در زمین استکبار ورزیده (استکبار جهانی) و گفتند چه کسی از ما قدرتمندتر( ابرقدرت تر) است؟ آیا نمی بینید خدایی که آنان را آفریده است از آنان قدرتمندتر ( ابرقدرت تر) است و نشانه های ما را انکار می کنند!
1- در سال 1357 همه قدرت ها و ابرقدرت ها با همه توان تلاش کردند شاه و رژیم ستمشاهی را در ایران نگهدارند، اما در 22 بهمن 57، شاه و رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی سقوط کرد. 2- آن گاه که تاریخ مصرف صدام برای غرب تمام شد. امریکا و هم پیمانانش با اشغال غرب و هزینه بیش از یک هزار میلیارد دلار و چهل هزار کشته و زخمی و برانگیختن افکار عمومی جهان علیه خود، رژیم صدام ذلیلانه سقوط کرد و افراد و گروه هایی جایگزین شدند که در نقطه مقابل صدام عمیق ترین پیوند را با جمهوری اسلامی دارند آن گونه که خود آمریکایی ها بارها اعتراف کردند که هزینه جنگ را امریکا داد ولی برنده آن ایران بود. 3- در افغانستان نیز مشابه آنچه در عراق شکل گرفت با تفاوت هایی اتفاق افتاد. 4- ترکیه بعد از ده ها سال سلطه غرب و تلاش برای اسلام زدایی و هضم کردن آن در غرب و سرکوب جریان های اسلام گرا، امروز آن چنان از غرب رویگردان و به اسلام رو آورده است که حاکمیت را از جنگ لائیک های وابسته به غرب در آورده و به جریان اسلام گرا سپرده و نزدیک ترین روابط را با ایران برقرار کرده است. این در حالی است که طبق نظرسنجی ها بیش از هشتاد درصد مردم آن دیار مخالف آمریکا می باشند. 5- لبنان از پایگاه سیاسی و فرهنگی غرب و مرکز عیاشی خاورمیانه به دژ مستحکم مقاومت اسلامی تبدیل شده و نزدیک به سی سال تلاش بی وقفه جهان استکبار همراه با ایادی آنان در داخل لبنان و منطقه، برای نابودی حزب الله اثری جز افزایش قدرت مقاومت را نداشته است. قدرت معجزه آسای حزب الله اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل غاصب را شکست و نیمی از راه نابودی رژیم صهیونیستی را پیمود و ... و طعم تلخ شکست را نه فقط به اسرائیل که به کلیت جهان استکبار و همه حامیان آشکار و پنهان آن چشاند. 6- بعد ازحدود نیم قرن ناکامی های سازمان های رنگارنگ چپ گرا و ملی گرای فلسطینی، آنگاه که نوار غزه با گرایش به دین به مقاومت اسلامی رأی داد، همه معادلات دگرگون شد و... اسرائیل با پشتیبانی همه قدرت ها و ابرقدرت های استکباری هرچه را در توان داشتند به کار گرفتند تا غزه را تسلیم کنند، اما بار دیگر جهان شاهد شکست قوی ترین قدرت های مادی در برابر مقاومت مردمی بود که دستشان از همه چیز خالی بود و اسرائیل یک گام بلند دیگر به نابودی نزدیک شد و... 7- در تونس با حدود نیم قرن حاکمیت امریکا و همه تلاش آنها برای خاموش کردن نور اسلام - که یک نمونه آن محکوم کردن راشد الغنوشی به 11 سال زندان به جرم تألیف کتابی درباره امام خمینی بود- با قیام ناگهانی مردم، نقش برآب شد و دیکتاتور حاکم سرنگون شد. 8- ده ها سال سازماندهی، برنامه ریزی و مدیریت غرب در مصر و تبدیل آن به عنوان مهم ترین حلقه محور امریکا در منطقه و ایفای بزرگ ترین نقش برای صیانت از رژیم صهیونیستی با انقلاب فراگیر مردم مصر مواجه گردید و باز هم همه تلاش فشرده جهان استکبار برای نگهداری مبارک ناکام شد و 22 بهمن 57 باردیگر در 22 بهمن 1389 با سرنگونی فرعون مصر تکرار گردید. 9- و این رشته هم چنان در یمن، بحرین، اردن، الجزایر، لیبی، کویت، حجاز، مراکش و... ادامه دارد و ادامه خواهد یافت و در دیگر کشورها و حتی در آمریکای لاتین جلوه هایی از این روند هرچند کندتر و ضعیف تر در حال وقوع بوده و از متن جوامع غربی و درون نظام های استکباری نیز صدای خردشدن استخوان ها و ستون فقرات ابرقدرتی آنها به گوش می رسد. آنچه فهرست گونه مورد اشاره قرار گرفت از جهات گوناگون از جمله تبیین ارتباط همه این تحولات با انقلاب اسلامی ایران و نقش حیات بخش امام خمینی(ره) قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است اما در این مجالس می خواهیم این حوادث را، با محک این آیه بسنجیم:فاما عاد استکبروا فی الارض بغیر الحق و قالوا من اشد منا قوه اولم یروا ان الله الذی خلقهم هو اشد منهم قوه و کانوا بایاتنا یجحدون* فارسلنا علیهم ریحا صرصراً فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاه الدنیا و لعذاب الاخره اخزی و هم لا ینصرون (فصلت/16-15) هرچند در صدر آیه قوم عاد ذکر شده و در ادامه وضعیت و سرنوشت آنان بیان شده است. اما می دانیم قرآن کتاب تاریخ و داستان های یک بار مصرف نیست؛ قرآن کتاب زندگی و سرنوشت بشر است و آنچه در این دو آیه نسبت به قوم عاد آمده داستان تکرار شونده برای همیشه است داستان آنها که: در زمین استکبار ورزیده (استکبار جهانی) و گفتند چه کسی از ما قدرتمندتر( ابرقدرت تر) است؟ آیا نمی بینید خدایی که آنان را آفریده است از آنان قدرتمندتر ( ابرقدرت تر) است و نشانه های ما را انکار می کنند!پس تندبادی سرد و غرنده در روزگارانی شوم و نحوست بار فرستادیم تا در زندگی همین دنیا عذاب رسوایی و خواری را به آنان بچشانیم و قطعاً عذاب آخرت رسوا کننده تر است و آنان یاری نشوند! امریکا به خصوص بعد از سقوط شوروی با منش و روش استکباری، خود را یکه تاز ابرقدرتی جهان دید و غافل از قدرت قاهره ای که خالق جهان هستی است، مستانه خود را ارباب دهکده جهانی و مدعی« انا ربکم الاعلی» پنداشت، اما در کلیه مواردی که اشاره کردیم نشانه ها و آیاتی الهی، تجلی یافت تا معلوم شود قدرت و مشیت الهی فوق قدرت پوشالی آنهاست هر چند آنها با کوردلی آیات خدا را نبینند و هم چنان آنها را انکار کنند. اما این سنت قطعی است که در روزگارانی نحوست بار، بنیان و ریشه مستکبران و نوکران آنان را تندباد غرنده حوادث از جا می کند و آنان را در وادی ذلت و خواری و سرافکندگی پرتاب می کند و چه عذابی سخت از عذاب ذلت و خواری برای مستکبران متجبّر و متبختر؟! آیا تفسیر عینی و مصداق «لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیوه الدنیا» در فرار ذلیلانه و سرگردانی و خواری شاه و سرگذشت خفت بار مرگ او و صحنه دستگیری و محاکمه صدام و فرجام بن علی وحسنی و مبارک مشهود نبود؟ آیا افراد، احزاب و رژیم هایی که هم چنان به امریکا دلبسته و به این متکای پوشالی تکیه دارند هنوز نفهمیده اند که فرجام شاه، صدام و مبارک در انتظار آنهاست؟! محمدحسن رحیمیان منبع:نشریه پاسدار اسلام، شماره 352-351.