به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 تنها با شکل گیری بانک های خصوصی است که مکانیسم تخصیص منابع به فعالیت های سودآور یا به عبارت دیگر حمایت مالی از طرح های دارای مزیت رقابتی تبدیل به روال غالب خواهد شد. عموماً بخش های سودآور، بخش هایی هستند که از مزیت رقابتی برخوردارند و اتفاقاً در اولویت برای حمایت از تولید داخلی قرار می گیرند.

 
خبرگزاری فارس: بانک‌های ایرانی چگونه از تولیدات داخلی حمایت کنند؟

 

بانک‌ها باید چه اقداماتی را انجام دهند تا استراتژی حمایت از تولید را کلید بزنند؟ بازار پول چگونه می‌تواند تاًمین‌کننده‌ی منابع مالی تولیدکنندگان باشد؟ آیا باید ساختار بانک‌ها تغییر کند یا با همین رویه‌ی کنونی می‌توان به تولید کمک کرد؟

شاید مهمترین نکته و کلیدی ترین نتیجه ی این نوشتار را بتوان در همین ابتدا به این شکل بیان نمود که تمامی تلاشها، اقدامها و سیاستگذاریهایی که می بایست در جهت حمایت از محصول داخلی و کار و سرمایه ایرانی انجام گیرد، خواه یا ناخواه باید از مسیر اصلاح نظام بانکی بگذرد و برای آغاز این تحول نیز دو استراتژی همزمان یعنی خصوصیسازی نظام بانکی و همچنین بین المللیسازی این نظام امری ضروری و در عین حال ناگزیر می باشد. دلیل این امر نیز از یک طرف به ساختار تأمین مالی در ایران مربوط می گردد و از طرف دیگر به نقصان تاریخی و نهادی نظام بانکی مرتبط می شود.

با وجود نقش مهمی که بازارهای مالی به خصوص بورس و نیز شرکتهای عظیم بیمه در سراسر جهان در تأمین مالی شرکتها و سرمایهگذاری در کارخانه ها ایفا می کنند اما باید اذعان داشت که به رغم پیشرفتهای انجام شده و اقدامهای توسعهای صورت گرفته برای گسترش این گونه نهادها در ایران، همچنان شاکلهی اصلی و ساختار تأمین مالی در اقتصاد ایران متکی بر نظام بانکی(آن هم به شکلی ناقص و غیر کارآمد) می باشد.

البته نباید ناگفته بماند که محوریت نظام بانکی در تأمین مالی سرمایه گذاری در طرحهای اقتصادی امری مخصوص ایران نیست و در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته و حتی کشورهای پیشرفته مشاهده می شود اما مطالعه ای هرچند اجمالی در مورد ساختار و عملکرد نظام بانکی در همان کشورها نشان دهندهی این حقیقت است که یک نظام بانکی محور و محل اتکای اقتصاد داخلی الزاماً می-بایست از زیرسیستمهای چابک، ساختار منعطف و فرآیندهای کارآمدتر و کاراتری برخوردار باشد.

این در حالی است که نظام بانکی در ایران با توجه به پیشینهی استعماری آن به هنگام شکلگیری، عمدتاً در اختیار مقاصد بیگانگان بوده است. حتی پس از گسترش و انجام برخی اصلاحات در نظام بانکی به دلیل ساختار سیاسی دولتهای قبل از انقلاب اسلامی، این بانکها عموماً به جای تخصیص منابع کوچک و کمیاب به طرحهای سودآور و پربازده متاسفانه عموماً منابع پس انداز شدهی مردم را در اختیار بخش عمومی قرار می دادند. از سوی دیگر حجم وسیعی از این اعتبارات عموماً به مصارف جاری تعلق می گرفت و بدین‌سان روزبه روز بر حجم بدنهی دولت و ناکارآمدی آن و نیز ایجاد مطالبات و توقعات مردمی دامن می زد.

بعد از انقلاب اسلامی و با توجه به ملی شدن بانک ها و همچنین تأکیدهای رهبر فقید انقلاب مبنی بر حرکت به سوی نظام بانکداری اسلامی و بیرون رفتن ربا از سیستم بانکی، انتظار می رفت که بانکها با رویکردی اسلامی به عنوان وکیل پس انداز کنندگان، منابع آنان را در سودآورترین طرحها و در واقع در جهت حمایت از محصولات دارای مزیت رقابتی مصرف نمایند. اما در عمل به دلیل تفکر اقتصادی دولتی حاکم بر عموم دولتمردان در آن عصر و گره خوردن با مسائل خطیری همچون تأمین مالی جنگ، دولت نظام بانکی را ملزم به اعطای بخش عظیمی از تسهیلات اعتباری سرمایه گذاری به بخش دولتی و تعاونی های شبه دولتی و همچنین تأمین مالی جبران عرضه ی کالاها و خدمات در مناطق محروم و آسیب دیده نمود.

البته شاید در آن مقطع و در ابتدای انقلابی که بر مبنای مطالبات به حق مردمی مستضعف شکل گرفته بود و در مواجهه با سیل درماندگان و نیز درگیر شدن در جنگی فرساینده، بتوان بخشی از این اقدامها را ناگزیر دانست اما به هرحال روند امور به گونهای پیش رفت که حتی با مرتفع شدن بخش زیادی از این مسائل، سیستم بانکی در ایران چنان دولتی و غیررقابتی باقی ماند که امروزه نمیتواند محل اتکایی برای تولید کننده ی داخلی در مواجهه با فشار روز افزون رقابت بین المللی باشد.

اهمیت خصوصی سازی نظام بانکی در اقتصاد ایران

اهمیت سرمایه گذاری و نقش مؤثر آن در رشد و توسعه ی اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. همچنین امروزه کسی نسبت به این موضوع که در کشورهای در حال توسعه حجم منابع سرمایه گذاری شده به میزان زیادی کمتر از میزان مطلوب آن می باشد، بی اطلاع نمی باشد. در بسیاری از این کشورها دولت ها برای رسیدن به حجم سرمایه گذاری مطلوب، معمولاً در اقتصاد دخالت می نمایند. البته این نوع دخالت دولت بیشتر به صورت تدوین برنامه های توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و یا تضمین و حمایت از سرمایه گذاری خارجی بوده است.

در برنامه های توسعه، دولت از راه گسترش مؤسسه های مالی سرمایه گذاری، نظیر بانک های سرمایه گذاری و مؤسسه های توسعهی مالی و حمایت از آنان جهت اعطای وام های سرمایه گذاری با نرخ های کارمزد حمایت شده، اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب جهت شکل گیری و گسترش بازار سرمایه و در نهایت سرمایه گذاری مستقیم در بخشهای تولیدی به منظور افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد دخالت نموده و تلاش می کند تا بخش های حقیقی اقتصاد را متأثر سازد و به تحرک وادارد. همانطور که بیان گردید، در اقتصاد ایران، ساختار تأمین مالی با اتکا بر نظام بانکی شکل گرفته است.

با این حال در عمل بانکها منابع پس اندازی مردم را به صورت انواع سپرده جمع آوری مینمایند و آن را به صورت تسهیلات در اختیار بخشهای مختلف به ویژه دولت و شرکتهای وابسته به آن قرار میدهند. البته یکی از دلایل اصلی اینگونه تخصیص، عدم وجود بخش خصوصی توانمند و پر قدرت در عرصه ی اقتصاد و در عوض حضور متکثر و متنوع انواع شرکتها و کارخانه های دولتی است. بعد از انقلاب اسلامی با ملی شدن بانکها و تسلط بیشتر دولت بر نظام بانکی، دولت حرکت جدیدی جهت استفاده از منابع بانکی برای افزایش سرمایه گذاری و رشد و توسعه آغاز نمود. در این رویکرد، دولت نظام بانکی را ملزم به اعطای تسهیلات بانکی، مشارکت مستقیم و سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی و صنایع سنگین و همچنین اعطای تسهیلات در قالب تبصره های قوانین بودجهی سنواتی به بخش-های خصوصی و تعاونی، به ویژه در مناطق محروم، جهت افزایش تولید و عرضه ی کالاها و خدمات نمود.

اهداف مهم دولت در این رویکرد، افزایش اشتغال در قالب اهداف کلان اقتصادی و رفع محرومیت از مناطق محروم بوده است و از این رو در هیچ مقطعی نمیتوان حرکت منابع را به سمت بخشهای صرفاً سودآور شاهد بود. بلکه حتی بخشهایی مانند بخش بازرگانی که بیشترین سودآوری را دارند در طول این سالها یا با حجم محدودی از منابع تغذیه شده اند و یا با نرخهای سود بالاتری از آنان سود دریافت شده است. در واقع تا زمانی که دولت اختیار بانکها را در دست داشته باشد، نمیتوان نتیجه ای جز تخصیص منابع به شرکتهای دولتی و یا تخصیص با اهداف غیرانتفاعی را شاهد بود.

تنها با شکل گیری بانکهای خصوصی است که مکانیسم تخصیص منابع به فعالیتهای سودآور یا به عبارت دیگر حمایت مالی از طرحهای دارای مزیت رقابتی تبدیل به روال غالب خواهد شد. البته در این نوشتار این موضوع از آن جهت مورد نقد قرار میگیرد که عموماً بخشهای سودآور، بخش هایی هستند که از مزیت رقابتی برخوردارند و اتفاقاً در اولویت برای حمایت از تولید داخلی قرار میگیرند.

بانکداری بین المللی و توسعه ی آن

استراتژی دیگری که به منظور حمایت از محصول داخلی باید به طور موازی با خصوصی مورد توجه قرار بگیرد، تلاش برای ورود به عرصهی بانکداری بین المللی میباشد. قبل از اینکه به تشریح ضروت بین المللی شدن نظام بانکی و الزامات آن بپردازیم، مناسب است تا این ضرورت را در بستری تاریخی مورد واکاوی قرار دهیم. در واقع با این کار چرایی و چگونگی فرآیند جهانی شدن صنعت بانکداری را نیز مورد مطالعه قرار داده ایم. مروری بر تاریخچه ی موضوع نشان میدهد که بانکهای تجاری که با هدف سودآوری تأسیس شده بودند و در بازارهای محلی نقش واسطه ی وجوه را ایفا مینمودند، به تدریج و از دهه ی 1960م. به بعد مبادرت به گسترش شبکهی شعب خود در خارج از کشور محل تأسیس خود نمودند.

برای مثال بانکهای آمریکایی که در دهه های 40 و 50 به طور مستقل و صرفاً در بازارهای محلی فعالیت مینمودند در خلال 5 دههی اخیر مبادرت به تأسیس واحدهایی در خارج از آمریکا نموده و در زمینه ی فعالیت بانکداری بین المللی رشد بسیاری یافتهاند. به طوری که باید اذعان نمود که رشد فعالیتهای بین المللی بانکهای آمریکایی به مراتب بیشتر و وسیعتر از رشد فعالیت بانکهای محلی در محل کشور تأسیس آنها بوده است. برای مثال «سیتی بانک» در حال حاضر بیش از 2000 واحد در 89 کشور جهان دارد.

نکته ی مهمی که باید توجه داشت این است که به هیچ روی نمیتوان نفوذ محصولات آمریکایی به بازارهای دور و نزدیک را بدون حمایت شبکه ی عظیم بانکهای خارجی این کشور ممکن دانست.

با این حال اگر ما بخواهیم چنین رویهای را برای بانکهای کشورمان توصیه نماییم باید مشکلات و موانع موجود را نیز در نظر داشته باشیم. زیرا هم برای افراد و هم برای مؤسسه ها از جمله بانکها، معاملات بین المللی به مراتب مشکلتر از معاملات محلی هستند.

در ادامه برخی از این موانع را به اجمال مورد بررسی قرار میدهیم:

- محدودیتهای اطلاعاتی

کاملاً بدیهی است که در حالت معمول هر یک از ما در معاملات با افراد و مؤسسه های خارجی اطلاعات محدودتری راجع به طرف مقابل که با آنها در حال معامله هستند، داریم و البته آنها نیز اطلاعات کمتری درباره ی ما دارند. به هر حال در یک تعامل برد-برد این یک مشکل مهم تلقی میشود زیرا اکثر معاملات بر پایه ی عنصر اعتماد شکل می گیرد. هم خریدار باید به فروشنده اعتماد نماید که کالای مورد معامله را در ظرف زمانی مشخص ارسال خواهد نمود و هم فروشنده باید به خریدار اعتماد داشته باشد که وجه توافق شده را به موقع پرداخت نماید. به هرحال نبودن اطلاعات کافی امر اعتماد و در نتیجه تبادل و تعامل را با مشکل مواجه میسازد.

- فاصله ی مکانی

از دیگر مواردی که ارتباطات بانکی را بین کشورها دشوار میسازد، فاصله ی مکانی میان آنهاست. اگر چه امروزه فنآوری رایانهای و شبکه ی جهانی بین بانکی تا حد زیادی این مشکل را مرتفع ساخته است اما هنوز هم بعد مکانی مشکلات و ابهامهایی را در زمینه های مختلف بین طرفین ایجاد میکند. به خصوص هنگامی که قرار است بسیاری از مذاکره ها بین مقامهای طرفین به صورت حضوری انجام گیرد و یا نمایندگانی برای حل اختلافها و یا عقد قراردادها به سوی طرف مقابل اعزام گردند.

- سیستمهای حقوقی متفاوت

شاید بتوان این مشکل را یکی از مهمترین موانع تعاملات بین المللی بانکی برای نظام بانکداری کشور ما دانست که عمدتاً به دلیل تفاوت در مبانی حقوقی، قوانین موضوعه، عرف قضایی دادگاه های ما و همچنین عقب ماندگی قانون تجارت و سایر قوانین همچون قانون کار و تأمین اجتماعی نسبت به موارد مشابه در دنیا دانست. در صورت بروز اختلاف به دلیل وجود سیستمها و برداشتهای حقوقی متفاوت در کشورها، مشکلات زیادی بهوقوع میپیوندد.

- مشکلات پرداختهای بین المللی

این قبیل مشکلات معمولاً هنگامی اتفاق میافتد که با دریافت و یا پرداخت وجوه به اسعاری غیر از پول ملی مواجه میگردیم. زیرا وسائل جاری پرداخت مانند چک دیگر بهسادگی در پرداختهای بین المللی کاربرد ندارند. بانکها در راستای تسهیل امر تجارت بین المللی تلاش می کنند تا مشکلات مشتری خود را در معاملات به طرق مختلف رفع نمایند، از جمله اینکه به آنها اطلاعات عرضه میکنند، ضمانتنامه ی بانکی ارائه میکنند، اعتبار اسنادی گشایش میکنند، تأمین مالی انجام میدهند، خرید و فروش اسعار خارجی انجام میدهند و در نهایت اینکه نقل و انتقالات پول را به نحو مطلوب به انجام می رسانند. تمام این فعالیتهای بانکی که در عین حال منشأ دریافت کارمزد فراوان برای بانکها میگردد، در جهت رفع نیاز مشتریان و تسهیل امر تجارت بین المللی میباشد.

در بخشهای بعدی از این سلسله نوشتار تلاش میکنیم تا دلایل گسترش فعالیتهای بین المللی بانکها را مورد بررسی قرار دهیم و به دنبال آن انواع نحوه ی حضور بانکها در سطح بین المللی جهت تسهیل این فعالیتها را به بحث گذاریم. امید است با طرح چنین مباحثی بتوان الزامات نهادی حمایت از تولید داخلی را حتی در آن سوی مرزها ایجاد نمود.(*)

*امین عسکری؛ کارشناس مسایل اقتصادی/

منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان

ادامه مطلب
یک شنبه 4 تیر 1391  - 7:04 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6269107
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی