به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

  سردار «حاج احمد متوسلیان» زمانی که فرمانده سپاه مریوان بود، نامه‌ای به شهید «حاج ابراهیم همت» می‌نویسد که به بعد از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات محمد رسول‌الله (ص)‌ باز می‌گردد.

 
خبرگزاری فارس: فرمان حاج احمد و فرمانبری حاج همت +سند

 

 

نامه حاج احمد متوسلیان به شهید همت

 

سردار «حاج احمد متوسلیان» زمانی که فرمانده سپاه مریوان بود، نامه‌ای به شهید «حاج ابراهیم همت» می‌نویسد که به بعد از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات محمد رسول‌الله (ص)‌ باز می‌گردد. این نامه کوتاه حاوی نکته‌ ارزشمندی است که از تدبیر یک فرمانده جوان و فرمانبرداری زیبای فرمانده‌ای دیگر روایت می‌کند.

 

«رضا غزلی»  در خصوص ماجرای نگارش این نامه می‌گوید: 

در عملیات محمدرسول الله(ص)، سه تپه، محور اصلی بودند که بنده، شهید صمد و شهید عبدی مسئول محورها بودیم. وقتی که برای شناسایی رفته بودیم، عبدی ‌گفت «اسم این تپه را بگذارید، تپه عبدی، من اینجا شهید می‌شوم» من هم به مزاح گفتم «تو کجا و شهادت کجا؟ً» اما عبدی ادامه داد «من می‌دانم اینجا شهید می‌شوم و اسم این تپه را می‌گذارید، تپه شهید عبدی».

خلاصه عبدی در همان تپه شهید شد. صمد هم که دیده‌بان و مسئول یک تپه بود و مراقبت می‌کرد تا عراقی‌ها نتوانند بچه‌ها را دور بزنند به شهادت رسید. علاوه بر عبدی و صمد، حدود 3 ـ 4 نفر از بچه‌های لشکر 27 در این عملیات شهید شدند و من شدم مسئول محور این تپه‌ها.

قبل از اعزام برای اجرای عملیات «محمدرسول الله(ص)»، حاج احمد گفت «ما نمی‌توانیم تدارکات به شما برسانیم؛ اسلحه‌ای که به شما می‌دهیم ژ3 است؛ من از شما می‌خواهم وقتی که قله را گرفتید، اسلحه خودتان را زمین بگذارید و با سلاح دشمن، به سمت دشمن تیراندازی کنید».

به محض اینکه رفتیم، 4 تا خشاب داشتیم که تمام شد. بعد هم برای مقاومت کردن از اسلحه و مهمات صدامی‌‌ها استفاده کردیم. در این عملیات تعدادی اسیر و مهمات غنیمت گرفتیم. از جایی که عملیات «محمدرسول الله(ص)» در محوری بین پاوه و مریوان اجرا شده بود، این عملیات بین حاج احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت مشترک اجرا شد.

بعد از عملیات بچه‌های همت غنایم و اسرا را به سمت پاوه بردند. وقتی از تپه‌ها پایین آمدیم، حاج احمد از من پرسید «چه خبر بود؟ چه کار کردید؟» گفتم «تعدادی اسیر و غنایم گرفته بودیم که بچه‌های همت آنها را به پاوه بردند».

حاج احمد گفت «برای گرفتن اطلاعات از وضعیت دشمن باید بروی و اسرا را بیاوری؛ به حاجی هم بگو غنایم را بدهد» من گفتم «بنویس، این جوری فایده نداره» که منجر به نوشتن آن نامه شد. من با نامه حاج احمد، پیش حاج همت رفتم و حاجی هم اسرا را تحویل داد و گفت «اسرا و غنایم را به مریوان ببر؛ اینجا یا آنجا فرقی ندارد».

متن نامه سردار متوسلیان به حاج ابراهیم همت به این شرح است:

برادر همت

سلام علیکم

از خداوند متعال می‌خواهم که به مسلمانان صبر و ثبات قدم و استواری در راهش عطا کند. یدالله مع الصابرین.

استدعامند است وسایل و مهمات و سلاح‌هایی را که در روز عملیات توسط آمبولانس این سپاه به آنجا تخلیه شد و همراه با اسرا را به برادر رضا غزلی تحویل دهید که به مریوان بیاورند. ضمناً استدعامند است جهت بررسی هر چه بیشتر عملیات، به مریوان بیایید شاید تا زود است با همفکری بتوانیم کاری انجام دهیم.

وسلام من‌الله توفیق

متوسلیان

14 دی 60

ادامه مطلب
پنج شنبه 15 تیر 1391  - 6:19 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6195383
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی