حقیقت آن است که آزمایش واقعی الگوی موردنظر ترکیه در شمال آفریقا قرار ندارد شمال آفریقا مطابق شرایط خاص خود و تجربیاتی که طی دهها سال مبارزه تفکر اخوانی کسب کرده است در حال شکل دادن الگوی قدرت خاص خود است.
«احمد داوود اوغلو» وزیر امور خارجه ترکیه در یک اظهارنظر صریح در پارلمان این کشور گفته است خاورمیانه جدید در حال شکلگیری است و ترکیه رهبری خاورمیانه جدید و موج تغییرات را بهدست میگیرد. پرسش این است که این سخن تا چه اندازه واقعبینانه است و با واقعیت تحولات جاری در خاورمیانه سازگاری دارد و تا چه اندازه انعکاسدهنده آرزوها و جاهطلبیهای امروز ترکیه است. قضاوت منصفانه در این خصوص ساده نیست. برای فهم درست این ادعا لازم میشود خاورمیانه و شمال آفریقا را در پرتو تحولاتی در نظر گرفت که از همان آغاز بر سر نامگذاری آن اختلافنظرهای جدی در سطح منطقهای و بینالمللی بروز کرد. بهار عربی و بیداری اسلامی آشناترین نامگذاریها بودند. خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید از واژههایی بودند که قبل از آن ازطرف آمریکا مطرح و در جهت اهداف خاصی به کار گرفته شدند. بحث بر سر واژهها نیست، بحث این است که خاورمیانه و شمال آفریقا در حال دگرگونی است و نظامهای عمدتاً سنتی متکی به خاندانها چه در قالب سلطنت و چه در قالب جمهوری و امارتی خانوادگی پاسخگوی نیازها و ضرورتهای جدید نیستند. به این ضرورتها چگونه پاسخ داده خواهد شد بحث اصلی است. بحث اصلیتر الگوی قدرت جایگزین نظامهای ورشکسته سیاسی ـ خاندانی است. ظاهراً تا حالا سه الگو جایگزین برمبنای سه تفکر در خاورمیانه مدعی جایگزین شدهاند. 1. الگوی «سلف صالح» که سلفیهای عربستان سعودی مطرح کردهاند. 2. الگوی «ولایت فقیه» که ایران مدنظر دارد. 3. اینکه خاورمیانه و شمال آفریقا که کلیت جهان عرب را تشکیل میدهند در نهایت به کدام الگو تمایل نشان خواهد داد. بستگی به آن دارد که کدام الگو بتواند نیازهای واقعی نسل تحولخواه عرب را پاسخ دهد. واقعیت آن است که نسل تحولخواه عرب از متن فرهنگ و سنتهای اسلامی برخاسته است ولی همچون نسلهای قبل از خود تاب تحمل ساختارهای سنتی قدرت را در شکل موروثی آن ندارد و خواهان مشارکت فعال خود در ساخت قدرت است. آنچه ترکیه را امیدوار کرده است که الگوی قدرت خود را جایگزین کند درواقعیت خواست نیروهای تحولخواه نهفته است. ترکیه بر این باور است که خاورمیانه جدید بهطرف نوعی آشتی بین سنتهای اسلامی و دموکراسی نوین در حرکت است و در این مسیر تنها الگوی حزب عدالت و توسعه ترکیه است که توانسته است بین ارزشهای اسلامی و ارزشهای دموکراتیک ارتباط سالمی برقرار کند. تحولات تونس و مصر و لیبی ظاهراً احمد داوود اوغلو و همفکرانش را امیدوار کرده است که اسلام میانهروی موردنظر آنها دارد جای خود را در میان تودههای مسلمان باز میکند. البته در این باره که چنین برداشتی تا چه اندازه با واقعیت تحولات خاورمیانه همخوانی دارد یا نه وحدت نظری وجود ندارد ولی در هر حال این امیدواری را در ترکیه بهوجود آورده است که الگو عربستان سعودی به دلیل سنتگرایی افراطیاش و ساخت موجود قدرت در عربستان که ازنظر ترکیه بستر ایدئولوژیک سلفی ـ وهابی است و نمیتواند در ذات خودش توجه نسل تحولخواه و آشنا به سازوکارهای دموکراتیک قدرت را در جهان عرب جلب نماید، نمیتواند الگوی قدرت اسلامی قابل قبول در خاورمیانه جدید قرار گیرد. تأثیرگذاری آن از نظر ترکیه موقتی و در سایه دلارها و ثروتهای نفتی اعراب خلیجفارس محتمل است اما در صحنه عمل تحولخواهان نظام حاکم در عربستان را ارتجاعی تراز آن میدانند که خود را گرفتار آن سازند. بهویژه آنکه در برخی از کشورهای عرب خاورمیانه رسوبات فکری بعثی ـ سوسیالیستی و ترکیب شده با ناسیونالیسم خاص عرب هنوز هم وجود دارد. الگوی قدرت اسلامی ایران هم از نظر ترکها مبتنیبر ایدئولوژی شیعی است که در جهان اهل سنت با محوریت روبهرو است و تنها میتواند در جوامع اکثریت شیعه قابلیت تطبیق بیاید که آن هم در خاورمیانه عرب از چند کشور معدود فراتر نمیرود. واقعیت آن است که ترکیه با درنظر گرفتن چنین برداشتی است که وزیر امور خارجهاش مدعی میشود که نبض کار خاورمیانه را در دست دارد و الگوی قدرت اسلامیاش قابلتی انتقال و الگوبرداری نسل تحولخواه عرب را دارد. نهتنها به این دلیل که سایر الگوها با محدودیت ذاتی روبهرو هستند بلکه به این دلیل ساده که در ادعای ترکیه ارزشهای اسلامی و ارزشهای دموکراتیک موردنظر جهان غرب هماهنگ شدهاند و اسلام میانهروی ترکیه توانسته است راه توسعه و پیشرفت سیاسی ـ فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام را بدون تشدید تضاد با جهان غرب در پیش بگذارد. اینکه چنین ادعایی تا چه اندازه درست و منطبق با واقعیت تحولات خاورمیانه باشد بحث دیگری است. مهم این است که ترکیه به چنین باوری رسیده است و براساس همین باور دارد عمل میکند. منتها حقیقت آن است که آزمایش واقعی الگوی موردنظر ترکیه در شمال آفریقا قرار ندارد شمال آفریقا مطابق شرایط خاص خود و تجربیاتی که طی دهها سال مبارزه تفکر اخوانی کسب کرده است در حال شکل دادن الگوی قدرت خاص خود است. بدون آنکه به سایر الگوهای موفق یا ناموفق دیگر توجه داشته باشد آزمون واقعی برای الگو ترکیه در سوریه همسایه ناآرامتر ترکیه به محک گذاشته میشود. خود مقاومت ترکیه این واقعیت را به درستی درک کردهاند. تأکید رجب طیب اردوغان نخستوزیرترکیه بر ماده 5 آییننامه «ناتو» که ترکیه عضو آن است دقیقاً بدین معنا است که الگوی ترکیه برخلاف تصور ترکها از طریق سازوکار دموکراتیک نمیتواند لااقل در سوریه جایگزین شود و احتمالاً نیاز خواهد بود که ازطریق جنگی خونین داخلی و با دخالت خارجی در سوریه مستقر شود. اگر چنین احتمالی را جدیتر تصور کنیم سوریه محلی است که هر سه الگوی یادشده مدعی تحول در خاورمیانه در آن وارد رقابتهای نفسگیری شدهاند، رقابتهایی با ورود احتمالی ناتو مطابق خواست ترکیه از این ظرفیت واقعی برخوردار است که سایر منابع قدرت جهانی را وارد کارزار سوریه کند و چه بسا پیامدهای آن به مراتب فراتر از تصورات جاهطلبانه ترکها برود و نهتنها خاورمیانه را دچار تحول کند که سیاست بینالملل را متحول و باعث شکلگیری دور جدیدی از جنگ سرد و قطببندی بینالمللی قدرت جهانی گردد و نظم بینالملل را بار دیگر به گونهای متفاوت برقرار نماید. پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل خاورمیانه و شبهقاره