به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 من مي‌ترسم! مي‌ترسم 15 روز بدون نفس كشيدن روي مبل خانه‌ام دراز كشيده باشم و دست آخر از بوي تعفن بدنم، از بوي فاسد شدن پوست و گوشتم، بفهميد مرده‌ام.

 

 

من از اين تنهايي ميان انبوه آدم‌ها مي‌ترسم. از اين كه باشيم و نباشيم، از اين كه جزئي از اشياي آپارتمانمان شويم، از اين كه چشم‌هايمان به ديدن هم عادت كند و ديگر يكديگر را نبينيم، مي‌ترسم.

من از اين حال هم را نپرسيدن‌ها، از اين كه هيچ‌كدام با كاسه چيني آش يا شله‌زرد نذري زنگ خانه هم را نمي‌زنيم، از اين كه از هم نمي‌پرسيم «بهتر شديد؟ كسالت داشتيد؟ اوضاع و احوالتان چطور است؟»، از اين كه نمي‌گوييم «تازگي‌ها چه خبر؟» از اين كه چهره يكديگر را به‌خاطر نمي‌آوريم و مي‌پرسيم «ببخشيد شما؟»، از اين كه يكديگر را پس از سال‌ها همسايگي نمي‌شناسيم، مي‌ترسم؛ نه فقط به اين خاطر كه دلواپسم 15 روز پس از مرگم، روي مبل خانه‌ام رها شوم و بوي جسد در حال فاسد شدنم خبرتان كند كه ديگر ميانتان نيستم، بلكه از خودم مي‌پرسم فرق مرده بودن با زنده بودن چيست اگر آدم‌ها از هم حالي نپرسند، اگر احساساتشان را با هم قسمت نكنند، اگر به چشم‌هاي هم نگاه نكنند، اگر وقتي صرف شناختن هم نكنند، اگر به هم دلخوش نشوند، اگر فقط كار كنند و در فراغت‌هاي ميان كار و شلوغي روزمره، تنها در آپارتمانشان روبه‌روي تلويزيون‌هايشان دراز بكشند و مسخ شوند.

ديروز خبر رسيد كه منصوره حسيني نقاش ايراني همان‌طوري دنياي ما آدم‌ها را ترك كرده است كه من هميشه از آن ترسيده‌ام، در غربت، بي‌آن‌كه كسي حالش را بپرسد، گوشه‌اي از خانه‌اش دراز كشيده است و چشم‌هايش را بسته و دنياي ما را ترك گفته اما تا 15 روز، هيچ‌كس از او سراغي نگرفته است و دست آخر همسايه‌ها....

براستي تكليف ما چه مي‌شود؟ ما، آدم‌هاي «سلام... خداحافظ!»، آدم‌هاي «ببخشيد عجله دارم! بايد بروم»، آدم‌هاي «نمي‌شناسمش و برايم مهم نيست بشناسمش»، آدم‌هاي هميشه در شتاب، آدم‌هايي كه يكديگر را به ياد نمي‌آوريم، چگونه قرار است از هم خداحافظي كنيم؟ تنهايي، سخت است و وقتي سخت‌تر مي‌شود كه ميان انبوه آدم‌ها، تنها باشيد.

مريم يوشي‌زاده

ادامه مطلب
سه شنبه 13 تیر 1391  - 7:59 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6268505
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی