به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

در بیست‌و‌پنج سال آمریکایی‌ها به گونه‌ای رفتار کردند که گویی تصور نمی‌کردند در ایران انقلابی اتفاق بیفتد. از این منظر انقلاب اسلامی یک واقعه‌ی عجیب و باورنکردنی برای آمریکا بود که آنها را در سال ۱۳۵۷ وارد یک شرایط کاملاً استثنایی در مورد ایران کرد

خبرگزاری فارس: بررسی چهار دوره روابط ایران و آمریکا

 

دکتر جواد منصوری، مشاور پیشین وزیر امور خارجه‌ است که کتاب «چالش‌های ایران و آمریکا» را به رشته‌ی تحریر درآورده است. با او در باب مخاصمه‌ی ایران و آمریکا به گفت‌وگو نشستیم. این گفتار، توضیح پیشینه و مراحل مختلف این مخاصمه از بیان دکتر منصوری است:

1. ورود آمریکا به جریان جنگ جهانی دوم و پس از آن، دخالت در ماجرای اشغال ایران مقدمه‌ای شد برای گسترش روابط بین ایران و آمریکا. پس از پایان جنگ جهانی دوم آمریکا با توجه به شرایط جدید بین‌المللی، تبدیل به یک ابرقدرت بزرگ و تعیین‌کننده‌ در جهان شد. قدرت‌های استعماری تقریباً در آن مقطع بسیار ضعیف شده بودند و آمریکا چون خارج از صحنه‌ی جنگ جهانی دوم مانده بود، توانست منافع بسیاری را از آن جنگ به دست آورد.

از طرف دیگر ایران و منطقه‌ی خلیج فارس به دلیل این که منابع عظیم نفتی داشته و دارند و نفت در موقعیت پس از جنگ جهانی دوم برای دولت‌های بزرگ بسیار تعیین‌کننده بود، لذا دولت آمریکا حضور در خاورمیانه و تسلط بر کشورهای این منطقه را جزء اهداف استراتژیک خود قرار داد و به‌تدریج و طبق برنامه‌هایی حضورش در خلیج فارس را فعال‌تر کرد. پس از آن هم توانست انگلیس را تدریجاً در صحنه‌ی خاورمیانه ضعیف کند و سرانجام بر ایران و عربستان و چند کشور دیگر این منطقه تسلط یابد. البته اسرائیل نیز در این زمینه نقش بسزایی داشت.

آمریکایی‌ها در سال 1357 وارد یک شرایط کاملاً استثنایی در مورد ایران شدند. پیش از پیروزی انقلاب در واقع «مردم ایران» در برابر آمریکا ایستاده بودند، اما پس از پیروزی انقلاب مردم ایران به همراه دولت برگزیده‌شان به مقابله با سلطه‌ی آمریکا می‌پرداختند.

2. نهضت ملی‌شدن صنعت نفت یک مقطع دیگری بود که روابط ایران و آمریکا را متحول کرد. در این مقطع آمریکایی‌ها بیش از پیش در ایران حضور پیدا کردند. برخی در داخل ایران تصورشان این بود که آمریکا در هر صورت برای روابط خارجی ایران بهتر از انگلیس است. سرانجام در سال 1332 آمریکایی‌ها در راستای اهداف تسلط بر خاورمیانه‌ و با برنامه‌ریزی دقیق و یک کودتا، حکومتی دیکتاتوری را در ایران پایه‌گذاری کردند و به این ترتیب از 28 مرداد 1332 روابط ایران و آمریکا وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد.

3. بیست‌وپنج سال حاکمیت آمریکا بر ایران در فاصله‌ی سال‌های 1332 تا سال 1357 مسائل بسیاری را برای کشور ما به وجود آورد، اما نکته‌ی مهم این است که در آن مقطع آمریکا در مقابل «مردم ایران» قرار گرفت. دولت ایران کاملاً وابسته و در اختیار آمریکا بود، به نحوی که آمریکایی‌ها بر کلیه‌ی مسائل ایران مسلط بودند. در این دوران بود که مبارزات ضد آمریکایی ابتدا و ظاهراً علیه نظام سلطنتی پهلوی شکل می‌گرفت، اما واقعاً و ماهیتاً این اعتراضات برای قطع سلطه‌ی آمریکا بر ایران بود.

در این بیست‌و‌پنج سال آمریکایی‌ها به گونه‌ای رفتار کردند که گویی تصور نمی‌کردند در ایران انقلابی اتفاق بیفتد. از این منظر انقلاب اسلامی یک واقعه‌ی عجیب و باورنکردنی برای آمریکا بود که آنها را در سال 1357 وارد یک شرایط کاملاً استثنایی در مورد ایران کرد. پیش از پیروزی انقلاب در واقع «مردم ایران» در برابر آمریکا ایستاده بودند، اما پس از پیروزی انقلاب مردم ایران به همراه دولت همسو و برگزیده‌شان به مقابله با سلطه‌ی آمریکا می‌پرداختند.

پیش از انقلاب مبنای مخالفت ما با آمریکا این بود که آنها نظام فاسدی را به عنوان دولت دست‌نشانده‌ی خود بر ایران حاکم کرده بودند که حافظ منافع آمریکا در منطقه بود. دیگر این‌که مردم ما احساس می‌کردند آمریکا شدیدتر از انگلیس در حال اسلام‌زدایی از جامعه‌ی ایران است و این مسئله‌ مردم ایران را علیه آمریکا بیشتر تحریک می‌کرد. مسئله‌ی سوم این بود که آمریکا بزرگ‌ترین حامی اسرائیل بود؛ یعنی حامی بزرگ‌ترین دشمن مسلمانان و به این دلیل مردم مسلمان ایران به‌شدت با آمریکا مبارزه می‌کردند.

4. پس از یک دوره‌ی بیست‌و‌پنج‌ساله سرانجام با شکل‌گیری انقلاب اسلامی روابط ایران و آمریکا وارد دوران جدیدی شد. دشمنی آمریکا با ملت ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب را می‌توان به سه مرحله تقسیم کرد؛ اگرچه این مراحل بسیار شبیه به هم هستند. مرحله‌ی اول از ابتدای پیروزی انقلاب تا 13 آبان 1358 است. در این مرحله آمریکا در امور داخلی ایران دخالت می‌کرد و می‌خواست انقلاب را به شکست برساند، اما مردم علیه آمریکا حرکت کردند. سرانجام با توجه به این‌که آمریکایی‌ها به هیچ شکلی به اعتراضات مردم و دولت ایران در مورد دخالت‌هایشان توجه نمی‌کردند، سفارت آمریکا در تهران تصرف شد. از این پس رابطه‌ی دو کشور وارد مرحله‌ای دیگر شد، زیرا روابط دو کشور تقریباً حالتی نامشخص پیدا کرد، چون آمریکا فکر می‌کرد مجدداً می‌تواند حکومت پیشین را برگرداند.

پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران، دولت ایالات متحده به‌شدت در دنیا نسبت به ایران حساس شد. همچنین حکومت و حتی گاهی مردم ایران را یک تهدید جدی قلمداد کرد. از طرف دیگر، تا آن زمان چنین تحقیری از طرف دولتی نسبت به آمریکا سابقه نداشت.

مرحله‌ی دوم از 13 آبان 1358 تا سال 1367 یعنی تا پایان جنگ است. دولت آمریکا علناً در مقابل ملت ایران قرار گرفت، تبلیغات گسترده‌ای را علیه ایران به راه انداخت، از ضد انقلاب حمایت کرد و سعی کرد در امور ایران دخالت‌ کند. همچنین اقداماتی را در جریان طبس و کودتای نوژه انجام داد.

پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران، دولت ایالات متحده به‌شدت در دنیا نسبت به ایران حساس شد. همچنین حکومت و حتی گاهی مردم ایران را یک تهدید جدی قلمداد کرد. از طرف دیگر، تا آن زمان چنین تحقیری از طرف دولتی نسبت به آمریکا سابقه نداشت. لذا آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند به طور جدی علیه ملت ایران اقدام کنند و طبعاً اقدامات خشونت‌آمیز آنها علیه ایران افزایش یافت. آمریکا پس از این ماجرا روابط خود را با ایران قطع کرد و اموال ایران را بلوکه ساخت. همچنین در بزرگ‌ترین اقدام علیه ایران، جنگ تحمیلی را به راه انداخت، اما این نکته حائز اهمیت است که هیچ‌یک از این اقدامات آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران به اهداف تعیین شده‌ی خود نرسید. البته گاهی مشکلات و خساراتی را به دولت و ملت ایران وارد کرد، اما آمریکا را به هدف مد نظرش نرساند.

پس از پایان جنگ عراق با ایران، تصور آمریکایی‌ها این بود که دولت ایران برای بازسازی مجدداً به غرب و آمریکا مراجعه خواهد کرد و عملاً سیاست‌هایش را نسبت به آنها تعدیل خواهد نمود، اما این‌گونه نشد. طبیعتاً ملت ایران یک تنفر روزافزونی از مداخلات آمریکا و سیاست‌های آنها پیدا کرد و به این دلیل روابط ایران و آمریکا همچنان دچار چالش و در وضعیتی مخاطره‌آمیز قرار گرفت.

اما مرحله‌ی سوم دشمنی آمریکا با ایران از سال 1368 تا سال 1388 است که بحث «براندازی از درون» به عنوان اصلی‌ترین برنامه‌ی آمریکا در قبال ایران دنبال ‌شد و همچنان هم دنبال می‌شود، اما به سرانجام نرسید. از سال 1388 به بعد، آمریکا دشمنی با ایران را علنی‌‌تر کرده است. آنها تصورشان این است که این بار براندازی را از اقداماتی مثل تحریم‌ها و گسترش تبلیغ علیه ایران به‌ویژه با پیگیری بحث هسته‌ای دنبال کنند. به عبارت دیگر می‌خواهند با این اقدامات در رفتار دولت ایران تغییر به‌وجود بیاورند.

ترسی که آمریکایی‌ها از گسترش اسلام سیاسی دارند، یک واقعیت است، زیرا اگر اسلام سیاسی در دنیا گسترش یابد، قطعاً سلطه‌ی قدرت‌های بزرگ دچار یک چالش بسیار پرهزینه خواهد شد و نهایتاً هم معلوم نیست که بتوانند به سلطه‌طلبی‌های خود در سطح بین‌المللی ادامه بدهند. بنابراین چالش ایران و آمریکا برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت و این تصور اشتباه است که برخی معتقدند اگر ما مقداری از مواضع‌ خود عقب‌نشینی کنیم، دولت آمریکا هم از دشمنی با ما دست برمی‌دارد. به این دلیل که دولت آمریکا حتی یک موضع‌گیری سیاسی ساده‌ی دولتی را هم نمی‌تواند تحمل کند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد و این رفتار نشانه‌ی خوبی برای خروج از چالش نیست.

دکتر جواد منصوری، مشاور پیشین وزیر امور خارجه‌

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید علی خامنه ای

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 6:15 PM

 

آنچه اغلب در متون و اظهارات مطرح می‌شود تعبیر «توسعه» است، اما مقام معظم رهبری بر کاربرد مفهوم پیشرفت تأکید دارند که الزامات و بار معنایی خاص خود را به همراه دارد.

خبرگزاری فارس: چهار شاخص برای سنجش پیشرفت

 

رهبر انقلاب، در سفر به استان خراسان شمالی، در جمع مردم بجنورد، پیشرفت را هدف ملت ایران معرفی کردند و اشاره کردند که «در طول مدت 30ساله‌ی انقلاب، به طور مرتب پیشرفت کرده‌ایم...»

با توجه با این فراز از بیانات رهبر معظم انقلاب، می‌بایست برای داشتن فهم دقیقی از صحت حرکت در مسیر و لزوم برنامه‌ریزی دقیق برای آینده، شاخص‌ها و ملاک‌های متقن داشت تا بتوان با کمک آن‌ها و رصد دائمی موقعیت خود، تحلیلی منطقی و منطبق بر واقعیات ارائه کرد. در این راستا، با حجت‌الاسلام دکتر «ذبیح‌الله نعیمیان»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه اندیشه‌ی سیاسی اسلام، به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم.

شاخص‌ها و ملاک‌های سنجش پیشرفت چیست؟

آنچه اغلب در متون و اظهارات مطرح می‌شود تعبیر «توسعه» است، اما مقام معظم رهبری بر کاربرد مفهوم پیشرفت تأکید دارند که الزامات و بار معنایی خاص خود را به همراه دارد. لذا باید اهتمام جدی داشت تا این مفهوم به محور گفتمان عمومی کشور تبدیل شود. در گفتمان توسعه‌محور، عرصه‌های مختلفی از جمله توسعه‌ی سیاسی و توسعه‌ی اقتصادی مطرح شده است. در دوران اصلاحات، مفهوم توسعه با اولویت توسعه‌ی سیاسی محوریت پیدا کرده بود و با تغییر گفتمان حاکم، مفهوم «پیشرفت» کانون و محور گفتمان جدید قرار گرفت. مقام معظم رهبری، در بیاناتی که در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی پیشرفت در تاریخ 10 آذر 89 داشتند، 4 عرصه را برای پیشرفت مطرح فرمودند:

1. پیشرفت در عرصه‌ی فکر

2. پیشرفت در عرصه‌ی علم

3. پیشرفت در عرصه‌ی زندگی

4. پیشرفت در عرصه‌ی معنویت

به تعبیر ایشان، چهارمین عرصه که از همه‌ی عرصه‌ها مهم‌تر بوده و روح عرصه‌های دیگر به شمار می‌رود. پیشرفت در عرصه‌ی معنویت از منظر مقام معظم رهبری عبارتست از اینکه جامعه باید مبتنی بر باورهای قرآنی تبدیل به جامعه‌ی متفکر شود. مطلوب ایشان، جوشیدن فکر و اندیشه در سطح جامعه است و در این راستا بر این نکته تأکید دارند که پیشرفت در عرصه‌ی فکر، باید از مجموعه‌ی نخبگان آغاز شده تا به این وسیله به آحاد مردم منتقل شود.

به طور طبیعی حرکت در این عرصه الزامات، راهبردها و بهره‌گیری ابزارهای خاص خود از جمله آموزش و پرورش، رسانه‌ها و... را می‌طلبد. باید توجه داشت که تأکید ایشان بر عرصه‌های مختلف پیشرفت بیانگر اهمیت حرکت در مسیر نیل به قله‌های تمدن اسلامی است. از آنجا که اندیشه و تفکر، محور فرهنگ و تمدن است، پیشرفت در این عرصه یکی از عناصر بسیار مهم و مؤثر برای رسیدن به قله‌های تمدن اسلامی است. اگر بخواهیم برای رسیدن به قله‌های تمدنی تلاش کنیم، ناگزیر باید از مبنای تفکر و اصول دینی تفکر آغاز کنیم و آن را در عرصه‌های مختلف زندگی به کار بریم تا به عقلانیت هدایت‌یافته‌ی دینی دست یابیم.

برای رسیدن به قله‌های تمدنی، ناگزیر باید از مبنای تفکر و اصول دینی تفکر آغاز کنیم و آن را در عرصه‌های مختلف زندگی به کار بریم تا به عقلانیت هدایت‌یافته‌ی دینی دست یابیم.

عرصه‌ی دوم که ایشان در مسیر پیشرفت بر آن تأکید دارند حوزه‌ی علم است. از منظر ایشان، علم محصول تفکر است و اگر تفکر نباشد، فضایی برای شکل‌گیری و تکوین علم وجود نخواهد داشت. بنابراین کوتاهی و کاهلی در پیشرفت فکری باعث می‌شود که زمینه‌ی مناسب برای نوآوری‌های علمی و در نهایت، رسیدن به استقلال علمی مهیا نشود.از منظر مقام معظم رهبری، پیشرفت در عرصه‌ی علم باید در مسیری باشد که بتواند استقلال علمی را برای کشور و در نهایت تمدن اسلامی به ارمغان بیاورد.

در واقع استقلال علمی، رکن اساسی پیشرفت، برای نیل به تمدن اسلامی است. از منظر ایشان، علم و کار علمی بایستی عمق و بنیان جدی داشته باشد. لذا باید حرکت علمی از زیربنا و با بنیان مستحکم آغاز شود و شکل بگیرد تا بتوانیم به قله‌های علمی و به ویژه استقلال علمی برسیم.

عرصه‌ی سوم پیشرفت، عرصه‌ی زندگی است. همه‌ی اموراتی که در زندگی یک جامعه مؤثرند، از مسائل سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسائلی مانند امنیت، عدالت،‌ رفاه، استقلال، عزت ملی، آزادی، تعاون و حکومت، زمینه‌های پیشرفت در عرصه‌ی زندگی هستند. عنصر بسیار مهمی که مقام معظم رهبری در بیانات اخیرشان بر آن تأکید داشتند این بود که باید سبک زندگی را در چارچوب ارزش‌های دینی بازتعریف کنیم. از منظر ایشان، رسیدن به تعالی انسانی الهی، نیازمند پرورش در دامان تعالیم و معارف ارزش‌های الهی و متناسب با بستر تحولات زندگی دنیوی است.

باید سبک زندگی را در چارچوب ارزش‌های دینی بازتعریف کنیم. بنابراین اگر بتوانیم یک سبک زندگی مناسب و متناسب با شرایط بومی خود تعریف کنیم، زمینه‌ی مناسبی برای پیشرفت و تعالی مهیا شده است.

با این اوصاف، وارد عرصه‌ی چهارم پیشرفت، از منظر مقام معظم رهبری، می‌شویم که آن پیشرفت در عرصه‌ی معنویت است. در واقع، تحولات جدید می‌تواند زندگی ما را دستخوش تغییرات عدیده‌ای نماید. اینجا بزنگاهی است که هنگام مواجهه با تمدن رو به زوال، معنویت‌گریز و معنویت‌ستیز غربی مواجه می‌شویم، اهمیت خودش را نشان می‌دهد.

امروزه در پی تحولات ناشی از جهانی شدن، فقدان معنویت تبدیل به بحرانی فراگیر شده است، اما در چشم‌انداز تمدن اسلامی، معنویت جایگاهی بسیار رفیع و منیع دارد که به راحتی می‌توان بر مبنای آن، به سمت پیشرفت و تمدن اسلامی حرکت کرد.

طبیعتاً اگر تمدن صرفاً به علم و فناوری یا تفکرات انسانی بریده از خداباوری تقلیل یابد، هیچ گاه نمی‌تواند مطلوب تمدنی اسلامی باشد.بنابراین روح مجموعه‌ی عناصر مادی که می‌توانند به پیشرفت یک جامعه مدد رسانند معنویتی است که از تعالیم دینی سیراب می‌شود.

اگر این معنویت نباشد، علم، سیاست، آزادی و سایر عرصه‌های پیشرفت نمی‌توانند سعادت واقعی را برای انسان به ارمغان بیاورند. در واقع می‌توان گفت با معنویت مرتبط با وحی، می‌توان قله‌های علم و تمدن را فتح کرد. از سوی دیگر، معنویت می‌تواند در مسیر دستیابی به سبک زندگی مناسب، مددرسان باشد و شایستگی‌ها و ظرفیت‌های انسان را تقویت کند و به ظهور و بروز برساند.

چرا مقام معظم رهبری این شاخص‌ها را ملاک پیشرفت معرفی کرده‌اند؟

محورهایی که به آن‌ها اشاره شد کمک می‌کند که شاخص‌ها را بهتر بفهمیم و تمایز اساسی تمدن اسلامی را از تمدن‌های غیراسلامی بشناسیم. در واقع اگر ملت ایران به دنبال آن است که به پیشرفت و تعالی برسد، نیاز به شاخص‌هایی دارد که عرصه‌های مختلف زندگی را ارزیابی کند. اگر بخواهیم شاخص عزت اسلامی و استقلال را مد نظر قرار دهیم، آن گاه می‌توانیم بفهمیم که تفاوت ما با دیگران در چیست؛ چرا که بسیاری از پیشرفت‌های ظاهری و مادی علم و تکنولوژی را می‌توان در بسیاری از کشورهای دیگر نیز دید؛ اما عزت، استقلال و معنویت را نمی‌توان در زندگی بسیاری از جوامع بشری مشاهده کرد.

از سوی دیگر، عدالتی که در سایه‌ی عبودیت دینی محوریت داشته باشد می‌تواند شاخصی برای رسیدن به تمدن اسلامی تلقی شود. در واقع مشکل تمدن‌های بشری، که در ظاهر پیشرفته هستند، این است که مبنای مناسبی برای تعریف شاخص‌های خود ندارند. در واقع شاخص‌های دینی می‌توانند تمدن حقیقی را برای انسان و سعادت او به ارمغان بیاورند. از این رو، به نظریه‌پردازیِ به دور از تجددگرایی و به دور از ترکیب صوری نظریاتِ برآمده از تمدن غرب نیاز داریم.

بسیاری از نظریه‌پردازیِ معطوف به تمدن‌سازی، صرفاً به الگوها و فرآورده‌های تمدنی غیردینی و به ویژه تمدن غرب بسنده کرده‌اند. آن‌ها تلاش دارند با ترکیب نامتجانس عناصر، راهی را در جهت رسیدن به تجدد برای ما به ارمغان بیاورند. این در حالی است که طی طریق در این مسیر، ما را از رسیدن به الگوی تمدن اسلامی همراه با ارزش‌های اخلاقی و وحیانی بازخواهد داشت.

مشکل تمدن‌های بشری، که در ظاهر پیشرفته هستند، این است که مبنای مناسبی برای تعریف شاخص‌های خود ندارند. در واقع شاخص‌های دینی می‌توانند تمدن حقیقی را برای انسان و سعادت او به ارمغان بیاورند.

این شاخص‌ها چگونه باعث پیشرفت ملت شده‌اند؟ تأثیر این شاخص‌ها در پیشرفت ملت چیست؟

اگر بخواهیم به طور عینی به این مسئله بپردازیم، باید به مثال‌هایی در این زمینه اشاره کنیم. برای مثال، در زمینه‌‌های علمی، در اوایل انقلاب، تعداد اعضای هیئت علمی و دانشجوهای ما بسیار محدود بود. در آن زمان، بیش از 170 هزار دانشجو نداشتیم، در حالی که اکنون 4 میلیون دانشجو داریم. اگر در اول انقلاب تنها 5 هزار عضو هیئت علمی داشتیم، در حال حاضر ده‌ها هزار عضو هیئت علمی داریم.

اگر با نگاهی عزتمدارانه و استقلال‌جویانه، به زمینه‌ها و فرصت‌هایی که برای ملت ایجاد شده است نگریسته شود، پیشرفت‌ها انکارناپذیر است. بنابراین هنگامی پیشرفت‌ها حاصل می‌شود که استقلال دینی، سیاسی و فرهنگی محقق شده باشد. با توکل بر عنایات الهی و با همت عالی می‌توانیم به پیشرفت‌های بیشتر و والاتر نائل شویم.

تهیه و تنظیم: مجید میری

منبع: برهان

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 6:14 PM

 

محدودیت حاصل شده از تحریم نفت ایران نه تنها به مرور موجبات تحول و تغییر در سبک زندگی ایرانی را مهیا خواهد ساخت بلکه در بلند مدت بسترهای صدور فرهنگ خاص نهادینه شده از چنین وضعیتی را برای ملتهای مستضعف دنیا ایجاد خواهد نمود.

خبرگزاری فارس: نفت یا گاو نه من شیرده؟

 

نفت یار شاطر یا بار خاطر؟، این سوالیست که مکرراً و از کانالهای متعدد مطرح شده و تا به حال لااقل از زاویه دید جامعه ایرانی پاسخ مناسب و جامعی هم به آن داده نشده است. همانطور که بسیاری بر این باورند که نفت مانعی برای پیشرفت و توسعه جامعه ایرانی بوده و است بسیاری دیگر با نگرشی کاملاً متفاوت بر منافع و مزایای متعدد آن تکیه دارند. نکته قابل توجه آنست که هر دو طرف استدلالهای محکمی را برای ادعای خود مطرح ساخته اند. بررسی این موضوع در شرایط فعلی و به حسب شدت یافتن تهدیدات غرب مبنی بر گسترش دامنه تحریمها به صنعت نفت ایران از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.

اقتصاد نفتی و به تبع اقتصاد رانتی1محور استدلال منتقدین را تشکیل داده است. منتقدین با اشاره به نظریه دولت رانتیر توسعه نیافتگی و مشکلات موجود در حوزه های گوناگون به ویژه حوزه اقتصادی را تحت تاثیر درآمدهای رانتی دانسته اند. این دسته با اشاره به مفاهیمی چون ذهنیت رانتی، دولت رانتی و . . . تبعات اقتصاد نفتی را مانع اصلی در عدم پیشرفت یک جامعه دانسته اند.

بر این اساس همزمان با پیوند میان دولت و رانت اسباب ترویج ذهنیت رانتی در راس و بدنه جامعه ایجاد شده است. این امر به مرور شرایطی را ایجاد نموده که مشخصه های فرهنگی ای چون خلاقیت، پرکاری، نوآوری و نظایر آن تحت تاثیر نهاد دولت رانتیر به فراموشی سپرده شده و به جای آن مشخصه هایی چون تقلید، تنبلی، بی تفاوتی و . . . بر دیگر نهادها و به تبع بدنه جامعه ایرانی مسلط شده است.

در مقابل این دیدگاه معتقدین به نفت بر این باورند که درآمدهای نفتی نعمتی خدادادی برای هر جامعه است و تا به امروز نیز اگر شرایط کشور از ثبات و اقتدار نسبی در سطح منطقه و جهان برخوردار بوده است به دلیل درآمدها و ارز حاصل از فروش نفت چه در دوران قبل و چه در دوران بعد از انقلاب بوده است.

بی تردید هر دو نگرش اصلی در این باب به دام افراطگرایی افتاده اند. نه استدلال منتقدین کاملاً صحیح است و نه دیدگاه موافقان. همانگونه که نفت در بسیاری از کشورها(ازجمله کشورهای نفتی خاورمیانه) مانعی برای توسعه همه جانبه بوده است در بسیاری از کشورها(ازجمله کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ) منشا ثمرات و خیر و برکت فراوانی بوده است لکن مهم نوع بهره مندی از این نعمت خداداد است.

در مقابل، نگرش موافقان نیز با این حدت درست نیست. درست است که نفت درآمدهای فراوانی را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورده است اما به دلایل گوناگون(ازجمله عدم استفاده صحیح و عقلائی از این منبع) اسباب زحمت جامعه ایرانی را مهیا ساخته است. بی شک مفاهیمی چون ذهنیت رانتی و نتایج اسف بار آن چون تنبلی و بی تفاوتی به عنوان نمود اصلی تزریق بی حساب و کتاب درآمدهای نفتی از بارزترین مشخصه های فرهنگ امروزی جامعه ایرانیست.

فارغ از اینکه کدام نگرش رویکرد منطقی تری را در قبال این موضوع به کار برده است نکته دارای اهمیت شرایط خاص جامعه ایران است. به عبارت دیگر با عنایت به شرایط خاص تاریخی ای که نظام اسلامی ایران در آن به سر می برد پاسخ به مسئله اصلی نوشتار حاضر از ویژگی خاص بودن برخوردار است. انقلاب ایران با ادعای پیام جهانی امروز در معرض آزمونهای متعدد قرار گرفته است.

آبدیده شدن نظام اسلامی در برخورد با چنین آزمونهایی شرط اساسی ورود به صحنه اصلی تمدنسازی اسلامی-ایرانی است. آنچه که امروز تحت عنوان تحریم بر ملت ایران تحمیل شده است از دریچه آرمانهای انقلاب اسلامی نه تنها تهدیدی علیه موجودیت نظام اسلامی نیست بلکه به عنوان فرصت باید بدان نگریست.

گسترده شدن دامنه تحریمها به حوزه صنعت نفت کشور و ایجاد موانع متعدد برای کسب درآمدهای نفتی با اینکه در کوتاه مدت آسیبهای فراوانی را برای معیشت کشور و اقتصاد کشور به ارمغان خواهد آورد اما در بلند مدت با گسستن بندهای وابستگی اقتصاد، دولت و ملت ایران به درآمدهای نفتی تحول در فرهنگ جامعه ایرانی و خیز برای تمدن سازی اسلامی را ایجاد خواهد نمود.

محدودیت حاصل شده از تحریم نفت ایران نه تنها به مرور موجبات تحول و تغییر در سبک زندگی ایرانی را مهیا خواهد ساخت بلکه در بلند مدت بسترهای صدور فرهنگ خاص نهادینه شده از چنین وضعیتی را برای ملتهای مستضعف دنیا ایجاد خواهد نمود. این که ما تا به امروز نتوانسته ایم وابستگی خود به درآمدهای نفتی را به حداقل برسانیم یک واقعیت تلخ است. نبودن عزم جدی برای چنین کاری نیز به عدم احساس خطر با می گردد.

به عبارت دیگر راس و بدنه جامعه ایرانی هنوز هم احساس خطر چندانی از استمرار چنین وضعیتی نکرده اند.تنها با فهم چنین خطری است که تلاش برای قطع وابستگی به درآمدهای نفتی با جدیت پیگیری خواهد شد. رضا امیر خانی نویسنده خوش ذوق کشورمان در گوشه ای از کتاب نفحات نفت این مهم را اینگونه به رشته تحریر درآوده است:«شنیده ام که ستاره دریایی اگر بازوش زیر سنگ گیر بیفتد، از خیر بازو می گذرد و آن را قطع می کند. اما این مال وقتی است که ستاره بیم داشته باشد از خطر . . . دولت تا نفت دارد، خطری تهدیدش نمی کند!»

در کنار تمام این موارد کارآمدی و یا نا کارآمدی نفت در جامعه ایرانی را باید به حسب نتایج آن بررسی نمود.هرچند نفت سالهاست درآمدهای هنگفتی را برای دولت و گاه ملت ایران به بار آورده است لکن مثل نفت برای ما مثل گاو نه من شیر ده ایست که پس از ایجاد درآمدهای گسترده اسباب تحول و تطور قهقرایی فرهنگ جامعه ایرانی را به سوی مشخصه های فرهنگی مذمومی که شرح آن آمد مهیا ساخته است.

پی نوشت :

1.رانت را می‌توان درآمدی دانست که برخلاف سود و مزد که نتیجه تعاملات و تلاش و فعالیت اقتصادی است، بدون تلاش به دست می‌آید، ویژگی‌های دولت رانتیر را در مجموع می‌توان به شرح ذیل عنوان کرد: دولت رانتیر دولتی است که بیش از 42 درصد از درآمدهای آن از رانت خارجی به دست می‌آید، درآمدهای دولت رانتیر هیچ ارتباطی با فرایندهای تولیدی در اقتصاد داخلی کشور ندارد، در دولت رانتیر درصد بسیار کمی درگیر تولید رانت هستند و بنابراین اکثریت جامعه دریافت‌کننده و تعدادی نیز توزیع‌کننده رانت هستند و دولت رانتیر اصلی‌ترین دریافت‌کننده و در نتیجه هزینه‌کننده درآمدهای ناشی از رانت است. بدین ترتیب، بیشتر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت را می‌توان دولت‌های رانتیر دانست زیرا همچنان که اشاره شد درآمدی که نصیب این دولت‌ها می‌شود هیچ‌گونه ارتباط جدی با پویش‌های اقتصادی در داخل کشور ندارد.

منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 6:09 PM

 

اگر می‌خواهید با رویه‌های غرب، بنیان فکری و شیوه‌های غرب در برخورد با تمدن‌ها آشنا شوید،کتابهای «اسلام و سیمای تمدن غرب»؛«نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایران»؛دو رویة تمدن بورژوازی غرب» و«غرب‌شناسی»‌ را مطالعه کنید.

خبرگزاری فارس: این ‌سه‌ کتاب‌را‌بخوانید

 

بر آن بودیم برای مطالعه بیشتر، فهرستی از کتاب‌ها و مجلاتی که در خصوص غرب و غربزدگی به چاپ رسیده است را منتشر نماییم، اما به این نتیجه رسیدیم که با معرفی چند کتاب و بیان انگیزه نویسندگان آن و چاپ بخشی از آنان، مخاطب را با شالوده فکری و اخلاقی غرب آشنا سازیم. اگر می‌خواهید با رویه‌های غرب، بنیان فکری و شیوه‌های غرب در برخورد با تمدن‌ها آشنا شوید، حتماً این سه کتاب را مطالعه کنید.خواندن این سه کتاب که هر کدام لایه‌ای از هزارتوی غرب را واکاوی می‌کند، شما را با فضای فکری و اخلاقی و نیز تاکتیک‌های غرب در سیطره بر تمدن‌ها آشنا می‌سازد.

بقیه در ادامه

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 6:07 PM

 

با پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، امید سفیر کنونی این کشور در سازمان ملل برای تصدی پست وزارت خارجه قوت گرفته؛ به ویژه اینکه هیلاری کلینتون از تمایل خود برای کناره‌گیری از سیاست خبر داده است.

خبرگزاری فارس: رایس دوم کیست+اینفوگرافی

 

 «سوزان الیزابت رایس»، سفیر کنونی آمریکا در سازمان ملل متحد، پیشتر به عنوان یکی از کارکنان شورای امنیت ملی کاخ سفید خدمت کرده و در دور دوم ریاست جمهوری بیل کلینتون نیز معاون وزیر خارجه آمریکا در امور آفریقا بوده است.

بسیاری از مقامات و دیپلمات‌ها او را بسیار باهوش اما در عین حال بی‌تجربه و غیر منعطف می‌دانند. علاوه بر این، برخی رایس را فردی جوان، بلندپرواز و با استعداد قلمداد می‌کنند. بعضی نیز او را زنی مستبد و جسور می‌دانند که به نظرات مخالف عقیده خود، توجه نمی‌کند.

دیپلمات‌های آگاه در وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین دیپلمات‌های خارجی حاضر در سازمان ملل بر این اعتقادند که سوزان رایس بیش از همه شانس رسیدن به پست وزارت امور خارجه را دارد و از هم اکنون خود را برای این سمت آماده کرده است.

 

برای مشاهده اینفوگرافی بر روی تصویر کلیک کنید

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 5:39 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6265881
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی