«پس از گذشت 22 روز و بعد از پيشرويها و شكستهاي متعدد در اين مدت و همچنين پس از تلفات بسيار زياد، سرانجام در شب 21 مهرماه 1359 نيروهاي ما به داخل خرمشهر نفوذ كردند.»اين جملات بخشي از خاطرات سرهنگ دوم ستاد «خالد سلمان محمود كاظمي» از فرماندهان ارتش بعث عراق است.
خالد سلمان در ادامه خاطرهاش ميگويد: اين در حالي بود كه در آن مدت، دشمن ما به صورت نامنظم در منطقه حضور داشت و با سلاحهاي سبك و ابتدايي به صورت جنگ چريكي با ما درگير بود و توانسته بود تلفات سنگيني به ما وارد كند، تا جايي كه وزير دفاع در يك نشست محرمانه با فرماندهان لشكرها در جنوب درباره خسارتها گفت: «تلفات ما خارج از حد تصور و پيشبيني بوده است و حضرت رييس جمهور نگران شده و شما را مورد سرزنش قرار خواهد داد. واقعا مسخره است. نبايد تكرار شود. دشمن ما در حال حاضر فاقد اسلحه و نيروي انساني است بنابراين شما بايد به فرماندهي ثابت كنيد كه در مدت 24 ساعت به اهداف مورد نظر دست خواهيد يافت اما تلفاتي كه به نيروهاي ما در روزهاي گذشته وارد شده بود، دلهاي ما را به درد آورد و موجب شد براي روزهاي آينده حساب بيشتري باز كنيم. انتظار نداشتيم اهالي محمره با اين روحيه با ما بجنگند.» در زمينه نفوذ ما به خرمشهر عوامل زيادي نقش داشت كه مهمترين آنها عبارتند از: 1- بعد از آنكه نيروهاي ما منطقه گمرك را تصرف كردند و تمام كالاها و وسايل موجود در آن مصادره شد، به نقشههايي از خرمشهر دست يافتيم. 2- وجود عناصر ايراني كه براي ما كار ميكردند اين افراد جزو عشيرهاي بودند كه افرادي از آنها مدتي طولاني در عراق زندگي كرده بودند. فرماندهي هم هدايايي كه شامل خانه و اتومبيل ميشد براي آنها ميفرستاد. آنها قبل از شروع جنگ با ارسال نامههايي خواستار جدايي از دولت اسلامي بودند. همچنين با كمك «علي مزيد» از منطقه «شوش» روستاي الكريم در استان بصره و فرمانده استخبارات منطقه جنوب «عبدالحسين رحيم» و «صفاء العلي» و «كرار الصفار» اقدام به ارسال اسلحه براي مخالفين ايراني كردند. 3- ستون پنجم آنها عناصري بودند كه با پيروزي انقلاب اسلامي امتيازات خود را از دست داده بودند. بعضي از آنها وابسته به «حزب خلق» و برخي ديگر از عناصر حزب بعث بودند. آنها خواستار جدايي خوزستان از سرزمين مادري و ايجاد حكومت خودمختاري وابسته به عراق بودند. در واقع ستون پنجم در زمينه اطلاعات نظامي، استفادههاي قابل توجهي به ما رساند. آنها درباره نيروهاي مقاومت، تعداد و نوع اسلحه، هويت و مواضع آنها اطلاعات ارزشمندي را در اختيار ما ميگذاشتند. بعضي از عناصر ستون پنجم در ميان مردم زندگي مي كردند و ادعا ميكردند طرفدار انقلاب اسلامي هستند در حالي كه از دوستان ما بودند. نيروهاي ما در منطقه سلمانيه اقدام به نصب پل بر روي رود كارون كردند و لشكرهاي سوم، ششم و تيپهاي نيروهاي ويژه از غرب تا شرق كارون عبور كردند و جاده اهواز ـ آبادان را اشغال و حلقه محاصره به سمت آبادان را توسعه دادند. از سوي ديگر، جاده مهم آبادان ـ ماهشهر در تيررس توپخانههاي ما قرار گرفت و هواپيماها نيز آن را بمباران كردند و اين جاده نيز بسته شد. در چنين شرايط بحراني، طبيعي بود كه نيروهاي اسلامي در وضعيت بسيار سختي قرار گيرند زيرا از هر جهت در محاصره بودند و امكان رساندن مواد غذايي و تداركات نظامي به آنها وجود نداشت. فرماندهي ما گمان ميكرد چنين شرايطي بر قدرت و عظمت او بيش از پيش افزوده است و ميتواند شرايطي را بر ايران تحميل كند كه در نهايت اين كشور را از هم ميپاشد. به همين خاطر، طارق عزيز خطاب به خبرنگاران گفت: امروز در آبادان هستيم و فردا در تهران. ما از حكام تهران ميخواهيم حقوق ما را در شط العرب به رسميت بشاسند و جزاير سهگانه را به آغوش امت عرب بازگردانند. نيروهاي ما در خاك ايران باقي خواهند ماند تا به اهداف سوقالجيشي و استراتژيكي خود برسند. صدام نيز در مراسم اعطاي مدال شجاعت به تعدادي از افسران گفت «ما از حكام تهران ميخواهيم كه بر سر عقل آيند و مذاكره را آغاز كنند، حقوق غصب شده ما بايد پس داده شود و بايد حاكمان خائن تهران به عقل و منطق تن در دهند. شط العرب از آن عراقيها و اعراب است. جزاير سه گانه نيز به امت عرب تعلق دارد. امروز ما از عربيت و به نيابت از امت عرب ميجنگيم. به ارتش دستور پيشروي دادهام اقدام ارتش ما شامل كليه دشمنان امت عرب ميشود. ما خواستار توقف جنگ نيستيم و من نميخواهم درباره صلح كلامي بشنوم، با آنها فقط بايد با شمشير صحبت كرد. امروز شمشيرها از نيام بيرون آمده است. اي كركسها به دنبال ما بياييد.» هنگام ورود به خرمشهر، نيروهاي ويژه تحت امر تيپ 34 به سمت محله طالقاني و جاده اصلي و منطقه «دژ» و خيابان 40 متري حركت كردند. در پيشروي، جنگ خياباني آغاز شد. اين جنگ از خياباني به خيابان ديگر،از منزلي به منزلي و از كوچهاي به كوچه ديگر ادامه داشت. خرمشهر، شهر آبادي بود، اولين طرح و برنامه ما دستگيري و بازداشت مردم به عنوان اسير و سپس غارت شهر بود.(ايسنا)
به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .