به دنبال اوج تنش و جنجال آفريني جريان انحرافي در چند ماه گذشته و واكنش بجا و اصولي رسانه هاي ارزشي، شاهد يك مقطع تقريبا سكوت در رويكرد اين جريان بوديم كه تحليلگران نكته سنج سياسي از آن تحت عنوان "سكوت فعال " نام ميبردند و معتقد بودند بايد منتظر فاز بعدي چالش زايي اين جريان بود. سرانجام اين سكوت شكسته شد و اين بار تيم مرد جنجالي دولت دهم با ويژه نامه ي خاتون، ضميمه ي رايگان روزنامه ي ايران عرض اندام كرد. در اين زمينه با محمدحسين صفار هرندي، وزير سابق فرهنگ و ارشاد و كارشناس وتحليلگر مسايل سياسي به گفتگو نشسته ايم:
پس از يك دوره سكوت فعال، جريان انحرافي ويژه نامهاي با موضوع "حجاب " و رويكردي ليبرال توسط روزنامهي "ايران " منتشر كرد. به اعتقاد شما اين اقدام در چنين شرايطي چه اهدافي را دنبال ميكند؟
نفس كاري كه صورت گرفت، يكي از مصداقهاي روشن عمل انحرافي بود. انحراف، عبارت است از نشاندن فرع به جاي اصل و بردن اصل به حاشيه؛ بر اساس عملكرد ماههاي گذشتهي جريان انحرافي ميتوان گفت مهمترين مشخصهي اين جريان، نوعي تباه كاري در حوزهي فرهنگ، اقتصاد و نيز مباحث اخلاقي و مشابه آن بوده است. براي جرياني كه به گفتهي برخي عناصر دستگير شدهي آن، دچار انحراف اقتصادي بوده و در حوزهي اعتقادي نيز به خصوص در موضوع مهدويت و انتظار، به دنبال دامن زدن و نهادينه سازي نگاهي به شدت فاسد و ناسالم در جامعه و ايجاد نوعي انحراف اعتقادي بوده است، بهترين راه براي فرار از اين اتهامها، نوعي فرافكني ميباشد. از اين رو در اين راستا و براي معطوف ساختن توجه افكار عمومي از اين انحرافات اقتصادي و اعتقادي، به شكلي جنجالي مسألهاي مناقشه برانگيز را مطرح كردند كه البته موضوعي فرعي بوده و محل بحث اساسي ميان صاحبان انديشه و نظر نيست. در اين ميان نوع پردازشي كه صورت ميگيرد نيز به گونهاي است كه تنها القا كنندهي نگاه اصلي آنها به مقولهي حجاب نميباشد. نگاهي كه در مصاحبه با برخي عناصر اين جريان مطرح شده و نشان دهندهي فاصلهي فراوان آن با نگاه خالص ديني و اسلامي است. چراكه هدف اصلي، ايجاد آشوب در فضاي ذهني جامعه و تقابل كاذب ميان دو بخش از مردم ميباشد كه بر اساس آن، طرفداران چادر در مقابل مخالفان چادر قرار ميگيرند و در واقع اين مسأله به عنوان عامل اصليترين دستهبندي فرهنگي جامعه معرفي ميشود.
به اعتقاد بنده نوع پرداخت به اين مسأله، منافقانه بوده به گونهاي كه عوامل آن از يك سو خود را طرفدار حجاب به منزلهي يك ضرورت اعتقادي و ديني معرفي كرده و حتي از سوابق تاريخي حجاب قبل از اسلام در ايران كه بيانگر پايبندي به اين ارزش است، صحبت به ميان آورده و از ديگر سو با الگو نمايي از كساني كه هيچگونه التزام عملي به حجاب ندارند، پوشش آنها را بهترين نوع پوشش معرفي مينمايد. در واقع در محتواي اين ويژه نامه دامن زدن به يك نوع حيرت و سرگرداني موج ميزند. بنابراين از اين رفتار ميتوان نتيجه گرفت كه اين مجموعه در صدد اثبات هيچ چيزي نبوده و هدف آن صرفاً به هم ريختن و ايجاد آشفتگي و دستهبندي كاذب در جامعه ميباشد. البته اين مسأله، شيوهي هميشگي اين جريان به شمار ميرود به گونهاي كه همواره ارتزاق آن به واسطهي ايجاد يك تضاد در جامعه اعم از تضاد بين دستهها، اقشار اجتماعي و فرهنگي و يا گروههاي سياسي صورت گرفته است. بنابراين جامعه بايد با حفظ هوشياري خود و با درك اهداف واقعي و پنهان اين جريان، از افتادن در دام آن پرهيز نموده و بهاي مورد نظر آن را نپردازد.
همچنين بايد گفت در حقيقت نفس اعلام برائت بسياري از كساني كه حتي در جايگاه مشاور رييس جمهور و يا در ردههاي نزديك به آن، در قالب نويسنده، مشاور و ... در تهيهي اين ويژه نامه از آنها استفاده شده و انتقاد آنها از سوء استفاده و بعضاً تحريف مطالبشان، گواه نيات ناسالم دستاندركاران توليد اين نشريه بوده است. البته اين قبيل اقدامات توسط روزنامهي ايران در گذشته نيز روي داده است. پيش از اين نيز يك ويژه نامهي چهار صفحهاي همراه روزنامهي ايران منتشر گرديد كه پُر بود از اهانت به شخصيتهاي برجستهي نظام اعم از عالمان ديني و يا دستاندركاران؛ در اين ارتباط عملكرد ارگاني كه منتسب به دولت ميباشد جاي تعجب دارد. چرا كه از آن انتظار ميرود ضمن پرهيز از تحريك افكار عمومي و احساسات جامعه همواره آرامش آفريني نمايد. اما به دليل حضور افرادي كه شأن اين جايگاه را حفظ نميكنند شاهد مواردي از اين دست ميباشيم.
هرچند اين اقدام در يك قالب فرهنگي و با رنگ و لعابي فرهنگي صورت گرفت لكن اينگونه به نظر ميرسد كه دستاندركاران آن در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي اهدافي سياسي را دنبال ميكنند. به اعتقاد شما اين جريان با ايجاد دوقطبي در فضاي فرهنگي كشور كدام بخش از جامعه را براي سبد رآي خود نشانه رفته است؟
مهمترين هدفي كه اين جريان دنبال ميكند القاي دوقطبي يا وجود تعارض ميان قشري در مقابل قشري ديگر، ميباشد. اما از آنجايي كه اين اقدام بسيار ناشيانه صورت ميگيرد اثرگذاري مطلوب آنها را در پي نخواهد داشت. به عنوان مثال دستاندركاران اين نشريه در حالي كه خود را به عنوان وكيل مدافع و نمايندهي دولت معرفي ميكنند، اينگونه القا مينمايند كه دولت حاضر، اهل تساهل و تسامح فرهنگي بوده و در قبال مسايلي از قبيل پايبندي به شرع مقدس و مسايل اخلاقي حساسيت لازم را نداشته و به نوعي در پي تبليغ آسان گيريهاي آن هستند. اما مشاهده ميشود در همين ويژه نامه، تمامي خانمهايي كه منتسب به دولت معرفي ميشوند ملتزم به پوشش حجاب از نوع چادر هستند. بر اين اساس، بايد از دست اندركاران نشريه اي كه درصدد مقابله با حجاب بر آمده پرسيد چگونه است كه خانوادهي شخصيتهاي مطرح همين دولت، همچنان پايبند به استفاده از چادر بوده و با افتخار و سرافرازي، خود را منتسب به اين لباس وارداتي -به قول او- دانسته و همچنان با اين كسوت در انظار عمومي ظاهر ميشوند؟ اين پريشاني در پردازش، محصول حضور يك نگاه منحرف از مقولهي فرهنگ و كاملاً جهت دار سياسي است، تا با ايجاد دوقطبي در جامعه، دامي را براي جذب جماعتي كه احياناً از نظر پوشش ظاهري ملتزم به قواعد جاري كشور نيستند، پهن نمايد. اين دوگانگي را تنها ميتوان محصول يك نفاق و دورويي دانست. لكن با هوشياري موجود در جامعه، اين اقدام نه به دل افراد ملتزم به حجاب اسلامي -اعم از چادر يا حجاب اسلامي بدون چادر- مينشيند و نه به دل كساني كه اهل رعايت حجاب اسلامي نيستند. چرا كه آنها گويندهي اين ادعاها را ناصادق تشخيص داده و اين عدم صداقت مانع از رسيدن دست اندركاران اين نشريه به اهداف خاصشان ميشود. اين جريان با الگوگيري از تجربههاي گذشته سعي دارد تا با شكل دادن دوگانهاي مشابه مدلهاي پيشين، بهرهي مورد نظر خود را در فضاي سياسي در آستانهي انتخابات ببرد. اين يك ترفند نخ نما شده و رنگ و رو رفته است كه تنها ميتواند افراد ساده لوح را فريب دهد.
بنابراين چنين اقدامي را مسبوق به سابقه ميدانيد؟
بله؛ در اواخر دولت سازندگي، فرزند رييس جمهور وقت با توسل به همين اقدامها، به قطب به اصطلاح معنوي جرياني بدل شده بود كه هنجارهاي جامعه را مورد تعرض قرار ميدادند. هرچند ميتوان گفت در يك دوره جامعه به نوعي فريب همين ترفند را خورد و نتيجهي دوگانهي به وجود آمده، راه يافتن اين خانم به مجلس شوراي اسلامي بود اما با گذشت چند سال از اين ماجرا، در انتخابات بعد ايشان حتي بخت انتخاب شدن در آخرين نفرات ليست 30 نفرهي تهران را پيدا نكرده و نتوانست از رتبهي 45 يا 46 بالاتر بيايد و آن جا بود كه مردم به مضحك بودن يك چنين ترفندي پي بردند، از اين رو هيچ يك از دستههاي اجتماعي به او روي خوشي نشان ندادند.
به نظر ميرسد يكي از نتايجي كه اين جريان دنبال ميكند آن است كه يك فضاي امنيتي عليه آنان شكل بگيرد تا به واسطه ي آن، پروژه ي القاي مظلوم نمايي به جامعه را استارت بزند. ارزيابي شما در اين خصوص چيست؟
تصور كنيد گروهي متهم هستند كه ميراث فرهنگي كشور را به حراج گذاشته و با ذخاير معنوي جامعه ي ما كه اشيا و عتيقه هايي با قدمت هزاران ساله ميباشند از سر سوداگري و به نفع خود معامله كرده باشند. شعارهاي چنين افرادي كه در قبال به تارج بردن ميراث معنوي و فرهنگي اين كشور اتهام مشخص داشته اند هر چند كه با رويكرد دفاع از ميراث فرهنگي و سوابق تاريخي باستاني و مكتب ايراني همراه باشد تا چه حد براي مردم قابل قبول خواهد بود؟ در اين خصوص بايد گفت دم خروس طمع ورزيهاي شخصي از لاي رداي آنها هويداست. بنابراين تصور بنده اين است كه تغيير دادن صورت مسأله و فريب دادن جامعه، از جمله اهداف پنهان چنين اقدامي است. بر اين اساس به اعتقاد بنده واكنشهايي از جنس تجمعهاي اعتراض آميز گروههاي مختلف برضد مسايل سخيفي كه احياناً در اين ويژه نامه مطرح شده حركت كردن در پازل مطلوب اين جريان به شمار ميآيد.
واكنش صحيح را چه ميدانيد؟
بي توجهي به اين اقدام و در عوض برجسته نمودن اتهام هاي اصلي اين جريان كه فساد اقتصادي و اعتقادي و حركت در جهت خلاف مصالح و منافع عمومي كشور ميباشد، بهترين راه مقابله با اين جريان به شمار ميرود.
براي كساني كه چندان اين جريان را جدي نميگرفتند و با سكوت ليدر جريان معتقد بودند رسانه ها نيز بايد سكوت كرده و نبايد به آن توجه نمايند آيا اين اقدام ميتواند سندي دال بر اين واقعيت باشد كه اين جريان شمشير را از رو براي اسلام و ارزشهاي انقلاب بسته و سكوت آن صرفاً يك حركت تاكتيكي بوده است؟
اگر ما به وجود يك جريان انحرافي با آن سوابق و كارنامه ي مشخص باور داشته و مطلع باشيم كه دستگاههاي اطلاعاتي كشور نيز نسبت به وجود آن اعلام هشدار نموده و در نهايت متهمان قابل توجهي از آنها در دستگاه قضايي پرونده دارند، چه طور ميتوان پذيرفت كه اين جريان در يك نقطه اعلام آتش بس نموده و در واقع دست از اعتقادها و اقدامهاي خود برداشته است؟ اين يك سكوت و آتش بس تاكتيكي ميباشد كه با هدف كاهش فشار افكار عمومي صورت گرفته و در پي آن است تا هر از چند گاهي با عمليات و اقدام هاي ايذايي نظير اقدامي كه مشاهده شد در حقيقت صورت مسأله ي اصلي را به فراموشي سپرده و با طرح موضوعات جديد فرافكني، در حقيقت، جامعه را به نخود سياه ارجاع بدهند.
منبع :سايت برهان
به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .