در دين اسلام ، زن جايگاه بسيار والايي دارد؛ هم در اجتماع و هم در خانواده. زن سازنده خانواده است و خانواده كوچك ترين واحد اجتماعي مي باشد؛ لذا مي توان گفت كه زن سازنده جامعه است و قادر است جامعه را به سمت سعادت و تعالي و يا به سمت انحراف و فساد سوق دهد.
بنابر اين مشاهده ميكنيم كه مبدأ پيدايش و حركت جامعه و دين، در بسيارى از موارد، به گونه اى نادرست تفسير ميشود و يا به انحراف كشيده شده است. تا آنجا كه راههاى علاجى كه از دل معارف دينى برخاسته اند نيز نميتوانند اين جريان مخالف را متوقف كنند.
از اين رو رفته رفته جريان مخالف در برابر جريان صحيح رشد ميكند و باورهايى كه بر پايه جريان نادرست به وجود آمده اند در انديشه و ذهن خانه ميكند. به گونه اي كه ذهن و فكر انسان انباشته از باورهاى پراكنده و گمراه كننده ميشود.
هر چند نيروى انديشه ميتواند برخى كج رويها را بيابد. اما همواره در طول تاريخ جريان صحيح با جريان نا صحيح، در هر زمان و مكانى در ظاهر با يكديگر آميخته شده اند. از اين رو بر ماست كه در يافتن انديشه و مسير صحيح از سرچشمه هاى اصلى همانند آيات و روايات. دقت كنيم و در مسير حركت خود از اين سرچشمه ها استفاده كنيم
آيا زن از هر نوع فعاليتى در عرصه هاى مختلف محروم شده است؟
----------------------------------------------------------------------------
در سيماى تمامي جوامع اسلام همواره چنين پرسشهايى ديده ميشوند و چه بسا يكى از خطرناكترين مشكلات در اين زمينه گروهى از دانشمندان مسلمان باشند كه در ميان آنها برخى از فقيهان نيز به چشم ميخورند.
اين دسته ميكوشند تا مفاهيم آيات و روايات را بدون بهره گيرى از نيروى انديشه دريابند و در اين ميان،از آگاهيهايى بهره ميگيرند كه در ذهنشان حك شده است؛ به گونه اى كه فرد نميتواند به مضمون آيه و يا حديثى پى برد. مگر آنكه از مجراى اين مفاهيم پذيرفته شده ذهنى بگذرد و يا از مسائلى كه از اين سو و آن سو در ذهنش نقش بسته است كمك بگيرد. اين مسائل بديهى جلوه گر ميشوند.
ارزشهاى اخلاقى مرد و زن
-------------------------------
اكثر افرادى كه با نقش زن در بعد اجتماعى مخالفند. به مسائل اخلاقى متوسل ميشوند آنان در اين عقيده اند كه شركت زن در كار و يا مسائل اجتماعى موجب انحطاط اخلاقى او ميشود و هر عملى كه فساد اخلاقى او را به دنبال داشته باشد در نگرش اسلامي حرام است.
خطر انحراف زن و مرد را به يك اندازه تهديد ميكند. اگر غرايز درونى، بتواند انسان را به انحراف بكشاند. بى ترديد ميان مرد و زن هيچ تفاوتى وجود ندارد و از سوى ديگر جوره عقل تلاش و ايمان نيز در مرد و زن يكسان است. بنابر اين دليلى وجود ندارد تا با اين ادعاى واهى زن را درحصار نقش خاصى ، زندانى كنيم. بلكه به موازات فساد اخلاقى زنان انحرافات مردان نيز قابل توجه است. كردار ناپسند هم براى مرد و هم براى زن نا پسند است و اعمال شايسته نيز به همين صورت براى دو پسنديده است .
حق زن در جامعه سياسى اسلامي
-----------------------------------------
برخى نسبت به نقش عمومي زن راه را به اشتباه رفته اند. كسانى كه تمامي مسؤوليتهاى زن را در نقش «مادر بودن» خلاصه ميكنند. نقش عمومي او را نميپذيرند. البته اين انحراف در ساير جنبه هاى اجتماعى نيز به خوبى نمودار است چنان كه گاه گروهى از مردم تمامي فعاليت خود را تنها در يك زمينه متمركز ميكنند و از وظايف اجتماعى خود بسيار فاصله ميگيرند والبته اين مشكل سابقه اى ديرينه دارد .چنانكه امروز نيز شاهديم كه برخى ميگويند علماء بزرگ دينى نبايد در مسائل سياسى. دخالت كنند. چرا كه وظيفه آنها تنها در مسائل دينى خلاصه ميشود!
درست است كه وظيفه علماء دين تحقيق و بررسى مسائل دينى است اما رسالت انسانى آنها در جهت گيريهاى سياسى ، چگونه ميتواند فراموش شود؟! اگر نقش آنان تنها در يك جنبه خلاصه شود بى ترديد جنبه هاى انسانى آنها در زندگى اجتماعى از ميان ميرود به همين ترتيب اگر محدوده وظايف زن را نيز خلاصه كنيم نقش انسانى او زير سؤال خواهد رفت. اما ما هرگز نقش انسانى او در زندگى اجتماعى را كوچك نمي شماريم بنابر اين بر اين عقيده ايم كه در ديدگاه اسلامي همانند ساير اديان تمامي مردم به برپايى عدل و داد فرا خوانده شده اند و اين بدين معنا است كه تمامي مردم در حد توان خود بايد در اين زمينه تلاش كنند.
هر انسانى داراى تواناييهاى ويژه اى است كه در سايه آن ميتواند در يكى از ابعاد اقتصادى، سياسى و يا اجتماعى به برپايى عدالت كمك كند. بر چنين فردى واجب است كه در راستاى تخصص خود گام بردارد و گروهى از زندگى انسان و يا جامعه اسلامي، باز كند.
از آنچه گفته شد روشن ميشود كه نميتوان نقش زن را در زندگى اجتماعى ناديده گرفت اما در چگونگى شركت زن در مسائل اجتماعى نظريات گوناگونى ابراز شده است. آيا زن ميتواند به عنوان اهرمي در خدمت عدالت قرار گيرد؟ و آيا در اين زمينه نقش به خصوصى دارد؟ و آيا اسلام چنين نقشى را براى زن جايز شمرده است؟
در پايان يادآور مي شويم اگر چه نقش اجتماعي زن براي بازسازي روحيه و يافتن اعتماد به نفس و احساس ارزش مندي و اداي مسئوليت لازم و ضروري به نظر مي رسد اما وجود حياتي و نقش پرارزش او را در خانواده نبايد فراموش كرد. چه اين كه سلامت اجتماع به سلامت خانواده بستگي دارد و بدون ايجاد آرامش و مسئوليت شناسي در محيط خانواده نمي توان آرامش ، امنيت و سلامت جامعه را تضمين نمود .
* زهرا تعالي
منبع: سايت حجاب نيوز