روح نهضت ما و جهتگیری کلی و پشتوانه ی پیروزی آن، همین توجه به حضرت ابی عبداللّه(علیه الصّلاه والسّلام) و مسایل مربوط به عاشورا بود. شاید برای بعضیها، این مسأله قدری ثقیل به نظر برسد؛ لیکن واقعیت همین است. هیچ فکری - حتّی در صورتی که ایمان عمیقی هم با آن همراه باشد - نمی توانست توده های عظیم میلیونی مردم را آن چنان حرکت بدهد که در راه انجام آنچه احساس تکلیف می کردند، در انواع فداکاری ذره ای تردید نداشته باشند. در دو فصل، امام(ره) مسأله ی نهضت را به مسأله ی عاشورا گره زدند: یکی در فصل اول نهضت - یعنی روزهای محرّم سال 42 - که تریبون بیان مسایل نهضت، حسینیه ها و مجالس روضه خوانی و هیئات سینه زنی و روضه ی روضه خوانها و ذکر مصیبت گویندگان مذهبی شد و دیگری، فصل آخر نهضت - یعنی محرّم سال 57 - بود که امام(ره) اعلام فرمودند: «ماه محرّم گرامی و بزرگ داشته بشود و مردم مجالس برپا کنند». ایشان، عنوان این ماه را ماه پیروزی خون بر شمشیر قرار دادند و مجدداً همان طوفان عظیم عمومی و مردمی به وجود آمد؛ یعنی ماجرای نهضت که روح و جهت حسینی داشت، با ماجرای ذکر مصیبت حسینی و یاد امام حسین(ع) گره خورد. آنچه که نهضت ما را جهت می داد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزی است که حسین بن علی(علیه السّلام) در راه آن قیام کرد. ما که امروز این نظام اسلامی را لمس می کنیم و برکات آن را از نزدیک می بینیم، بیشتر از اسلاف خود، قدر نهضت حسینی(علیه السّلام) و معنای آن را درک می کنیم و باید بکنیم. آن بزرگوار، برای چنین چیزی حرکت کرد. آن بزرگوار، برای همین قیام کرد که رژیمهای فاسد و مخرّب انسان و دین و ویرانگر صلاح، در جامعه نباشند و نظام اسلامی و الهی و انسانی و مبتنی بر صلاح، در جامعه استقرار پیدا کند. البته، اگر آن نظام در زمان آن بزرگوار و یا در زمان ائمه ی بعدی(علیهم السّلام) - که معصومند و به منبع وحی متصلند - تحقق پیدا می کرد و آنها در رأس آن نظام قرار می گرفتند، طبیعی است که وضعشان با ما متفاوت بود. در عین حال، هیکل و هندسه ی قضیه، یکی است و آنها هم برای همین طور نظامی، حرکت می کردند. ما در دوران خود، محرّم را با محصول آن، یکجا داریم. با این محرّم، بایستی چگونه رفتار کنیم؟ پاسخ این است که ما معمّمان، همه ی علمای دین، همه ی مبلّغان و همه ی ذاکران، باید مسأله ی عاشورا و مصایب حسین بن علی(علیه السّلام) را به صورت یک مسأله ی جدی و اصلی و به دور از شعار، مورد توجه قرار بدهیم. واقعاً اگر بخواهیم این مسأله را جدی بگیریم، راهش چیست؟ اولین شرط این است که ما حادثه را از پیرایه های مضر خالی کنیم. چیزهایی وجود دارد که اگرچه پیرایه است، اما نه مضرّ و نه حتّی دروغ است. همه ی کسانی که بخواهند با بیان هنری، حادثه ای را ترسیم کنند، فقط متن حادثه را نمی گویند. وقتی شما می شنوید که در شرایط خاصی، سخنی از زبان کسی خارج شده، می توانید احساسات آن گوینده ی سخن را هم حدس بزنید. این، یک چیز قهری است. اگر در بیابانی و در مقابل لشکریانی، انسانی حرفی بر زبان جاری می کند، بسته به این که آن حرف چه باشد - دعوت و التماس و تهدید و... - قاعدتاً حالاتی در روح و ذهن این گوینده وجود دارد که این برای شنونده ی عاقل، قابل حدس است و برای گوینده ی هنرمند نیز قابل بیان می باشد. گفتن اینها، اشکالی ندارد. ما وقتی بخواهیم حالات امام و اصحابش(علیهم السّلام) را در روز و شب عاشورا بیان کنیم، قهراً خصوصیات و ملابساتی دارد. فرض کنید سخنی را که امام(ع) با یارانش در شب عاشورا گفته است، می توانید با این خصوصیات بیان کنید: در تاریکی شب و یا در تاریکی غم انگیز و حزن آور آن شب و از این قبیل. این پیرایه ها، نه مضرّ و نه دروغ است؛ اما بعضی از پیرایه ها دروغند و بعضی از نقلها خلاف می باشند و حتّی آنچه که در بعضی از کتابها نوشته شده است، مناسب شأن و لایق مفهوم و معنای نهضت حسینی نیست. اینها را بایستی شناخت و جدا کرد. این حادثه - به عنوان پشتوانه ی نهضت و انقلاب - باید آبرومند و پرتپش و پرقدرت باقی بماند. اگر برخورد امروز ما با این حادثه، مثل روضه خوانی باشد که در پنجاه سال قبل برخورد می کرد - یعنی چیزی را در جایی می دید و مثلاً بر حسب احتمال ذهنی، آن را ترجیح می داد و نقل می کرد و مؤمنین را می گریاند و هم آنها و هم خود او به ثواب می رسیدند - ممکن است به حادثه ضرر بزنیم. امروز این حادثه، پشتوانه ی یک نهضت است. اگر امروز به ما بگویند ریشه ی این نهضتی که به وجود آورده اید، کجاست؟ ما می گوییم: ریشه اش پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهم السّلام) است. امام حسین کیست؟ کسی است که این حادثه را به وجود آورده و در تاریخ از او نقل شده است. پس این حادثه، پشتوانه ی این نهضت است. اگر ما ندانسته و بی توجه و از روی سهل انگاری، حادثه را با چیزهایی که جزو آن نیست، مشوّب کردیم، به آن حادثه و نیز به انقلابی که ناشی از آن حادثه است، خدمت نکرده ایم.انقلاب اسلامی, ادامه نهضت اباعبدالله
ضرورت پیرایش حادثه کربلا
آبرومند، پرتپش، پرقدرت
به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .