بروز ناامنی های مختصر و گسترش فعالیت شبکههای قاچاق بین المللی درمرزهای شرقی ما، به احتمال بسیار زیاد، حمایت شده و همسو با سیاست های امریکا از جمله سیاست های ضد چینی و ضد اسلام استعمار ستیز است.

فروپاشی شوروی را میتوان به عنوان سرآغازی در تحولات ژئوپلیتیک دنیا قلمداد کرد چرا که اگر بعد از جنگ دوم جهانی رقابت بین غرب وشرق شکل دهنده ی جغرافیای سیاسی دنیا بود حال فروپاشی شوروی و شکل گیری قدرتهای نو ظهور در دنیا در دهه های اخیر باعث شده است تا جغرافیای سیاسی جهان، رنگ و بوی خاصی به خود بگیرد. تغییری که باعث شد تا بخشهایی از جهان دارای اهمیت سیاسی ویژهای شوند، اهمیتی که قدرتهای بزرگ را به تکاپو برای افزایش نفوذ در برخی از نقاط دنیا انداخته است. تعریف ژئوپلیتیک ژئوپلیتیک یا سیاست های جغرافیایی معنای لغوی سیاست زمین است و نقش عوامل محیط جغرافیایی در سیاست ملل را بررسی میکند. به عبارتی میتوان گفت ژئوپلیتیک نقش محیط جغرافیایی را در تصمیم گیریهای سیاسی بررسی میکند. مانند تصمیم گیری در زمینه نقش آفرینی و رقابت سیاسی منطقهای و جهانی از راه بهره گیری از امکانات محیط جغرافیایی. درنهایت میتوان گفت ژئوپلیتیک عبارت است ازمطالعه ی کشورها به عنوان پدیدارهای ویژه برای درک چگونگی دستیابی آنها براساس جغرافیای قدرت شان. (1) ژئوپلیتیک خراسان و آمریکا پس از پایان دوره ی جنگ سرد، جمهوری اسلامی ایران درشمال از موقعیّت ژئوپلیتیک ویژهای برخوردار شده است که پیش از آن وجود نداشت. در دوره ی جنگ سرد ایران در شمال با اتحّاد جماهیر شوروی همسایه بود که مرزی برابر 2670 کیلومتر را دربرمیگرفت. نوار مرزی شوروی را مرزهای کنترل شده و غیرقابل عبوری تشکیل میداد که اصطلاحاً به آن «پرده ی آهنین» میگفتند. امّا با فروپاشی شوروی اینک جایگاه برتر ژئوپلیتیک ایران برای شمال حائز اهمیّت شد. گشایش گذرگاه های مرزی ایران و جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز در دو سوی شمال شرقی و شمال غربی و نیز راه های دریایی ایران در بنادر دریای خزر، چشمانداز تازهای در برابر جمهوری های مستقّل شوروی سابق نهاده است. اتصّال راهآهن سراسری ایران به شبکه ی راهآهن آسیایی مرکزی و سرمایهگذاری های عظیم ایران درزیربناهای حمل و نقل مانند پایانهها، بنادر، راهآهن، شبکه ی راه های زمینی، انبارها، سردخانهها، گذرگاه های مرزی، توسعه ی گمرک و موارد دیگر از قبیل، امکانات گستردهای برای این کشورها در ارتباط با جهان خارجی فراهم آورده است، امکاناتی که کشورهای آسیایی مرکزی و قفقاز سال های متمادی در آرزوی دستیابی به آن بودند.(2) امّا آن چه که بعد از فروپاشی شوروی و افزایش قدرت روز افزون کشور چین در دهههای اخیر بر اهمیت استراتژیک خراسان افزود نگاه جدید آمریکا به آسیا و چین بود. چین در دهههای اخیر کشوری بوده است که به علت رشد دو رقمی اقتصادی روز به روز در حال افزایش قدرت خود در زمینههای نظامی و اقتصادی بوده است به طوری که برخی از کارشناسان معتقد هستند چین تا چند دهه ی آینده تبدیل به بزرگترین اقتصاد جهان بدل خواهد شد. به عنوان مثال براساس پیش بینی مؤسسه مالی اچ اس بیسی چین تا سال2050 میلادی بزرگترین اقتصاد جهان خواهد شد. صندوق بین المللی پول نیز بر این باور است که چین تا سال2016 میلادی از آمریکا پیشی خواهد گرفت. رشد قابل توجه چین در سالهای اخیر و اعلام برخی از نهادهای بین المللی مبنی بر احتمال تبدیل چین به بزرگترین اقتصاد دنیا نگرانی مقامات آمریکا را برانگیخته است. (3) این عوامل موجب شد تا آمریکا در کنار استراتژی مهار و کنترل روسیه درصدد کنترل و مهار چین نیز برآید. به همین علت در آغاز ریاست جمهوری بوش و غلبه پارادایم نومحافظه کاران در سیاست خارجی آمریکا، نومحافظه کاران یکی ازتهدیدهای اصلی در آسیا و اقیانوس آرام را مشخصاً ازناحیه ی چین تلقی کردند. (4) از این دوران به بعد بحث مهار چین در بلند مدت تبدیل به یکی از استراتژییهای مهم در سیاست خارجی آمریکا شد. امّا در این میان کدام مناطق میتوانستند کاندیدای خوبی برای استقرار آمریکاییها برای مهار چین باشند. به نظر میرسد منطقه خراسان بزرگ (شامل خراسان ایران و بخشهایی از افغانستان وآسیای مرکزی) بهترین گزینه برای این کار باشند چرا که این منطقه ضمن این که حلقه ی اتصال شرق به غرب است؛ بعد از حملات 11 سپتامبر به برج های دوقلو و افزایش بنیادگرایی درکشورهای افغانستان و پاکستان به این دو کشور نزدیک بوده و میتوان از آن برای کنترل بنیادگرایی بهره جست. از این تاریخ بود که حضور آمریکا در منطقه ی خراسان بزرگ افزایش چشمگیر یافت، به طوری که در چند سال اخیر بر تعداد پایگاه های نظامی آمریکا درمنطقه افزوده شد. در همین زمینه برژینسکی درکتاب «یک استراتژی برای اورآسیا» اهداف آمریکا برای حضور در منطقه را چنین بر میشمرد: 1- هدف کوتاه مدت یا 5 ساله: تثبیت تکثرگرائی ژئوپولیتیکی. این استراتژی یک مانور سیاسی در جهت جلوگیری از پیدایش ائتلافی خصومت آمیز است که بتواند پیشتازی آمریکا را به چالش بگیرد. 2- هدف میان مدت یا 20 ساله: جستجوی شرکای سازگار استراتژیکی بدین منظور که رهبری آمریکا در تأمین امنیت دلخواه از طریق همکاری در دو سوی اورآسیا شکل گیرد. 3- هدف درازمدت: ایجاد هسته جهانی مسئولیت و اشتراک سیاسی به نحوی که هیچ قدرتی توان رقابت چالش انگیز با آمریکا را نداشته باشد. (5) امریکا در تعقیب سیاست های خود علیه چین، برای شرق ایران بویژه خراسان که همجوار با افغانستان است، اهمیت اساسی و ویژهای قائل است. به همین دلیل میتوان گفت که بروز ناامنی های مختصر و گسترش فعالیت شبکههای قاچاق بین المللی درمرزهای شرقی ما، به احتمال بسیار زیاد، حمایت شده و همسو با سیاست-های امریکا از جمله سیاست های ضد چینی و ضد اسلام استعمار ستیز است. (6) ژئوپلیتیک خراسان و چین چین تا امروز برای کشورهای نوپای آسیای مرکزی همسایهای مسئول و شریکی سازنده بوده است. قزاقستان، که چین بزرگترین سرمایهگذاری خارجی منفرد در تاریخ خود را در آنجا انجام داده است، از وجود چین به صورت وزنه ی تعادل در برابر روسیه بهره میگیرد و قرقیزستان و تاجیکستان هر دو برای تقویت پایههای اقتصاد خود به تجارت رو به گسترش با چین چشم دوختهاند. چین نیز وعده داده است برای آوردن نفت قزاقستان به مرز ایران و ترکمنستان خطّ لولهای احداث و از این طریق، برخلاف سیاست های روسیه و ایالات متّحده، کمک کند تا روزنهای به سوی «جنوب» گشوده شود. پس با این اوصاف، چه خطراتی از جانب چین مطرح است؟ بازرگانان چینی در حال حاضر بر بازارهای قرقیزستان مسلّط شدهاند و در قزاقستان و تاجیکستان نیز دست اندازی های عمقی صورت میدهند. نتیجه ی ورود کالاهای ارزان قیمت چینی آن است که شرکت های کوچک داخلی را درست هنگامی که در حال ریشه گرفتن هستند، ریشهکن میکند. کشورهای آسیای مرکزی نگرانند که در دراز مدّت اگر دگرگونی-های منطقه ی جنوب شرق آسیا در اوایل قرن بیستم دوباره تکرار شود، به حوزه ی نفوذ چین در قرن بیست و یکم جذب گردند. چین در عمل میتواند به صورت تضمین کننده ی اصلی خطوط لوله ی موجود در سرتاسر قزاقستان در آید و در نهایت بعنوان ضمانت کننده ی اصلی میدان های نفتی این کشور نیز عمل کند. این وضع چین را به داور بلامنارع مسائل منطقه ی آسیای مرکزی تا ساحل شرقی دریای خزر بدل خواهد کرد. حتّی اگر منافع عمده ی چین همچنان در شرق نهفته باشد، روندهایی تکاملی که در حال حاضر وجود دارد باز میتواند چنین پیامدهایی داشته باشد. (7) درمجموع سیاست چین درمنطقه شامل موارد زیر میشود: الف -حل منازعات مرزی با کشورهای منطقه؛ ب -مناسبات منطقه ای دوستانه با کشورهای منطقه؛ ج - جلوگیری از برتری هژمونیک یک قدرت. (8) امّا تأثیر تحرک چین برای افزایش نفوذ در آسیای میانه بر خراسان چیست؟ در واقع افزایش نفوذ چین در این منطقه باعث میشود تا راههای انتقال انرژی و کالا ایران در شمال کشور تا حدود زیادی وابسته به چین شود. از این رو هرگونه اقدام ایران در زمینه افزایش استفاده از منابع طبیعی و انرژی در آینده ی خراسان به صورت ناخودآگاه تحت تأثیر روابط ایران و چین قرار میگیرد. مسألهای که چین میتواند از آن به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده کند. ضمن این که اقدامات ایران درسال های اخیر برای تأمین آب از سدّ دوستی و خرید آب از قرقیزستان در صورتی افزایش نفوذ چین در منطقه میتواند در آینده تحت تاثیرافزایش نفوذ چین قرار بگیرد. نتیجه هرچند در نوشتار فوق عنوان شد که حضور امریکا در خراسان بزرگ برای کنترل چین است امّا این نکته را نباید از یاد بردکه یکی از اهداف آمریکا از حضور در منطقه، کنترل ایران نیز میباشد. آمریکا با حضور درمرزهای شرقی ایران و سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی کشورهای همسایه درصدد است تا از میزان اهمیت استراتژیک ایران در سالهای آینده بکاهد. علاوه براین اقدامات آمریکا برای مهار چین در صورتی که این کشور درآینده دچار تحولات سیاسی عمدهای شود بر روی خراسان نیز تأثیر زیادی میگذارد. براساس اظهار نظر برخی از کارشناسان در صورتی که دولت چین در سال-های آینده اقدامات جدی برای انجام اصلاحات سیاسی در کشورش انجام ندهد احتمال فروپاشی سیستم حکومتی آن و در نتیجه تجزیه این کشور وجود دارد. آن گاه در صورت تجزیه ی چین، خراسان با چالش امنیتی مهمی مواجه خواهد شد. با احتمال فروپاشی چین یا تجزیه حداقل ترکستان یا سینکیانگ و تبت به صورت کشورهای مستقل باعث میشود تا خراسان در جوار یک منطقه وسیع غیر شیعهای قرارگیرد که یا تحت نفوذ آمریکا هستند و با این که کشورعربستان درصدد است که دامنه ی نفوذش را در این مطقه گسترش دهد. از این رو این احتمال میرود مسلمانان افغانستان با جهت گیری های سیاسی فعلی دیگر با مسلمانان آسیای مرکزی و ترکستان چین به پیوندهای مذهبی، سیاسی و نظامی عمیقی دست یابند، عمق سرزمین های مسلمان سنی مذهب مخالف تشیع از مرزهای ایران به بیش از 3500 کیلومتر میرسد. بدین ترتیب در مییابیم که مرزی که تا سال 1350 بیخطرترین مرزها تلقی میشد، امروز به مرزی حساس تبدیل شده است. خراسان به دلیل همجواری با دو کشور افغانستان و ترکمنستان و داشتن ویژگی های مشترک سرزمینی و جمعیتی با این دو کشور و به دلیل نقش استراتژیکی مهمی که برای آسیای مرکزی دارد از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر مسائل مرزی خراسان را فقط در رابطه با افغانستان و ترکمنستان ببینیم، شاید امکانات نظامی و سیاسی فعلی برای حراست و امنیت آن کافی باشد. ولی اگر مرزهای شرقی خود را، جبهههای بلند تشیع در مقابل تحرکات نظامی-سیاسی غرب در کل آسیا ببینیم باید خیلی بیشتر به آن توجه کنیم. (9) در نهایت میتوان گفت تحرکات جدید آمریکا در منطقه خراسان برای جهان پس از چین است از این طریق نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. ضمن اینکه در صورت عدم تجزیه چین باز هم توسعه روز افزون دو قدرت آمریکا و چین در منطقه و سرمایه گذاریهای عظیم اقتصادی در کشورهای همجوار میتواند در بلند مدت اهمیت استراتژیک خراسان ایران را به کمتری حد ممکن برساند. ازاین رو ایران باید از هم اکنون با ایجاد اتخاذ تدابیری از اجرای نقشههای شوم امریکا جلوگیری کند تا در آینده دچار مشکل نشود. پی نوشت ها: 1-سیدعطاتقوی، اصل ژئوپلیتیک جدید ایران از قزاقستان تا گرجستان، تهران، انتشارات وزارت امورخارجه، چاپ اول، 1379،صفحه7 2-دکتر بهرام امیر احمدیان،ایران و قفقاز؛ جایگاه ژئوپلیتیک ایران در دوره پس از جنگ سرد، اطلاعات سیاسی - اقتصادی» شماره 135، 1377،صفحه 94 3-جان بلامی فاستر ورابرت مکنزی ،عبور بحران از دیوار چین، همشهری اقتصاد، دور جدید، شماره 2،1391، صفحه 162 4- بینام ،نشستتخصصی موقعیت آسیای مرکزی درسیاست خارجی آمریکا، معاونت پژوهش های سیاست خارجی / گروه مطالعات اروپا و آمریکا مرکز تحقیقات استراتژیک،1384، www. csr. ir 5-دکتر محمود واعظی ،منافع روسیه و غرب در آسیای مرکزی و قفقاز و نقش تشکلهای چندجانبه، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1388،www. csr. ir 6- محمد حسین پاپلی یزدی، اهمیت ژئوپولیتیکی شرق و شمال شرق ایران، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره 43، زمستان 1375،صحفه23 7- اس. فردریک ،نیازهای امنیتی آسیای مرکزی و راهکارهای تازه برای برآوردن آنها، مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی» شماره 177 و 178،1381،صفحه 118 8- نشستتخصصی موقعیت آسیای مرکزی درسیاست خارجی آمریکا، معاونت پژوهشهای سیاست خارجی / گروه مطالعات اروپا و آمریکا مرکز تحقیقات استراتژیک،1384، www. csr. ir 9- محمد حسین پاپلی یزدی، ،اهمیت ژئوپولیتیکی شرق و شمال شرق ایران، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره 43، زمستان 1375،صحفه26 سید محسن موسوی زاده