به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

آيين سنتي ورف‌چال كه سابقه 500 ساله در مازندران دارد سرآغاز حكومت يك روزه زنان و آذوقه‌گيري مردان براي فصل تابستان در منطقه ييلاقي اسك است.


ارديبهشت كه از راه مي‌رسد كم‌كم زمزمه برف‌چال يا به زبان محلي همان ورف‌چال آغاز مي‌شود.
همه منتظر هستند تا بزرگان طايفه اسك روز برگزاري ورف‌چال را مشخص كنند.
آيين‌هاي سنتي همواره جايگاهي ويژه در ميان مردم ايران دارد به ويژه آيين‌هايي كه با شور و نشاط همراه است.

بقيه در ادامه

 

در شمال‌ شرقي تهران و90كيلومتر پس از پايتخت در 100كيلومتري شهر آمل روستاي آب‌اسك در ميان طبيعت زيباي جاده هراز قرار دارد.
قله پرشكوه دماوند در ميان طبيعت زيباي لار، پلور، رينه و ايرا به خوبي زيبايي خود را به رخ اهالي و تازه واردها مي‌كشد.
ورف‌چال در منطقه‌اي به نام اسكوش برگزار مي‌شود كه در ميان دو روستاي اسك و نياك قرار دارد.
طايفه اسك يكي از 18 طايفه بزرگ شهر آمل است و از 30 تيره موجود در اين شهر داراي چهار تيره درزي، قبادي، رئيس و امير هستند كه همگي با هم نسبت سببي و نسبي دارند.
اسك در گذشته محل استقرار حاكمان و سرداران حكومتي بوده و عباسقليخان سردار لاريجان جد امير مختاري و پسرش غلامعليخان كه اسكي بوده عهده‌دار حكومت مازندران بودند.
اينها سرداراني بودند كه همراه عباس‌ميرزا سردار معروف قاجار تحت لواي ميرزا ابوالقاسم فراهاني صدراعظم دانشمند ايراني خدمت مي‌كردند؛ محل سكونت اينها در منطقه اسك بوده و براي اداره امور نمايندگاني از سوي خود به شهرهاي ديگر مازندران مي‌فرستادند.
به علت ازدياد جمعيت، نبودن امكانات رفاهي و بهداشتي و نبود مراكز آموزشي از 170 سال پيش مهاجرت‌ اسكي‌ها به شهر آمل آغاز مي‌شود.
هم اكنون اين روستا داراي حدود 170 خانوار است اما عمده ساكنان اين روستاي زيبا و خوش آب‌وهوا ييلاق‌نشين هستند و تنها در فصل تابستان براي زندگي در اين منطقه حضور پيدا مي‌كنند.


* واژه اسك همان اشك
مجري تورهاي ملي گردشگري درباره ويژگي‌هاي تاريخي و جغرافيايي روستاي اسك به خبرنگار فارس مي‌گويد: واژه اسك همان اشك يا اشكانيان قبل از اسلام متعلق به 238 سال پيش از ميلاد گرفته شده است.
حسينعلي مهجوري از حاكم‌نشين بودن اين منطقه سخن مي‌گويد و اينكه اسك از دوران سليمان صفوي در 1078 هجري قمري منطقه حاكم‌نشين لاريجان بود و حدود 130سال پايتخت منطقه به شمار مي‌رفت.
مهجوري با اشاره به خاطرات ليدي مري شل سفير انگلستان در ايران در زمان محمدشاه قاجار مي‌افزايد: اين روستا در سال 1851، 2 هزار و 500 تا 3 هزار نفر جمعيت داشته و در اين كتاب به عنوان شهر از آن نام برده شده است.
وي ويژگي‌هاي برجسته روستاي اسك را در طبيعت زيبا، غارهاي متعدد و چشمه‌هاي آبگرم آن مي‌داند و مي‌گويد: ارتفاع چشمه‌هاي اين منطقه از سطح دريا يك هزار و 370 متر است و بوي هيدروژن سولفوره در اطراف چشمه‌ها استشمام مي‌شود كه براي بيماري‌هاي مختلف مفيد است.
مهجوري ورف‌چال را فراتر از يك آيين مردمي مي‌داند و معتقد است مفاهيمي چون روابط متقابل فردي، هم‌مكان بودن، اجتماع طبيعي و گردهمايي با هدف مشخص موجب تشكيل هسته‌اي با ارتباط مدام و پايدار در منطقه است كه سبب مي‌شود شركت در مراسم ورف‌چال عملي متبرك محسوب شده و فقط مردان حق حضور در آن را داشته باشند.
وي اظهارمي‌دارد: در برپايي اين مراسم ديدني كه در ژرفاي دلبستگي به طبيعت و پاسداشت سنت‌ها به نمايش در مي‌آيد تنها اجراي يك جشنواره مردمي مدنظر نيست بلكه برف‌چال يا همان ورف‌چال ريشه در باورها و اعتقادات مردم دارد چون دام و مرتع در زندگي ايشان نقش تعيين‌كننده‌اي داشته است.

* برف‌چال آييني به قدمت 600سال
مدير مركز پژوهش‌هاي فرهنگ بومي آمل قدمت برگزاري اين آيين را به 600 سال پيش از اين مي‌داند و مي‌گويد: مردان طايفه اسك براي كندن چاهي براي ذخيره برف به جاي مانده ايام زمستان و اوايل بهار مشغول مي‌شدند تا از آن براي تهيه آب مردم منطقه و چهارپايان تا پايان فصل تابستان استفاده كنند.
حشمت‌الله اياز وجود يك عارف پير و مورد توجه مردم را در شكل‌گيري اين آيين موثر مي‌داند و مي‌افزايد: در يكي از اين سال‌ها هرچه براي حفر چاه مي‌كندند به مشكل برخورده و به سنگ‌هاي بزرگي برخورد مي‌كردند ولي برحسب تصادف سيدحسن ولي پير مرشد و عارف فرزانه منطقه نياك كه هم‌اكنون نيز پيكرش در اين منطقه مدفون است در حال عبور از مسير بود و مردم با مشاهده اين پير فرزانه مشكل را با وي در جريان گذاشتند و او نيز با عصايش به محلي براي كندن مكان جمع‌آوري برف اشاره كرد كه اين محل، مكان فعلي چاه است، مكاني كه سيد حسن‌ولي معرفي كرد برخلاف ساير مناطق از سنگ و كلوخ نبود و با خاك نرمي كه داشت به راحتي قابل كندن بود.
وي مي‌افزايد: اين چاه به عمق 20 متر و به شعاع 10 متر كنده شد و همواره اين رسم نسل به نسل و سينه به سينه منتقل شده تا امروزه نيز اين آيين كهن با شكوه خاصي برگزار شود.
حسينعلي مهجوري نيز در اين زمينه معتقد است سيد حسن ولي براي اهالي اسك شرط ميگذارد هر سال مردم براي جمع‌آوري برف و برگزاري مراسم به منطقه اسكوش بيايند و با نان و پنير و عسل از آنها پذيرايي شود، گوسفند قرباني كرده و گوشت آن ميان مردم توزيع شود.
وي مي‌افزايد: مردان شركت‌كننده محلي و ميهمانان كارشان ابتدا تميز كردن جاده ناصري همان جاده‌اي كه به برف‌چال ختم مي‌شود است و لايروبي گودال ورف‌چال تا در اين روز كه همه اسكي‌ها از همه نقاط خود را به اين مراسم مي‌رسانند مكان برگزاري آماده و مهيا باشد، رسوم مختلفي هم با آداب خاصي در اين منطقه انجام مي‌شود مانند اينكه در اين روز كساني كه نامزد كرده باشند از طرف خانواده داماد هدايايي دريافت مي‌كنند و مادر عروس نيز 100تخم‌مرغ، شيريني رشته و نان برنجي را در ميان اهالي تقسيم مي‌كند.

* سابقه تاريخي حكومت زنان در اسك
يكي از مهم‌ترين و زبانزدترين ويژگي‌هاي مراسم ورف‌چال عدم حضور زنان در اين مراسم است.
زنان حق حضور در ورف‌چال را ندارد و بايد در روستا باقي بمانند.
زنان در غياب مردان در روستا باقي مي‌مانند و آييني را براي خود و بدون حضور مردان برگزار مي‌كنند كه به آن حكومت زنان يا مادرشاهي مي‌گويند.
حكومت زنان در منطقه اسك اما سابقه تاريخي نيز دارد در كتاب خاطرات ليدي مريشل سفير انگلستان در زمان محمدشاه قاجار آمده در زماني كه به اين روستا سفر كرده مهمان بانوبزرگ همسر عباسقلي‌خان اول سردار لاريجان از سرداران عباس ميرزا و ميرزا ابوالقاسم فراهاني بوده است.
وي در خاطرات خود آورده كه بانوبزرگ در لاريجان از ما پذيرايي كرد وي كه به جاي شوهرش به شهرهاي اطراف رسيدگي مي‌كرد افراد بسياري امربر و خدمه و دفترنوس تحت امر او بودند، وي مهمانسراي بزرگي داشت كه ما در آن مدتي مهمان منزل عباس‌قلي‌خان بوديم.
مهجوري مجري تورهاي ملي گردشگري نيز مي‌گويد: در كتاب از آستاراخان تا استرآباد نيز به حكومت يك زن زرتشتي در منطقه اسك اشاره شده كه سهم مهمي در تامين آب منطقه داشته است.
وي مي‌گويد: اين زن پيش از اميرمكرم زندگي مي‌كرده و در اين كتاب آورده شده كه زماني كه روستا نياز به آب داشته است اين زن از دشت لار جويي را براي تامين آب به سمت روستا مي‌كشد اما خاك‌هاي مسير جوب آب را درون خود مي‌كشيدند اين زن تدبير كرد كه درون جوب را از نمد بپوشانند و به اين ترتيب نمد مقداري آب جذب مي‌كرد اما بقيه را پس مي‌داد تا به روستا برسد.
مهجوري ادامه مي‌دهد كه پس از مرگ ايشان اميرمكرم كتيبه‌اي در بالاي اين جوب نصب مي‌كند و خطاب به اين زن مي‌نويسد "دختر آتش‌پرست بادپيما را بگو آب رفته باز آيد به جوق غم مخور " اما اين كتيبه هم اكنون در دست نيست و به سرقت رفته است.

* برف‌ها كه آب مي‌شود زن‌ها رئيس مي‌شوند
اياز درباره حكومت زنان در روز ورف‌چال مي‌گويد: حكومت زن‌شاهي يا زن‌سالاري از نكات قابل توجه سنت ورف‌چال است درحالي كه ورود مردان در روستاي اسك در اين روز ممنوع بوده و زنان حكمرانان اصلي اين ديار هستند.
وي در توصيف نقش زنان در اين روز مي‌افزايد: در اين روز كه روز زنان است آنها براي خود حاكمي تعيين كرده و قوانين خاصي صادر مي‌كنند و همچنين روستا به حكومت زنان پايبند است.
مدير مركز پژوهش‌هاي بومي آمل ادامه مي‌دهد: حضور زنان در اين روز به بالادست و منطقه اسكوش در بين مردم ممنوع است و آنان از چنين حقي محروم هستند در اين روز در منطقه اسك تنها زنان بوده و مردان نيز در اسكوش به سر مي‌برند و براي جمع‌آوري برف به جاي مانده و انتقال آن به چاه كوشش دارند و آن را از دره مجاور به ورف‌چال مي‌آورند.
مهجوري نيز معتقد است نمونه‌اي از مراسم ورف‌چال در سه يا چهار نقطه ديگر ايران در زما‌ن‌هاي متفاوت اجرا مي‌شود اما به بزرگي وسعت و قدمت اين منطقه نيست ولي درباره حكومت زنان در يك منطقه تنها اين آيين در روستاي اسك انجام مي‌شود.
وي مي‌گويد: در اين روز خانم‌ها به آزادي نسبي مي‌رسند، هر جور كه مي‌خواهند لباس مي‌پوشند و راه مي‌روند و تفريح مي‌كنند چون مردان روستا از پنج سال به بالا روستا را ترك مي‌كنند و معتقدند خارج نشدن مردها از روستا عواقب سختي برايشان دارد.
مهجوري با اشاره به اينكه به حكومت زنان، مادرشاهي نيز گفته مي‌شود انتخاب حاكم زن در اين روز را بسته به داشتن ويژگيهايي مانند تسلط در رهبري، قدرت مديريت، كم‌رو و خجالتي نبودن، كارداني و زيبايي و قدرت مي‌داند و مي‌گويد: زني كه براي اين منظور منصوب مي‌شود براي اداره حكومت و برقراري ضوابط در اين مراسم زناني را به عنوان نگهبان در مكان‌هاي مختلف روستا قرار مي‌دهد، اين زنان كه تعدادشان از 20 تا 30 نفر است ملبس به لباس‌هاي سربازان قديم هستند.
وي مي‌افزايد: در زمان اجراي مراسم حكومت زنانه، مردان نبايد در روستا حضور داشته باشند و با مردان و زنان خاطي از اين مقررات برخورد مي‌شود مانند اينكه او را به پشت سوار بر الاغي مي‌كنند و در روستا مي‌گردانند و يا زنان را ملزم مي‌كنند براي ديگران شيريني و غذا درست كند.
مهجوري تاكيد بر عدم حضور زنان در اين مراسم را به علت ديدگاه سنتي مردان در گذشته نسبت به زنان مي‌داند و مي‌گويد: در گذشته زنان را كمتر در امور مهم شركت مي‌دادند و شايد اين رسم هم باقي مانده از همان تفكر باشد و نيز در مقابل به دليل متبرك بودن اين آيين براي برگزاركنندگان از حضور زنان به دليل برخي مسائل شرعي جلوگيري مي‌كردند.
مهجوري ادامه مي‌دهد: اين روز ويژه زنان است و آنها آزادي بيشتري در غياب مردان دارند، سعي مي‌كنند كارهاي روزمره را انجام ندهند و در مورد زنان غريبه هم اين امر كمتر متداول بوده اما امروزه حضور آنان در اين مراسم قابل قبول است.
وي مي‌گويد: بعد از اتمام مراسم زنان دسته‌جمعي غذا درست مي‌كنند و بعد از صرف غذا و برچيده شدن بساط جشن و سرور در آستانه ورود مردان به ده، زنان هيچ گونه استقبالي از مردان نمي‌كنند.
آيين‌هاي سنتي رسمي شيرين برجاي مانده از گذشته معنوي و پرابهت اسلامي و ايراني است.
رسمي كه سال‌ها از آن مي‌گذرد اما هنوز علاقمنداني پرشور در انتظار روزهاي برگزاري آن هستند.
________________
گزارش از: الناز پاكنيا
________________

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390  - 8:24 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5825452
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی