحرا به شمار مي رود كه همچنان به دنبال هويتي برجسته، تمدني و ديني براي خود مي گردند.

اين منطقه از دو جنبه حائز اهميت است نخست اينكه گذرگاه اصلي است كه اسلام از طريق آن به ساير مناطق مركز و جنوب قاره آفريقا وارد مي شود و دوم اينكه از بيشترين مناطقي به شمار مي رود كه داراي ساختار متنوعي از قبائل عربي و آفريقايي است.

از اين رو، تمركز بر روي سودان درچارچوب توطئه آمريكا قرار گرفته است كه هدف از اين توطئه، قطع تماس و ارتباط بين شمال عربي و اسلامي قاره آفريقا با جنوب آن كه بدنبال هويتي براي خود مي گردد.

نقطه آغاز اجراي راهبرد آمريكا از اينجا شروع مي شود و اين راهبرد اكنون تمركز خود را بر تكميل نقشه جدايي جنوب از شمال و شكل گيري كشوري مسيحي در جنوب قرار داده است تا از طريق تشكيل اين كشور مسيحي، جلوي هرگونه رويكرد عربي و اسلامي براي ورود به عمق قاره آفريقا از طريق سودان را بگيرد.

به طور خلاصه مي توان اهداف آمريكا از حمايت در جدايي جنوب سودان را در چند مورد خلاصه كرد.

- اهداف تمدني:

آمريكا درصدر اهداف خود درچارچوب حمايت از جدايي جنوب سودان تلاش مي كند تا راه را به روي تمدن عربي و اسلامي براي يافتن جاي پايي مستحكم در عمق آفريقا بگيرد و به باقي مانده حضور اين تمدن در جنوب صحراي آفريقا پايان دهد و در همين راستا است كه اعراب و آفريقايي تبارها را وارد درگيري ن‍ژادي مي كند.

-اهداف ديني:

با وجود اينكه آمريكا چهره اي لائيك از خود نشان مي دهد و خواهان جدايي دين از امور زندگي بويژه در زمينه سياستي است اما مي بينيم كه دين همچنان قدرت اصلي محرك سياسي هاي غرب و آمريكا بويژه براي مقابله با جهان اسلام به شمار مي رود.
از اين رو، يكي ديگر از اهداف آمريكا مقابله با حضور اسلامي در قاهره آفريقا و تبديل جنوب اين قاره به منطقه‌اي مسيحي است.


- اهداف اقتصادي و سياسي

اهداف ديگر آمريكا از تلاش و حمايت خود براي جدايي جنوب سودان از شمال آن اقتصادي و سياسي است چرا كه اين منطقه حاوي ذخاير عظيم نفتي بهره برداري نشده در آفريقا است و آمريكا به دنبال سلطه بر اين منابع عظيم بدون وجود رقيب عربي و اسلامي و مقابله قوي با حضور چين در آفريقا است.
بي شك، حمايت آمريكا از جنوب سودان باعث خواهد شد تا دست بالا را در آينده اين منابع عظيم داشته باشد.
ادامه مطلب
سه شنبه 21 دی 1389  - 7:26 AM

جشنواره فيلم فجر جنيني 28 ساله – يا در كمال خوش‌بيني – كودكي 28 ساله است كه وارد بيست و نهمين بهار زندگي خود مي‌شود.


جشنواره بين‌المللي فيلم فجر، هيچ‌گاه نشان يك جشنواره «بين‌المللي» را نيافته است و آنچه براي ما از اين جشنواره تداعي مي‌شود، بيشتر لذت ديدن صف براي تهيه بليت و بعضاً دعوا براي تهيه بليت است و اين «صف و دعوا» است كه جشنواره را براي ما جشنواره كرده است.
جشنواره فيلم فجر، هيچ‌گاه براي ما نشان يك شادي، سرور ملي و «جشن‌واره» را نداشته است ولي آنچه براي ما مي‌ماند، عكس‌العمل‌هاي ما و همكاران‌مان در حين ديدن فيلم و در سالن سينماي رسانه‌ها است كه جشنواره را براي ما جشنواره كرده است.
جشنواره فيلم فجر، هيچ‌گاه يك «نظم حتي نسبي» هم به خود نديده است، فيلم‌‌ها تا آخرين لحظه و در وقت اضافه به جشنواره اضافه مي‌شوند و حتي جايزه مي‌گيرند ولي آنچه براي ما مي‌ماند، ديدار با همكاران رسانه‌اي است كه مجالي براي پاتوق نداريم الا در زمان برپايي پديده‌اي شگرف به نام جشنواره.
جشنواره فيلم فجر حتي از خود نمي‌پرسد كه بودن يا نبودن واژه‌ «فجر» در عنوانم، چه فرقي به حال من داشته است، حتي اگر ملاك «دهه‌ بودن» فجر را بپذيريم، اما جشنواره ما يازده روزه تعريف مي‌شود! با اين حال تلاش مي‌كنيم عنوان‌هايي مثل: «كاخ جشنواره» را در دهان‌مان بچرخانيم و جايي مثل برج مخابراتي ميلاد را براي كاركردي فرهنگي هنري به نام خود كنيم.
جشنواره فيلم فجر گاهي حتي تركيب هيئت داوران خود را تا آخرين لحظه نمي‌داند، داوران در سينماي رسانه‌ها كمتر پيداي‌شان مي‌شود و چيزي به نام «نشست رسانه‌اي داوران و هيئت انتخاب» براي پاسخگويي به پرسش‌هاي رسانه‌هاي گروهي بي‌معني است، با اين حال گپ‌وگفت ما با همكاران‌مان در اين يازده روز، حكايتي ديگر است.
جشنواره فيلم فجر كمتر توانسته است به برگزاري نشست‌هاي تخصصي پرمخاطب بينديشد، اما مخاطبان بي‌شمار سانس‌هاي فوق‌العاده نيمه‌شب‌ها، هيجان را به جشنواره بازمي‌گرداند.
جشنواره فيلم فجر جنيني 28 ساله – يا در كمال خوشبيني – كودكي 28 ساله است كه وارد بيست و نهمين بهار زندگي خود مي‌شود و اين در حالي است كه ايام جشنواره فرصت مغتنمي است براي همفكري، همدلي و همراهي در زمينه‌ برون ‌رفت سينماي ما از وضعيت فعلي.
مهم‌تر از همه اين كه جشنواره فيلم فجر هميشه سايه‌ سنگين سياست را بر سر خود احساس كرده و مي‌كند و اين آسيب كهنه‌اي‌ است كه درمانش يا زمان مي‌خواهد يا معجزه.


------------------------------
* حسن شيخ‌حائري
عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران
----------------------------------------------------------
ادامه مطلب
دوشنبه 20 دی 1389  - 8:33 PM

تاريخ حوزه به قدمت تاريخ اسلام است، اولين حوزه در منزل حضرت خديجه كبري (س) بود كه دو شاگرد داشت؛ اميرالمؤمنين حضرت علي (ع) و نيز همسر گرامي پيامبر اكرم (ص) و يك استاد كه آن هم كسي جز پيامبر اكرم (ص) نبود.


«علي‌اكبر ولايتي» مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بين‌الملل در يادداشتي كه توسط پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي منتشر شده، مهم‌ترين حوزه‌هاي علميه جهان اسلام از آغاز تاكنون را بر شمرده است.
متن كامل اين يادداشت به شرح زير است:

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
دوشنبه 20 دی 1389  - 8:25 PM

يك روزنامه آمريكايي با اشاره به اقدامات كابينه رژيم صهيونيستي در سال گذشته ميلادي، آن را اثبات كننده عدم وجود دموكراسي ادعا شده در اسرائيل خواند كه البته 5دليل مهم بر نژادپرست بودن اين رژيم است.


روزنامه آمريكايي "كريستين ساينس مانيتور " در گزارشي با نام "آيا اسرائيل دموكرات است؟ " به چند اقدام رژيم صهيونيستي در سال 2010 پرداخت كه اين اقدامات نشانه نژاد‌پرستي رژيم صهيونيستي است.

«آيا اسرائيل دموكرات است؟ پنج موردي كه در ادامه مي‌آيد، در حقيقت پاسخ اين سوال است كه هر يك در سرزمين اشغالي در سال گذشته جنجالي بر پا كرد و ثابت كرد كه ديگر جاي ترديدي نيست كه در قاموس اشغالگران صهيونيستي واژه‌اي به نام دموكراسي وجود ندارد». پايگاه خبري اسلام‌اليوم با بيان اين مطلب پنج مورد مذكور را به نقل از ساينس‌مانيتور اين طور ادامه داد:

1- ساكنان عرب را تحريم كنيد

در اواخر ماه گذشته ميلادي گروهي از همسران خاخام‌هاس اسرائيلي نامه‌اي منتشر كردند خطاب به زنان يهودي كه نه تنها با مردان عرب ازدواج نكنند بلكه در هر جايي كه مردان عرب حضور دارند حضور پيدا نكنند و در آن محل كار نكنند.
در اين نامه نژادپرستانه به دختران يهودي هشدار داده شده است كه "اگر با مرد عرب توافق ازدواج كردي ديگر زندگي تو به مانند سابق بازنخواهد گشت ".

2- با اعراب كار كردن حرام است

در ماه گذشته ميلادي، ده‌ها خاخام از سراسر اسرائيل طوماري امضا كردند كه بر اساس آن ادعا شد دين يهود اجاره دادن، فروش و معامله املاك با اعراب را حرام مي‌داند.
اين خاخام‌ها علت اين فتوا را برگرفته از معاملات املاك با خارجي‌هايي مي‌دانند كه در اسرائيل زندگي مي‌كنند [!].
اين فتوا خشم و تنفر اعراب ساكن فلسطين اشغالي را كه يك پنجم جمعيت اين منطقه هستند، برانگيخت و سبب تشديد گرايشات افراطي سران ديني در اسرائيل شد.
نكته مهم اين است كه اين طومار را خاخام‌هايي امضا كرده‌اند كه بيشتر آنان در دولت رژيم صهيونيستي فعال هستند و اين نشان‌دهنده موضع رسمي يا حداقل شبه‌رسمي كابينه اسرائيل است.

3- حمله نـژادپــرستـانـه

در شهر صفد، شموئيل الياهو رئيس خاخام‌هاي اسرائيل شهرك‌نشينان را به عدم خريد و فروش با دانش‌آموزان عربي فرا خواند كه در دانشكده محلي درس مي‌خواندند.
پس از اين فراخوان، ادعا شد كه اين دعوت، فتوا بوده و بايد اجرايي شود و طرفداران اين نظر، مدعي شدند كه اين چنين اقدامي نژادپرستانه نيست بلكه هدف آن فقط حمايت از كنترل يهوديان بر شهرهاست.

4- سوگـند وفـاداري به يهـودي بودن اسرائيل

در اكتبر گذشته، كابينه اسرائيل با طرح قانوني موافقت كرد كه بر اساس آن هر كس خواهان گرفتن تابعيت اسرائيلي‌ است و يهودي نيست، بايد دولت اسرائيل را به عنوان دولتي يهودي به رسميت بشناسد.
از لحاظ عملي اين قانون تاثير قابل ملاحظه‌اي با پيش از آن نداشت زيرا افراد غيريهودي كه خواهان تابعيت اسرائيل هستند بسيار كم است ولي از لحاظ سمبليك و سياسي اين اقدام، برنامه‌اي بود براي بيرون كردن اعراب ساكن فلسطين اشغالي.
«جعفر فرح» مدير جمعيت مساوات حقوق مدني در اسرائيل اين اقدام را «ديكتاتوري اكثريت» اعلام كرد و گفت: اين اقدام بخشي از سلب مشروعيت اعراب ساكن اسرائيل است.

5- جنــگ آمــوزشـي

در اوايل پاييز، وزارت آموزش و پرورش اسرائيل ابلاغيه‌اي به مديران دبيرستان‌ها ارسال كرد كه تدريس كتاب‌هاي تاريخ كه در آن موضوع منازعه اسرائيل با اعراب آمده است، متوقف شود.
مسئله در اين بود كه در اين كتاب‌ها به درگيري‌هاي سال 1948 پرداخته بود و آن را از زاويه ديد فلسطيني‌ها كه آن را فاجعه يا روز مصيبت (نكبة) مي‌خوانند و اسرائيل آن را روز استقلال خود مي‌داند، پرداخته شده بود.
گدعون سار، وزير آموزش و پرورش اسرائيل در اين خصوص اعلام كرد كه اشاره به "يوم النكبه " يا همان روز فاجعه و مصيبت اشكال بزرگي است و به عدم مشروعيت داشتن موجوديت اسرائيل اشاره مي‌كند و بهتر است حذف شود.
ادامه مطلب
دوشنبه 20 دی 1389  - 8:15 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6271221
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی