به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

دكتر "بثينة شعبان " مشاور اطلاع رساني "بشار اسد " رئيس‌جمهور سوريه در گزارشي در روزنامه الشرق قطر به ترور دانشمندان هسته‌‌اي ايران به دست رژيم صهيونيستي اشاره مي كند.

وي در اين مقاله به تحليل اين رويداد ناگوار پرداخته و مي‌نويسد كه تمام روزنامه‏هاي غربي به اين نتيجه رسيدند كه سازمان جاسوسي رژيم‏ صهيونيستي مسئول عمليات ترور "مجيد شهرياري " دانشمند هسته‏اي ايران و مجروح شدن "فريدون عباسي " همكار او در خيابان‌هاي تهران است (براي مثال نگاه كنيد به روزنامه‏هاي: اينديپندنت انگليس در تاريخ 30نوامبر، گاردين انگليس در تاريخ 2دسامبر و 6 دسامبر و روزنامه صهيونيستي هاآرتص در تاريخ 4 دسامبر ). همچنين مجله انگليسي "تايم " در مقاله‏اي بيان كرد كه گروه‏هاي تروريستي وابسته به موساد با همكاري اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي غربي اين عمليات ترور را براي تعليق برنامه هسته‏اي ايران به جاي حملات نظامي مستقيم به ايران انجام داد. قابل توجه است كه سه رويداد در روز 29 دسامبر اتفاق افتاد، اول: انتشار اسناد پايگاه اينترنتي "ويكي‏ليكس " كه بيشتر آنها مربوط به نگراني از برنامه هسته‏اي ايران بود، دوم: ترور مجيد شهرياري دانشمند ايران و مجروح شدن فريدون عباسي، و سوم: منصوب كردن "باردو " به عنوان رئيس جديد سازمان موساد كه يكي از دستگاه‏هاي جاسوسي جهان است كه بيشترين سهم را در ترورها دارد. برخي از روزنامه‏هاي غربي و رژيم‏صهيونيستي با افتخار بيان كردند كه ترور دانشمند هسته‏اي ايران به عنوان آخرين هديه‏اي است كه "مائير داگان " رئيس سابق موساد تقديم كرد و اين ترور به عنوان پايان فعاليت‏هايش در موساد قلمداد مي‏شود.

* موساد ماشين قتل و جنايت در تمام كشورهاي جهان

به نوشته اين مقاله هيچ يك از منابع سازمان جاسوسي خارجي رژيم‏ صهيونيستي معروف به موساد، شرمي از بيان اينكه اين سازمان گروه‏هاي مرگ، مسموم كردن و ترور دارد، نداشتند، آنها مي‌گفتند كه موساد هر يك از فلسطيني‏ها و مسلمان‏ها را كه رژيم‏صهيونيستي او را دشمن خود و يا حتي دشمن غربي‏ها بداند ترور مي‏كند، كما اينكه پيش از اين موساد اعتراف كرد كه مسئول قتل "اردشير حسن‏پور " دانشمند هسته‏اي ايران كه در فوريه 2007 با گاز مسموم شد است. يك مسؤول اطلاعاتي اروپا كه خواست نامش فاش نشود، مي‏گويد كه رژيم ‏صهيونيستي در گذشته هيچ شكي نسبت به ترور دانشمندان نظامي كشورهاي مخالف خود نداشت، آنها اين كار را در عراق انجام دادند و هر زمان كه بتواند در ايران انجام مي‏دهند،(روزنامه تلگراف 16 فوريه 2009). در گذشته تروريست‏هاي موساد همانطور كه روزنامه‏نگارها و سياست‏مدارها و حتي شاعران و روشنفكرها را ترور كردند، دانشمندان مصري و عراقي را نيز ترور كردند.

"ريوا بهالا " تحليلگر سياسي و كارمند يكي از شركت‌هاي جاسوسي آمريكا مي‏گويد كه استراتژي رژيم‏صهيونيستي رهايي از مهره‏هاي كليدي است (تلگراف 16 فوريه 2009) . "يوسي ميلمان " تحليلگر سياسي صهيونيست بيان مي‏كند: اسرائيل به عنوان جزئي از تلاش‏هاي گسترده و برنامه‏ريزي شده بين‏المللي براي تعليق برنامه هسته‏اي ايران است (همان منبع)، همه منابع مي‏گويند كه موساد با توافق و همكاري اطلاعات كشورهاي غربي اقدام به عمليات ترور مي‏كند كه آنها هدف رژيم‏صهيونيستي را با خود سهيم مي‏كنند، همان چيزي كه در هنگام برنامه‏ريزي و انجام ترور " محمود المبحوح " در دبي اتفاق افتاد.

به نوشته شعبان، حادثه ترور مجيد شهرياري آخرين اقدام از ليست ترورهاي برنامه‏ريزي شده رژيم‏صهيونيستي عليه تهران يا هر كشور مسلمان يا عربي ديگر نيست، اين ترورها هرگز به عنوان تنها روش تلاش براي برهم زدن آرامش كشورهاي مسلمان و ناكارآمد كردن تلاش‏هاي آنان از اكتشاف و پيشرفت علمي مورد نيازشان نيست، آنها همين گزينه را در لبنان نيز دنبال مي كنند، اسرائيل با هدف تهمت زدن به حزب‌الله ترور شخصيت‏هاي مشخصي را در لبنان انجام داد، اين چيز جديدي از سوي غربي‏ها براي هدف قرار دادن كشورهاي عربي نيست، هر زمان كه كشوري تلاش مي‏كند در پيشرفت علمي و هسته‏اي گامي بردارد، به سرنوشت مصر در زمان "جمال عبدالناصر " يا عراق و يا پاكستان گرفتار مي‏شود، علت اصلي سلسله آشوب‏هاي اين كشورهاي مسلمان در چند سال اخير اين است كه آمريكا در آن‏ها دست داشته است.

در گزارشي كه اداره حقوق بشر وزارت خارجه آمريكا در تاريخ 3 مارس سال 2009 تهيه كرده، پرده از جنايات موساد برداشته و نوشته كه اين سازمان تاكنون با همكاري نيروهاي آمريكايي، 350 دانشمند هسته‏اي عراقي و بيش از 300 استاد دانشگاه متخصص در رشته‏هاي گوناگون و صدها افسر و خلبان و مهندسين ساخت و راه‏اندازي موشك را ترور كرده است. اين گزارش آمريكايي بيان مي‏كند كه وظيفه اصلي گروه‏هاي مرگ وابسته به موساد كه از جنگ آمريكا در سال 2003 به بعد در عراق فعاليت مي‏كنند، بعد از شكست خوردن تلاش‏هاي واشنگتن براي راضي كردن دانشمندان برجسته هسته‏اي و مهندسين غير نظامي و نظامي براي همكاري و كار در آمريكا، پاكسازي عراق از آنان است. اين گزارش در ادامه مي‏افزايد كه اين دانشمندان در برابر فشارها و بازجويي‏ها تسليم شدند، ولي رژيم‏صهيونيستي اصرار داشت كه زنده ماندن آنان خطري براي امنيت آن در دراز مدت است.

*چرا آمريكا و غرب ترورهاي موساد را محكوم نمي‌كنند؟

به نوشته اين مقاله بيشترين گزارش‏هاي منتشر شده پيرامون اين موضوع حاكي از اين است كه موساد با همكاري سازمان اطلاعات آمريكا و غرب كار مي‏كند، پس ساده‏لوحانه است كه اعراب انتظار دارند غربي‏ها عمليات كشتار عمدي كه رژيم‏صهيونيستي عليه رهبران فلسطين مثل شيخ "احمد ياسين " و "محمود مبحوح " و عليه دانشمندان عراقي و ايراني را محكوم كنند. الان سوال اين است كه فرق بين آنچه موساد (از قتل و مسموم كردن و انفجار و ترور) انجام مي‏دهد و بين آنچه گروه‏هاي تروريستي انجام مي‏دهند و غرب از آنها گله دارد (چون مي‏خواهد از آنان كه خطري براي او به شمار مي‏آيند خلاص شود) چيست؟ آيا قتل در هر دو حالت قتل انسان‌هاي بي‌گناه نيست؟ كجاست شرع و قانوني كه غربي‏ها از آن به عنوان يك خصوصيت فرهنگي ياد مي‏كنند كه آنان را از تروريسم جدا مي‏كند؟

به نوشته اين مقام رسمي سوريه، بعد از رسوايي‏هاي ويكي‏ليكس كاملا مشخص شد كه دولت‏هاي غربي هر چيزي را در هر زمان و هرگونه كه بخواهند توجيه مي‏كنند و به حقوق بشر، منافع ملت‏ها، دولت‏ها و قانون توجهي ندارند و با مردم مليت‏هاي ديگر با معيارهاي كاملا متفاوت با مردم كشورهاي خود رفتار مي‏كنند و به طور كلي، رفتار نژادپرستي و برتري بيني غربي دارند و خواسته‏هاي ملت‏ها و استقامت آنان در دستيابي به برابري در علم، عمل و عدالت را نمي‏پذيرند، وگرنه چه چيزي كشورهاي عربي را از دستيابي به دانش هسته‏اي منع مي‏كند؟! زمان زيادي از تهيه قرارداد منع گسترش سلاح‏هاي هسته‏اي مي‏گذرد، اين در حالي است كه رژيم صهيونيستي و آمريكا اين معاهده را امضا نكردند و هر زمان و هرگونه كه بخواهند از اين سلاح‏ها استفاده مي‏كنند. چه چيزي عراق و همچنين كشورهاي مثل آن را از داشتن دانشمندان برجسته برحذر مي‏كند؟! بدون شك امروزه جنگ علم و دانش جدي‏ترين جنگ ملت ما با دشمنانش است، مشخص است كه رژيم‏صهيونيستي چند دهه است كه جوانان عرب را در مصر، لبنان، عراق، فلسطين و در هر نقطه‏اي از جهان ترور مي‏كند و در زندان‏هاي مخفي و علني خود مردان و زنان پيشرو را زنداني مي‏كنند و حتي كودكان عرب را به خاطر ترس از اينكه مبادا در آينده پيشوا شوند و آينده‏اي به دور از نژادپرستي و اشغال و ترور بسازند، ترور مي‌كند.

اين روزها خبر عقب‌نشيني آمريكا از درخواست خود از رژيم‏صهيونيستي مبني بر توقف شهرك‌سازي منتشر شد، اين درحالي است كه رسانه‏هاي عربي هيچ تامل جدي بر روي اين خبر نكردند، آمريكا ادعا كرده است كه مي‏تواند ميانجي بي‏طرف براي برقراري صلح بين عرب و صهيونيست‏ها باشد، اما واقعيت تامين سرمايه‏ آمريكا براي زرادخانه سلاح‏هاي كشتار جمعي رژيم‏ صهيونيستي و همچنين شهرك سازي رژيم‏صهيونيستي آن را تكذيب مي‏كند. آشكار است كه آمريكا زمام سياست خاورميانه را به دست رژيم‏صهيونيستي داده و حتي دست‏هايش را به خاطر اميال رژيم ‏صهيونيستي بالا برد و راضي به قتل و شهرك‌سازي رژيم‏صهيونيستي شد، غرب نيز با رژيم ‏صهيونيستي عليه عرب‌ها و مسلمين - هر زمان كه رژيم صهيونيستي بخواهد آنان را به قتل برساند - همكاري مي‏كند، آنچه در اين موضوع جديد است شايد پايان يافتن شكل قديمي جنگ‏ها است، چون ثابت شده است كه اين نوع از جنگ‏ها پرهزينه و ناكافي هستند، به ويژه بعد از جنگ عراق در سال 2003 و لبنان در سال 2006 و جنگ غزه در سال 2008- 2009 و جنگ دائمي افغانستان. اين چيزي است كه غرب را در منجلاب فرو برده و راه گريزي براي آن نيست.

*مقاومت بهترين روش احقاق حقوق ملت‌هاي عربي

بنابرين قتل، ترور، تخريب و دخالت از اين به بعد روش‏ رسمي‏ِ رژيم ‏صهيونيستي و هم‏پيمانان غربي‏ او است كه براي برهم زدن آرامش كشورهاي عربي و اسلامي به كار مي‏گيرند، اين در حالي است كه ملت‏ها به استقلال خود و استقلال در تصميم‏گيري خود افتخار مي‏كنند و با تمام وجود از آن حمايت مي‏كنند، آيا اين به معناي اين نيست كه مقاومت بايد با روش‏هاي گوناگونش در برابر اين پيمان خونين و خطرناكي كه عليه عرب است، شكل بگيرد و فعاليتش را عليه زرادخانه نظامي رژيم‏صهيونيستي مستحكم كند؟ امروزه اين بهترين روش براي مقابله با جنگ‏ها، دستيابي به استقلال و حمايت از آن و رسيدن به آزادي و دفاع از آن و دستيابي به پيشرفت علمي ملت‏ها است.Fars

ادامه مطلب
چهارشنبه 8 دی 1389  - 7:14 AM

يك خواننده رپ ايراني- آمريكايي است كه به دو زبان فارسي و انگليسي ترانه مي‌خواند، بر روي پروژه ديگري با عنوان "انقلاب ماتيكي " (Lipstick Revolt) كار مي‌كند كه در بهار 2011 كليد خواهد خورد.


فارس، "ميمي ويگينز پرولت " ( Mimi Wiggins Perreault) در گزارش خود كه در پايگاه اينترنتي "موسسه صلح آمريكا " (usip.org) منتشر شده است، با اشاره به برنامه "اشعار صلح: ميزگرد خوانندگان عرب موسيقي رپ با جوانان و رسانه " تأكيد كرده كه شعر و موسيقي رپ اين قابليت را دارند كه انديشه‌هاي جوامع عرب را به ساير فرهنگ‌ها انتقال دهند.

"نارسي‌سيست " (Narcicyst)، خواننده عرب موسيقي رپ در ويدئو كنفرانسي در 27 اكتبر 2010 گفت: "آيا فكر مي‌كنيد موسيقي رپ عربي آن‌قدر پيشرفت كرده كه توانسته باشد توجه اقوام مختلف جهان را به سوي خود جلب نمايد. فكر مي‌كنم كه هنوز به اين حد نرسيده‌ايم. به عقيده من، موسيقي همواره جلوتر از زمان در حركت است. براي رفع موانع موجود و رساتر شدن صداي موسيقي عرب در جهان بايد اندكي صبر كرد. "

ويگينز همچنين افزوده است: نارسي‌سيست، "عمر افندوم " (Omar Offendum) و "مانا " (Mana) به اين ميزگرد دعوت شده بودند. "تئو دولان " (Theo Dolan) كارمند ارشد بخش برنامه‌ريزي در مركز نوآوري براي رسانه، منازعه و برقراري صلح نيز در اين ميزگرد از فعاليت خود در زمينه توليد برنامه‌هاي ويژه صلح براي جوانان عراقي سخن گفت. "منال عمر " (Manal Omar)، مدير برنامه‌هاي عراق در موسسه صلح آمريكا نيز اين جلسه را اداره مي‌كرد.

وي همچنين به نقل از نارسي‌سيست ادامه داد: وقتي درباره خاورميانه و مناقشات اين منطقه حرف مي‌زنيم، مهم است كه بدانيم "منطقه خاورميانه پر از علقه‌هاي احساسي بوده و تاريخي چندلايه دارد كه بايد به آنها توجه كرد. "
نارسي‌سيست خود متولد عراق است و هم‌اكنون در مونترال كانادا زندگي مي‌كند. اشعار سروده وي به زبان عربي و انگليسي ظاهراً ريشه در هويت متناقض يعني هويت شرقي و غربي او دارد. موسسه صلح آمريكا موزيك ويدئويي از ترانه "حمدلله " او پخش كرد كه "شيدا منصور " (Shadia Mansour) خوانندگي اين قطعه را بر عهده داشت. معناي الحمدالله در زبان عربي يعني "ستايش مخصوص خداست. "

ويگينز پرولت با اشاره به اجراي ترانه "ابرقهرمان " افندوم گفت: كه اين ترانه از اميدي سخن مي‌گويد كه مردم خاورميانه در جستجوي آن هستند. اشعار اين ترانه انديشه ابرقهرمان را با اين عبارت نشان مي‌دهد كه "به آسمان بنگر، پرنده‌اي در آنجاست، هواپيمايي بر فراز آن پرواز مي‌كند، آن يك ابرقهرمان از ديار عرب است. " اين عبارت مدام در بخش‌هاي مختلف ترانه تكرار مي‌شود.

به نوشته اين نويسنده، افندوم در شهر واشنگتن بزرگ شده است اما به سراسر جهان سفر كرده و هنر خود را در نقاط مختلف جهان به نمايش گذاشته است. وي يك دورگه سوري - آمريكايي است كه در شهر لس‌آنجلس ساكن بوده و اولين آلبوم كامل خود را با عنوان "Syrianamericana " منتشر كرد كه با آن در جستجوي هويت دمشقي خود بود اين در حالي است كه وي احترام بسياري براي "نزار قباني " (Nizzar Qabbani) شاعر سوري و "عبدل حليم الحافظ " (Abdul Halim al-Hafez) موسيقي‌دان مصري قائل است.

نويسنده مقاله همچنين به نقل از افندوم اظهار داشت: "مردم آهنگ‌هاي رپ او را سدشكن يا يخ شكن مي‌نامند. "
افندوم تشريح مي‌كند چگونه آهنگ‌هاي رپ اين فرصت را به وي مي‌دهد تا بين دو هويت خود - يعني هويت عربي و آمريكايي- ارتباط برقرار كند. به گفته وي، هويت عربي مسئله پيچيده‌اي است و هدف او از اجراي موسيقي رپ كمك به مردم براي درك اين حقيقت است كه در سراسر جهان عرب‌ها متفاوت از يكديگرند اما صرفنظر از قوميت، اشتراكات بسياري نيز با يكديگر دارند. وي همچنين افزود با وجود همه تفاوت‌ها، در ميان اعراب معتقدان به دين اسلام، مسيحيت، يهوديت و حتي اعراب بي‌دين نيز ديده مي‌شوند.

نويسنده همچنين به نقل از افندوم ادامه داد: "بايد نسبت به مذهب رويكردي كلي داشت. " به همين دليل او در ترانه‌هايش از شخصيت‌ها و منابع مختلف در دين مسيحيت، اسلام و يهوديت استفاده مي‌كند.

ويگينز در ادامه مقاله خود مي‌نويسد: مانا يك خواننده رپ ايراني- آمريكايي است كه به دو زبان فارسي و انگليسي ترانه مي‌خواند و در شهر واشنگتن زندگي مي‌كند. وي ترانه "آزادي " (Azadi) را اجرا كرد كه در زبان فارسي نيز به معناي آزادي است. آهنگ "آزادي " به مناسبت سال نو ايراني منتشر شد. وي هم‌اكنون بر روي پروژه ديگري با عنوان "انقلاب ماتيكي " (Lipstick Revolt) فعاليت مي‌كند كه در بهار 2011 كليد خواهد خورد و موضوع آن مشكلات زنان عرب در منطقه خاورميانه است.

نويسنده به نقل از مانا گفت: "بهترين راهي كه موسيقي مي‌تواند صلح را با خود به ارمغان آورد، رسيدن به آرامش فكري از طريق موسيقي رپ است كه مي‌تواند مرزها را در هم نوردد. "

وي همچنين به نقل از مانا افزود: در زمان تحصيل در مدارس دولتي آمريكا، به عنوان يك شهروند ايراني - آمريكايي براي برقراري ارتباط با هويت اصلي خود از موسيقي بهره گرفت. وي همچنين افزود كه پس از حملات 11 سپتامبر 2001 علاوه بر نوعي ابراز عقيده، موسيقي او به ابزاري تبديل شد كه مي‌توانست از آن به عنوان يك هدف نيز استفاده كند. به اعتقاد او، اين ابزار همچنين اجازه مي‌داد تا وي در مورد موضوعات سياسي و اجتماعي با افرادي سخن بگويد كه معمولاً به ترانه‌هاي او تا آن زمان گوش نمي‌دادند. به عنوان يك هنرمند در حال پيشرفت، وي قصد دارد تا ترانه‌هاي خود را به صورت آنلاين در اختيار زنان ايراني در سراسر جهان قرار دهد.

نويسنده مقاله در ادامه به نقل از مانا نوشت: "به عنوان يك زن ايراني- آمريكايي، همچنين مي‌توانم صداي اعتراض زنان در بند زندان باشم. هرچند يك ايراني هستم، اما يك انسان هستم. به همين دليل در راستاي حقوق بشر از هر اقدام مثبتي حمايت خواهم كرد. "

پس از اجراي برنامه مدعوين، ‌دولان از تجربيات خود در عراق سخن گفت. وي در ساخت يك فيلم تلويزيوني مستند با عنوان "سلام شباب " (Salam Shabab) با نوجوانان (18-14 ساله) و رسانه‌هاي محلي همكاري كرد. اين فيلم 9 قسمتي در چارچوب آموزش‌هاي لازم براي گسترش صلح بوده و 54 دانش‌آموز از مناطق مختلف عراق را در يك محيط رقابتي گرد هم آورده است. دولان كليپ‌هايي از اين فيلم را نشان داد و استدلال كرد كه چگونه از رسانه‌هاي صلح‌طلب مي‌توان براي تغيير نگرش جوانان عراقي استفاده كرد.

فيلم "سلام شباب " همچنين يك سايت شبكه‌اي اجتماعي دارد كه در آن جوانان مي‌توانند درباره تجربيات و فعاليت‌هاي خود با يكديگر بحث و تبادل‌نظر كنند. اين سايت كاملاً به دست خود جوانان مديريت مي‌شود و محيطي را براي بحث ‌و گفت‌وگو ميان اتباع عراقي خارج از كشور فراهم مي‌آورد كه در حالت عادي با يكديگر تعامل و ارتباطي ندارند. اين جوانان بيشتر اوقات به فكر خود هستند تا ساير شهروندان.

ويگينز به نقل از دولان گفت: "يكي از اهداف اين برنامه كمك به جوانان عراقي است تا در مورد هويت خود تامل كنند. اين اقدام مي‌تواند رويكرد واحدي در مورد هويت ملي در ميان آنها شكل دهد. "

نويسنده در بخش پاياني مقاله خود با اشاره به موافقت مشروط افندوم با نقش موثر جوانان در اقدامات صلح‌آميز مي‌نويسد: جوانان براي طرح مباحث سازنده حول محور مسائل خاورميانه بايد از موسيقي رپ استفاده نمايند.

وي همچنين گفت: "به عنوان يك شهروند آمريكايي بايد در مورد اين مسائل بحث كنيم زيرا كه ساير ملت‌ها ارزش چنداني براي حق آزادي بيان قائل نيستند. در ميان كساني كه تحت چنين شرايطي مي‌توانند فعاليت كنند، تنها تعداد انگشت‌شماري از جوانان بي‌پروا و بي‌باك وجود دارد. ما در آمريكا نه تنها فضاي لازم براي ارائه هنر خود را داريم بلكه از حق آزادي بيان نيز برخورداريم كه بسياري از مردم جهان آن را ندارند. "

اين گزارش مي‌افزايد: سه هنرمند حاضر در اين ميزگرد متفق‌القول تصريح كردند كه از طريق ارائه هنر خود جوانان و ساير اقشار جامعه را توانمند خواهند سازند همانگونه كه موسيقي رپ آنها را توانمند ساخته است. آنها از موسيقي رپ به‌عنوان ابزاري در راستاي گسترش صلح استفاده نموده و همچنان به بهره‌برداري خود از اين هنر براي فراگير شدن در آمريكا، خاورميانه و جامعه بين‌المللي ادامه خواهند داد. آنها اذعان دارند كه موسيقي رپ مي‌تواند به كساني قدرت بخشد كه صرفنظر از شرايط خاص خود در حاشيه هستند، پس اين هنر جهاني نقش ارزشمندي در گفتمان صلح دارد.
ادامه مطلب
چهارشنبه 8 دی 1389  - 7:12 AM

خورش فسنجان يكي از غذاهاي ايراني خوش‌طعم و بو با ظاهري دلنشين است كه از ايام قديم محبوبيت زيادي در ميان اقوام ايراني داشته است. اين خورش به واسطه وجود گردو يكي از مغذي‌ترين و پركالري‌ترين غذاهاست. بر اين اساس برخي افراد به دليل ارزش تغذيه‌اي بالاي گردو، مصرف اين خورش را به افراد با بيماري‌هاي مختلف توصيه كرده و خود نيز در مصرف آن جانب احتياط را رعايت نمي‌كنند. حال اين پرسش مطرح مي‌شود آيا فسنجان مي‌تواند غذايي مناسب براي بيماران باشد؟

بر كسي پوشيده نيست كه گردو به دليل وجود مس به جذب آهن و رفع كم‌خوني، فسفر به تقويت حافظه، منيزيم و ويتامين B به آرامش اعصاب و همچنين به دليل دارا بودن اسيدهاي چرب امگا ـ 3 از افزايش كلسترول بدخون جلوگيري كرده و يك كاهنده خوب قند خون به شمار مي‌رود.

اما نكته قابل توجه نوع گوشتي است كه به همراه گردو در اين خورش استفاده مي‌شود. استفاده از گوشت با چربي بالا، اين خورش را نه‌تنها براي افراد بيمار بلكه براي افراد سالم نيز مضر مي‌كند. بر اين اساس براي تعديل چربي و رسيدن به طعمي مطلوب در خورش فسنجان ترجيحا از گوشت پرندگاني چون‌ اردك و غاز استفاده كنيد. گوشت اين نوع پرندگان از خوشمزه‌ترين و لذيذترين گوشت‌ها به شمار مي‌رود و اگرچه در مقايسه با ديگر پرندگان گوشتي پرچرب دارند، ولي نسبت به گوشت قرمز از چربي اشباع كمتري برخوردار هستند.

گوشت غاز مقوي و درمان‌كننده مسلولان و افراد ضعيف است و در دوران نقاهت پس از يك بيماري ويروسي و عفوني بخوبي به ترميم سلول‌ها و تامين انرژي مورد نياز بدن كمك مي‌كند. گوشت مرغابي نيز در درمان ضعف اعصاب موثر بوده و براي كساني كه فشار خونشان كم‌ است بسيار مفيد است.

اگر هم به گوشت اين پرندگان دسترسي نداريد از گوشت سينه مرغ استفاده كنيد. بال و سينه مرغ نسبت به ران آن حاوي چربي كمتري است و افرادي كه كلسترول خونشان بالاست بهتر است از سينه مرغ پوست گرفته شده در اين خورش استفاده كنند. البته ناگفته نماند ران مرغ به خاطر تحرك بيشتر، نرم و لطيف‌تر از سينه مرغ بوده و از آهن بيشتري برخوردار است كه براي افراد كم‌خون مصرف آن توصيه مي‌شود.
بد نيست بدانيد در ميان طيور و ماكيان هرچه پرنده كوچك‌تر و جوان‌تر باشد كيفيت و ارزش غذايي بالاتري دارد و وحشي آن لذيذتر از نوع خانگي و اهلي‌شده آن است.

توصيه‌ها

ـ خورش فسنجان از جمله غذاهايي است كه به دليل چربي گردو هضم آن به زمان طولاني‌تري نياز دارد، بنابراين نبايد در وعده شام قرار گيرد. همچنين بهتر است براي هضم و جذب مواد پروتئيني و ويتاميني اين خورش از پياز، سبزي يا ترشي همراه آن استفاده كنيد.

ـ اين خورش اگر كم‌چرب و به اندازه مصرف شود اسيدهاي چرب امگا ـ 3 گردو آن مي‌تواند از افزايش كلسترول بدخون جلوگيري كند. اما بايد دانست كه انواع روغن‌ها چه خوب و چه بد به يك ميزان كالري داشته و زياده‌روي در مصرف آنها مي‌تواند موجب افزايش انرژي، چاقي و ازدياد وزن شود. بد نيست بدانيد در 100 گرم مغز گردو 625 كالري انرژي نهفته است.

ـ رب انار شيرين و ترش هر دو اثر قابض و مقوي داشته و داراي طبعي سرد است و مي‌تواند رفع‌كننده التهاب در افراد تب‌دار باشد. اين رب در فسنجان مي‌تواند گرمي گردو را خنثي كرده و به تقويت كبد و كليه كمك و ادرار را زياد كند.

ـ شكر براي شيرين كردن فسنجان نيست. افزودن مقدار كمي شكر تنها براي اين است كه ترشي مزه فسنجان را تقليل دهيم. بنابراين بعضي رب انارها كه ترش نيستند امكان دارد كه اصلا نيازي به شكر نباشد. در صورت افزودن شكر، مصرف اين خورش براي افراد مبتلا به ديابت توصيه نمي‌شود.

فاخره بهبهاني

ادامه مطلب
سه شنبه 7 دی 1389  - 12:03 PM

اگر حتی یكی از اعضای خانواده هم دچار وسواس باشد یا بقیه تحت تاثیر او در فشار هستند یا این كه او تحت انتقادهای بقیه آزار می بیند.

در واقع وسواس از اختلالات اضطرابی است كه شكل های مختلفی هم دارد. این بیماری پیچیده و آزاردهنده است و شخص را مجبور می كند تا رفتاری برخلاف میل و اراده انجام دهد و با آن كه می داند افكار و رفتارش بیهوده است ولی خود را در رهایی از آن ناتوان می بیند. وسواس گاهی از دوران كودكی شروع می شود، ولی نمونه های آن را در تمام گروه های سنی می توان مشاهده كرد.

انواع وسواس شامل وسواس فكری و وسواس عملی است. در وسواس فكری افكار و تصاویر ذهنی كه خارج از كنترل هستند و فرد را تحت تاثیر قرار می دهند، موجب ناراحتی او می شوند. وسواس عملی نیز شامل اعمالی اجباری هستند كه بیمار بارها و برطبق نظم خاصی برای از بین بردن افكار وسواسی خود انجام می دهد. این كارها جنبه منطقی ندارند و كاملا بیهوده به نظر می رسند.

علائم مشخص و عمومی وسواس شامل ترس، اجبار و لزوم، احساس ناتوانی، دقت و نظم افراطی، پرخاشگری، وارسی كردن، تكرار و رفتار خرافاتی است. برای مثال فرد وسواسی همواره می ترسد كه دچار حادثه ناگوار شود. مثلا می گوید اگر از خیابان عبور كنم، تصادف خواهم كرد. همچنین فرد در خود احساس الزام به انجام عملی دارد و ناچار است اعمال و رفتاری را به صورت اجباری انجام دهد؛ به طوری كه با وجود آگاهی از بیماری اش خود را مجبور به انجام رفتارهای تكراری می داند.

بیمار در مواجهه با مشكلات، احساس ناتوانی و درماندگی می كند و قادر به كنترل آن نیست. افراد وسواسی در تكرار رفتارهای وسواس گونه دقیقاً از نظم و ترتیب خاصی پیروی می كنند كه موجب آزار اعضای خانواده می شود. این بیماران گاهی برای انجام رفتارهای وسواسی دست به كارهایی می زنند كه با پرخاشگری و عصبانیت و حتی خودآزاری همراه است.بعلاوه شخص وسواسی وقتی كاری می كند از انجام آن اطمینان ندارد. فرد عملی را بارها انجام می دهد، مثلا دست خود را بارها و بارها می شوید تا شاید آرام بگیرد.

جالب است بدانید كه ابتلا به وسواس تا حدود 50 درصد زمینه ژنتیكی دارد و حدود 2 تا 3 درصد مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند. به گفته پزشكان،وسواس را در اقوام درجه یك و دو می توان یافت. علاوه بر این، نسبت جنسیتی در مبتلا شدن به وسواس در زن و مرد تقریبا برابر است.

علت وسواس

شكل گیری وسواس ریشه در عوامل مختلفی دارد، می تواند مربوط به حوزه بیولوژیك یا زیست شناختی باشد كه معمولا توسط ژن ها از والدین منتقل می شود.

مسائل روان شناختی و اتفاقات روانی مانند مشكلات خانوادگی و همچنین حوزه مسائل اجتماعی كه شامل اتفاقات اجتماعی تاثیرگذار بر فرد است نیز می توانند از عوامل ابتلا به این بیماری محسوب شوند.

دكتر امید رضایی، متخصص اعصاب و روان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان این كه وسواس یكی از بیماری های اعصاب و روان است كه تا مدت ها توسط خود فرد و خانواده وی تحمل شده و در نهایت برای درمان به پزشك مراجعه می شود، می گوید: حدود نیمی از افراد مبتلا ابتدا به پزشكانی غیر از روانپزشك مراجعه كرده و سپس به مراكز روانپزشكی ارجاع داده می شوند.

دكتر رضایی، شستشوی مكرر، چك كردن و تردید داشتن را از علائم وسواس می داند و به ایسنا می گوید: در وسواس ذهنی، یك فكر مزاحم در ذهن فرد مبتلا شكل گرفته و به دنبال آن فرد به طور مكرر به انجام اعمالی در این زمینه اقدام كرده تا آنجا كه آن فكر مزاحم به یك رفتار تكراری و ناراحت كننده تبدیل می شود. به عنوان مثال فرد در ذهن خود می پندارد كه اتفاق ناگواری در پیش است؛ پس از گذشت مدتی به این نتیجه می رسد كه انجام رفتاری منجر به كاهش این ناراحتی و رفع خطر می شود؛ در این مرحله وسواس رفتاری به دنبال وسواس ذهنی شكل می گیرد كه گاهی ممكن است فرد با رغبت به انجام آن اقدام كند؛ این در حالی است كه بسیاری از مواقع به انجام آن تمایل ندارد، اما اختلال وسواس وی را ملزم به انجام آن عمل می كند.

او با بیان این كه وسواس ممكن است ریشه در اتفاقات خانوادگی داشته باشد، اظهار می كند: خانواده هم می تواند باعث ایجاد وسواس شده و هم می تواند از آن تاثیر گرفته، متشنج شده و به اختلال عملكرد دچار شود. بنابراین برای درمان وسواس و رفع آسیب های ناشی از آن باید علت ایجادكننده آن از بین برود.

ادامه مطلب
سه شنبه 7 دی 1389  - 11:36 AM
«بود گرینسپان» مستندساز مطرحی که شهرتش را از ساخت فیلمهایی درباره قهرمانان المپیک به دست آورده بود ، در سن 84 سالگی درگذشت.

  "ایسکانیوز"«بود گرینسپان» که چند دهه از زندگی‌اش را صرف ساخت فیلم درباره زندگی قهرمانان بازی‌های المپیک کرده بود، روز شنبه در 84 سالگی پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با بیماری «پارکینسون» در منزلش در نیویورک درگذشت.
بنابر این گزارش «بود گرینسپان» نخستین فیلمش را همزمان با برگزاری بازی‌های المپیک سال 1968 میلادی در مکزیکو سیتی ساخت.
کمیته بین‌المللی المپیک نیز با انتشار بیانیه‌ای ضمن ابراز تاسف از مرگ «گرینسپان»، او را حامی واقعی بازی‌های المپیک نامید که همواره در کارهایش به ارزش‌های آنها احترام گذاشته است.
بود گرینسپان در سال 1996 نیز مستند 100 سال افتخارات المپیک را کارگردانی کرده بود.
«گرینسپان»، پیش از فعالیت در عرصه فیلمسازی، کار خود را با گویندگی ورزشی در رادیو شهر نیویورک شروع کرد.
پوشش رادیویی بازی‌های ورزشی هلسینکی در سال 1952 از دیگر فعالیت‌های فرهنگی گرینسپان بود.
فیلم «جسی اوونز به برلین بازمی‌گردد» از مستندهای اخیر بود گرینسپان بود.


ادامه مطلب
دوشنبه 6 دی 1389  - 8:53 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6271354
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی