به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

همه ما در ميان دوستان و آشنايان، كودكاني را سراغ داريم كه به قول معروف سر ناسازگاري دارند و بنا به رفتارهايشان با صفات متنوعي نظير لوس، بددهن، بي‌انضباط، اذيت‌كن، بهانه‌گير، نق‌نقو، حرف گوش‌نكن و... توصيف مي‌شوند. اطرافيان نيز اغلب دليل بروز چنين رفتارهايي را كه به صفت شخصيتي كودك تبديل شده‌اند بر گردن والدين مي‌اندازند و براي مثال علت لوس يا نازك‌نارنجي شدن فرزند را توجه بيش از اندازه پدر و مادر يا يكي از آنان مي‌دانند.

 اگر فرضيه عامه‌پسند ذاتي بودن برخي مشخصه‌هاي كودك را كنار بگذاريم بايد پذيرفت رفتارهاي هر كودكي دلايل اكتسابي دارد و نتيجه نوع تعامل وي با والدين، خانواده و احتمالا اطرافيان است. گاهي هم كوتاهي از والدين نيست و نمي‌توان گفت آنان با رفتار نادرست، برخي ويژگي‌هاي نامطلوب را در فرزندشان تقويت مي‌كنند. مقابله پدر و مادر با برخي عادات رفتاري كودك نيز اگر به شيوه درست و كارآمد صورت نگيرد به تحريك فرزند و تقويت ناخواسته آن عادات منجر مي‌شود و در حقيقت نتيجه عكس مي‌دهد. فراموش نكنيم روان‌شناسان، زندگي هر فرد را به دوره‌هاي 7 ساله تقسيم‌بندي مي‌كنند و معتقدند 7 سال ابتدايي زندگي پايه و مايه تمامي رفتارهاي فرد در دوره‌هاي بعدي خواهد بود. كودكي دوراني سرنوشت‌ساز است و از اين‌رو رفتارهاي تربيتي والدين مي‌تواند زندگي فرزند را بيمه كند يا در مقابل به كجراهه، آسيب‌‌ها و ناگواري‌ها بكشاند. در ادامه به برخي اصول مهم تربيتي بويژه در سال‌هاي نخستين زندگي كودكان مي‌پردازيم:

1 ـ اهانت، تحقير و تنبيه بدني مطلقا ممنوع‌: اهانت و قدرت تحقير ديگري ظرفيتي رواني است كه كودك از والدين يا اطرافيان مي‌آموزد و به آن دست مي‌يابد. تكرار چنين رفتارهايي نيز قدرت اهانت و تحقير را در كودك نهادينه مي‌كند و در طول زندگي همراه او مي‌شود. اين كه تنبيه بدني هم مطلقا ممنوع باشد براي نيمي از والدين تعجب‌آور خواهد بود. چراكه اخيرا نتايج يك تحقيق نشان مي‌دهد بيش از 50 درصد والدين ايراني تنبيه بدني كودك را حق خود و ضروري مي‌دانند و 40 درصد نيز به اين كار اقدام كرده‌اند. چنين رفتارهايي بذر كينه و نفرت را در ضمير كودك مي‌پاشد و لطافت رواني و روحي وي را زائل مي‌‌سازد.

2 ـ مقايسه را با الگوسازي اشتباه نگيريد: اغلب والدين مقايسه كودك با همسالانش را براي ساختن الگويي مناسب به كار مي‌گيرند و اغلب هم با نتيجه عكس مواجه مي‌شوند. مقايسه، اعتماد به نفس كودك را از بين مي‌برد و روان ساده و پاك او را مستعد آفت‌هاي شخصيتي نظير كم‌رويي، خود حقيربيني، عقده‌هاي سركوفته، عصيانگري و ... مي‌كند.

3 ـ عيب‌هاي وي را بزرگ جلوه ندهيد:‌ اغلب آنچه توسط والدين به عيب يا رفتار ناشايست كودك تعبير مي‌شود واكنش طبيعي يا مبتني بر آزمون و خطاي وي است و بالطبع جلوه دادن آن به صورت يك عيب، نقص يا گناه نابخشودني نظم فكري و رواني كودك را مختل مي‌كند. بازگو كردن عيب كودك در حضور ديگران شرايطي به مراتب بدتر براي وي پديد مي‌آورد.

4 ـ آزادي كودك را ناديده نگيريد: رفتارهاي كنترل‌گرانه و ايجاد محدوديت براي آزادي‌هاي ذاتي كودك نظير حق اظهارنظر، بازي، رابطه و... انزوا يا عصيان وي در سال‌هاي نوجواني را در پي دارد.

5 ـ اجازه دهيد با رنج‌ها و مشكلات طبيعي زندگي آشنا شوند: دروغ گفتن به كودك درباره وضعيت مالي، مرگ اطرافيان، شغل والدين، اخبار تلخ رسانه‌اي و... آنان را به افرادي شكننده، حساس و واقعيت‌گريز تبديل مي‌كند. براي مثال هيچ وقت به وي نگوييد كه فلان كس نمرده بلكه به خواب يا مسافرت رفته است.

6 ـ فرزندان بويژه در دوران نوزادي به ارتباط جسمي با والدين نياز دارند: كودك تا 3 سالگي به نوازش، اظهار محبت مستقيم و رابطه جسمي با والدين نياز دارد. نقش پدر را هم نبايد در اين باره ناديده گرفت. اگر در روابط نوزاد با پدر ممنوعيتي ايجاد شود، توانايي ارتباط سالم در وي بويژه در حوزه وفاداري و دوستي طي بزرگسالي تضعيف مي‌شود.

7 ـ با كودك همبازي شويد: بازي، زبان كودكان و بخشي قدرتمند از توانايي ارتباطي آنان با سايرين و محيط و اطراف است. بازي نكردن با كودك را مي‌توان به صحبت نكردن با نوجوان مقايسه كرد كه هر دو نيازهاي اساسي وي را ناديده مي‌گيرند.

8 ـ از نه گفتن نترسيد: والديني كه به خواست‌ها و تمايلات فرزندشان در هر شريطي نه نمي‌گويند توانايي امتناع و چشم‌پوشي را در وي از بين مي‌برند‌ و كودك نمي‌تواند حتي در برابر خواسته‌هاي غيرمنطقي يا حتي خطرآفرين خود از ديگران نيز نه بشنود و پاسخ منفي را توهيني به خود و ضربه‌اي مهلك به شخصيتش تلقي مي‌كند. نه گفتن بخش بزرگي از خطوط راهنمايي رشد و پرورش كودك را ترسيم مي‌كند.

9 ـ به سوالات كودك پاسخ دهيد: كودكان درباره مسائل مختلف سوالاتي مي‌پرسند و انتظار پاسخ دارند. گاهي توضيح يك مساله با شرايط سني وي تناسب عقلي و عاطفي ندارد. بايد در چنين مواقعي پاسخي يافت كه ساده و عاري از دروغ، ترس‌آفريني و توهم و خرافه باشد و كودك را به آن راضي كرد.

توضيح والدين درباره اين كه چرا نمي‌توانند به يك سوال پاسخ درست و كامل بدهند، مي‌تواند از بي‌پاسخ گذاشتن و ناديده گرفتن پرسش‌ها بهتر باشد.

10 ـ كودك را ترور شخصيت نكنيد: لازم نيست اسلحه به دست گرفته باشيد! ترور شخصيت كودك با خطاب قرار دادن وي با كلماتي نظير خنگ، گيج، احمق، كودن، ترسو و... صورت مي‌گيرد.

11 ـ پاداش را با رشوه اشتباه نگيريد: گاهي به كودك گفته مي‌شود اگر فلان كار را انجام بدهي از فلان مزيت برخوردار مي‌شوي. براي مثال اگر شعر را حفظ كني تو را به شهر بازي مي‌برم. اين رشوه است. مرز ميان رشوه و پاداش اين است كه وعده رشوه با القاي شك والدين به توانايي‌هاي كودك همراه مي‌شود. ديگر اين كه بهتر است پاداش كه نشانه قدرداني و ارتباط عاطفي است بدون وعده قبلي داده شود.

12 ـ تهديد را كنار بگذاريد: تهديد توسط والدين براي كودك نشانه‌اي از قابليت‌ بالقوه منفي آنان است. تهديدها اغلب با مسائل غيرواقعي، خشونت‌آميز و خرافي همراهند و تصويري غير انساني و خشن از والدين ترسيم مي‌كنند. تصويري كه اگر جدي هم گرفته نشود، كنجكاوي كودك را برمي‌انگيزد تا مرز تهديدها را بيازمايد و از اين‌رو تاثيري نامطلوب در پي دارد.

13 ـ مشاجره نكنيد: مشاجره و دعواي لفظي والدين در حضور كودك مانند سمي است كه بر سيستم عصبي و رواني وي تزريق مي‌شود. كودكان در چنين شرايطي اغلب شوكه مي‌شوند و شرايط برافروخته والدين مانع از درك وضعيت بغرنج فرزندشان مي‌شود. يكي از روان‌شناسان معاصر مشاهده مشاجره والدين توسط كودك را به فروپاشي يكباره و تدريجي شالوده شخصيت و عاطفه وي تعبير كرده است.

 

امين رحيمي

 

ادامه مطلب
جمعه 18 فروردین 1391  - 8:51 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6025506
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی