به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

محدودیت حاصل شده از تحریم نفت ایران نه تنها به مرور موجبات تحول و تغییر در سبک زندگی ایرانی را مهیا خواهد ساخت بلکه در بلند مدت بسترهای صدور فرهنگ خاص نهادینه شده از چنین وضعیتی را برای ملتهای مستضعف دنیا ایجاد خواهد نمود.

خبرگزاری فارس: نفت یا گاو نه من شیرده؟

 

نفت یار شاطر یا بار خاطر؟، این سوالیست که مکرراً و از کانالهای متعدد مطرح شده و تا به حال لااقل از زاویه دید جامعه ایرانی پاسخ مناسب و جامعی هم به آن داده نشده است. همانطور که بسیاری بر این باورند که نفت مانعی برای پیشرفت و توسعه جامعه ایرانی بوده و است بسیاری دیگر با نگرشی کاملاً متفاوت بر منافع و مزایای متعدد آن تکیه دارند. نکته قابل توجه آنست که هر دو طرف استدلالهای محکمی را برای ادعای خود مطرح ساخته اند. بررسی این موضوع در شرایط فعلی و به حسب شدت یافتن تهدیدات غرب مبنی بر گسترش دامنه تحریمها به صنعت نفت ایران از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.

اقتصاد نفتی و به تبع اقتصاد رانتی1محور استدلال منتقدین را تشکیل داده است. منتقدین با اشاره به نظریه دولت رانتیر توسعه نیافتگی و مشکلات موجود در حوزه های گوناگون به ویژه حوزه اقتصادی را تحت تاثیر درآمدهای رانتی دانسته اند. این دسته با اشاره به مفاهیمی چون ذهنیت رانتی، دولت رانتی و . . . تبعات اقتصاد نفتی را مانع اصلی در عدم پیشرفت یک جامعه دانسته اند.

بر این اساس همزمان با پیوند میان دولت و رانت اسباب ترویج ذهنیت رانتی در راس و بدنه جامعه ایجاد شده است. این امر به مرور شرایطی را ایجاد نموده که مشخصه های فرهنگی ای چون خلاقیت، پرکاری، نوآوری و نظایر آن تحت تاثیر نهاد دولت رانتیر به فراموشی سپرده شده و به جای آن مشخصه هایی چون تقلید، تنبلی، بی تفاوتی و . . . بر دیگر نهادها و به تبع بدنه جامعه ایرانی مسلط شده است.

در مقابل این دیدگاه معتقدین به نفت بر این باورند که درآمدهای نفتی نعمتی خدادادی برای هر جامعه است و تا به امروز نیز اگر شرایط کشور از ثبات و اقتدار نسبی در سطح منطقه و جهان برخوردار بوده است به دلیل درآمدها و ارز حاصل از فروش نفت چه در دوران قبل و چه در دوران بعد از انقلاب بوده است.

بی تردید هر دو نگرش اصلی در این باب به دام افراطگرایی افتاده اند. نه استدلال منتقدین کاملاً صحیح است و نه دیدگاه موافقان. همانگونه که نفت در بسیاری از کشورها(ازجمله کشورهای نفتی خاورمیانه) مانعی برای توسعه همه جانبه بوده است در بسیاری از کشورها(ازجمله کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ) منشا ثمرات و خیر و برکت فراوانی بوده است لکن مهم نوع بهره مندی از این نعمت خداداد است.

در مقابل، نگرش موافقان نیز با این حدت درست نیست. درست است که نفت درآمدهای فراوانی را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورده است اما به دلایل گوناگون(ازجمله عدم استفاده صحیح و عقلائی از این منبع) اسباب زحمت جامعه ایرانی را مهیا ساخته است. بی شک مفاهیمی چون ذهنیت رانتی و نتایج اسف بار آن چون تنبلی و بی تفاوتی به عنوان نمود اصلی تزریق بی حساب و کتاب درآمدهای نفتی از بارزترین مشخصه های فرهنگ امروزی جامعه ایرانیست.

فارغ از اینکه کدام نگرش رویکرد منطقی تری را در قبال این موضوع به کار برده است نکته دارای اهمیت شرایط خاص جامعه ایران است. به عبارت دیگر با عنایت به شرایط خاص تاریخی ای که نظام اسلامی ایران در آن به سر می برد پاسخ به مسئله اصلی نوشتار حاضر از ویژگی خاص بودن برخوردار است. انقلاب ایران با ادعای پیام جهانی امروز در معرض آزمونهای متعدد قرار گرفته است.

آبدیده شدن نظام اسلامی در برخورد با چنین آزمونهایی شرط اساسی ورود به صحنه اصلی تمدنسازی اسلامی-ایرانی است. آنچه که امروز تحت عنوان تحریم بر ملت ایران تحمیل شده است از دریچه آرمانهای انقلاب اسلامی نه تنها تهدیدی علیه موجودیت نظام اسلامی نیست بلکه به عنوان فرصت باید بدان نگریست.

گسترده شدن دامنه تحریمها به حوزه صنعت نفت کشور و ایجاد موانع متعدد برای کسب درآمدهای نفتی با اینکه در کوتاه مدت آسیبهای فراوانی را برای معیشت کشور و اقتصاد کشور به ارمغان خواهد آورد اما در بلند مدت با گسستن بندهای وابستگی اقتصاد، دولت و ملت ایران به درآمدهای نفتی تحول در فرهنگ جامعه ایرانی و خیز برای تمدن سازی اسلامی را ایجاد خواهد نمود.

محدودیت حاصل شده از تحریم نفت ایران نه تنها به مرور موجبات تحول و تغییر در سبک زندگی ایرانی را مهیا خواهد ساخت بلکه در بلند مدت بسترهای صدور فرهنگ خاص نهادینه شده از چنین وضعیتی را برای ملتهای مستضعف دنیا ایجاد خواهد نمود. این که ما تا به امروز نتوانسته ایم وابستگی خود به درآمدهای نفتی را به حداقل برسانیم یک واقعیت تلخ است. نبودن عزم جدی برای چنین کاری نیز به عدم احساس خطر با می گردد.

به عبارت دیگر راس و بدنه جامعه ایرانی هنوز هم احساس خطر چندانی از استمرار چنین وضعیتی نکرده اند.تنها با فهم چنین خطری است که تلاش برای قطع وابستگی به درآمدهای نفتی با جدیت پیگیری خواهد شد. رضا امیر خانی نویسنده خوش ذوق کشورمان در گوشه ای از کتاب نفحات نفت این مهم را اینگونه به رشته تحریر درآوده است:«شنیده ام که ستاره دریایی اگر بازوش زیر سنگ گیر بیفتد، از خیر بازو می گذرد و آن را قطع می کند. اما این مال وقتی است که ستاره بیم داشته باشد از خطر . . . دولت تا نفت دارد، خطری تهدیدش نمی کند!»

در کنار تمام این موارد کارآمدی و یا نا کارآمدی نفت در جامعه ایرانی را باید به حسب نتایج آن بررسی نمود.هرچند نفت سالهاست درآمدهای هنگفتی را برای دولت و گاه ملت ایران به بار آورده است لکن مثل نفت برای ما مثل گاو نه من شیر ده ایست که پس از ایجاد درآمدهای گسترده اسباب تحول و تطور قهقرایی فرهنگ جامعه ایرانی را به سوی مشخصه های فرهنگی مذمومی که شرح آن آمد مهیا ساخته است.

پی نوشت :

1.رانت را می‌توان درآمدی دانست که برخلاف سود و مزد که نتیجه تعاملات و تلاش و فعالیت اقتصادی است، بدون تلاش به دست می‌آید، ویژگی‌های دولت رانتیر را در مجموع می‌توان به شرح ذیل عنوان کرد: دولت رانتیر دولتی است که بیش از 42 درصد از درآمدهای آن از رانت خارجی به دست می‌آید، درآمدهای دولت رانتیر هیچ ارتباطی با فرایندهای تولیدی در اقتصاد داخلی کشور ندارد، در دولت رانتیر درصد بسیار کمی درگیر تولید رانت هستند و بنابراین اکثریت جامعه دریافت‌کننده و تعدادی نیز توزیع‌کننده رانت هستند و دولت رانتیر اصلی‌ترین دریافت‌کننده و در نتیجه هزینه‌کننده درآمدهای ناشی از رانت است. بدین ترتیب، بیشتر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت را می‌توان دولت‌های رانتیر دانست زیرا همچنان که اشاره شد درآمدی که نصیب این دولت‌ها می‌شود هیچ‌گونه ارتباط جدی با پویش‌های اقتصادی در داخل کشور ندارد.

منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ادامه مطلب
یک شنبه 21 آبان 1391  - 6:09 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6266403
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی